ز تاج ملک زادهاي در ملاخ شاعر : سعدي شبي لعلي افتاد در سنگلاخ ز تاج ملک زادهاي در ملاخ چه داني که گوهر کدام است و سنگ؟ پدر گفتش اندر شب تيره رنگ که لعل از ميانش نباشد به در همه سنگها پاس دار اي پسر همان جاي تاريک و لعلند و سنگ در اوباش، پاکان شوريده رنگ بر آميختستند با جاهلان چو پاکيزه نفسان و صاحبدلان که افتي به سر وقت صاحبدلي به رغبت بکش بار هر جاهلي نبيني که چون بار دشمن کش است؟ کسي را که با دوستي سرخوش است که خون در دل...