يارب مگير بندهي مسکين و دست گير شاعر : سعدي کز تو کرم برآيد و بر ما خطا رود يارب مگير بندهي مسکين و دست گير کاين آب چشمه آيد و باد صبا رود بسيار سالها به سر خاک ما رود بر خاک ديگران به تکبر چرا رود؟ اين پنجروزه مهلت ايام، آدمي شادي مکن که با تو همين ماجرا رود اي دوست بر جنازهي دشمن چو بگذري فردا غبار کالبدش در هوا رود دامن کشان که ميرود امروز بر زمين مانند سرمهدان که درو توتيا رود خاکت در استخوان رود اي نفس شوخ چشم چون ميرود...