هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش

هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش شاعر : سعدي تکيه بر هستي مکن در نيستي مردانه باش هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش رو چو صورت محو کردي با ملک همخانه باش کي بود جاي ملک در خانه‌ي صورت پرست سجده کايزد را بود گو سجده گه بتخانه باش پاک چشمان را ز روي خوب ديدن منع نيست ور مرائي نيستي در ميکده فرزانه باش گر مريد صورتي در صومعه زنار بند مرد عارف اندرون را گو برون ديوانه باش خانه آبادان درون بايد نه بيرون پر نگار ورنه بر خود عاشقي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش
هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش
هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش

شاعر : سعدي

تکيه بر هستي مکن در نيستي مردانه باشهر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش
رو چو صورت محو کردي با ملک همخانه باشکي بود جاي ملک در خانه‌ي صورت پرست
سجده کايزد را بود گو سجده گه بتخانه باشپاک چشمان را ز روي خوب ديدن منع نيست
ور مرائي نيستي در ميکده فرزانه باشگر مريد صورتي در صومعه زنار بند
مرد عارف اندرون را گو برون ديوانه باشخانه آبادان درون بايد نه بيرون پر نگار
ورنه بر خود عاشقي جانباز چون پروانه باشعاشقي بر خويشتن چون پيله گرد خويشتن
چون گهر در سنگ زي چون گنج در ويرانه باشسعديا قدري ندارد طمطراق خواجگي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.