اگر فرزندتان معلول است...
نويسنده:دکتر سيدوحيد شريعت
بيماريهاي مزمن جسمي و رواني کودکان، علاوه بر معلوليتها و مشکلهايي که در زمينههاي گوناگون تحصيلي و خانوادگي براي کودکان ايجاد ميکند، بر سلامت و آرامش رواني مراقبان کودکان نيز آثار قابل توجهي به جا ميگذارد. والدين اين کودکان ممکن است نگرانيهاي زيادي داشته باشند و در نتيجه، احساسات گوناگوني را تجربه کنند. براي مثال، آنها ممکن است تصور کنند که با کوتاهي خودشان در ايجاد اين مشکل نقش داشتهاند يا شايد ميتوانستند کاري بکنند تا از بروز آن جلوگيري شود و در نتيجه، احساس گناه کنند.
آشنايي با علل و عوامل موثر در ايجاد معلوليت مورد نظر ميتواند به کاهش اين احساس کمک کند؛ چرا که در بيشتر مواقع، رفتار ما هيچ نقشي در ايجاد يا تشديد معلوليت نداشته (غير از موارد ناشي از سوانح) و عوامل مسبب کاملا خارج از کنترل ما هستند. برخي افراد ممکن است در اثر اين احساس گناه يا در اثر احساس دلسوزي و ترحمي که نسبت به فررند معلول خود دارند، زندگي خود را به صورت کامل وقف نگهداري و مراقبت از کودک معلول کنند و وقت کمتري را به بقيه کودکان يا خودشان اختصاص دهند. اين نوع رفتار معمولا نتايج زيانباري در پي دارد؛ مانند ناتواني در غلبه بر مشکلهاي فردي و اجتماعي، بروز مشکلهاي رفتاري در کودک مبتلا و همچنين ساير کودکان خانواده و به علاوه، کاهش ميزان رضايت از زندگي در والدين. توصيه ميشود به جاي مراقبت بيش از حد، سعي شود با کودک معلول رفتاري همانند ساير کودکان صورت گيرد و تنها در زمينهاي که او نسبت به بقيه نقص دارد، به وي کمک شود. بايد تا جايي که ممکن است اعتماد به نفس کودک تقويت شود. والدين لازم است زمانهايي را به خود اختصاص دهند تا کمتر دچار فرسودگي شوند.
نکته ديگري که ميتواند براي کودک و والدين کمککننده باشد، اقدام براي درمان يا کاهش عوارض ناشي از بيماري است که در برخي موارد، مفيد واقع ميشود. يکي از کارهايي که اين والدين ميتوانند براي همديگر انجام دهند، تشکيل گروههاي خودياري است. اينگونه گروهها ميتوانند آثار چشمگيري در کاهش مشکلهاي ناشي از معلوليت و همچنين بهبود کيفيت زندگي خانواده داشته باشند. در اين گروهها والدين با وضعيت و مشکلهاي يکديگر آشنا ميشوند و با تبادل اطلاعات به همديگر کمک ميکنند. متاسفانه اينگونه گروهها در کشور ما کمتر شکل گرفتهاند ولي با توجه به اثربخشي آنها اميدواريم اين حرکت گسترش يابد.
منبع:www.salamat.com
/ج
آشنايي با علل و عوامل موثر در ايجاد معلوليت مورد نظر ميتواند به کاهش اين احساس کمک کند؛ چرا که در بيشتر مواقع، رفتار ما هيچ نقشي در ايجاد يا تشديد معلوليت نداشته (غير از موارد ناشي از سوانح) و عوامل مسبب کاملا خارج از کنترل ما هستند. برخي افراد ممکن است در اثر اين احساس گناه يا در اثر احساس دلسوزي و ترحمي که نسبت به فررند معلول خود دارند، زندگي خود را به صورت کامل وقف نگهداري و مراقبت از کودک معلول کنند و وقت کمتري را به بقيه کودکان يا خودشان اختصاص دهند. اين نوع رفتار معمولا نتايج زيانباري در پي دارد؛ مانند ناتواني در غلبه بر مشکلهاي فردي و اجتماعي، بروز مشکلهاي رفتاري در کودک مبتلا و همچنين ساير کودکان خانواده و به علاوه، کاهش ميزان رضايت از زندگي در والدين. توصيه ميشود به جاي مراقبت بيش از حد، سعي شود با کودک معلول رفتاري همانند ساير کودکان صورت گيرد و تنها در زمينهاي که او نسبت به بقيه نقص دارد، به وي کمک شود. بايد تا جايي که ممکن است اعتماد به نفس کودک تقويت شود. والدين لازم است زمانهايي را به خود اختصاص دهند تا کمتر دچار فرسودگي شوند.
نکته ديگري که ميتواند براي کودک و والدين کمککننده باشد، اقدام براي درمان يا کاهش عوارض ناشي از بيماري است که در برخي موارد، مفيد واقع ميشود. يکي از کارهايي که اين والدين ميتوانند براي همديگر انجام دهند، تشکيل گروههاي خودياري است. اينگونه گروهها ميتوانند آثار چشمگيري در کاهش مشکلهاي ناشي از معلوليت و همچنين بهبود کيفيت زندگي خانواده داشته باشند. در اين گروهها والدين با وضعيت و مشکلهاي يکديگر آشنا ميشوند و با تبادل اطلاعات به همديگر کمک ميکنند. متاسفانه اينگونه گروهها در کشور ما کمتر شکل گرفتهاند ولي با توجه به اثربخشي آنها اميدواريم اين حرکت گسترش يابد.
منبع:www.salamat.com
/ج