فلسفة غيبت صغرا
چرا امام زمان(ع) دو غيبت داشتهاند؛ يكي غيبت صغرا و ديگري غيبت كبرا؛ چرا از همان ابتدا، غيبت كبرا آغاز نشد و آن حضرت پس از يك دورة غيبت هفتاد ساله، غيبت كبراي خود را شروع كردند؟
در روايات ما به طور مكرر از دو غيبت آن حضرت سخن به ميان آمده و از سالها پيش از تولد امام مهدي(ع) بر اين موضوع تصريح شده است كه حضرتش دو غيبت خواهند داشت كه هر يك با ديگري متفاوت است. در اينجا به چند روايت كه در اين زمينه وارد شده است، اشاره ميكنيم:
شيخ طوسي (385 ـ 460ق.) در «كتاب الغيبه»، حديثي از امام صادق(ع) نقل ميكند كه در آن، امام خطاب به يكي از اصحاب خود ميفرمايد: «اي حازم! بدان كه براي صاحب اين امر دو غيبت است كه پس از دومين غيبت، ظهور خواهد كرد».1
همچنين امينالاسلام طبرسي (م 548 ه . ق) در كتاب «إعلام الوري»، حديثي را نقل ميكند كه در آن، ابوبصير خطاب به امام صادق(ع) عرض ميكند: «ابوجعفر [حضرت باقر](ع) ميفرمود كه براي قائم آل محمد(ص)، دو غيبت است كه يكي از ديگري كوتاهتر است. [نظر شما در اين مورد چيست؟]» امام در پاسخ ابوبصير ميفرمايد: «آري اي ابوبصير! [چنانكه گفتي، ]يكي از اين دو غيبت از ديگري طولانيتر خواهد بود».2 محمد بن ابراهيم نعماني (م 360 ق.) در كتاب الغيبه، روايت ديگري را از امام صادق(ع) نقل ميكند كه در آنجا امام ميفرمايد:
براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها چنان به درازا ميكشد كه بعضي ميگويند: [آن حضرت] ديگر مرده است و بعضي ديگر ميگويند: او به قتل رسيده است و بعضي هم ميگويند: او ديگر رفته است... .3
نعماني پس از بيان نه حديث كه همين مضمون حديث بالا را دارند، مينويسد:
احاديثي كه در آنها وارد شده است امام قائم(ع) دو غيبت دارد، همه از جمله احاديثي هستند كه نزد ما صحيح به حساب ميآيند و خداوند نيز صدق گفتار امامان ما را آشكار ساخته است.4
ايشان در ادامه كلامش به تعريف غيبت صغرا و غيبت كبرا پرداخته است:
نخستين غيبت آن حضرت، غيبتي است كه در آن، نمايندگاني از طرف امام به عنوان واسطه ميان مردم و آن حضرت منصوب شدهاند كه در ميان مردم آشكارا به سر ميبرند و به واسطه آنها مشكلات علمي مردم حل و پاسخ پرسشها و معضلهاي آنها داده ميشود.
اين غيبت، غيبت كوتاهي است كه مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. غيبت دوم، غيبتي است كه در آن، واسطهها و نمايندگاني [كه ميان مردم و امام عصر وجود داشتند]، به دليل مصلحتي كه خداوند اراده كرده است، برداشته شدهاند.5
حال كه با نمونههايي از سخنان ائمه اطهار(ع) در مورد غيبت صغرا و غيبت كبرا آشنا شديد، بهتر است به پاسخ اين پرسش بپردازيم كه از نظر زماني، دو غيبت چگونه از يكديگر تفكيك ميشوند؟
علماي شيعه در مورد زمان پايان غيبت صغرا با يكديگر اختلاف نظر ندارند، ولي در مورد اينكه غيبت صغرا از چه زماني آغاز شده است، ميان آنان اختلاف وجود دارد. برخي معتقدند اين غيبت با تولد امام عصر(ع) آغاز شده است و برخي ديگر بر اين عقيدهاند كه آغاز آن با وفات پدر ارجمند آن حضرت، امام حسن عسكري(ع) بوده است.
شيخ مفيد (م 413 ه . ق) در كتاب «الإرشاد»، قول اول را پذيرفته است:
«غيبت كوتاهتر آن حضرت از زمان تولد ايشان شروع شده و تا زماني كه رابطه شيعيان با آن جناب از طريق نمايندگان و واسطهها نيز قطع ميشود، ادامه مييابد. غيبت طولانيتر نيز از زمان پايان غيبت اول تا روزي كه حضرتش قيام خود را با شمشير آغاز كند، به درازا خواهد كشيد».6
طبرسي (م 548 ق.) نيز در كتاب «إعلام الوري» همين قول را پذيرفته و مدت غيبت صغرا را هفتاد و چهار سال ذكر كرده است؛7 يعني از سال 255 ق. (زمان تولد امام زمان(ع) ) تا سال 329 ق. (سال وفات آخرين نايب از نواب چهارگانه امامعصر(ع)).
برخي از فقيهان و محدثان بزرگ شيعه و همچنين بسياري از تاريخنگاران، آغاز غيبت صغرا را از زمان تولد حضرت مهدي(ع) محاسبه كرده، ولي گروهي ديگر، ابتداي غيبت صغرا را سال 260 ه . ق؛ يعني سال وفات حضرت امام حسن عسكري(ع) گرفتهاند كه بدين ترتيب، مدت غيبت صغرا نزديك به 69 سال خواهد بود.
نويسنده كتاب «تاريخ الغيبه الصغري»، در كتاب خود تلاش كرده است با بيان دلايلي، قولي را كه مبدأ غيبت صغرا را تولد امام عصر(ع) ميداند، رد و ثابت كند كه ابتداي غيبت صغرا در حقيقت، از زمان امام حسن عسكري(ع) بوده است. در اينجا استدلال ايشان را براي اين موضوع، به اختصار ميآوريم و تحقيق بيشتر در اين زمينه را به فرصتي ديگر وا ميگذاريم:
«تعيين نواب اربعه به عنوان واسطه ميان امام عصر(ع) و شيعيان حضرتش پس از وفات امام حسن عسكري(ع) صورت ميگيرد و از طرف ديگر، وجه تمايز اصلي زمان غيبت كبرا و غيبت صغرا، وجود همين نواب و واسطههاي ارتباطي است كه تنها در زمان غيبت صغرا عهدهدار ابلاغ پيامهاي حضرت صاحب الزمان(ع) هستند و پس از آن، ارتباط حضرتش به كلي با مردم قطع ميشود. ازاينرو، بايد بگوييم كه غيبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسكري(ع) و تعيين اولين نايب خاص آغاز ميشود».8
از آنچه تاكنون گفته شد، دريافتيم كه غيبت كبرا از نظر زماني به آن محدوده زماني گفته ميشود كه آغازش سال 329 ق.؛ سال وفات آخرين سفير و نماينده خاص آن حضرت؛ يعني ابوالحسن علي بن محمد سمري است و پايانش روزي است كه به امر حق تعالي، مهدي موعود(ع) قيام خود را آغاز كند.
بنابراين، لازم بود كه قبل از آغاز غيبت كبرا و قطع كامل ارتباط امام با جامعه، براي مدتي رابطة امام با مردم با واسطة نايبان خاص ادامه داشته باشد، تا مردم به تدريج آمادة پذيرش غيبت كامل امام و مراجعه به فقها ـ به عنوان نايبان عامّ امام زمان(ع) ـ شوند.
به بيان ديگر، دوران غيبت صغرا، دوران تمرين و آمادهسازي شيعيان براي ورود به دوران غيبت كبرا بود. در همين دوره بود كه به تدريج، همة فرقههاي پراكندهاي كه پس از شهادت امام يازدهم در موضوع جانشيني آن حضرت به وجود آمده بودند، از ميان رفتند و همة شيعيان بر پيروي از فرزند امام حسن عسكري(ع) به عنوان امام دوازدهم به وحدت و اتّفاقنظر رسيدند.
شيخ مفيد(ره) پس از نقل خبري از «حسن نوبختي»، نويسندة كتاب «فرق الشيعه»، در زمينة چهاردهگانهاي كه پس از شهادت امام حسن عسكري(ع) به وجود آمدند، ميگويد:
«از اين فرقههايي كه از آنها ياد كرديم، در زمان ما؛ يعني در سال 373 ق. هيچ فرقهاي مگر اماميه دوازده امامي باقي نمانده است؛ يعني كساني كه امامت فرزند حسن [عسكري] را كه به نام رسول خدا(ص) ناميده ميشود، پذيرفته و به حيات و بقاي او تا روزي كه با شمشير قيام كند، يقين دارند».9
گفتني است، آماده كردن مردم براي ورود به دوران غيبت از سالها پيش از غيبت امام مهدي(ع) و از زمان امام هادي(ع) و امام حسن عسكري(ع) آغاز شده بود و آن امامان بزرگوار رابطة خود را با مردم كم كرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادي و فقهي به فقها و محدثان شيعه كه در مراكز شيعهنشيني چون قم حضور داشتند، ارجاع ميدادند، تا به تدريج مردم با اين رويه خو بگيرند».10
علي بن حسين مسعودي، يكي از مورخان بزرگ تاريخ اسلام، در اين زمينه مينويسد:
«روايت شده كه ابوالحسن عسكري [امام هادي(ع)] خود را از بسياري از شيعيان پوشيده ميداشت و جز تعداد اندكي از ياران خاصّ آن حضرت، ايشان را نميديدند و هنگامي كه امر [امامت] به ابومحمد [امام حسن عسكري(ع)] منتقل شد، ايشان چه با ياران خاص خود و چه با مردم عادي از پشت پرده سخن ميگفت مگر هنگامي كه آن حضرت براي رفتن به دارالخلافه از خانه خارج ميشد. اين شيوه تنها از سوي آن امام و پيش از ايشان از سوي پدرشان
در پيش گرفته شد تا مقدمهاي براي غيبت صاحبالزمان باشد و مردم با اين شيوه خو بگيرند و غيبت را انكار نكنند».11
اين سخن امام مهدي(ع) كه ميفرمايد: «... وامّادررويدادهاييكه براي شما پيش ميآيد، به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشان هستم».12
نيز شاهدي بر اين مدعاست كه آن حضرت در دوران غيبت صغرا، مردم را براي ورود به دورة غيبت كبرا آماده نموده و با تعيين فقها به عنوان مرجع مردم در همة رويدادهاي پيش روي جامعه اسلامي، از سرگرداني و بلاتكليفي آنها در اين دوران پرابتلا جلوگيري كردند.
1. تقسيمبندي دوران غيبت
در روايات ما به طور مكرر از دو غيبت آن حضرت سخن به ميان آمده و از سالها پيش از تولد امام مهدي(ع) بر اين موضوع تصريح شده است كه حضرتش دو غيبت خواهند داشت كه هر يك با ديگري متفاوت است. در اينجا به چند روايت كه در اين زمينه وارد شده است، اشاره ميكنيم:
شيخ طوسي (385 ـ 460ق.) در «كتاب الغيبه»، حديثي از امام صادق(ع) نقل ميكند كه در آن، امام خطاب به يكي از اصحاب خود ميفرمايد: «اي حازم! بدان كه براي صاحب اين امر دو غيبت است كه پس از دومين غيبت، ظهور خواهد كرد».1
همچنين امينالاسلام طبرسي (م 548 ه . ق) در كتاب «إعلام الوري»، حديثي را نقل ميكند كه در آن، ابوبصير خطاب به امام صادق(ع) عرض ميكند: «ابوجعفر [حضرت باقر](ع) ميفرمود كه براي قائم آل محمد(ص)، دو غيبت است كه يكي از ديگري كوتاهتر است. [نظر شما در اين مورد چيست؟]» امام در پاسخ ابوبصير ميفرمايد: «آري اي ابوبصير! [چنانكه گفتي، ]يكي از اين دو غيبت از ديگري طولانيتر خواهد بود».2 محمد بن ابراهيم نعماني (م 360 ق.) در كتاب الغيبه، روايت ديگري را از امام صادق(ع) نقل ميكند كه در آنجا امام ميفرمايد:
براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها چنان به درازا ميكشد كه بعضي ميگويند: [آن حضرت] ديگر مرده است و بعضي ديگر ميگويند: او به قتل رسيده است و بعضي هم ميگويند: او ديگر رفته است... .3
نعماني پس از بيان نه حديث كه همين مضمون حديث بالا را دارند، مينويسد:
احاديثي كه در آنها وارد شده است امام قائم(ع) دو غيبت دارد، همه از جمله احاديثي هستند كه نزد ما صحيح به حساب ميآيند و خداوند نيز صدق گفتار امامان ما را آشكار ساخته است.4
ايشان در ادامه كلامش به تعريف غيبت صغرا و غيبت كبرا پرداخته است:
نخستين غيبت آن حضرت، غيبتي است كه در آن، نمايندگاني از طرف امام به عنوان واسطه ميان مردم و آن حضرت منصوب شدهاند كه در ميان مردم آشكارا به سر ميبرند و به واسطه آنها مشكلات علمي مردم حل و پاسخ پرسشها و معضلهاي آنها داده ميشود.
اين غيبت، غيبت كوتاهي است كه مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. غيبت دوم، غيبتي است كه در آن، واسطهها و نمايندگاني [كه ميان مردم و امام عصر وجود داشتند]، به دليل مصلحتي كه خداوند اراده كرده است، برداشته شدهاند.5
حال كه با نمونههايي از سخنان ائمه اطهار(ع) در مورد غيبت صغرا و غيبت كبرا آشنا شديد، بهتر است به پاسخ اين پرسش بپردازيم كه از نظر زماني، دو غيبت چگونه از يكديگر تفكيك ميشوند؟
علماي شيعه در مورد زمان پايان غيبت صغرا با يكديگر اختلاف نظر ندارند، ولي در مورد اينكه غيبت صغرا از چه زماني آغاز شده است، ميان آنان اختلاف وجود دارد. برخي معتقدند اين غيبت با تولد امام عصر(ع) آغاز شده است و برخي ديگر بر اين عقيدهاند كه آغاز آن با وفات پدر ارجمند آن حضرت، امام حسن عسكري(ع) بوده است.
شيخ مفيد (م 413 ه . ق) در كتاب «الإرشاد»، قول اول را پذيرفته است:
«غيبت كوتاهتر آن حضرت از زمان تولد ايشان شروع شده و تا زماني كه رابطه شيعيان با آن جناب از طريق نمايندگان و واسطهها نيز قطع ميشود، ادامه مييابد. غيبت طولانيتر نيز از زمان پايان غيبت اول تا روزي كه حضرتش قيام خود را با شمشير آغاز كند، به درازا خواهد كشيد».6
طبرسي (م 548 ق.) نيز در كتاب «إعلام الوري» همين قول را پذيرفته و مدت غيبت صغرا را هفتاد و چهار سال ذكر كرده است؛7 يعني از سال 255 ق. (زمان تولد امام زمان(ع) ) تا سال 329 ق. (سال وفات آخرين نايب از نواب چهارگانه امامعصر(ع)).
برخي از فقيهان و محدثان بزرگ شيعه و همچنين بسياري از تاريخنگاران، آغاز غيبت صغرا را از زمان تولد حضرت مهدي(ع) محاسبه كرده، ولي گروهي ديگر، ابتداي غيبت صغرا را سال 260 ه . ق؛ يعني سال وفات حضرت امام حسن عسكري(ع) گرفتهاند كه بدين ترتيب، مدت غيبت صغرا نزديك به 69 سال خواهد بود.
نويسنده كتاب «تاريخ الغيبه الصغري»، در كتاب خود تلاش كرده است با بيان دلايلي، قولي را كه مبدأ غيبت صغرا را تولد امام عصر(ع) ميداند، رد و ثابت كند كه ابتداي غيبت صغرا در حقيقت، از زمان امام حسن عسكري(ع) بوده است. در اينجا استدلال ايشان را براي اين موضوع، به اختصار ميآوريم و تحقيق بيشتر در اين زمينه را به فرصتي ديگر وا ميگذاريم:
«تعيين نواب اربعه به عنوان واسطه ميان امام عصر(ع) و شيعيان حضرتش پس از وفات امام حسن عسكري(ع) صورت ميگيرد و از طرف ديگر، وجه تمايز اصلي زمان غيبت كبرا و غيبت صغرا، وجود همين نواب و واسطههاي ارتباطي است كه تنها در زمان غيبت صغرا عهدهدار ابلاغ پيامهاي حضرت صاحب الزمان(ع) هستند و پس از آن، ارتباط حضرتش به كلي با مردم قطع ميشود. ازاينرو، بايد بگوييم كه غيبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسكري(ع) و تعيين اولين نايب خاص آغاز ميشود».8
از آنچه تاكنون گفته شد، دريافتيم كه غيبت كبرا از نظر زماني به آن محدوده زماني گفته ميشود كه آغازش سال 329 ق.؛ سال وفات آخرين سفير و نماينده خاص آن حضرت؛ يعني ابوالحسن علي بن محمد سمري است و پايانش روزي است كه به امر حق تعالي، مهدي موعود(ع) قيام خود را آغاز كند.
2. فلسفة غيبت صغرا
بنابراين، لازم بود كه قبل از آغاز غيبت كبرا و قطع كامل ارتباط امام با جامعه، براي مدتي رابطة امام با مردم با واسطة نايبان خاص ادامه داشته باشد، تا مردم به تدريج آمادة پذيرش غيبت كامل امام و مراجعه به فقها ـ به عنوان نايبان عامّ امام زمان(ع) ـ شوند.
به بيان ديگر، دوران غيبت صغرا، دوران تمرين و آمادهسازي شيعيان براي ورود به دوران غيبت كبرا بود. در همين دوره بود كه به تدريج، همة فرقههاي پراكندهاي كه پس از شهادت امام يازدهم در موضوع جانشيني آن حضرت به وجود آمده بودند، از ميان رفتند و همة شيعيان بر پيروي از فرزند امام حسن عسكري(ع) به عنوان امام دوازدهم به وحدت و اتّفاقنظر رسيدند.
شيخ مفيد(ره) پس از نقل خبري از «حسن نوبختي»، نويسندة كتاب «فرق الشيعه»، در زمينة چهاردهگانهاي كه پس از شهادت امام حسن عسكري(ع) به وجود آمدند، ميگويد:
«از اين فرقههايي كه از آنها ياد كرديم، در زمان ما؛ يعني در سال 373 ق. هيچ فرقهاي مگر اماميه دوازده امامي باقي نمانده است؛ يعني كساني كه امامت فرزند حسن [عسكري] را كه به نام رسول خدا(ص) ناميده ميشود، پذيرفته و به حيات و بقاي او تا روزي كه با شمشير قيام كند، يقين دارند».9
گفتني است، آماده كردن مردم براي ورود به دوران غيبت از سالها پيش از غيبت امام مهدي(ع) و از زمان امام هادي(ع) و امام حسن عسكري(ع) آغاز شده بود و آن امامان بزرگوار رابطة خود را با مردم كم كرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادي و فقهي به فقها و محدثان شيعه كه در مراكز شيعهنشيني چون قم حضور داشتند، ارجاع ميدادند، تا به تدريج مردم با اين رويه خو بگيرند».10
علي بن حسين مسعودي، يكي از مورخان بزرگ تاريخ اسلام، در اين زمينه مينويسد:
«روايت شده كه ابوالحسن عسكري [امام هادي(ع)] خود را از بسياري از شيعيان پوشيده ميداشت و جز تعداد اندكي از ياران خاصّ آن حضرت، ايشان را نميديدند و هنگامي كه امر [امامت] به ابومحمد [امام حسن عسكري(ع)] منتقل شد، ايشان چه با ياران خاص خود و چه با مردم عادي از پشت پرده سخن ميگفت مگر هنگامي كه آن حضرت براي رفتن به دارالخلافه از خانه خارج ميشد. اين شيوه تنها از سوي آن امام و پيش از ايشان از سوي پدرشان
در پيش گرفته شد تا مقدمهاي براي غيبت صاحبالزمان باشد و مردم با اين شيوه خو بگيرند و غيبت را انكار نكنند».11
اين سخن امام مهدي(ع) كه ميفرمايد: «... وامّادررويدادهاييكه براي شما پيش ميآيد، به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشان هستم».12
نيز شاهدي بر اين مدعاست كه آن حضرت در دوران غيبت صغرا، مردم را براي ورود به دورة غيبت كبرا آماده نموده و با تعيين فقها به عنوان مرجع مردم در همة رويدادهاي پيش روي جامعه اسلامي، از سرگرداني و بلاتكليفي آنها در اين دوران پرابتلا جلوگيري كردند.
پي نوشت ها :
1.شيخ طوسي، كتاب الغيبـة، ص 261.
2.فضل بن حسن طبرسي، إعلام الوري بأعلام الهدي، ج 2، ص259.
3.محمد بن ابراهيم، الغيبـة، صص 171 و 172.
4.همان، صص 173 و 174.
5.همان.
6.شيخ مفيد، الإرشاد، ج 2، ص 340.
7.إعلام الوري بأعلام الهدي، ج 2، ص 259.
8.سيد محمد صدر، الغيبـة الصغري، ص 341 به بعد.
9.سيد مرتضي، الفصول المختاره، مندرج در مصفات الشيخ المفيد، ج 2، ص 221.
10.براي مطالعة بيشتر در اين زمينه ر.ك: مسعود پورسيد آقايي، تاريخ عصر غيبت، ص 164ـ171.
11.علي بن حسين مسعودي، اثبات الوصيـة للامام علي بن ابي طالب(ع)، ص 272.
12.شيخ صدوق، كمالالدين و تمام النعمه، ج 2، ص 483، ح 4.