عاشورا فرارروي ملل و نحل
عظمت و محتواي عاشورا، انگيرهها، اهداف و دستاوردهاي فرهنگي غني و ناب آن همواره در متن زندگي شيعيان و عمق باورهايشان جريان دارد. مسلمانان مظلوم جهان نيز براي نجات از جور ستمگران، قيام اباعبدالله(علیه السّلام) را سرمشق و الگوي خود قرار ميدهند. البته حادثه عاشورا چنان شكوهمند است كه حتي بر انديشه غير مسلمانان نيز اثر گذاشته و سبب برانگيخته شدن عشق وعلاقه و احترام آنان به امام حسين(علیه السّلام) شده است .
در اين جا، به برخي از جنبههاي اثرگذاري نهضت عاشورا در پهنة گيتي نگاهي كوتاه ميافكنيم .
من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه كافي به صفحات كربلا كردهام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايد از امام حسين پيروي كند
1. جنبش اسلامي شبه قارة هند
2. جنبش اسلامي در شمال آفريقا و كشورهاي عربي (به ويژه مصر)
الف) جنبش سيّد جمالالدّين اسدآبادي در مصر
ب)جنبش شيخ محمّد عبده
ج) جنبش شيخ عبدالرّحمان كواكبي
د) جنبش حسن البنا
3. جنبشهاي اسلامي ايران
الف) جنبش تنباكو
ب) جنبش مشروطيّت
ج) جنبش سردار جنگل
ه) قيام شيخ محمّد خياباني
و) جنبش آيتالله كاشاني
ز) جنبش فدائيان اسلام
ح) جنبش آزادي ايران
ط) جنبش امام خميني (ره)
3. برداشت نمادين هاليوود از عاشورا
عاشورا و حماسة پر شكوه آن پديدهاي است كه همواره رمز و راز نيروي پنهان و آشكار شيعيان و آزادي خواهان بوده است. قدرت اين رمز و راز آن چنان است كه دشمنان اسلام را هميشه در حيرت و شگفتي و سردرگمي فرو برده است. از همين رو، دشمنان، به ويژه صهيونيسم جهاني بر آنند تا با شبيهسازي و بهرهگيري از اين واقعه، براي دنياي پوشالي و خيالي خود، جلوههاي مقدّس و آسماني بيافرينند. براي مثال، در سه كنفرانس جهاني تورنتو، واشينگتن و اورشليم، «فرانسيس فوكوياما» كتاب پايان تاريخ خود را ارائه كرد. اين كتاب در برابر كتاب برخورد تمدّنها اثر «ساموئل هانتينگتون» است. فوكوياما مدّعي است كه خرده تمدنها و فرهنگهاي جزئي به دست فرهنگ غالب بلعيده ميشوند و رسانهها، دنيا را به سمت دهكدة واحد پيش ميبرند و به ناچار دنيا درگير جنگي خانمانسوز خواهد شد. بنابراين، براي پيشگيري از اين جنگ بايد يكي را به عنوان كدخدايي بپذيريم و در ادامه ثابت ميكند كه كدخدا، امريكا است. فوكوياما ميگويد: اين نبرد حتمي است، ولي برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارك ثابت ميكند كه برندة نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند . فوكوياما در كنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسي هويّت شيعه » ميگويد :
شيعه، پرندهاي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست . پرندهاي كه دو بال دارد: يك بال سبز و يك بال سرخ . او بال سبز اين پرنده را مهدويّت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادتطلبي كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است، معرفي ميكند . فوكوياما معتقد است شيعه بُعد سومي هم دارد كه اهميّتش بسيار است. او ميگويد : اين پرنده، زرهي به نام ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان ميشود. شيعه، عنصري است كه هر چه او را از بين ميبرند، بيشتر ميشود . وي جنگ عراق و ايران را مثال ميزند و ميگويد : اينها فاو را تسخير كردهاند، ميروند كربلا را هم بگيرند و اين، يعني فتح قدس، اگر كربلا را بگيرند، اينجا را هم قطعاً ميگيرند .
او براي دفع اين خطر پيشنهاد ميكند با امتياز دادن به ايران، جنگ را متوقّف كنيد .
فوكوياما، مهندسي معكوسي را براي شيعه و مهندسي صحيحي را براي خودشان طراحي ميكند و مينويسد : مهندسي معكوس براي شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد . تا اين را خط نزنيد، نميتوانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويّت تجاوز كنيد... براي پيروزي بر يك ملّت بايد ميل مردم را تغيير داد... ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، در گام بعد، شهادت طلبي اينها را به رفاهطلبي تبديل كنيد. اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشههاي امام زماني از جامعة شيعه رخت ميبندد... شما بياييد براي غرب هم امام زمان و كربلا و ولي فقيه بتراشيد . فوكوياما براي اين كار، مكتب جديدي به نام اونجليس عرضه كرد. مكتبي كه قدمتش به 1987 ميلادي بر ميگردد . طرفداران اين مكتب معتقدند عيساي ناصري خواهد آمد. فوكوياما به آنها توصيه ميكند در فيلمهايشان هر چه را شيعيان دربارة امام زمان ميگويند، بر شخصيّت عيساي ناصري تطبيق بدهند. بر اساس دستور فوكوياما، فيلمهايي بر اساس مدل «روايت فتح» شهيد آويني، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به كارگيري مؤلّفههاي احساسي برنامههاي شهيد آويني، با همان تيپها و همان ديالوگها كه شهيد آويني ميگفت . فيلم نجات سرباز رايان با محتواي تجليل از مادر سه شهيد؛ فيلم نبرد پرل هاربر با محتواي جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛ فيلم زماني سرباز بوديم با تئوري بازسازي كربلا و بر اساس الگوي عمليّات كربلاي 5؛ فيلم سقوط شاهين سياه، بازسازي صحنةكربلا، فيلم جنگير كه در آن از نمادهاي اسلامي شيعه استفاده شده بود .
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :ebrahimmahmoodzadeh
در اين جا، به برخي از جنبههاي اثرگذاري نهضت عاشورا در پهنة گيتي نگاهي كوتاه ميافكنيم .
*1. عاشورا و امام حسين(علیه السلام) از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان
* جرج جرداق (دانشمند و اديب مسيحي)
*آنطون بارا (انديشمند مسيحي)
*تاملاس توندون (رئيس سابق كنگرة ملّي هندوستان )
*فردريك جِمس
* بنت الشاطي (نويسندة معروف مصري)
*عباس محمود عقّاد (نويسنده و اديب مصري )
*چارلز ديكنز (نويسندة معروف انگليسي)
*محمد علي جناح (رهبر بزرگ پاكستان )
*ل. م. بويد
من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه كافي به صفحات كربلا كردهام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايد از امام حسين پيروي كند
*توماس كارلايل (دانشمند انگليسي)
*توماس ماساريك :
*ادوارد براون (پروفسور)
*واشنگتن ايرونيگ (تاريخنگار امريكايي)
*موريس دوكبرا :
*بروكلمان كارل (خاورشناس و پژوهشگر آلماني)
*2. اثر گذاري قيام عاشورا بر جنبشهاي آزاديبخش جهان
1. جنبش اسلامي شبه قارة هند
2. جنبش اسلامي در شمال آفريقا و كشورهاي عربي (به ويژه مصر)
الف) جنبش سيّد جمالالدّين اسدآبادي در مصر
ب)جنبش شيخ محمّد عبده
ج) جنبش شيخ عبدالرّحمان كواكبي
د) جنبش حسن البنا
3. جنبشهاي اسلامي ايران
الف) جنبش تنباكو
ب) جنبش مشروطيّت
ج) جنبش سردار جنگل
ه) قيام شيخ محمّد خياباني
و) جنبش آيتالله كاشاني
ز) جنبش فدائيان اسلام
ح) جنبش آزادي ايران
ط) جنبش امام خميني (ره)
3. برداشت نمادين هاليوود از عاشورا
عاشورا و حماسة پر شكوه آن پديدهاي است كه همواره رمز و راز نيروي پنهان و آشكار شيعيان و آزادي خواهان بوده است. قدرت اين رمز و راز آن چنان است كه دشمنان اسلام را هميشه در حيرت و شگفتي و سردرگمي فرو برده است. از همين رو، دشمنان، به ويژه صهيونيسم جهاني بر آنند تا با شبيهسازي و بهرهگيري از اين واقعه، براي دنياي پوشالي و خيالي خود، جلوههاي مقدّس و آسماني بيافرينند. براي مثال، در سه كنفرانس جهاني تورنتو، واشينگتن و اورشليم، «فرانسيس فوكوياما» كتاب پايان تاريخ خود را ارائه كرد. اين كتاب در برابر كتاب برخورد تمدّنها اثر «ساموئل هانتينگتون» است. فوكوياما مدّعي است كه خرده تمدنها و فرهنگهاي جزئي به دست فرهنگ غالب بلعيده ميشوند و رسانهها، دنيا را به سمت دهكدة واحد پيش ميبرند و به ناچار دنيا درگير جنگي خانمانسوز خواهد شد. بنابراين، براي پيشگيري از اين جنگ بايد يكي را به عنوان كدخدايي بپذيريم و در ادامه ثابت ميكند كه كدخدا، امريكا است. فوكوياما ميگويد: اين نبرد حتمي است، ولي برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارك ثابت ميكند كه برندة نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند . فوكوياما در كنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسي هويّت شيعه » ميگويد :
شيعه، پرندهاي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست . پرندهاي كه دو بال دارد: يك بال سبز و يك بال سرخ . او بال سبز اين پرنده را مهدويّت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادتطلبي كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است، معرفي ميكند . فوكوياما معتقد است شيعه بُعد سومي هم دارد كه اهميّتش بسيار است. او ميگويد : اين پرنده، زرهي به نام ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان ميشود. شيعه، عنصري است كه هر چه او را از بين ميبرند، بيشتر ميشود . وي جنگ عراق و ايران را مثال ميزند و ميگويد : اينها فاو را تسخير كردهاند، ميروند كربلا را هم بگيرند و اين، يعني فتح قدس، اگر كربلا را بگيرند، اينجا را هم قطعاً ميگيرند .
او براي دفع اين خطر پيشنهاد ميكند با امتياز دادن به ايران، جنگ را متوقّف كنيد .
فوكوياما، مهندسي معكوسي را براي شيعه و مهندسي صحيحي را براي خودشان طراحي ميكند و مينويسد : مهندسي معكوس براي شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد . تا اين را خط نزنيد، نميتوانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويّت تجاوز كنيد... براي پيروزي بر يك ملّت بايد ميل مردم را تغيير داد... ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، در گام بعد، شهادت طلبي اينها را به رفاهطلبي تبديل كنيد. اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشههاي امام زماني از جامعة شيعه رخت ميبندد... شما بياييد براي غرب هم امام زمان و كربلا و ولي فقيه بتراشيد . فوكوياما براي اين كار، مكتب جديدي به نام اونجليس عرضه كرد. مكتبي كه قدمتش به 1987 ميلادي بر ميگردد . طرفداران اين مكتب معتقدند عيساي ناصري خواهد آمد. فوكوياما به آنها توصيه ميكند در فيلمهايشان هر چه را شيعيان دربارة امام زمان ميگويند، بر شخصيّت عيساي ناصري تطبيق بدهند. بر اساس دستور فوكوياما، فيلمهايي بر اساس مدل «روايت فتح» شهيد آويني، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به كارگيري مؤلّفههاي احساسي برنامههاي شهيد آويني، با همان تيپها و همان ديالوگها كه شهيد آويني ميگفت . فيلم نجات سرباز رايان با محتواي تجليل از مادر سه شهيد؛ فيلم نبرد پرل هاربر با محتواي جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛ فيلم زماني سرباز بوديم با تئوري بازسازي كربلا و بر اساس الگوي عمليّات كربلاي 5؛ فيلم سقوط شاهين سياه، بازسازي صحنةكربلا، فيلم جنگير كه در آن از نمادهاي اسلامي شيعه استفاده شده بود .
*نكته :
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :ebrahimmahmoodzadeh