شنيدم که يک بار در حله‌اي

شنيدم که يک بار در حله‌اي شاعر : سعدي سخن گفت با عابدي کله‌اي شنيدم که يک بار در حله‌اي به سر بر کلاه مهي داشتم که من فر فرماندهي داشتم گرفتم به بازوي دولت عراق سپهرم مدد کرد و نصرت وفاق که ناگه بخوردند کرمان سرم طمع کرده بودم که کرمان خورم که از مردگان پندت آيد به گوش بکن پنبه‌ي غفلت از گوش هوش
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شنيدم که يک بار در حله‌اي
شنيدم که يک بار در حله‌اي
شنيدم که يک بار در حله‌اي

شاعر : سعدي

سخن گفت با عابدي کله‌ايشنيدم که يک بار در حله‌اي
به سر بر کلاه مهي داشتمکه من فر فرماندهي داشتم
گرفتم به بازوي دولت عراقسپهرم مدد کرد و نصرت وفاق
که ناگه بخوردند کرمان سرمطمع کرده بودم که کرمان خورم
که از مردگان پندت آيد به گوشبکن پنبه‌ي غفلت از گوش هوش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.