چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 9)

«مسئولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده‌ای از خدا بیخبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را “کمونیست” و “التقاطی” می‌خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزه‌ها و دانشگاهها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب واسلام را نابود می‌کنند.
دوشنبه، 8 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 9)

چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 9)
چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 9)


 






 
«مسئولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده‌ای از خدا بیخبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را “کمونیست” و “التقاطی” می‌خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزه‌ها و دانشگاهها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب واسلام را نابود می‌کنند. باید از شر اینها به خدا پناه بریم. و همچنین کسانی دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانی و عالم است حمله می‌کنند و اسلام آنها را اسلام امریکایی معرفی می‌نمایند راهی بس خطرناک را می‌پویند که خدای ناکرده به شکست اسلام ناب محمدی منتهی می‌شود. ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.»

3 - آسیب شناسی اقتصادی انقلاب اسلامی ایران
 

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) علل سقوط اقتصادی سیاسی حکومتها را چنین بیان می کنند :
«یستدل الادبار باربع: سوء التدبیر و قبح التبذیر و قلة الاعتبار و کثرة الاعتذار» .
یعنی می توان چهار علت برای زوال دول برشمرد:
1 - سوء تدبیر و ضعف مدیریت.
2 - تبذیر ناروا و هزینه های زیانبار اقتصادی.
3 - عبرت نگرفتن از تجارب سودمند.
4 - عذرخواهی مکرر به جای جبران خطاهای گذشته.
روش اقتصادی حضرت امیر (علیه السلام) بر اساس عدالت و حق و حقیقت بود و جز به حق عمل نمی کرد، و هیچگونه تبعیض و امتیازی حتی برای خود و نزدیکانش قائل نبود تا جایی که چون عقیل برادر تنی وی تقاضای سه صاع (یک کیلو) گندم از بیت المال کرد، حضرت امتناع ورزید و آهنی گداخته به دست او نزدیک کرده و فرمود:
«ای برادر در این مال چیزی جز آنچه به تو دادم حقی نداری ولی صبر کن تا مالی از خودم برسد، هرچه خواسته باشی از آن به تو خواهم داد.»
امام علی (علیه السلام) در پاسخ ایراد کسانی که رعایت مساوات در عطایای بیت المال را بر خلاف «سیاست» می دانستند، فرمود:
«که اگر این دارایی از خودم بود به طور یکسان در میان شما تقسیم می کردم تا چه رسد به اینکه این اموال از آن خداست. آگاه باشید که بخشیدن مال در غیر موردش تبذیر و اسراف است. این کار ممکن است در دنیا باعث سربلندی بخشندگان شود ولی در آخرت موجب سرافکندگی ایشان خواهد شد.» وقتی که شریح قاضی خانه ای اعیانی به مبلغ 80 دینار خرید، حضرت او را احضار کرده و فرمود :
«ای شریح به زودی کسی به سراغت خواهد آمد که نه قباله ات را نگاه می کند و نه از شهودت می پرسد، تو را از آن خانه بیرون می کند به قبر تحویل می دهد.»
مهمترین اصول اقتصادی حکومت امیر المؤمنین (علیه السلام) رعایت حال خراج دهندگان، همیاری اقتصادی، دولت و مردم، استفاده از مالیات جهت عمران و آبادی، عدم تبعیض در اخذ مالیات، برخورد شدید با محتکرین و گران فروشان، محترم شمردن بیت المال، رفاه و آسایش مردم و رسیدگی به طبقات پایین جامعه بوده است:
«ثم الله الله فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم.»
«خدا را در مورد طبقاتی که هیچگونه چاره ای ندارند، در نظر داشته باشید» .
مهمترین آسیبهای اقتصادی انقلاب اسلامی با عنایت به رهنمودهای امام راحل (ره)، مقام معظم رهبری و استاد مطهری بدین ترتیب است:
- وابستگی اقتصادی به ابرقدرتها، بالاخص آمریکا.
- تحت الشعاع قرار گرفتن توسعه اقتصادی، یا عدم توجه به بحرانهای ناشی از توسعه اقتصادی .
- وابستگی به نفت به عنوان مهمترین اقلام صادرات و منبع ارزی کشور.
- عدم وجود فرهنگ کار و انضباط اجتماعی.
- جدا شدن مردم از برنامه های دولت در طرحهای سازندگی.
- مال اندوزی، و تکاثر ثروت اندوزان.
مقام معظم رهبری علت فقر و تورم را در این مسئله ریشه یابی می کنند:
«فقر و تورم، ناشی از ثروتهای باد آورده عده معدودی است.برای اصلاح این وضعیت، قوانین را باید تغییر داد.»
بدون شک حکومت اسلامی در این زمینه وظیفه ای خطیر بر عهده دارد: «اهمال در برابر تکاثر و فزون خواهی ثروت اندوزان، زمینه نابودی جامعه را به وجود می آورد.بیماری ثروت اندوزی از نوع بیماری طاعون و وباست که اگر در جامعه شیوع یافت تا نابودی آن جامعه پیش می رود، همانطور که خداوند در قرآن، سنت الهی را در هلاک امت هایی که به فسق و فجور روی آورده اند به خوبی بیان کرده است.گناه پیدا شدن این حالت در جامعه متوجه حکومتهاست، زیرا حکومت با اهمال در برابر این تکاثر ثروت، زمینه نابودی جامعه را به وجود می آورد.»
تحت الشعاع قرار گرفتن عدالت اجتماعی و زیاد شدن فاصله فقیر و غنی.استاد مطهری پس از تبیین عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی و معنویت اسلامی به عنوان سه رکن انقلاب می فرمایند :
«عثمان اولا نظام به اصطلاح اقطاعی را رایج کرد.یعنی قسمتهایی از اموال عمومی را به کسانی که یا از خویشاوندانش بودند یا از دوستان و طرفدارانش، بخشید.دیگر اینکه از بیت المال بخششهای فوق العاده بزرگی انجام داد...انقلاب مسلمانان در زمان علی (علیه السلام) نظیر انقلاب امروز ایران یک انقلاب همگانی بود.حضرت فرمود تمام ثروتهایی را که در زمان عثمان از مردم به ناحق گرفته شده را مصادره خواهم کرد، اگر چه با آن ثروتها زن گرفته باشید.. .در مورد وضع آینده انقلاب اسلامی خودمان یکی از اساسی ترین مسائل همین مسئله عدالت اجتماعی است...»
سرمایه داری از آن جهت محکوم است که در بطن خود استثمار را پرورش می دهد. بی توجهی به مستضعفین و ولی نعمتان انقلاب و عنایت علیحده به اغنیاء:
«جنگهای پیامبر همه اش با اغنیاء بود، با گردن کلفتها بود، با ثروتمندها بود.» ، «خدا نیاورد آن روزی که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه داری گردد، و اغنیاء و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند.معاذ الله که این با روش انبیاء و امیر المؤمنین و ائمه معصومین (ع) سازگار نیست.دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است و تا ابد هم باید منزه باشد.»
حضرت امام در وصیت نامه سیاسی الهی خود به برخی از آفتهای اقتصادی انقلاب اشاره می فرمایند : «توجه داشته باشند که رئیس جمهور و وکلا مجلس از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدر نشینان مرفه و غرق در لذات و شهوت، که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پا برهنگان را نمی توانند بفهمند...به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم همه هستند، و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد، و بقا آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید...همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید...به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دینا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است). آفات نهضتهای اسلامی نهضتها ، مانند همه پدیده های دیگر ممکن است دچار آفت زدگی شوند.وظیفه رهبری نهضت است که پیشگیری کند و اگر احیانا آفت نفوذ کرد ، باوسائلی که در اختیار دارد و یا باید در اختیار بگیرد ، آفت زدائی نماید. اگر رهبری یک نهضت ، به آفتها توجه نداشته باشد یا در آفت زدائی سهل‏انگاری نماید ، قطعا آن نهضت ، عقیم ، یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معکوس خواهد بخشید . ما از نظر انواع آفتها آنچه به نظرمان رسیده‏است یادآوری می‏کنیم ، بدون آنکه مدعی باشیم همه آنها را استقصا کرده ایم‏ .
1 - نفوذ اندیشه های بیگانه
2 - تجدد گرائی افراطی
3 - ناتمام گذاشتن نهضت
4 - رخنه فرصت طلبان
5 - ابهام طرحهای آینده
6 - آفتی که یک نهضت خدائی را تهدید می‏کند، از نوع معنی است.

1 - نفوذ اندیشه های بیگانه
 

اندیشه های بیگانه از دو طریق نفوذ می‏کنند . یکی از طریق دشمنان هنگامی‏ که یک نهضت اجتماعی اوج می‏گیرد و جاذبه پیدا می‏کند و مکتبهای دیگر راتحت الشعاع قرار می‏دهد ، پیروان مکتبهای دیگر برای رخنه کردن در آن‏مکتب و پوسانیدن آن از درون ، اندیشه های بیگانه را که با وح آن مکتب مغایر است وارد آن مکتب می‏کنند و آن مکتب را به این‏ترتیب از اثر و خاصیت می‏اندازند و یا کم اثر می‏کنند .نمونه‏اش را در قرون اولیه اسلام دیده‏ایم .
پس از گستردگی و جهانگیری‏اسلام ، مخالفان اسلام مبارزه با اسلام را از طریق تحریف آغاز کردند . می‏کنیم . هم گروهی را می‏بینیم که واقعا وابسته به مکتبهای دیگر بالخصوص‏ مکتبهای ماتریالیستی هستند و چون می‏دانند که با شعارهای و مارکهای‏ ماتریالیستی کمتر می‏توان جوان ایرانی را شکار کرد ، اندیشه‏های بیگانه رابا مارک اسلامی عرضه می‏دارند . بدیهی است اسلامی که با محتوای ماتریالیستی در مغز یک جوان فرو رود و تنها پوسته اسلامی داشته باشد به‏سرعت دور انداخته می‏شود . و هم می‏بینیم - و این خطرناکتر است - که‏ افرادی مسلمان ، اما ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتبهای بیگانه ، به‏ نام اسلام ، اخلاق می‏نویسند و تبلیغ می‏کنند اما اخلاق بیگانه ، فلسفه تاریخ‏ می‏نویسند همانطور ، فلسفه دین و نبوت می‏نویسند همانطور ، اقتصاد می‏نویسند همانطور ، سیاست می‏نویسند همانطور ، جهان بینی می‏نویسند همانطور ، تفسیر قرآن می‏نویسند همانطور و و و .
من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی ، به رهبران عظیم الشأن‏ نهضت اسلامی که برای همه‏شان احترام فراوان قائلم ، هشدار می‏دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می‏کنم که نفوذ و نشر اندیشه‏های بیگانه به نام‏ اندیشه اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه از روی سوء نیت و یا عدم سوء نیت صورت گیرد ، خطری است که کیان اسلام را تهدید می‏کند .
راه مبارزه این خطر تحریم و منع نیست . مگر می‏شود تشنگانی را که برای‏ جرعه‏ای آب له‏له می‏زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع‏ کرد ؟
این ما هستیم که مسئولیم . ما به قدر کافی در زمینه‏های مختلف اسلامی‏ کتاب به زبان روز عرضه نکرده‏ایم . اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم ، به سراغ آبهای آلوده نمی‏رفتند .
گر نه تهی باشدی بیشتر این جویها
خواجه چرا می‏دود تشنه در این کویها
راه مبارزه ، عرضه داشتن صحیح این مکتب در همه زمینه ها با زبان روزاست . حوزه‏های علمیه ما که امروز اینچنین شور و هیجان فعالیت اجتماعی‏یافته‏اند . باید به مسئولیت عظیم علمی و فکری خود آگاه گردند . بایدکارهای علمی و فکری خود را ده برابر کنند . باید بدانند که اشتغال منحصربه فقه و اصول رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست .

2 - تجدد گرائی افراطی
 

پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به اعتدال در هر کاری خالی از دشواری‏ نیست . گوئی همیشه راه اعتدال یک خط باریک است که اندک بی توجهی‏ موجب خروج از آن است . اینکه در آثار دینی وارد شده که " صراط " از" مو " باریکتر است اشاره به همین نکته است که رعایت اعتدال در هرکاری سخت و دشوار است .
بدیهی است که مشکلات جامعه بشری نو می‏شود و مشکلات نو راه حل نو می‏خواهد . " الحوادث الواقعه " چیزی جز پدیده‏های نوظهور نیست که حل‏آنها بر عهده حاملان معارف اسلامی است . سر ضرورت وجود مجتهد در هر دوره‏، و ضرورت تقلید و رجوع به مجتهد زنده همین است . و الا در یک سلسله‏مسائل استاندارد شده ، میان تقلید از زنده و مرده فرقی نیست . اگرمجتهدی به مسائل و مشکلات روز توجه نکند او را باید در صف مردگان به‏شمار آورد . افراط و تفریط در همین جا پیدا می‏شود . اجاره و مضاربه و مزارعه یادگار عهد فئودالیسم است و فلان حکم دیگریادگار عهد دیگر . اسلام دین عقل و اجتهاد است . اجتهاد چنین و چنان حکم‏می‏کند .
باید توجه داشته باشیم که حتی معیارهائی که دانشمندان روشنفکر و مترقی‏اهل تسنن نظیر عبده و اقبال برای حل مشکلات جدید ارائه کرده اند از قبیل‏تمایز قائل شدن میان عبادات و معاملات وتعبیرهای خاصی که آنها از اجماع‏، اجتهاد ، شورا و غیره کرده‏اند و همچنین جهان بینی اسلامی که آنها عرضه‏کرده‏اند به هیچوجه برای ما که پرورده فرهنگ اسلامی پیشرفته شیعی هستیم‏قابل قبول نیست و می‏تواند الگو قرار گیرد . فقه شیعه ، حدیث شیعه ،کلام شیعه ، فلسفه شیعه ، تفسیر شیعه ، فلسفه اجتماعی شیعه از آنچه در جهان تسنن رشد کرده بسی رشد یافته تر و جوابگوتر است .
هر چند جهان تسنن به علل جغرافیائی و غیر جغرافیائی پیش از جهان تشیع‏با تمدن جدید و مشکلات و مسائلی که این تمدن به وجود آورده آشنا شده و در جستجوی کشف راه حل آن برآمده است و شیعه‏ دیرتر نظریات خود را عرضه داشته است ، ولی مقایسه میان آنچه در سنوات‏اخیر از جهان شیعه عرضه شده و آنچه از جهان تسنن عرضه شده است می‏رساندکه نظریات شیعی از برکت پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام بسی‏عمیقتر و منطقی‏تر است . ما نیازی نداریم که امثال عبده و اقبال و فرید وجدی و سیدقطب و محمدقطب و محمد غزالی و امثال اینها را الگو قرار دهیم‏.
به هر حال تجدد گرائی افراطی - که هم در شیعه وجود داشته و دارد و هم‏در سنی - و در حقیقت عبارت است از آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست‏، و پیراستن آن از آنچه از اسلام هست ، به منظور رنگ زمان زدن و باب‏ طبع زمان کردن ، آفت بزرگی برای نهضت است و وظیفه رهبری نهضت است که‏جلو آنرا بگیرد .

3 - ناتمام گذاشتن نهضت
 

متأسفانه تاریخ نهضتهای اسلامی صد ساله اخیر ، یک نقیصه را در رهبری‏ روحانیت نشان می‏دهد و آن اینکه روحانیت نهضتهائی که رهبری کرده تامرحله پیروزی بر خصم ادامه داده و از آن پس ادامه نداده و پی کار خودرفته و نتیجه زحمات او را دیگران و احیانا دشمنان برده‏اند . مانند اینکه‏کسی زمین غصب شده‏اش را با قدرت و شدت مطالبه کند و با صرف نیرو و بذل مال و جان آن را از دست دشمن بگیرد ، اما همینکه گرفت برود به خانه‏خود بنشیند و یک دانه بذر هم در آن نپاشد ، دیگران بروند از آن به سودخود استفاده کنند .
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :mashhadizadeh



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
طلع النور علی البدر
play_arrow
طلع النور علی البدر
ورود ولید جنبلاط به دمشق برای دیدار با الجولانی
play_arrow
ورود ولید جنبلاط به دمشق برای دیدار با الجولانی
حاشیه‌های دیدار مداحان و شاعران اهل بیت (ع) با رهبر انقلاب
play_arrow
حاشیه‌های دیدار مداحان و شاعران اهل بیت (ع) با رهبر انقلاب
روز مادر و بهانه‌ای برای دیدار با مادر پهلوانان شهید
play_arrow
روز مادر و بهانه‌ای برای دیدار با مادر پهلوانان شهید
مداحی عربی محمد الجنامی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی عربی محمد الجنامی در محضر رهبر انقلاب
وایرال‌ترین اتفاق والیبال جهان؛ سقوط یک داور!
play_arrow
وایرال‌ترین اتفاق والیبال جهان؛ سقوط یک داور!
وضعیت گزارشگران شبکه ورزش در استودیو حین گزارش بازی حساس بارسلونا و اتلتیکومادرید
play_arrow
وضعیت گزارشگران شبکه ورزش در استودیو حین گزارش بازی حساس بارسلونا و اتلتیکومادرید
پانسمان عجیب صورت مبین دهقان توسط کادر پزشکی خیبر خرم‌آباد
play_arrow
پانسمان عجیب صورت مبین دهقان توسط کادر پزشکی خیبر خرم‌آباد
اعتراف جالب ترامپ از نقش و تاثیر ایلان ماسک در نتیجه انتخابات
play_arrow
اعتراف جالب ترامپ از نقش و تاثیر ایلان ماسک در نتیجه انتخابات
درگیری مسلحانه نیروهای تشکیلات خودگردان فلسطین با رزمندگان مقاومت
play_arrow
درگیری مسلحانه نیروهای تشکیلات خودگردان فلسطین با رزمندگان مقاومت
پرواز ایران‌بانو با ۱۱۰ زن نخبه ایرانی با خلبانی نخستین بانوی خلبان ایرانی در مشهد به زمین نشست
play_arrow
پرواز ایران‌بانو با ۱۱۰ زن نخبه ایرانی با خلبانی نخستین بانوی خلبان ایرانی در مشهد به زمین نشست
صحبت‌های جالب خلبان زن ایرانی و دستیارش
play_arrow
صحبت‌های جالب خلبان زن ایرانی و دستیارش
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام
music_note
بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن