آموزش حقوق بشر(1)
نویسنده : دكتر اردشير امير ارجمند
حقوق بشر تاريخي شورانگيز دارد. حقوق بشر ريشه در تمام مكاتب بزرگ فلسفي جهان داشته و مبناي نهضتهاي آزادي خواهانه و مساوات طلبانه در تمام جهان بوده و هست.
اگرچه ممكن است حقوق بشر قديمي به تاريخ نوع انسان داشته باشد ولي شناسايي جهاني و توسعه آن بدون ترديد در حد وسيعي مديون تلاشها و كوششهاي سازمان ملل متحد است. اعضاء سازمان ملل متحد در منشور اين سازمان اعلام مي كنند كه رعايت حقوق بشر و آزاديهاي اساسي يكي از اهداف مهم آنها است. از 1945 تاكنون ترويج و حمايت از حقوق بشر يكي از مهمترين نگرانيها و زمينه هاي اصلي كار سازمان ملل متحد بوده است.
بيست سال پس از تأسيس سازمان ملل متحد، اوتانت دبير كل وقت سازمان ملل متحد در كار تحقيقي كه در مورد «سازمان ملل متحد و حقوق بشر» انجام شد چنين مي نويسد:
«رعايت حقوق بشر مبنايي است كه ساختار سياسي آزادي هاي انسان بر آن بنا شده است. براي دستيابي به اين آزادي لازم است اراده و همچنين قابليت پيشرفت در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي وجود داشته باشند. پيشرفت در زمينه اقتصادي و در زمينه اجتماعي پايه و اساس صلح واقعي را تشكيل مي دهد»
به نظر اوتانت اساسي ترين و عميق ترين انگيزه سازمان ملل متحد عبارت است از توسعه حقوق بشر و حمايت از آن، تقويت سير صعودي آزادي و پيشرفت بشر، رفاه و صلح.
پانزده سال بعد همتاي او آقاي خاوير پرز دكوييار با يادآوري نقش سازمان ملل متحد در ترويج و حمايت از حقوق بشر براهميت خاص آموزش در اين زمينه تأكيد مي كند. آقاي دبير كل اعلاميه جهاني حقوق بشر را پايه و مبناي « آيين رفتار بين المللي» دانسته و اعلام مي كند نتايج به دست آمده در زمينه ترويج و حمايت از حقوق بشر بايد در مقايسه با اين آيين رفتاري ارزيابي گردد.
آقاي دكوييار با ابراز تأسف عميق از ادامه تجاوز آشكار به حقوق بشر اعلام مي كند لازم است علاقه جهاني به رعايت حقوق بشر از طريق برنامه هاي مؤثر آموزشي، تربيتي و اطلاع رساني فعال شده و تقويت گردد.
تلاشهاي سازمان ملل متحد در جهت ترويج و حمايت از حقوق بشر ابعاد مختلفي داشته است: تدوين و تصويت اعلاميه ها و كنوانسيونهاي مختلف جهت شناسايي حقوق بشر و تعميق مستمر آن (حقوق مدني، سياسي، حقوق اقتصادي، اجتماعي… )، تشويق دولتها به تصويب اسناد بين المللي (گسترش)، ايجاد نهادها و ساز و كارهاي لازم جهت تضمين رعايت حقوق بشر؛ كمك به ايجاد نهادهاي دمكراتيك در درون كشورها و تقويت فرهنگ حقوق بشر در بطن جوامع انساني.
شناسايي حقوق جديد، تكثير و تقويت نهادها و مكانيزمهاي بين المللي نظارتي و تضميني و ايجاد نهادهاي دمكراتيك.3 همگي هنگامي واقعا مؤثر خواهند بود كه فرهنگ متناسب با آن ايجاد گرديده و توسعه يابد. كليه عوامل مذكور در فوق بدون ترديد به نوبه خود در ايجاد فرهنگ جهاني حقوق بشر مؤثراند اما به نظر مي رسد آموزش حقوق بشر در اين زمينه نقش اساسي و تعيين كننده دارد و بدين ترتيب در ميان فعايتهاي سازمان ملل متحد در جهت ترويج و حمايت از حقوق بشر، فعاليتهاي آموزشي داراي اهميت خاص مي باشند.
درجريان كنفرانس بين المللي حقوق بشر كه در سال 1968 در تهران تشكيل گرديد تا پيشرفتهاي صورت گرفته از زمان پذيرش اعلاميه جهاني حقوق بشر ارزيابي گرديده و همچنين براي آينده برنامه ريزي شود تصميم گرفته شد كه از تمام كشورها دعوت شود به گونه اي عمل نمايد كه تمامي امكانات آموزشي به كار گرفته شود تا جوانان در جوي آكنده از احترام به حيثيت انساني و تساوي حقوق انسانها رشد كرده و شكوفا شوند.
همچنين تصريح شد كه پايه اين آموزش با يد «اطلاعات واقعي و بحث آزاد» باشد و از كشورها مصرا دعوت شود كه «تمامي اقدامات لازم» را در جهت تفويت علاقه جوانان به مشكلات يك دنياي در حال جهش به كار گرفته و آنان را براي زندگي اجتماعي آماده نمايند.
درهمان سال مجمع عمومي سازمان از اعضا خود خواست اصول اعلام شده در اعلاميه جهاني حقوق بشر و ساير اسناد جهاني حقوق بشر را در نظام آموزشي خود گنجانده و يا تقويت نمايند. مجمع عمومي تقاضاي آموزش تدريجي حقوق بشر در برنامه مدارس ابتدايي و متوسطه را نموده و از آموزگاران دعوت كرد كه از هر فرصتي استفاده نمايند تا توجه شاگردانشان را به نقش فزاينده اي كه به وسيله سازمان ملل در جهت ترويج روابط صلح جويانه بين المللي و تلاش براي همكاري در جهت گسترش عدالت اجتماعي و توسعه اقتصادي و اجتماعي ايفا ميشود، جلب نمايد.
از آن زمان به بعد در خواستها و تلاشهاي بين المللي ديگري نيز در اين راستا صورت گرفته است. علي الخصوص در سال 1978 كنگره بين المللي آموزش حقوق بشر در وين به وسيله يونسكو تشكيل شد. اين كنگره اولين اجتماع بزرگ متخصصين آموزش دولتي و غير دولتي بود. در سال 1987 يك كنگره مشابه نيز در مالت برگزار گرديده و دورهاي نيز با موضوع آموزش حقوق بشر در منطقه آسيا و اقيانوس آرام در مقر CESAP (كميسيون اقتصادي و اجتماعي آسيا و اقيانوس آرام) با شركت كشورها و ناظرين مؤسسات مختلف تخصصي سازمان ملل متحد برگزار شد.
همچنين در چارچوب برنامه هاي چهلمين سالگرد اعلام اعلاميه جهاني حقوق بشر، مركز حقوق بشر سازمان ملل متحد، سمينار بين المللي را در ژنو در اواخر سال 1988 در مورد آموزش حقوق بشر برگزار كرد كه در آن نمايندگان بيش از چهل كشور و سازمانهاي بين الدولي و غير دولتي و رسانه هاي علاقمند شركت داشتند. در مارس 1993، برنامه عمل جهاني براي آموزش حقوق بشر و دموكراسي در مونترال تصويب گرديد.
در ژوئن همين سال اعلاميه و برنامه عمل وين نيز تصويب شد. در اين دو سند، حقوق بشر در مفهوم وسيع آن مورد توجه قرار گرفته است به ترتيبي كه شامل آموختن بردباري، همبستگي و مشاركت در حيات احتماعي براي همه افراد بشري مي شود. در فوريه 1999 كنفرانس آسيايي و اقيانوسيه آموزش حقوق بشر در شهر پوناي هند با شركت كشورهاي منطقه و مشاركت يونسكو و كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد تشكيل شد.
اهميت و ارزشي كه جامعه بين المللي براي آموزش حقوق بشر قائل است در تصميم سازمان ملل متحد در اعلام دهه2004-1995 به عنوان دهه آموزش حقوق بشر تبلور يافته است. اگر چه در سطح جهاني يك توافق كلي در مورد آموزش حقوق بشر وجود دارد و عليرغم نقش ويژهاي كه يونسكو در جهت ترويج آموزش حقوق بشر و كمك به كشور در اين زمينه ايفا ميكند4، اما در غالب كشورها از جمله كشور ما امكانات عملي براي اجراي اين آموزش ناكافي است. بون ترديد براي ايحاد وتقويت فرهنگ حقوق بشر از طريق آموزش آن، دولتي بايد در اولين گام مصمم به ايجاد تغييرات مشخص در نحوه آموزش رسمي خود و ايجاد حساسيت نسبت به رعايت حقوق بشر در درون ساختارها و مؤسسات دولتي گردد.
با عنايت به عضويت ايران در ميثاقين 1966 حقوق بشر، اعلاميه جهاني حقوق بشر، اعلاميه 1993 وين و صراحت اين متون به آموزش حقوق بشر، با توجه به ضرورت آموزش حقوق بشر و شهروندي به عنوان زمينه ساز فرهنگي تحقق همه جانبه و تعميق دولت قانون مدار، با توجه به تأثير قابل توجه اقدامات مؤثر در جهت آموزش حقوق بشر در ارزيابي سازمانهاي بين المللي از پيشرفت رعايت حقوق بشر در يك كشور، و باتوجه به استقبال و تمايل دولت ايران از گنجاندن موازين بين المللي حقوق بشر در برنامه دروس دانشگاهها5 و با عنايت به لزوم ايجاد لوازم ضروري گفتگوي تمدنها، به نظر مي رسد به وقت آن رسيده است كه جمهوري اسلامي ايران تلاش جدي و مؤثري را در جهت آموزش همه جانبه حقوق بشر در قالب يك طرح ملي اتخاذ نمايد.
هدف از اين نوشتار در وهله اول ايجاد حساسيت نسبت به اين ضرورت و سپس آشنايي با اصول آموزش حقوق بشر است. پس از تعيين فروض اصلي و مسائل آموزش حقوق بشر و بررسي ابعاد حقوق آن، آموزش حقوق بشر به عنوان يك فرايند پويا و متحول مورد توجه قرار گرفته و در انتها نحوه ارزيابي برنامه هاي آموزش حقوق بشر لوازم و ترتيبات ضرور ي جهت تحقق آن مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
ـ رعايت حقوق بنيادين شرط ضروري دمكراسي، هماهنگي و صلح اجتماعي است. باوجود اين، براي ترويج و تقويت رعايت حقوق بشر، لازم است اين حقوق را به شهروندان خود بشناسانيم تا در اجتماع به گونهاي رفتار كنند كه حقوق بشر رعايت شود و به علاوه مدافع حقوق بشر نيز باشند.
هدف از اين آموزش آماده كردن از افراد جامعه براي رفتاري مناسب جهت رعايت حقوق بشر است.
- اين آشنايي نه طبيعي است و نه خودجوش و آني و به مانند هر دانش ديگر بايد به نحوه پويا انتقال يابد. در نتيجه لازم است زمينه و امكان آموزش حقوق بشر را براي همه ايجاد گردد.
-آموزش حقي است كه توسط دولت تضمين گرديده است (اصل 30 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران). بنابراين مدارس بايد اولين محل براي آموزش، پرورش، اجتماعي كردن شهروندان در يك كشور دمكراتيك قلمداد گردند. البته آموزش حقوق بشر تنها به مدارس و يا حتي نهادهاي دولتي محدود نمي گردند. از يك ديدگاه وسيع و در يك طرح ملي، آموزش حقوق بشر شامل نهادهاي غير دولتي نيز مي شود.
الف ـ ايجاد آگاهي در خصوص ارزشهاي مربوط به حقوق بشر،
ب- توسعه و تقويت رعايت حقوق بشر از طريق آموزش و پرورش
ج ـ آشنايي با مكانيزم هاي تضميني جهت برخوردار و مقابله با موارد نقص حقوق بشر و التزام و اجبار به رعايت آن.
اهدافهاي چنين آموزشي عبارتند از: آموزش همگاني، انتقال دانسته ها، بيداري و شكوفايي و تحول شخصيت فرد به ترتيبي كه بتواند در هماهنگي با محيط اطراف خود زندگي كند. اين امر با توجه به عناصر زير صورت مي گيرد:
حقوق، ارزشها و اقدامات لازم جهت رعايت حقوق بشر و همچنين تلاش جهت شكل گيري و تصويب يك سلوك (ethique) عمومي.
آموزش حقوق بشر مسأله مهمي را طرح مي كند كه عبارت است از پيوند بين شناخت و عمل يعني از شناخت به عمل رسيدن. آشنايي با حقوق بشر در صورتي كه منتج به ترويج و حمايت از آن نگردد هيچ فايدهاي ندارد.
منبع:www.lawnet.ir
اگرچه ممكن است حقوق بشر قديمي به تاريخ نوع انسان داشته باشد ولي شناسايي جهاني و توسعه آن بدون ترديد در حد وسيعي مديون تلاشها و كوششهاي سازمان ملل متحد است. اعضاء سازمان ملل متحد در منشور اين سازمان اعلام مي كنند كه رعايت حقوق بشر و آزاديهاي اساسي يكي از اهداف مهم آنها است. از 1945 تاكنون ترويج و حمايت از حقوق بشر يكي از مهمترين نگرانيها و زمينه هاي اصلي كار سازمان ملل متحد بوده است.
بيست سال پس از تأسيس سازمان ملل متحد، اوتانت دبير كل وقت سازمان ملل متحد در كار تحقيقي كه در مورد «سازمان ملل متحد و حقوق بشر» انجام شد چنين مي نويسد:
«رعايت حقوق بشر مبنايي است كه ساختار سياسي آزادي هاي انسان بر آن بنا شده است. براي دستيابي به اين آزادي لازم است اراده و همچنين قابليت پيشرفت در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي وجود داشته باشند. پيشرفت در زمينه اقتصادي و در زمينه اجتماعي پايه و اساس صلح واقعي را تشكيل مي دهد»
به نظر اوتانت اساسي ترين و عميق ترين انگيزه سازمان ملل متحد عبارت است از توسعه حقوق بشر و حمايت از آن، تقويت سير صعودي آزادي و پيشرفت بشر، رفاه و صلح.
پانزده سال بعد همتاي او آقاي خاوير پرز دكوييار با يادآوري نقش سازمان ملل متحد در ترويج و حمايت از حقوق بشر براهميت خاص آموزش در اين زمينه تأكيد مي كند. آقاي دبير كل اعلاميه جهاني حقوق بشر را پايه و مبناي « آيين رفتار بين المللي» دانسته و اعلام مي كند نتايج به دست آمده در زمينه ترويج و حمايت از حقوق بشر بايد در مقايسه با اين آيين رفتاري ارزيابي گردد.
آقاي دكوييار با ابراز تأسف عميق از ادامه تجاوز آشكار به حقوق بشر اعلام مي كند لازم است علاقه جهاني به رعايت حقوق بشر از طريق برنامه هاي مؤثر آموزشي، تربيتي و اطلاع رساني فعال شده و تقويت گردد.
تلاشهاي سازمان ملل متحد در جهت ترويج و حمايت از حقوق بشر ابعاد مختلفي داشته است: تدوين و تصويت اعلاميه ها و كنوانسيونهاي مختلف جهت شناسايي حقوق بشر و تعميق مستمر آن (حقوق مدني، سياسي، حقوق اقتصادي، اجتماعي… )، تشويق دولتها به تصويب اسناد بين المللي (گسترش)، ايجاد نهادها و ساز و كارهاي لازم جهت تضمين رعايت حقوق بشر؛ كمك به ايجاد نهادهاي دمكراتيك در درون كشورها و تقويت فرهنگ حقوق بشر در بطن جوامع انساني.
شناسايي حقوق جديد، تكثير و تقويت نهادها و مكانيزمهاي بين المللي نظارتي و تضميني و ايجاد نهادهاي دمكراتيك.3 همگي هنگامي واقعا مؤثر خواهند بود كه فرهنگ متناسب با آن ايجاد گرديده و توسعه يابد. كليه عوامل مذكور در فوق بدون ترديد به نوبه خود در ايجاد فرهنگ جهاني حقوق بشر مؤثراند اما به نظر مي رسد آموزش حقوق بشر در اين زمينه نقش اساسي و تعيين كننده دارد و بدين ترتيب در ميان فعايتهاي سازمان ملل متحد در جهت ترويج و حمايت از حقوق بشر، فعاليتهاي آموزشي داراي اهميت خاص مي باشند.
درجريان كنفرانس بين المللي حقوق بشر كه در سال 1968 در تهران تشكيل گرديد تا پيشرفتهاي صورت گرفته از زمان پذيرش اعلاميه جهاني حقوق بشر ارزيابي گرديده و همچنين براي آينده برنامه ريزي شود تصميم گرفته شد كه از تمام كشورها دعوت شود به گونه اي عمل نمايد كه تمامي امكانات آموزشي به كار گرفته شود تا جوانان در جوي آكنده از احترام به حيثيت انساني و تساوي حقوق انسانها رشد كرده و شكوفا شوند.
همچنين تصريح شد كه پايه اين آموزش با يد «اطلاعات واقعي و بحث آزاد» باشد و از كشورها مصرا دعوت شود كه «تمامي اقدامات لازم» را در جهت تفويت علاقه جوانان به مشكلات يك دنياي در حال جهش به كار گرفته و آنان را براي زندگي اجتماعي آماده نمايند.
درهمان سال مجمع عمومي سازمان از اعضا خود خواست اصول اعلام شده در اعلاميه جهاني حقوق بشر و ساير اسناد جهاني حقوق بشر را در نظام آموزشي خود گنجانده و يا تقويت نمايند. مجمع عمومي تقاضاي آموزش تدريجي حقوق بشر در برنامه مدارس ابتدايي و متوسطه را نموده و از آموزگاران دعوت كرد كه از هر فرصتي استفاده نمايند تا توجه شاگردانشان را به نقش فزاينده اي كه به وسيله سازمان ملل در جهت ترويج روابط صلح جويانه بين المللي و تلاش براي همكاري در جهت گسترش عدالت اجتماعي و توسعه اقتصادي و اجتماعي ايفا ميشود، جلب نمايد.
از آن زمان به بعد در خواستها و تلاشهاي بين المللي ديگري نيز در اين راستا صورت گرفته است. علي الخصوص در سال 1978 كنگره بين المللي آموزش حقوق بشر در وين به وسيله يونسكو تشكيل شد. اين كنگره اولين اجتماع بزرگ متخصصين آموزش دولتي و غير دولتي بود. در سال 1987 يك كنگره مشابه نيز در مالت برگزار گرديده و دورهاي نيز با موضوع آموزش حقوق بشر در منطقه آسيا و اقيانوس آرام در مقر CESAP (كميسيون اقتصادي و اجتماعي آسيا و اقيانوس آرام) با شركت كشورها و ناظرين مؤسسات مختلف تخصصي سازمان ملل متحد برگزار شد.
همچنين در چارچوب برنامه هاي چهلمين سالگرد اعلام اعلاميه جهاني حقوق بشر، مركز حقوق بشر سازمان ملل متحد، سمينار بين المللي را در ژنو در اواخر سال 1988 در مورد آموزش حقوق بشر برگزار كرد كه در آن نمايندگان بيش از چهل كشور و سازمانهاي بين الدولي و غير دولتي و رسانه هاي علاقمند شركت داشتند. در مارس 1993، برنامه عمل جهاني براي آموزش حقوق بشر و دموكراسي در مونترال تصويب گرديد.
در ژوئن همين سال اعلاميه و برنامه عمل وين نيز تصويب شد. در اين دو سند، حقوق بشر در مفهوم وسيع آن مورد توجه قرار گرفته است به ترتيبي كه شامل آموختن بردباري، همبستگي و مشاركت در حيات احتماعي براي همه افراد بشري مي شود. در فوريه 1999 كنفرانس آسيايي و اقيانوسيه آموزش حقوق بشر در شهر پوناي هند با شركت كشورهاي منطقه و مشاركت يونسكو و كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد تشكيل شد.
اهميت و ارزشي كه جامعه بين المللي براي آموزش حقوق بشر قائل است در تصميم سازمان ملل متحد در اعلام دهه2004-1995 به عنوان دهه آموزش حقوق بشر تبلور يافته است. اگر چه در سطح جهاني يك توافق كلي در مورد آموزش حقوق بشر وجود دارد و عليرغم نقش ويژهاي كه يونسكو در جهت ترويج آموزش حقوق بشر و كمك به كشور در اين زمينه ايفا ميكند4، اما در غالب كشورها از جمله كشور ما امكانات عملي براي اجراي اين آموزش ناكافي است. بون ترديد براي ايحاد وتقويت فرهنگ حقوق بشر از طريق آموزش آن، دولتي بايد در اولين گام مصمم به ايجاد تغييرات مشخص در نحوه آموزش رسمي خود و ايجاد حساسيت نسبت به رعايت حقوق بشر در درون ساختارها و مؤسسات دولتي گردد.
با عنايت به عضويت ايران در ميثاقين 1966 حقوق بشر، اعلاميه جهاني حقوق بشر، اعلاميه 1993 وين و صراحت اين متون به آموزش حقوق بشر، با توجه به ضرورت آموزش حقوق بشر و شهروندي به عنوان زمينه ساز فرهنگي تحقق همه جانبه و تعميق دولت قانون مدار، با توجه به تأثير قابل توجه اقدامات مؤثر در جهت آموزش حقوق بشر در ارزيابي سازمانهاي بين المللي از پيشرفت رعايت حقوق بشر در يك كشور، و باتوجه به استقبال و تمايل دولت ايران از گنجاندن موازين بين المللي حقوق بشر در برنامه دروس دانشگاهها5 و با عنايت به لزوم ايجاد لوازم ضروري گفتگوي تمدنها، به نظر مي رسد به وقت آن رسيده است كه جمهوري اسلامي ايران تلاش جدي و مؤثري را در جهت آموزش همه جانبه حقوق بشر در قالب يك طرح ملي اتخاذ نمايد.
هدف از اين نوشتار در وهله اول ايجاد حساسيت نسبت به اين ضرورت و سپس آشنايي با اصول آموزش حقوق بشر است. پس از تعيين فروض اصلي و مسائل آموزش حقوق بشر و بررسي ابعاد حقوق آن، آموزش حقوق بشر به عنوان يك فرايند پويا و متحول مورد توجه قرار گرفته و در انتها نحوه ارزيابي برنامه هاي آموزش حقوق بشر لوازم و ترتيبات ضرور ي جهت تحقق آن مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
بخش 1ـ فروض اصلي و مسائل آموزش حقوق بشر
1ـ رعايت حقوق بشر
ـ رعايت حقوق بنيادين شرط ضروري دمكراسي، هماهنگي و صلح اجتماعي است. باوجود اين، براي ترويج و تقويت رعايت حقوق بشر، لازم است اين حقوق را به شهروندان خود بشناسانيم تا در اجتماع به گونهاي رفتار كنند كه حقوق بشر رعايت شود و به علاوه مدافع حقوق بشر نيز باشند.
هدف از اين آموزش آماده كردن از افراد جامعه براي رفتاري مناسب جهت رعايت حقوق بشر است.
2ـ شناخت، مفاهيم، اصول و ارزشها در زمينه حقوق بشر
حقوق بشر مجموعه اي است از ارزشها و انديشه ها (منابع مادي)، مفاهيم و اسناد (منابع صوري) و مكانيزم ها (ضمانتها). لازم است اسناد و متون حقوقي (قانون اساسي، برخي قوانين عادي، اعلاميهه ا، ميثاقها، كنوانسيونها و غيره) را آموخته و با طرز كار مكانيزم هاي تضميني آشنايي پيدا كنيم.
3ـ ضرورت آموزش حقوق بشر
- اين آشنايي نه طبيعي است و نه خودجوش و آني و به مانند هر دانش ديگر بايد به نحوه پويا انتقال يابد. در نتيجه لازم است زمينه و امكان آموزش حقوق بشر را براي همه ايجاد گردد.
-آموزش حقي است كه توسط دولت تضمين گرديده است (اصل 30 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران). بنابراين مدارس بايد اولين محل براي آموزش، پرورش، اجتماعي كردن شهروندان در يك كشور دمكراتيك قلمداد گردند. البته آموزش حقوق بشر تنها به مدارس و يا حتي نهادهاي دولتي محدود نمي گردند. از يك ديدگاه وسيع و در يك طرح ملي، آموزش حقوق بشر شامل نهادهاي غير دولتي نيز مي شود.
4ـ تعريف آموزش حقوق بشر
الف ـ ايجاد آگاهي در خصوص ارزشهاي مربوط به حقوق بشر،
ب- توسعه و تقويت رعايت حقوق بشر از طريق آموزش و پرورش
ج ـ آشنايي با مكانيزم هاي تضميني جهت برخوردار و مقابله با موارد نقص حقوق بشر و التزام و اجبار به رعايت آن.
اهدافهاي چنين آموزشي عبارتند از: آموزش همگاني، انتقال دانسته ها، بيداري و شكوفايي و تحول شخصيت فرد به ترتيبي كه بتواند در هماهنگي با محيط اطراف خود زندگي كند. اين امر با توجه به عناصر زير صورت مي گيرد:
حقوق، ارزشها و اقدامات لازم جهت رعايت حقوق بشر و همچنين تلاش جهت شكل گيري و تصويب يك سلوك (ethique) عمومي.
آموزش حقوق بشر مسأله مهمي را طرح مي كند كه عبارت است از پيوند بين شناخت و عمل يعني از شناخت به عمل رسيدن. آشنايي با حقوق بشر در صورتي كه منتج به ترويج و حمايت از آن نگردد هيچ فايدهاي ندارد.
منبع:www.lawnet.ir
/ج