فرقه طحاویه
نويسنده:على ربانى گلپايگانى
نهضت اصلاح گرایی در عقايد اهل سنت در قرن چهارم توسط سه شخصيت آغاز شد، كه ابو جعفر طحاوى يكى از آنان بود. وى احمد بن محمد بن سلامة الازدى الحجرى مكنى به ابو جعفر و ملقب به طحاوى (متوفاى 321 ه) است. وى در قريه طحا از قراى مصر عليا به دنيا آمد. نويسندگان تراجم ولادت او را سالهاى 229، 230، 238، 239 نقل كردهاند.
طحاوى بيشتر به علم حديث و فقه علاقه داشت و يكى از بزرگترين محدثان و فقهاى زمان خويش به شمار مىرفت. وى در آغاز پيرو مذهب حنفى گرديد. در اين باره وجوه مختلفى گفته شده كه شايد بهترين آنها اين است كه مذهب ابو حنيفه بيشتر از مذهب شافعى ديد انتقادى او را ارضاء مىكرد. 1
او مؤلف آثار مهمى است از جمله:
1- شرح معانى الآثار، 2- شرح مشكل احاديث رسول الله صلى الله عليه و آله، 3- احكام القرآن، 4- اختلاف الفقهاء، 5- النوادر الفقهية، 6- الشروط الكبير، 7- الشروط الاوسط، 8- شرح الجامع الصغير، 9- شرح الجامع الكبير، 10- المختصر الصغير، 11- المختصر الكبير، 12- مناقب ابى حنيفه، 13- تاريخ الكبير، 14- الرد على كتاب المدلسين، 15- كتاب الفرائض، 16- كتاب الوصايا، 17- حكم اراضى مكه، 18- كتاب العقيدة. 2
طحاوى در علم كلام رساله كوچكى به نام «بيان السنة و الجماعة» تاليف كرد كه به عقيدة الطحاويه معروف است، و در مقدمه آن مىگويد:
«اين رساله عقايد اهل سنت و جماعت را طبق آراى ابو حنيفه، ابو يوسف و محمد شيبانى بيان خواهد داشت» .
طحاوى بر آن نبود كه عقايد ابو حنيفه را توجيه و تبيين كند، يا با طرح ادله نو، مسائل قديم كلامى را حل و فصل نمايد، بلكه غرض او تنها اين بود كه تلخيصى از آراى ابو حنيفه فراهم آورد و موافقت آن را با نظرات ماثور اهل سنت و جماعتبيان كند.
اختلاف ميان طحاوى و ماتريدى- كه هر دو از مراجع سرشناس فقه حنفى بودند- كاملا آشكار است. طحاوى، كه يكى از اصحاب راستين سنت و جماعت است، موافق بحث عقلى يا تفكر نظرى درباره اصول ايمان نبود، بلكه ترجيح مىداد بدون چون و چرا به آن اصول اعتقاد داشته باشد و آنها را تصديق كند، در عقايد او به بررسى انتقادى روش، منابع و اسباب معرفت، يا مبناى نظام كلامى او هيچ اشارهاى نشده است. بنابر اين مىتوان گفت كه نظام تفكر او جزمى است، در حالى كه نظام فكرى ماتريدى انتقادى است. روش انتقادىاى كه در علم حديث از آن تبعيت مىكند، در علم كلام به چشم نمىخورد. بنابر اين در حالى كه ماتريدى و طحاوى هر دو به يك مكتب تعلق دارند و با خلوص نيت از آراى استاد خود پيروى مىكنند، از لحاظ خلق و خوى، وجهه نظر و شيوه تفكر با يكديگر فرق دارند.
حاصل آنكه طحاوى مبدع آيين يا نظام جديدى در علم كلام نيست، بلكه با صدق و امانت، آراى مهم استاد خويش را در مسائل كلامى به زبان خود تلخيص كرده است.
در واقع «طحاويه» به معناى مكتب جديدى در علم كلام اسلامى نيست، بلكه بيان ديگر همان نظام كلامى ابو حنيفه است. اهميت آراى طحاوى در اين است كه موقف و وجهه نظر استاد خويش را كاملا روشن مىكند. وى در برطرف كردن ترديدها و ابهامات و روشن كردن موقف ابو حنيفه- به سان ماتريدى- نقش به سزايى داشت. تاثير طحاوى را بر علم كلام، از تفريظات متعددى كه درباره عقايد او نوشته شده است مىتوان فهميد. 3
ارسال توسط کاربر محترم:j133719
طحاوى بيشتر به علم حديث و فقه علاقه داشت و يكى از بزرگترين محدثان و فقهاى زمان خويش به شمار مىرفت. وى در آغاز پيرو مذهب حنفى گرديد. در اين باره وجوه مختلفى گفته شده كه شايد بهترين آنها اين است كه مذهب ابو حنيفه بيشتر از مذهب شافعى ديد انتقادى او را ارضاء مىكرد. 1
او مؤلف آثار مهمى است از جمله:
1- شرح معانى الآثار، 2- شرح مشكل احاديث رسول الله صلى الله عليه و آله، 3- احكام القرآن، 4- اختلاف الفقهاء، 5- النوادر الفقهية، 6- الشروط الكبير، 7- الشروط الاوسط، 8- شرح الجامع الصغير، 9- شرح الجامع الكبير، 10- المختصر الصغير، 11- المختصر الكبير، 12- مناقب ابى حنيفه، 13- تاريخ الكبير، 14- الرد على كتاب المدلسين، 15- كتاب الفرائض، 16- كتاب الوصايا، 17- حكم اراضى مكه، 18- كتاب العقيدة. 2
طحاوى در علم كلام رساله كوچكى به نام «بيان السنة و الجماعة» تاليف كرد كه به عقيدة الطحاويه معروف است، و در مقدمه آن مىگويد:
«اين رساله عقايد اهل سنت و جماعت را طبق آراى ابو حنيفه، ابو يوسف و محمد شيبانى بيان خواهد داشت» .
طحاوى بر آن نبود كه عقايد ابو حنيفه را توجيه و تبيين كند، يا با طرح ادله نو، مسائل قديم كلامى را حل و فصل نمايد، بلكه غرض او تنها اين بود كه تلخيصى از آراى ابو حنيفه فراهم آورد و موافقت آن را با نظرات ماثور اهل سنت و جماعتبيان كند.
اختلاف ميان طحاوى و ماتريدى- كه هر دو از مراجع سرشناس فقه حنفى بودند- كاملا آشكار است. طحاوى، كه يكى از اصحاب راستين سنت و جماعت است، موافق بحث عقلى يا تفكر نظرى درباره اصول ايمان نبود، بلكه ترجيح مىداد بدون چون و چرا به آن اصول اعتقاد داشته باشد و آنها را تصديق كند، در عقايد او به بررسى انتقادى روش، منابع و اسباب معرفت، يا مبناى نظام كلامى او هيچ اشارهاى نشده است. بنابر اين مىتوان گفت كه نظام تفكر او جزمى است، در حالى كه نظام فكرى ماتريدى انتقادى است. روش انتقادىاى كه در علم حديث از آن تبعيت مىكند، در علم كلام به چشم نمىخورد. بنابر اين در حالى كه ماتريدى و طحاوى هر دو به يك مكتب تعلق دارند و با خلوص نيت از آراى استاد خود پيروى مىكنند، از لحاظ خلق و خوى، وجهه نظر و شيوه تفكر با يكديگر فرق دارند.
حاصل آنكه طحاوى مبدع آيين يا نظام جديدى در علم كلام نيست، بلكه با صدق و امانت، آراى مهم استاد خويش را در مسائل كلامى به زبان خود تلخيص كرده است.
در واقع «طحاويه» به معناى مكتب جديدى در علم كلام اسلامى نيست، بلكه بيان ديگر همان نظام كلامى ابو حنيفه است. اهميت آراى طحاوى در اين است كه موقف و وجهه نظر استاد خويش را كاملا روشن مىكند. وى در برطرف كردن ترديدها و ابهامات و روشن كردن موقف ابو حنيفه- به سان ماتريدى- نقش به سزايى داشت. تاثير طحاوى را بر علم كلام، از تفريظات متعددى كه درباره عقايد او نوشته شده است مىتوان فهميد. 3
پي نوشت :
1- تاريخ فلسفه در جهان اسلامى، ج 1، ص 347.
2- فهرست ابن نديم، ص 292.
3- تاريخ فلسفه در اسلام، ج 1، ص 349- 348، 361- 360.
ارسال توسط کاربر محترم:j133719