جهاد عظیم
برادران و خواهران نهضت سواد آموزي در حال جهادند
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
در ابتدا به همه ي شما برادران و خواهران عزيزي که از شهرها و دستگاه هاي مختلف در اين جا اجتماع فرموده ايد، مخصوصاً به مردم صبور و مقاوم شهر آبادان و مردم شجاع و دلاور لرستان و مردم مؤمن و مبارز لاهيجان و بقيه ي عزيزاني که از راههاي دور تشريف آورده اند، خوش آمد عرض مي کنم.
چند مطلب کوتاه راجع به وظايفي که اين دستگاه هاي مختلف بر عهده دارند و عناصرشان در اين جا اجتماع کرده اند، تذکراً عرض مي کنم و بعد مطلب کوتاهي که مطلب اصلي است- به عرض مي رسانم.
برادران و خواهران نهضت سواد آموزي بدانند که در حال جهادند. به شهرها و روستاهاي دور افتاده رفتن و در خانه ها را زدن و در مساجد کلاس تشکيل دادن و بدون چشمداشت احسنت و تشکري، علم و سواد را- که ارزنده ترين هديه هاست- به مردم دادن، يک جهاد است. بي سوادي، براي همه ي جوامع انساني يک لکه ي ننگ است؛ اما براي يک جامعه ي مسلمان انقلابي، در اين دوران و عصر پر زحمت که قدرت هاي بزرگ از بي سوادي و نا آگاهي مردم استفاده مي کنند، بيشتر مايه ي ننگ است. نمي خواهم به بي سوادان اهانت بکنم؛ اما بي سوادي واقعاً لکه ي ننگي است. خود بي سوادان و در کنار آنان با سوادان، تلاش کنند که اين لکه ي ننگ را بشويند.
اين حرکتي که در تابستان امسال شروع شد و شما عزيزان نهت سواد اموزي، با پيشگامي دولت و رئيس جمهور محترممان، اين کار را انجام داديد و پيشرفت هايي کرديد، خيلي با ارزش بود؛ اما نگذاريد نيمه کاره بماند. وسط راه نمانيد؛ تا آخر برويد.
آن وقتي که در دنيا خبري از علم و سواد و درس و مشق و نشانه هاي تعليم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسير جنگي را در مقابل ياد دادن چند کلمه آزاد کرد. اين، متعلق به چهارده قرن پيش است. همان کارهاي اسلام و نبي مکرم ما (ص) موجب شد که جامعه ي امي عرب (امي، يعني بي سواد؛ «هو الذي بعث في الاميين» )(1) در زماني که اروپاي امروز هيچ خبري از علم و دانش نداشتند، دارنده ي بزرگترين دانشگاه ها و بزرگترين دانشمندان و فارابي ها و ابن سيناها و محمد بن زکرياها و ابوريحان ها و ديگران و ديگران شود. يعني در صدر اسلام، مبارزه ي با بي سوادي و تحريص و تحريض به علم و دانش، جامعه ي اسلامي را حدود هفت، هشت قرن از همه ي دنياي متمدن آن روز جلوتر بود. البته بعد ما رجعت کرديم، مسلمانان تنبلي کردند و کار ما به اين جا رسيد؛ ولي حالا مي توانيم دوباره شروع کنيم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا ديگر بي سوادي معني ندارد.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
در ابتدا به همه ي شما برادران و خواهران عزيزي که از شهرها و دستگاه هاي مختلف در اين جا اجتماع فرموده ايد، مخصوصاً به مردم صبور و مقاوم شهر آبادان و مردم شجاع و دلاور لرستان و مردم مؤمن و مبارز لاهيجان و بقيه ي عزيزاني که از راههاي دور تشريف آورده اند، خوش آمد عرض مي کنم.
چند مطلب کوتاه راجع به وظايفي که اين دستگاه هاي مختلف بر عهده دارند و عناصرشان در اين جا اجتماع کرده اند، تذکراً عرض مي کنم و بعد مطلب کوتاهي که مطلب اصلي است- به عرض مي رسانم.
برادران و خواهران نهضت سواد آموزي بدانند که در حال جهادند. به شهرها و روستاهاي دور افتاده رفتن و در خانه ها را زدن و در مساجد کلاس تشکيل دادن و بدون چشمداشت احسنت و تشکري، علم و سواد را- که ارزنده ترين هديه هاست- به مردم دادن، يک جهاد است. بي سوادي، براي همه ي جوامع انساني يک لکه ي ننگ است؛ اما براي يک جامعه ي مسلمان انقلابي، در اين دوران و عصر پر زحمت که قدرت هاي بزرگ از بي سوادي و نا آگاهي مردم استفاده مي کنند، بيشتر مايه ي ننگ است. نمي خواهم به بي سوادان اهانت بکنم؛ اما بي سوادي واقعاً لکه ي ننگي است. خود بي سوادان و در کنار آنان با سوادان، تلاش کنند که اين لکه ي ننگ را بشويند.
اين حرکتي که در تابستان امسال شروع شد و شما عزيزان نهت سواد اموزي، با پيشگامي دولت و رئيس جمهور محترممان، اين کار را انجام داديد و پيشرفت هايي کرديد، خيلي با ارزش بود؛ اما نگذاريد نيمه کاره بماند. وسط راه نمانيد؛ تا آخر برويد.
آن وقتي که در دنيا خبري از علم و سواد و درس و مشق و نشانه هاي تعليم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسير جنگي را در مقابل ياد دادن چند کلمه آزاد کرد. اين، متعلق به چهارده قرن پيش است. همان کارهاي اسلام و نبي مکرم ما (ص) موجب شد که جامعه ي امي عرب (امي، يعني بي سواد؛ «هو الذي بعث في الاميين» )(1) در زماني که اروپاي امروز هيچ خبري از علم و دانش نداشتند، دارنده ي بزرگترين دانشگاه ها و بزرگترين دانشمندان و فارابي ها و ابن سيناها و محمد بن زکرياها و ابوريحان ها و ديگران و ديگران شود. يعني در صدر اسلام، مبارزه ي با بي سوادي و تحريص و تحريض به علم و دانش، جامعه ي اسلامي را حدود هفت، هشت قرن از همه ي دنياي متمدن آن روز جلوتر بود. البته بعد ما رجعت کرديم، مسلمانان تنبلي کردند و کار ما به اين جا رسيد؛ ولي حالا مي توانيم دوباره شروع کنيم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا ديگر بي سوادي معني ندارد.
پينوشتها:
1-جمعه: 2
/ج