مبحث رنگ و پتينه

چرخه رنگ به عنوان يک مرجع اساسي در حوزه ي آموزش رنگ ابزار با ارزشي است. در اين چرخه رنگهاي قرمز، نارنجي، زرد، سبز، آبي و بنفش به شکل قطع هاي مساوي از يک دايره در کنار يکديگر قرار گرفته اند، رنگ هاي زرد و قرمز و آبي به عنوان رنگ هاي اوليه و اصلي شناخته مي شوند، از ترکيب دو به دوي رنگ هاي ثانويه به دست مي آيد.
سه‌شنبه، 27 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبحث رنگ و پتينه

مبحث رنگ و پتينه
مبحث رنگ و پتينه


 





 
چرخه رنگ به عنوان يک مرجع اساسي در حوزه ي آموزش رنگ ابزار با ارزشي است. در اين چرخه رنگهاي قرمز، نارنجي، زرد، سبز، آبي و بنفش به شکل قطع هاي مساوي از يک دايره در کنار يکديگر قرار گرفته اند، رنگ هاي زرد و قرمز و آبي به عنوان رنگ هاي اوليه و اصلي شناخته مي شوند، از ترکيب دو به دوي رنگ هاي ثانويه به دست مي آيد. از ترکيب زرد و قرمز، نارنجي، از ترکيب قرمز و آبي، بنفش و از ترکيب آبي و زرد، سبز به دست مي آيد. يعني رنگ هاي ثانويه عبارت اند از: نارنجي، سبز و بنفش
از ترکيب يک رنگ اصلي با رنگ ثانويه مجاورش به نسبت 1 به 1، رنگ هاي درجه سوم به دست مي آيد. به عنوان مثال قرمز اصلي در ترکيب با بنفش که يک رنگ ثانويه است، بنفش متمايل به قرمز را مي سازد که رنگ درجه سوم است.
«پرده رنگ»، «ارزش رنگ» ؛ «شدت و عمق رنگ»
يک رنگ خالص از سه جنبه قابل بررسي و توصيف است:
1 ـ نام خانواده رنگي: به عنوان مثال «صورتي» از خانواده ي رنگ قرمز است.
2ـ ارزش رنگي: منظور ميزان تيرگي و روشني رنگ است ( تن ). هر رنگي با اضافه کردن رنگ سفيد روشن تر و با اضافه کردن رنگ سياه تيره تر مي شود. (البته براي درست کردن تن هاي تيره از يک رنگ معمولا بهتر است به جاي رنگ سياه از رنگ Burnt umber استفاده شود). در چرخه رنگ، رنگ زرد از نظر تن، روشن ترين و رنگ بنفش تيره ترين است رنگ قرمز و سبز، در چرخه رنگ، تن همسان دارند و به خاطر همين موضوع است که افرادي که کوررنگي دارند اين دو رنگ را از هم تشخيص نمي دهند.
3 ـ شدت رنگ: عمق و شدت رنگ بستگي به درجه اشباع رنگ دارد. به مقوله هاي «خلوص»، «درخشندگي»؛ «ماتي و شفافي» و امثال آن، در اين حوزه پرداخته مي شود. رنگي با شدت و عمق زياد، درخشان، خالص و شفاف است و بر عکس رنگي که کدر، مات و به اصطلاح در چرک است عمق کمتري دارد.

مبحث رنگ و پتينه

ملاحظاتي در آرايش رنگ ها: هنگامي که رنگ ها به منظور خاصي به کار گرفته مي شوند، مي بايست علاوه بر اينکه ويژگي هاي هر يک، به طور جداگانه در نظر گرفته مي شود، به هماهنگي و تاثيرات متقابل رنگ ها نيز توجه شود. حال و هواي آنچه که شب ها مي آفرينند بستگي مستقيمي به هم نشيني رنگ ها دارد. زماني احساس آرامش و سکون از فضاي يک نقاشي ساطع مي گردد که رنگ هاي به کار گرفته شده در آن، هم سنگ و نزديک انتخاب شده باشند و اين موضوع به دليل هماهنگي و سازگاري رنگ ها به وجود مي آيد. بر عکس اين موضوع هنگامي پيش مي آيد که در يک نقاشي از آرايش رنگ هاي مکمل استفاده شده باشد. در اين حالت رنگ ها، عملکردي پر تنش دارند و فضايي شلوغ و آشفته ايجاد مي کنند. يکي از راههاي دستيابي به يک تعادل جالب، استفاده از تعداد کمي رنگ هاي متضاد در محدوده ي يک مايه رنگي است. تلفيق مجموعه اي از تن هاي خنثي مانند «سياه و سفيد»، «زرد و سياه» يا «آبي و سفيد» يا مقابله ي رنگ هاي اصلي با رنگ سفيد، در يک کار نقاشي، تاثيرات نمايشي شگفت انگيزي بر بيننده ايجاد مي کند. ميزان استفاده از هر رنگ و محل قرار گيري آن تعيين مي کند که نمايش آن رنگ چگونه باشد. رنگ هاي گرم و درخشان بيشتر پيش آينده هستند و رنگ هاي سرد و کدر، عقب رونده.
رنگ هاي گرم و سرد مي توانند واکنش هاي احساسي متفاوتي ايجاد کنند. رنگ قرمز تداعي کننده ي عشق، حرارت، خشم، تحرک و خطر و امثال اينها است. رنگ زرد نمادي از خوشحالي، نور خورشيد و احساس گرما است.
درست در مقابل، رنگ هاي خانواده آبي مي توانند، فضا، احساس آرامش، راحتي خيال، سرما، غم و افسردگي و سکون و مانند اينها را در بيننده ايجاد کنند.
همچنين واکنش هاي احساسي ما در قبال رنگ ها ارتباط تنگاتنگي با متناظرهاي خود در محيط زيست دارد. مثلا رنگ سبز به دليل تشابه با رنگ طبيعت، تداعي کننده ي تازگي، رويش و خنکاي جنگل و طبيعت است.
رنگ قهوه اي، رنگ خاک و زمين و به نوعي رنگ هماهنگي است.
بنفش رنگي است معين، مرکب از يک رنگ گرم و يک رنگ سرد، گاهي همين ماهيت هاي دو گانه را منتقل مي سازد، مانند «فاصله ها و نزديک ها» و گاهي نمادي از الهام، مسائل ديني، آرامش و امثال آن است.
عوامل بيروني: در برنامه ريزي هر پروژه اي، تعادل در نور، رنگ ها، تن ها و بافت ها مي بايست کاملا در نظر گرفته شود. به عنوان مثال بافت رنگي که بر روي کار زده مي شود، چگونگي نمايش آن رنگ را تحت تاثير قرار مي دهد. مات و خشن بودن بافت، رنگ را تيره تر نشان مي دهد، چرا که بافت هاي مختلف، انعکاس نور متفاوتي دارند و اين موضوع در تيره روشن به نظر آمدن آنها موثر است. بنابراين به هنگام انتخاب مجموعه رنگها مي بايست به تمام اين مسائل و همچنين مسائل زيبايي شناسي و دلايل ذهني خود فکر کنيم و تصميم بگيريم. به عنوان مثال براي محيط هاي کاربردي مانند آشپزخانه ها، نقاشي هاي بدون بافت و روان، پيشنهاد مي شود در حالي که براي اتاق هاي پذيرايي و نشيمن، کارهاي بافت دار مناسب است تا زيبايي و راحتي را توامان ارائه دهد. «نور» و مسائل مربوط به روشنايي محل نيز از ديگر عوامل بيروني موثر در نمايش رنگ ها است.
منبع: نشريه بانو- ش 18




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط