باز افتاديم در سوداي تو

باز افتاديم در سوداي تو شاعر : سنايي غزنوي از نشاط آن رخ زيباي تو باز افتاديم در سوداي تو زان که بنهاديم سر در پاي تو دستمان گير الله الله زينهار حلقه‌ي زلفين عنبرساي تو باز ما را جاودان در بند کرد عقل ما را لعل روح افزاي تو باز کاسد کرد در بازار عشق مردمي کن يک قدم باز آي تو ما دو صد منزل دوان باز آمديم گر چه آگه نيستيم از راي تو روي سوي عشق تو آورده‌ايم نيکويي بر روي چون ديباي تو با ملاحت خود سراسر نقش کرد آن دو چشم جادوي رعناي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باز افتاديم در سوداي تو
باز افتاديم در سوداي تو
باز افتاديم در سوداي تو

شاعر : سنايي غزنوي

از نشاط آن رخ زيباي توباز افتاديم در سوداي تو
زان که بنهاديم سر در پاي تودستمان گير الله الله زينهار
حلقه‌ي زلفين عنبرساي توباز ما را جاودان در بند کرد
عقل ما را لعل روح افزاي توباز کاسد کرد در بازار عشق
مردمي کن يک قدم باز آي توما دو صد منزل دوان باز آمديم
گر چه آگه نيستيم از راي توروي سوي عشق تو آورده‌ايم
نيکويي بر روي چون ديباي توبا ملاحت خود سراسر نقش کرد
آن دو چشم جادوي رعناي توباز ما را عالمي چون حلقه کرد
در پذيرش تا بود مولاي تومر سنايي را کنون تا جاودان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط