پشت بر عاشق نبايد داشتن | | تخم بد کردن نبايد کاشتن |
زين سپس داني نکوتر داشتن | | اي صنم ار تو بخواهي بنده را |
چند ازين رايات عجب افراشتن | | چند ازين آيات نخوت خواندن |
صورت مهر و وفا بنگاشتن | | نقش چين بايد ز سينه محو کرد |
چند ازين تخم جفاها کاشتن | | چند ازين شاخ وفاها سوختن |
لشکر جور و جفا بگماشتن | | خوب نبود بر چو من بيچارهاي |
شرط و رسم مردمي نگذاشتن | | زشت باشد با چو من درماندهاي |
کمترين کس بايدم پنداشتن | | در صف رندان و قلاشان خويش |