نظر که با همه داری به چشم بخشایش

نظر که با همه داری به چشم بخشایش/ درر که بر همه باری ز ابر کف کریم
يکشنبه، 4 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظر که با همه داری به چشم بخشایش
شاعر : سعدی
درر که بر همه باری ز ابر کف کریم نظر که با همه داری به چشم بخشایش
یکی به موجب خدمت یکی به حق قدیم مرا دوبار نوازش کن و کرم فرما
ملکا جور مکن چون به جوار تو دریم آن ستمدیده ندیدی که به خونخواره چه گفت
چون ستمکار تو باشی گله پیش که بریم؟ گله از دست ستمکار به سلطان گویند
حاکمان خرده نگیرند که ما رندانیم خلق در ملک خدای از همه جنسی باشد
ما گداییم درین ملک نه بازرگانیم گر کسی را عملی هست و امیدی دارد
جامه چندین کی تنیدی پیله گرد خویشتن گر بدانستی که خواهد مرد ناگه در میان
تا چنین افسون ندانی دست بر افعی مزن خرم آنکو خورد و بخشید و پریشان کرد و رفت
بخواهی ماند با فرعون و هامان اگر گویندش اندر نار جاوید
که گویندش مرو فردا به دیوان چنان سختش نیاید صاحب جاه
نیاید در ضمیرش هیچ نقصان دو بهر از دینش ار معدوم گردد
گر از رسمش به زیر آید منی نان برآید جانش از محنت به بالا
ندانند این سخن جز هوشمندان نکویی بابدان کردن وبالست
بدی باشد به حال گوسفندان ز بهر آنکه با گرگان نکویی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما