بيكاري را با كارآفريني درمان كنيم
چگونه بايد ايجاد اشتغال كرد، چگونه مي توان مشكل بيكاري جوانان كه امروز به مهمترين مشكل كشور تبديل شده است، را حل كرد؟ آيا دولت بايد بيكاران را جذب كند و براي آنها ايجاد اشتغال كند؟ آيا به غير از دولت و بخش دولتي از راه هاي ديگري نميتوان براي جوانان كار ايجاد كرد؟
به اعتقاد كارشناسان و متخصصان، در شرايط فعلي كشور، بهترين روش ايجاد اشتغال و حل مسئله بيكاري، توسعه و گسترش فرهنگ كارآفريني در جامعه است. زيرا يكي از علل اصلي رشد نرخ بيكاري در كشور ما، توسعه نيافتگي فرهنگ كار و كارآفريني در جامعه است و اينكه مردم و حتي تحصيلكرده ها و فرزندان خانواده هاي متمول هم دنبال اين هستند كه از طريق بخش دولتي كسب و كاري براي خود ايجاد كنند.
چندين سال است كه جامعه ما از بيكاري جوانان رنج مي برد و اگرچه هر روز بيش از پيش تاوان سنگين بيكاري جوانان را مي پردازيم، اما هنوز اين مشكل حل نشده است. بيكاري جوانان نه تنها ضرر و زيان هاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي براي جامعه ما ايجاد كرده، بلكه ضربات سنگين فرهنگي و اخلاقي به جامعه وارد كردهاست، به گفته جامعه شناسان و كارشناسان يكي از علل اصلي رشد بزهكاري در جوانان امروز جامعه، بيكاري است، بنابراين بايد براي اين مشكل اساسي كشور چاره انديشي شود و از راه هاي درست و مناسب آن را حل كرد، و هرچه زودتر براي جوانان ايجاد اشتغال نمود.
در سال هاي اخير اگرچه درآمدهاي نفتي و يا مالياتي كشور افزايش يافته است، ولي به دليل همين نيروي انساني عظيم، تنها بخش كوچكي از اين درآمدها صرف عمران و آباداني و توسعه كشور شده است و اكثر درآمدهاي نفتي كشور صرف پرداخت حقوق شده است، در صورتي كه اگر ما يك تعصب ملي داشته باشيم، نبايد اجازه دهيم اصلي ترين درآمد ملي كشور فقط صرف حقوق و دستمزد كاركنان دولت شود، بلكه ما بايد از دولت بخواهيم كه اين درآمدها را صرف رشد و توسعه اقتصادي كشور كه به سود همه ملت و آحاد جامعه است، كند. بنابراين نه درست و نه عاقلانه است كه مردم بخواهند كه دولت بيش از اين نيرو جذب كند.
نخستين گام جهت شناخت و تبيين درست هر مفهوم يا پديده ، ارائه تعريف روشن از آن است. كارآفريني همانند ساير واژه هاي مطرح در علوم انساني ، هنگامي قابل تحليل و تبيين مي باشد كه بتوان تعريف يا تعاريف روشن و مشخصي از آن ارائه نمود. ازآن جا كه مفاهيم علوم انساني در زمره مفاهيم قطعي علوم فيزيك و شيمي به شمار نمي رود، ارائه يك تعريف قطعي و مشخص براي واژه هاي آن ، كاري دشوار و حتي غيرممكن است. «كارآفريني» نيز يكي از واژه هايي است كه تعريف واحدي براي آن وجود ندارد و ازابتداي طرح آن در محافل علمي، تعاريف متفاوت و حتي متناقضي از ديدگاه هاي گوناگون براي آن ارائه شده است. وجود اين عوامل در تعريف كارآفريني از سويي نشان دهنده گستردگي و اهميت موضوع است كه مي تواند از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گيرد و ازسوي ديگر نشان دهنده پويايي موضوع است كه زمينه ارائه مدل ها، تعريف ها و نظرات متفاوتي را فراهم مي آورد.
به منظور آگاهي دقيق و ارائه يك تعريف علمي از «كارآفريني» از دكتر محمود احمدپور دارياني به عنوان متخصص اين رشته مي خواهيم كه تعريف خود را از «كارآفريني» ارائه كند.
دكتر احمدپور دارياني در پاسخ به اين سوال مي گويد: « خيلي ها فكر مي كنند كه كارآفريني به معناي آفرينش و ايجاد كارمي باشد، در صورتي كه اين يك برداشت اشتباه از كارآفريني است، من ارتباط با تحقيقي كه در دانشگاه اميركبير انجام دادم، از دو هزار نفر از مديران و مسئولان كشورخواستم كه تعريف خود را از واژه «كارآفريني» مطرح كنند، حدود 80 تا 90 درصد تعريف آنها از كارآفريني، ايجاد كار بود و طبيعي است كه وقتي متخصصان و نخبگان جامعه ازاين واژه تعريف درستي نداشته باشند، عموم مردم هم تعريف روشني از كارآفريني نخواهند داشت.
وي مي افزايد: «كارآفريني به معناي ايجاد كار نيست.»
د كتر احمدپور دارياني مي گويد: « من خودم در سال 9991 ميلادي(8731 هجري شمسي) يك تعريف از كارآفرين ارائه كردم و معتقدم «كارآفرين» فردي است كه داراي ايده و فكر جديد مي باشد و از طريق ايجاد كسب و كاري كه توام با مخاطره مالي و اجتماعي است، با بسيج منابع محصول ، خدمت جديد به بازار ارائه مي كند، پس كارآفرين سه كار مهم مي كند كه اول ايجاد خلاقيت و نوآوري ، دوم راه اندازي يك شركت يا كسب و كار و طي كردن فرايند ايجاد كسب و كار و سوم ارائه محصول و خدمت خود به بازار مي باشد. بنابراين اگر در جامعه يك كسي براي اولين باردستمال كاغذي را توليد كرد، چون اولين بار است، اين كارآفريني كرده و اولو يت با كارآفرين است. به عبارت ديگر آنها كه اولين ها در هر كاري هستند و با نوآوري جبهه هاي جديدي در اقتصاد باز مي كنند، كارآفرين هستند .
به اعتقاد برخي از دانشمندان مانند ريچارد كتيلن (cattilon)، كارآفرين كسي است كه خطرپذير است و توانايي برقراري ارتباط بين توليدات و خدمات ، توانايي سازماندهي و نظارت بر توليد و معرفي روش هاي جديد، محصولات جديد و يافتن بازارهاي جديد را دارد.
اسكامپتر يكي ديگر از دانشمندان مي گويد: « كارآفرين كسي است كه نوآور است و قدرت خلاقيت بالايي دارد و فعاليت هاي جديدي را در قالب شركت هاي كوچك راه اندازي مي كند.» كول (Cole) هم مي گويد: كارآفرين به شخصي مي گويند كه بهترين و آخرين موقعيت هاي اقتصادي و تجاري را كشف مي كند و روش استفاده از اين فرصت ها رامي داند. اين فرد معمولا داراي استعداد ، خلاقيت ، ابتكار ، سازماندهي و مديريت در سطح بالايي است.
« ديويد مك كران» و « اريك فلانيگان» كارآفرينان را افرادي نوآور ، با فكري متمركز و به دنبال كسب توفيق و مايل به استفاده از ميانبرها ميدانند كه كمتر مطابق كتاب كار مي كنند و در نظام اقتصادي ، شركت هايي نوآور ، سودآور و با رشدي سريع را ايجاد مي نمايند.
مرجع : مجله مديريت – كارآفريني پادزهر بيكاري
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : alirezarajabipoor
/ج
به اعتقاد كارشناسان و متخصصان، در شرايط فعلي كشور، بهترين روش ايجاد اشتغال و حل مسئله بيكاري، توسعه و گسترش فرهنگ كارآفريني در جامعه است. زيرا يكي از علل اصلي رشد نرخ بيكاري در كشور ما، توسعه نيافتگي فرهنگ كار و كارآفريني در جامعه است و اينكه مردم و حتي تحصيلكرده ها و فرزندان خانواده هاي متمول هم دنبال اين هستند كه از طريق بخش دولتي كسب و كاري براي خود ايجاد كنند.
چندين سال است كه جامعه ما از بيكاري جوانان رنج مي برد و اگرچه هر روز بيش از پيش تاوان سنگين بيكاري جوانان را مي پردازيم، اما هنوز اين مشكل حل نشده است. بيكاري جوانان نه تنها ضرر و زيان هاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي براي جامعه ما ايجاد كرده، بلكه ضربات سنگين فرهنگي و اخلاقي به جامعه وارد كردهاست، به گفته جامعه شناسان و كارشناسان يكي از علل اصلي رشد بزهكاري در جوانان امروز جامعه، بيكاري است، بنابراين بايد براي اين مشكل اساسي كشور چاره انديشي شود و از راه هاي درست و مناسب آن را حل كرد، و هرچه زودتر براي جوانان ايجاد اشتغال نمود.
راه هاي ايجاد اشتغال و كسب و كار
دولت توان جذب نيروي جديد ندارد
در سال هاي اخير اگرچه درآمدهاي نفتي و يا مالياتي كشور افزايش يافته است، ولي به دليل همين نيروي انساني عظيم، تنها بخش كوچكي از اين درآمدها صرف عمران و آباداني و توسعه كشور شده است و اكثر درآمدهاي نفتي كشور صرف پرداخت حقوق شده است، در صورتي كه اگر ما يك تعصب ملي داشته باشيم، نبايد اجازه دهيم اصلي ترين درآمد ملي كشور فقط صرف حقوق و دستمزد كاركنان دولت شود، بلكه ما بايد از دولت بخواهيم كه اين درآمدها را صرف رشد و توسعه اقتصادي كشور كه به سود همه ملت و آحاد جامعه است، كند. بنابراين نه درست و نه عاقلانه است كه مردم بخواهند كه دولت بيش از اين نيرو جذب كند.
شكست اقتصاد دولتي در اكثر نقاط جهان
ضرورت رشد بخش هاي تعاونيو خصوصي دركشور
كارآفريني چيست؟
نخستين گام جهت شناخت و تبيين درست هر مفهوم يا پديده ، ارائه تعريف روشن از آن است. كارآفريني همانند ساير واژه هاي مطرح در علوم انساني ، هنگامي قابل تحليل و تبيين مي باشد كه بتوان تعريف يا تعاريف روشن و مشخصي از آن ارائه نمود. ازآن جا كه مفاهيم علوم انساني در زمره مفاهيم قطعي علوم فيزيك و شيمي به شمار نمي رود، ارائه يك تعريف قطعي و مشخص براي واژه هاي آن ، كاري دشوار و حتي غيرممكن است. «كارآفريني» نيز يكي از واژه هايي است كه تعريف واحدي براي آن وجود ندارد و ازابتداي طرح آن در محافل علمي، تعاريف متفاوت و حتي متناقضي از ديدگاه هاي گوناگون براي آن ارائه شده است. وجود اين عوامل در تعريف كارآفريني از سويي نشان دهنده گستردگي و اهميت موضوع است كه مي تواند از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گيرد و ازسوي ديگر نشان دهنده پويايي موضوع است كه زمينه ارائه مدل ها، تعريف ها و نظرات متفاوتي را فراهم مي آورد.
به منظور آگاهي دقيق و ارائه يك تعريف علمي از «كارآفريني» از دكتر محمود احمدپور دارياني به عنوان متخصص اين رشته مي خواهيم كه تعريف خود را از «كارآفريني» ارائه كند.
دكتر احمدپور دارياني در پاسخ به اين سوال مي گويد: « خيلي ها فكر مي كنند كه كارآفريني به معناي آفرينش و ايجاد كارمي باشد، در صورتي كه اين يك برداشت اشتباه از كارآفريني است، من ارتباط با تحقيقي كه در دانشگاه اميركبير انجام دادم، از دو هزار نفر از مديران و مسئولان كشورخواستم كه تعريف خود را از واژه «كارآفريني» مطرح كنند، حدود 80 تا 90 درصد تعريف آنها از كارآفريني، ايجاد كار بود و طبيعي است كه وقتي متخصصان و نخبگان جامعه ازاين واژه تعريف درستي نداشته باشند، عموم مردم هم تعريف روشني از كارآفريني نخواهند داشت.
وي مي افزايد: «كارآفريني به معناي ايجاد كار نيست.»
مفهوم واژه كارآفريني
د كتر احمدپور دارياني مي گويد: « من خودم در سال 9991 ميلادي(8731 هجري شمسي) يك تعريف از كارآفرين ارائه كردم و معتقدم «كارآفرين» فردي است كه داراي ايده و فكر جديد مي باشد و از طريق ايجاد كسب و كاري كه توام با مخاطره مالي و اجتماعي است، با بسيج منابع محصول ، خدمت جديد به بازار ارائه مي كند، پس كارآفرين سه كار مهم مي كند كه اول ايجاد خلاقيت و نوآوري ، دوم راه اندازي يك شركت يا كسب و كار و طي كردن فرايند ايجاد كسب و كار و سوم ارائه محصول و خدمت خود به بازار مي باشد. بنابراين اگر در جامعه يك كسي براي اولين باردستمال كاغذي را توليد كرد، چون اولين بار است، اين كارآفريني كرده و اولو يت با كارآفرين است. به عبارت ديگر آنها كه اولين ها در هر كاري هستند و با نوآوري جبهه هاي جديدي در اقتصاد باز مي كنند، كارآفرين هستند .
كارآفرين كيست؟
به اعتقاد برخي از دانشمندان مانند ريچارد كتيلن (cattilon)، كارآفرين كسي است كه خطرپذير است و توانايي برقراري ارتباط بين توليدات و خدمات ، توانايي سازماندهي و نظارت بر توليد و معرفي روش هاي جديد، محصولات جديد و يافتن بازارهاي جديد را دارد.
اسكامپتر يكي ديگر از دانشمندان مي گويد: « كارآفرين كسي است كه نوآور است و قدرت خلاقيت بالايي دارد و فعاليت هاي جديدي را در قالب شركت هاي كوچك راه اندازي مي كند.» كول (Cole) هم مي گويد: كارآفرين به شخصي مي گويند كه بهترين و آخرين موقعيت هاي اقتصادي و تجاري را كشف مي كند و روش استفاده از اين فرصت ها رامي داند. اين فرد معمولا داراي استعداد ، خلاقيت ، ابتكار ، سازماندهي و مديريت در سطح بالايي است.
« ديويد مك كران» و « اريك فلانيگان» كارآفرينان را افرادي نوآور ، با فكري متمركز و به دنبال كسب توفيق و مايل به استفاده از ميانبرها ميدانند كه كمتر مطابق كتاب كار مي كنند و در نظام اقتصادي ، شركت هايي نوآور ، سودآور و با رشدي سريع را ايجاد مي نمايند.
مرجع : مجله مديريت – كارآفريني پادزهر بيكاري
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : alirezarajabipoor
/ج