اگر خداي نباشد ز بندهاي خشنود شاعر : سعدي شفاعت همه پيغمبران ندارد سود اگر خداي نباشد ز بندهاي خشنود بدين سخن سخني در نميتوان افزود قضاي کن فيکونست حکم بار خداي که صيقل يد بيضا سياهيش نزدود نه زنگ عاريتي بود بر دل فرعون ببست ديدهي مسکين و ديدنش فرمود بخواند و راه ندادش کجا رود بدبخت؟ چنان درو جهد آتش که چوب نفط اندود نصيب دوزخ اگر طلق بر خود اندايد اگر تو خشمگني اي پسر و گر خشنود قلم به طالع ميمون و بخت بد رفتست نبشته بود که ناجيست...