تا گرد ريا گم شود از دامن سعدي شاعر : سعدي رختش همه در آب خرابات برآريد تا گرد ريا گم شود از دامن سعدي گرد از من و سجادهي طامات برآريد از صومعه رختم به خرابات برآريد مستان صبوحي به مناجات برآريد تا خلوتيان سحر از خواب درآيند گو همچو ملک سر به سماوات برآريد آنان که رياضت کش و سجاده نشينند وز بحر عمل در مکافات برآريد در باغ امل شاخ عبادت بنشانيد گو زهد چهل ساله به هيهات برآريد رو ملک دو عالم به مي يکشبه بفروش