بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم

بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم شاعر : سعدي نفس را چون مار خط نهي پيرامن کشم بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم باز يکچندي زبان در کام چون سوسن کشم بس که بودم چون گل و نرگس دو روي و شوخ چشم مدتي چون موريانه روي در آهن کشم بس که دنيا را کمر بستم چو مور دانه کش حور عينم تا کي آخر بار اهريمن کشم روح پاکم چند باشم منزوي در کنج خاک دوست در خانه‌ست تا کي رطل بر دشمن کشم لاله در غنچه‌ست تا کي خار در پهلو نهم خرده‌اي ديگر حريفان را غرامت من کشم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم
بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم
بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم

شاعر : سعدي

نفس را چون مار خط نهي پيرامن کشمبر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم
باز يکچندي زبان در کام چون سوسن کشمبس که بودم چون گل و نرگس دو روي و شوخ چشم
مدتي چون موريانه روي در آهن کشمبس که دنيا را کمر بستم چو مور دانه کش
حور عينم تا کي آخر بار اهريمن کشمروح پاکم چند باشم منزوي در کنج خاک
دوست در خانه‌ست تا کي رطل بر دشمن کشملاله در غنچه‌ست تا کي خار در پهلو نهم
خرده‌اي ديگر حريفان را غرامت من کشموه که گر با دوست دريابم زمان ماجرا
جاودان اين سر نخواهد ماند تا گردن کشمسعدي گردن کشم پيش سخن‌دانان وليک


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط