تاثير ISI بر گستره علمی ايران
كشور بايد به عزت علمى برسد. هدف هم بايد مرجعيت علمى باشد در دنيا؛ همينطور كه بارها عرض كردهايم. يعنى همينطور كه شما امروز ناچاريد براى علم و دستيابى به محصولات علمى به دانشمندانى، به كتابهائى مراجعه كنيد كه مربوط به كشورهاى ديگرند، بايد به آنجا برسيم كه جويندهى دانش، طالب علم، مجبور باشد بيايد سراغ شما، سراغ كتاب شما؛ مجبور باشد زبان شما را ياد بگيرد تا بتواند از دانش شما استفاده كند. هدف بايد اين باشد. اين يك آرزوى خام هم نيست. اين چيزى است كه عملى است.
كشور ما و ملت ما بايد كاروان دانش را آنچنان پيش ببرد كه بتواند در دنيا مرجع علمى باشد، اين چيز ممكنى است. البته مقدماتى دارد، كه اين مقدمات بايستى طى شود و اين مقدمات شروع هم شده. يكى از اين مقدمات، همين خودآگاهى ماست كه احساس كنيم كه «بايد»؛ و احساس كنيم كه «ميتوانيم». بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت،۱۳۸۷/۰۹/۲۴
موسسه ي « Institute for Scientific Information» "ISI" از موسسات علمي برجسته جهت فهرست نمودن مجلات علمي منتشره در دنيا و تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف ميباشد. اين موسسه در سال 1958 توسط گارفيلد بااهداف دسترسي به مجلات مهم و موثر جهاني و تحليل استنادي مقالات تاسيس، و تاكنون بصورت تخصصي به نمايه سازي مقالات علمي پرداخته است.
طبق گزارش وزارت علوم تحقيقات و فن آوري، ايران از نظر توليد علم بر اساس نمايه ISI، در سال 2005 داراي 5582 مقاله، در سال 2006 داراي 6750 مقاله و در سال2007 داراي 9061 مقاله بوده است[1]. برهمين اساس و طبق اعلام قائم مقام وزير علوم، اين آمار در سال 2008 به 13000 رسيده است[2]. ضمنا" ايران مقام دوم توليد علم را بعد از تركيه در منطقه خاورميانه دارا مي باشد.[3]
آموزش عالي ايران در سالهاي اخير درصدد برآمده تا با اتخاذ سياستهاي مختلف ميزان نشر مقالات ايراني در مجلات علمي بين المللي را افزايش دهد. براي اين منظور اعضاي هيأت علمي دانشگاههاي کشور در حال حاضر ناگزيرند در جهت کسب امتياز براي ارتقاء شغلي، در مجلات خارجي مقاله منتشر نمايند. البته نشر مقاله در مجلات خارجي همواره يکي از چند محور امتيازات پژوهشي استادان براي ارتقاء شغلي بوده است، اما در حال حاضر اين امر به صورت ضرورت در آمده است.[4] برخي از دانشگاهيان اساساً چنين معياري را نميپذيرند و منوط كردن ارتقاء حرفهاي به نشر مقاله به زبان انگليسي در مجلات خارجي را نوعي امتياز ويژه براي خارجيها در نظر ميگيرند.[5] و آن را شاخص مناسبي براي توليد علم در ايران نميدانند.
اين پرسش وجود دارد که کداميک از طرفين اين چالش درست مي گويند: آيا ميزان فعاليت پژوهشي و علمي يک عضو هيأت علمي را ميتوان به کمک ميزان نشر مقالات خارجياش محک زد يا خير؟ آيا افزايش مقالات ايراني در مجلات علمي خارجي نشان دهنده رشد اين علوم در ايران است؟ هر دو پرسش درباره جايگاه نشر مقاله خارجي است.
استدلال کساني که نشر مقاله در مجلات خارجي را مبناي سنجش توليدات علمي قرار دادهاند "عرف بينالملل" است. با اين پيش فرض که ايدهها، نوآوريها و اختراعاتي به مثابه "محصول علمي" شناخته ميشوند که مطابق معيارهاي بينالمللي سنجيده و پذيرفته شود.
به منظور مشخص ساختن سهم و وضعيت هر يک از کشورهاي جهان در زمينه توسعه علمي و فناوري، شاخصها و "معيارهاي بينالمللي"[6] مختلفي از نظر محاسبه ميزان توليدات علم و فناوري کشورها وجود دارد. اين روشها عمدتاً عبارتند از:
• تعداد حق امتياز اختراعات به ازاي هر يك ميليون نفر جمعيت
• سهم صادرات تكنولوژي پيشرفته از GDP
• تعداد مقالات چاپ شده در ISI (فهرست موسسه بينالمللي ثبت مقالات علمي)
• "ضريب اثرگذاري" يعني ميزان "ارجاعات" به مقالات چاپشده
• ميزان کسب جوايز بينالمللي مثل جايزه نوبل.[7]
دو شاخص اول نشاندهنده ميزان "توسعه فناوري" و شاخصهاي ديگر نشاندهنده ميزان "توسعه علمي" است.
دانشگاه شانگهاى چين در سال ۲۰۰8 فهرست ۵۰۰ دانشگاه برتر جهان در آمريكا، اروپا، آسيا، آفريقا و اقيانوسيه را اعلام كرد. در اين فهرست بلند در حالى كه شش دانشگاه از كشورهاى تركيه و اسرائيل ديده ميشد، نامي از هيچيک از دانشگاههاى ايران نبود. يعني دانشگاههاي ايران هيچ رتبهاى از نظر توليد و اعتبار علمي در مقياس جهاني نداشتند. گفته شد «گزارش دانشگاه شانگهاى چين نتيجه دو سال كار مداوم براى جمع آورى دادهها و اطلاعات قابل مقايسه از دانشگاههاى مختلف در سراسر جهان است. معيارهاى رتبهبندى دانشگاهها، جايزه نوبل، تعداد محققان پراستناد، مقالات منتشرشده در مجلات نيچر و ساينس، تعداد مقالات چاپ شده در مجلات معتبر «ISI» و همچنين عملكرد تحقيقاتى هر محقق ملاك قرار گرفته شده است».[8]
همچنين نتايج مطالعهاي که در دانشگاه هاروارد در سال 2001 درباره ميزان و وضع توسعهيافتگي علمي و تکنولوژيکي کشورهاي جهان انجام شده و در آن کشورهاي جهان بر اساس شاخص توسعه تکنولوژيک به سه منطقه تكنولوژيكي "نوآوران"، "کاربران"، و "حذف شدگان تکنولوژيکي" تقسيم شدهاند، نشان ميدهد که ايران در ميان گروه "حذفشدگان" يعني کشورهايي که «در توليد، جذب و مصرف تكنولوژي پيشرفته سهمي ندارند و يا سهم آنان ناچيز است،» قرار دارد[9] زيرا، براي مثال ايران در سال 2001 تنها يک "حق امتياز" اختراع يا اکتشافي داشته است اما در مقابل آمريکا داراي ۱۱۱۹۰۶ حق امتياز در 1997 بوده است.[10]
البته وضعيت ايران از نظر "توسعه علمي" اگر فقط شاخصهاي کمّي ميزان نشر مقاله را در نظر بگيريم نسبت به "توسعه تکنولوژيک" به مراتب بهتر است. زيرا تعداد اسناد علمي بينالمللي ايران در سال 2005، 5582 سند بوده است كه تا سال 2008 اين ميزان، بيش از 2 برابر شده است.[11]
مطابق اسناد علمي نمايه شده از سال 1998 تا تاريخ 8/5/2009 در ISI ،جمعا" 42790 سند علمي از ايران در دوره تاريخي فوق ثبت شده است كه 6/74% آن مقاله و 5/12% آن خلاصه جلسات و مانند آن ميباشد و تنها 05/0 درصد از كل اسناد علمي ايران به ثبت اختراع اختصاص داده شده است.[12]
مقايسه درآمد حاصله از صادرات فنآوري پيشرفته و تعداد اسناد علمي ارائه شده دو كشور ايران و مالزي نشانگر اين مطلب است كه با وجودي كه تعداد اسناد علمي ارائه شده از سوي ايران 9/2 برابر كشور مالزي مي باشد،[13] اما سهم حاصله از صادرات تكنولوژي پيشرفته ايران 6/1036 برابر كمتر از مالزي است. از آنجايي كه وزارت علوم داراي پسوند فنآوري و متولي توسعه فنآوري ميباشد، اهميت ارزيابي نوع خروجي علم و نتايج آن روشنتر ميشود ولي متاسفانه نتايج مويد آن است كه آمارهاي کمي ارائه شده از تعداد انتشار اسناد علمي، ارتباط مستقيمي با توسعه فنآوري كشور ندارد.[14]
از آنجا كه تعداد رجوع به اسناد علمي و ارائه آن به عنوان منبع علمي يكي از نشانههاي اهميت علمي اين اسناد ميباشد، بررسي و مقايسه مقدار مراجعات به اسناد علمي كشورهاي همسان ميتواند بيانگر بخشي از كيفيت اسناد و مقالات علمي ارائه شده در نمايههاي بينالمللي باشد. در ذيل "تعداد رجوع به اسناد علمي و فني برخي از كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي از سال 1996 تا سال 2005"[15] كه توسط آن سازمان منتشر شده، ارائه ميگردد :
• لبنان 94 درصد
• تركيه 92 درصد
• عربستان 62 درصد
• مصر 60 درصد
• اردن 59 درصد
• ايران 53 درصد
• اندونزي 52 درصد
• مالزي 51 درصد
از ديگر معيارهايي كه با آن مقدار كاربردي بودن علم توليدي كشورهاي مختلف و ارتباط آن با صنعت را ارزيابي مينمايند، بررسي درآمد حاصله از صادرات تكنولوژي پيشرفته است. درآمد حاصل از صادرات تكنولوژيهاي پيشرفته برخي كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در سال 2004[16] به شرح زير ارائه شده است:
• مالزي 868/52 ميليون دلار
• اندونزي 809/5 ميليون دلار
• تركيه 178/4 ميليون دلار
• اردن 147 ميلون دلار
• عربستان 122 ميليون دلار
• ايران 51 ميليون دلار
• لبنان 17 ميليون دلار
• مصر 15 ميليون دلار
طبق آمارهاي ارائه شده در «ميزگرد ارتباط پيشرفت علمي جامعه و نمايهسازي بينالمللي مقالات» تنها 2 درصد مقالات علمي چاپ شده محققان ايراني در ISI در داخل كشور قابل استفاده است. [17]
دكترمحمد يلپاني، «استاد سابق دانشگاه صنعتي شريف»، با اشاره به اينكه متاسفانه محتواي مقالههاي ارائه شده ايرانيان در ISI در ارتباط با نيازهاي جامعه نيست، معتقد است «هيچ يك از مقالههاي توليد شده قابليت تبديل به صنعت را ندارد. مثلا بيشتر مقالههاي شيمي ايران نه در ايران و نه در خارج، استفاده صنعتي ندارد. ما در واقع فقط در آمار و عدد و رقم رشد كردهايم.[18]»
بررسي «وضعيت رشته هاي علوم انساني در نمايه هاي بين المللي» نشان ميدهد كه كشور ايران در رشتههاى علوم انسانى، هنر و علوم اجتماعى در دوره بيست ساله 1981 تا 2001 در مجلات ISI تنها 185 مقاله منتشر کرده است. از اين تعداد بيشترين مقاله مربوط به رشته روانشناسى (با ۵۵ عنوان) و كمترين مقالات مربوط به رشتههاى باستان شناسى، مذهب، الهيات و علوم اجتماعى (هر كدام دو مقاله) بوده است. در رشتههاى هنر نمايشى، قانون، ارتباطات و مطالعات كلاسيك ايرانيان هيچ مقالهاى چاپ نشده است. اين مطالعه بر اساس دادههاي "موسسه اطلاعات علمي" به دست آمده است.
در يک بررسي که توسط موسسه اطلاعات علمي تامسون در سال 2003 درباره سهم کشورهاي خاورميانه و جهان اسلام در توليد علم انجام شده است، ميزان مقالات هر يک از کشورها از سال 1998 تا 2002 نشان داده شده است. جدول زير نشاندهنده "زمينههاي علمي" است كه هر كشور طي سالهاي ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ بيشترين توليد را در آن داشته است. ايران بيشترين حضور را در شيمي دارد. داروشناسي، رياضيات و مهندسي زمينههاي ديگري هستند که ايران در آنها فعال بوده است. مصر علاوه بر حضور نسبتاً بالاي خود در علوم مواد در رشتههاي شيمي، علوم كشاورزي و داروشناسي و عربستان سعودي در زمينه مهندسي طي پنج سال گذشته بالاترين ميزان مقاله را داشتهاند، ضمن آنکه در رشتههاي پزشكي، باليني، داروشناسي و علوم كامپيوتر نيز داراي مقاله بودهاند.
جدول شماره 1 – سهم كشورهاي خاورميانه در توليد علم به تفكيك رشتهها (دوره 2002- 1998)
درصد تعداد مقالات زمينه كشور
۷۸ صدم درصد ۱۰۶۷ علوم مواد مصر
۴۴ صدم درصد ۲۱۹۹ شيمي ايران
۳ صدم درصد ۷۹ مهندسي عراق
۱۷ صدم درصد ۴۵۵ مهندسي اردن
۷ صدم درصد ۵۷۲ پزشكي باليني لبنان
۸ صدم درصد ۶۹ علوم كشاورزي عمان
۴۶ صدم درصد ۱۲۲۱ مهندسي عربستان سعودي
۱۱ صدم درصد ۹۲ علوم كشاورزي سوريه
۸ صدم درصد ۷۱ محيط زيست امارات متحده عربي
همان طور که در جدول فوق مشاهده ميشود، هيچيک از کشورهاي خاورميانه در زمينه رشتههاي علوم انساني نقش برتر نداشتهاند. نه تنها از نظر ميزان کمي، بلکه از نظر کيفي يعني "ضريب تأثيرگذاري"- ميزان ارجاعات - نيز کشورهاي خاورميانه تنها در زمينه رشتههاي علوم انساني موفقيت چنداني نداشتهاند.
آمار و اسناد كمي ارائه شده درمورد توسعه علمي ايران به چه مقدار قابل اعتماد است؟
سياستهاي اعمال شده براي بالا بردن وجهه علمي كشور (كه با نگاه كمي به توليد علم مينگرد)، موجبات آن را فراهم نموده تا پژوهشگران صرفنظر از محتواي قوي و خوب، به چارچوبهاي سطحي مقاله كه مورد تاييد ISI است توجه نمايند؛ و به دور از قوه خلاقيت و ابتكار عمل به راههايي جهت بالا بردن تعداد مقالات تاييدشده و گاهي حتي خريد وفروش وجعل[19] مقالات همت گمارند.[20]
بررسيهاي انجام شده (رجوع شود به پيوستهاي شماره 10) نشانگر اين مطلب است كه بخشي از علل بالا رفتن آمارهاي تعداد مقالات ارائه شده از سوي ايران ناشي از تكرار ارائه يك مقاله به چند نشريه با تغيير جزئي در ظاهر آن ميباشد كه جهت نمونه در پيوست به برخي از اين نوع مقالات اشاره شده است.[21]
همچنين بررسيهاي انجام گرفته نشانگر آنست كه بخش زيادي از مقالهها و اسناد علمي ايران در مجلات زير استاندارد و كم اعتبار خارجي منتشر ميشود.[22]
تحقيق انجام شده توسط جمعي از دانشجويان دانشگاه شريف (نرم افزارPaper generator) بيانگر اين است که ارزيابي برخي از نشريات نمايه شده توسط ISI، غير كارشناسي و واهي است و راهي براي توليد و انتشار مقالات جعلي ميباشد.[23]
نشريه نيچر در گزارشي به تقلبهاي علمي پرداخته و دستمايه اين گزارش نيز شناسايي آثار كپي برداري و تقلبهاي علمي از سوي يك پايگاه اطلاعاتي با نام دژاوو (Deja Vu) بود، اما نكته مهم در اين ميان، اشاره نيچر به سهم بالاي ايران در تقلبهاي علمي بود. در ادامه اين گزارش تاكيد شده بود که محققان دانشگاه تگزاس با استفاده از امكانات نرم افزاري پايگاه دژاوو مدعي شدهاند كه بالغ بر 85 درصد از مقالات ارائه شده از سوي يك استاد ايراني متعلق به 5 مقاله ديگر از ساير محققان بوده كه از هر يك بين 5 تا 30 درصد كپيبرداري شده است.[24]
در برخي موارد تعدد و كثرت مقالات ارائه شده از جانب برخي از پژوهشگران كشور در يك سال شائبه علمي بودن اينگونه مقالات را در ذهن ايجاد مينمايد. به عنوان مثال، يكي از پژوهشگران در سال 2005 در جدول نمايه ISI، 29 مقاله نمايه نموده، يعني هر 12 روز يك مقاله علمي ارائه کرده است.[25]
از دست دادن سرمايههاي علمي و مالي كشور: عمدتا" مقالات علمي قبل از اينكه به زبان فارسي در كشور ارائه شوند به زبان انگليسي ارائه ميشوند و همينطور بخش زيادي از مقالات به سمتي هدايت ميشوند كه بيشتر از آنكه به رفع نيازهاي داخلي منتج شوند، به رفع نيازهاي كشورهاي غربي ميپردازند. در واقع باهوشترين و موفقترين نخبگان و فرهيختگان كشور با هزينههاي بسيار گزاف طي سالهاي متمادي تربيت شده و نهايتاً استعدادهاي شكوفا شده با صرف هزينه داخلي به استخدام كشورهاي غربي درميآيند كه با اين روند دستيابي ايران به جايگاه مرجع جهاني (مطلبي كه مورد تاكيد مقام معظم رهبري و چشمانداز ارائه شده از سوي ايشان نيز است)، موردترديد است.
نتيجه گيري و پيشنهاد:
با بررسي تاثيرات نامطلوب گرايش صرف به ISI در روند تحقق چشمانداز علمي كشور، اهميت ارزيابي و رتبهبندي مقالههاي علمي در ايران بصورت جامع ضروري بنظر ميرسد. نگاه جامع به ارزيابي مقالات علمي از سوي متوليان امر پيشنهاد موكدي از سوي بسياري از محققين و دلسوزان كشور همچون دكتر يلپاني، دكتر حيدري و...مي باشد.
در نهايت بايد بيان داشت كه براي رسيدن به جايگاه مناسب علمي كشور براساس سند چشمانداز[26] بايد به نحوهي ارزشيابي و بررسي و جهتدهي علمي توان و ظرفيت علمي كشور اهتمام بيشتري گمارد اگرچه امروز گامهاي موثري در جهت ايجاد پاركهاي فناوري و مراكز رشد انديشيده شده، ولي بايد توان بيشتري در اين راه صرف كرد.
پي نوشت ها :
[1] - گزارش جمهور- شماره 33- اسفند1386
[2] - سايت شبكه خبر 17/12/87
[3] - گزارش جمهور- شماره 33- اسفند1386
4- آيين نامه ارتقاء مرتبه اعضاء هيات علمي و اساتيد دانشگاه مصوب 18/8/87 به شماره 16746/و
[5] - خبرگزاري فارس، دكتر رضا داوري اردكاني، توهم توسعه علمى از طريق مقالات ISI، 23 مرداد 1386
international standards[6]
[7] نشريه ساينس –توليد علم و فن آوري كشورها
[8] خبرگزاري مهر-24/5/87
[9] سايت دانشگاه هاروارد "ميزان و وضع توسعه يافتگي علمي و تکنولوژيکي کشورهاي جهان"-2001
[10] پيشين
[11] گزارش جمهور- شماره 33- اسفند1386
[12] رجوع شود به پيوست شماره2
[13] جدول پيوست شماره 3
[14] پيشين
[15] جدول پيوست شماره 4
[16] جدول پيوست شماره 5
1 همايش برگزار شده در كتابخانه ملي با حضور دكتركبكانيان معاون وزير علوم وتحقيقات،3/7/86
2 سايت خبري آفتاب، 16/9/87
[19] خبرگزاري ايرنا، جعل مقاله معصومه ابتكار، 21/7/1387-پيوست 7
[20] رجوع شود به پيوست 8
[21] رجوع شود به پيوست 9 - نمونه مقالات به چاپ رسيده در چند ژورنال علمي
[22] رجوع شود به پيوست هاي 10
[23] پيوست شماره 11
[24] سايت كمياب نيوز 14/2/88
[25] خبر گزاري فارس، توهم توسعه علمى از طريق مقالات ISI،23/9/1387
[26] كشور بايد به عزت علمى برسد. هدف هم بايد مرجعيت علمى باشد در دنيا؛ همينطور كه بارها عرض كردهايم. يعنى همينطور كه شما امروز ناچاريد براى علم و دستيابى به محصولات علمى به دانشمندانى، به كتابهائى مراجعه كنيد كه مربوط به كشورهاى ديگرند، بايد به آنجا برسيم كه جويندهى دانش، طالب علم، مجبور باشد بيايد سراغ شما، سراغ كتاب شما؛ مجبور باشد زبان شما را ياد بگيرد تا بتواند از دانش شما استفاده كند. هدف بايد اين باشد. اين يك آرزوى خام هم نيست. اين چيزى است كه عملى است.
كشور ما و ملت ما بايد كاروان دانش را آنچنان پيش ببرد كه بتواند در دنيا مرجع علمى باشد، اين چيز ممكنى است. البته مقدماتى دارد، كه اين مقدمات بايستى طى شود و اين مقدمات شروع هم شده. يكى از اين مقدمات، همين خودآگاهى ماست كه احساس كنيم كه «بايد»؛ و احساس كنيم كه «ميتوانيم». بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت،۱۳۸۷/۰۹/۲۴