اصول تنظیم برنامه بازاریابی سودآفرین
تنظیم برنامه بازاریابی موثر و سودآفرین كار رعب آوری نیست. این برنامه شماست. باید اهداف آن برایتان واضح باشد. نیازی نیست به زرق و برق آن بپردازید یا آن را از كلمات پیچیده پر كنید. فقط كافی است اهداف خود را به طور شفاف بنویسید و در جهت تحقق بخشیدن به آن تلاش كنید.
ابتدا تصور كنید قرار است چند روزی به مسافرت بروید. چه اسباب و لوازمی برمی دارید؟ چه برنامه ای در نظر می گیرید؟ چه چیزهایی را بر چه چیزهایی مقدم می دانید؟
۲) چگونه می خواهند بروند.
۳) چه مدت می خواهند آنجا بمانند. مسلما شما پس از تصمیم گیری در این موارد با استفاده از نقشه مسیر مورد نظر، مقداری كه در هر روز باید بپیمایید و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار می دهید. حتی ممكن است هتل محل اقامت و هزینه ای كه برای تفریح یا خورد و خوراك متحمل می شوید را هم از قبل حساب كنید و آنها را روی كاغذ بیاورید.
واضح است كه با توجه به مقتضیات امكان دارد این برنامه دستخوش تغییراتی شود. برای نمونه ممكن است در جایی بیشتر به شما خوش بگذرد وبخواهید مدت بیشتری آنجا بمانید. یا ممكن است از هتل محل اقامت خود راضی نباشید و تصمیم بگیرید زودتر از برنامه آنجا را ترك كنید. حتی اگر بخواهید در تصمیم گیری های خود چنین تغییراتی بدهید با وجود برنامه مشخص و از پیش تعیین شده این تغییرات بسیار آسانتر و سازماندهی شده تر صورت می گیرند. با این كار در وقت خود صرفه جویی می كنید و فرصت بیشتری برای لذت بردن از مسافرت می یابید. در تجارت هم باید همین گونه سازماندهی شده و با برنامه پیش بروید. حالا سوال من اینست كه آیا شما برای موفقیت در تجارت خود برنامه بازاریابی مشخصی دارید؟ اگر پاسختان مثبت است به شما تبریك می گویم. اما اگر پاسختان منفی است بد نیست بدانید شما جزء ۹۸ درصدی هستید كه من تاكنون این سوال را از آنها پرسیده ام.
به راستی چرا این گونه است؟ چرا ما برای انتخاب مسیرمان در سفر از برنامه و نقشه استفاده می كنیم اما برای كسب نتایج مطلوب در كسب و كارمان اینقدر حساب نشده و بی برنامه پیش می رویم؟
در اینجا لازم است به دو نكته زیر كه موفقیت یا عدم موفقیت تجارت شما را تعیین می كنند توجه كنید:
۱) برنامه بازاریابی مكتوب موجب افزایش بازدهی تجارت می شود.
۲) نداشتن برنامه بازاریابی مكتوب یا فقط داشتن تصویری ذهنی از آن نتیجه مثبتی برای تجارت در بر ندارد.
برنامه بازاریابی مكتوب تصویر دقیقی از آنچه برای رسیدن به هدف نیاز است به دست می دهد.
به عبارتی باید مشخص كنید كه می خواهید درآمد سالانه تان چقدر باشد. یا چه میزان درآمدی مخارج سالانه تان را تامین می كند. حال این مخارج را تقسیم كنید و آن را به صورت ماهانه و هفتگی هم محاسبه نمائید. چنانچه این میزان برای تجارت شما منطقی و مطلوب است، آن را یك بار دیگر تقسیم و برای هر روز محاسبه كنید. بدیهی است كه در صورت دستیابی به اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه خود به اهداف سالانه نیز دست می یابید.
برنامه بازاریابی زمانی معنا می یابد كه شما مسیر كار خود را به دقت مشخص كنید و از منحنی كسب و كارتان مطلع باشید. برای نمونه باید خوب به این موارد توجه كنید: برای جلب مشتری جدید به چه چیز نیاز دارید؟ چه تعداد تماس تلفنی باید بگیرید؟ چه تعداد ملاقات های شغلی باید ترتیب دهید؟ چه مدت باید این كار را ادامه دهید؟ چه مشتریانی برای تجارت شما سودآفرین هستند؟ بازاریابی برای چه مشتریانی آسانتر است؟ چه تعداد مشتری نیاز دارید تا به اهداف مالی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه خود دست یابید؟
در گذشته چه راهكارهایی برای جلب مشتری جدید مفید بوده است؟ در ازای هر تبلیغ و فعالیت بازاریابی چه تعداد مشتری جدید به دست آورده اید؟ آیا با برگزاری كارگاه یا سمینار سود بیشتری كسب كرده اید؟ از چه نوع تبلیغاتی استفاده می كنید؟ چه راهكارهای بازاریابی جدیدی در نظر دارید؟ اینها مواردی هستند كه باید در منحنی كار شما گنجانده شوند و خوب به آنها توجه كنید. سرمایه گذاری روی هر كدام از این موارد موجب می شود در طولانی مدت از هزینه آن كاسته شود و آسانتر به برنامه بازاریابی خود تحقق بخشید.
اعتماد به هیچ برنامه یا راهكار بازاریابی نباید شما را از توجه به نتایج واقعی آن راهكار باز دارد. باید مدام نتایج كار خود را تحلیل كنید. برای نمونه اگر مشتری جدیدی با شركت شما تماس گرفته است باید از او بپرسید: چگونه با شركت شما آشنا شده است؟ از طریق یك دوست؟ راهنمای تلفن مشاغل؟ تبلیغات؟ دفترچه های راهنما؟ سمینارها یا كارگاه هایی كه شما در آنها شركت كرده اید؟ یا از طریق مصاحبه ای كه با یك شبكه محلی داشته اید؟
جوابها را ثبت كنید. تحلیل و بررسی نتایج به فعالیت های بازاریابی شما جهت می دهد و راه كسب نتایج مطلوب را مشخص می كند. اگر فقط یك بار مسیر را پیدا كنید ادامه آن آسانتر می شود.
۴) بررسی برنامه و اعمال تغییرات احتمالی جهت كسب نتایج بهتر
برنامه بازاریابی خوب برنامه ای است كه با توجه به تحلیل بازار و نتایج كسب شده همواره تغییر كند و بهتر شود. زیرا از طریق این برنامه نكات آموزنده ای به دست آمده است كه با اصلاح و تقویت آن برنامه بهتری حاصل می شود.
با استفاده از نتایج به دست آمده در مرحله ۳ در مورد اثربخشی برنامه بازاریابی خود تصمیم گیری كنید. ببینید كدام روش بیشترین سود و كدام روش كمترین سود را داشته است. كدام روش برای سوددهی نیاز به تغییر دارد؟ و كدام محصولات یا خدمات سوددهی بیشتری دارند؟ آیا باید در مورد آنها تبلیغات بیشتری كرد؟
چنانچه متوجه شدید هزینه راهكاری كه در پیش گرفته اید از سوددهی آن بیشتر است آن را ترك كنید. به سراغ راهكارهای دیگر بروید و نتایج هر تغییر و تحول را به دقت بررسی كنید.
منبع:روزنامه تفاهم
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :omidayandh
ابتدا تصور كنید قرار است چند روزی به مسافرت بروید. چه اسباب و لوازمی برمی دارید؟ چه برنامه ای در نظر می گیرید؟ چه چیزهایی را بر چه چیزهایی مقدم می دانید؟
اكثر مردم در این مواقع سه مسئله را مدنظر قرار می دهند:
۲) چگونه می خواهند بروند.
۳) چه مدت می خواهند آنجا بمانند. مسلما شما پس از تصمیم گیری در این موارد با استفاده از نقشه مسیر مورد نظر، مقداری كه در هر روز باید بپیمایید و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار می دهید. حتی ممكن است هتل محل اقامت و هزینه ای كه برای تفریح یا خورد و خوراك متحمل می شوید را هم از قبل حساب كنید و آنها را روی كاغذ بیاورید.
واضح است كه با توجه به مقتضیات امكان دارد این برنامه دستخوش تغییراتی شود. برای نمونه ممكن است در جایی بیشتر به شما خوش بگذرد وبخواهید مدت بیشتری آنجا بمانید. یا ممكن است از هتل محل اقامت خود راضی نباشید و تصمیم بگیرید زودتر از برنامه آنجا را ترك كنید. حتی اگر بخواهید در تصمیم گیری های خود چنین تغییراتی بدهید با وجود برنامه مشخص و از پیش تعیین شده این تغییرات بسیار آسانتر و سازماندهی شده تر صورت می گیرند. با این كار در وقت خود صرفه جویی می كنید و فرصت بیشتری برای لذت بردن از مسافرت می یابید. در تجارت هم باید همین گونه سازماندهی شده و با برنامه پیش بروید. حالا سوال من اینست كه آیا شما برای موفقیت در تجارت خود برنامه بازاریابی مشخصی دارید؟ اگر پاسختان مثبت است به شما تبریك می گویم. اما اگر پاسختان منفی است بد نیست بدانید شما جزء ۹۸ درصدی هستید كه من تاكنون این سوال را از آنها پرسیده ام.
به راستی چرا این گونه است؟ چرا ما برای انتخاب مسیرمان در سفر از برنامه و نقشه استفاده می كنیم اما برای كسب نتایج مطلوب در كسب و كارمان اینقدر حساب نشده و بی برنامه پیش می رویم؟
در اینجا لازم است به دو نكته زیر كه موفقیت یا عدم موفقیت تجارت شما را تعیین می كنند توجه كنید:
۱) برنامه بازاریابی مكتوب موجب افزایش بازدهی تجارت می شود.
۲) نداشتن برنامه بازاریابی مكتوب یا فقط داشتن تصویری ذهنی از آن نتیجه مثبتی برای تجارت در بر ندارد.
برنامه بازاریابی مكتوب تصویر دقیقی از آنچه برای رسیدن به هدف نیاز است به دست می دهد.
● چهار مرحله تنظیم برنامه بازاریابی سودآفرین در زیر ذكر شده است:
۱) انتخاب هدف و مشخص نمودن مراحل دستیابی به آن
به عبارتی باید مشخص كنید كه می خواهید درآمد سالانه تان چقدر باشد. یا چه میزان درآمدی مخارج سالانه تان را تامین می كند. حال این مخارج را تقسیم كنید و آن را به صورت ماهانه و هفتگی هم محاسبه نمائید. چنانچه این میزان برای تجارت شما منطقی و مطلوب است، آن را یك بار دیگر تقسیم و برای هر روز محاسبه كنید. بدیهی است كه در صورت دستیابی به اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه خود به اهداف سالانه نیز دست می یابید.
۲) ترسیم منحنی كسب و كار
برنامه بازاریابی زمانی معنا می یابد كه شما مسیر كار خود را به دقت مشخص كنید و از منحنی كسب و كارتان مطلع باشید. برای نمونه باید خوب به این موارد توجه كنید: برای جلب مشتری جدید به چه چیز نیاز دارید؟ چه تعداد تماس تلفنی باید بگیرید؟ چه تعداد ملاقات های شغلی باید ترتیب دهید؟ چه مدت باید این كار را ادامه دهید؟ چه مشتریانی برای تجارت شما سودآفرین هستند؟ بازاریابی برای چه مشتریانی آسانتر است؟ چه تعداد مشتری نیاز دارید تا به اهداف مالی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه خود دست یابید؟
در گذشته چه راهكارهایی برای جلب مشتری جدید مفید بوده است؟ در ازای هر تبلیغ و فعالیت بازاریابی چه تعداد مشتری جدید به دست آورده اید؟ آیا با برگزاری كارگاه یا سمینار سود بیشتری كسب كرده اید؟ از چه نوع تبلیغاتی استفاده می كنید؟ چه راهكارهای بازاریابی جدیدی در نظر دارید؟ اینها مواردی هستند كه باید در منحنی كار شما گنجانده شوند و خوب به آنها توجه كنید. سرمایه گذاری روی هر كدام از این موارد موجب می شود در طولانی مدت از هزینه آن كاسته شود و آسانتر به برنامه بازاریابی خود تحقق بخشید.
۳) تحلیل نتایج و ثبت آنها
اعتماد به هیچ برنامه یا راهكار بازاریابی نباید شما را از توجه به نتایج واقعی آن راهكار باز دارد. باید مدام نتایج كار خود را تحلیل كنید. برای نمونه اگر مشتری جدیدی با شركت شما تماس گرفته است باید از او بپرسید: چگونه با شركت شما آشنا شده است؟ از طریق یك دوست؟ راهنمای تلفن مشاغل؟ تبلیغات؟ دفترچه های راهنما؟ سمینارها یا كارگاه هایی كه شما در آنها شركت كرده اید؟ یا از طریق مصاحبه ای كه با یك شبكه محلی داشته اید؟
جوابها را ثبت كنید. تحلیل و بررسی نتایج به فعالیت های بازاریابی شما جهت می دهد و راه كسب نتایج مطلوب را مشخص می كند. اگر فقط یك بار مسیر را پیدا كنید ادامه آن آسانتر می شود.
۴) بررسی برنامه و اعمال تغییرات احتمالی جهت كسب نتایج بهتر
برنامه بازاریابی خوب برنامه ای است كه با توجه به تحلیل بازار و نتایج كسب شده همواره تغییر كند و بهتر شود. زیرا از طریق این برنامه نكات آموزنده ای به دست آمده است كه با اصلاح و تقویت آن برنامه بهتری حاصل می شود.
با استفاده از نتایج به دست آمده در مرحله ۳ در مورد اثربخشی برنامه بازاریابی خود تصمیم گیری كنید. ببینید كدام روش بیشترین سود و كدام روش كمترین سود را داشته است. كدام روش برای سوددهی نیاز به تغییر دارد؟ و كدام محصولات یا خدمات سوددهی بیشتری دارند؟ آیا باید در مورد آنها تبلیغات بیشتری كرد؟
چنانچه متوجه شدید هزینه راهكاری كه در پیش گرفته اید از سوددهی آن بیشتر است آن را ترك كنید. به سراغ راهكارهای دیگر بروید و نتایج هر تغییر و تحول را به دقت بررسی كنید.
● جمع بندی
منبع:روزنامه تفاهم
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :omidayandh