پليدي کند گربه بر جاي پاک پليدي کند گربه بر جاي پاکشاعر : سعدي چو زشتش نمايد بپوشد به خاکپليدي کند گربه بر جاي پاکنترسي که بر وي فتد ديدههاتو آزادي از ناپسنديدههاکه از خواجه مخفي شود چند گاهبرانديش ازان بندهي پر گناهبه زنجير و بندش بيارند بازاگر بر نگردد به صدق و نيازکه از وي گزيرت بود يا گريزبه کين آوري با کسي بر ستيزنه وقتي که منشور گردد کتابکنون کرد بايد عمل را حسابکه پيش از قيامت غم خود بخوردکسي گرچه بد کرد هم بد نکردشود روشن آيينهي دل به آهگر آيينه از آه گردد سياهکه روز قيامت نترسي ز کسبترس از گناهان خويش اين نفس