پل هاي اصفهان در عصر ماشين(3)
احداث پل هاي آذر و وحيد
سال بعد احداث دو پل مذکورآغاز شد. به تاريخ7 مهر1352 در مراسم کلنگ زني آنها که ماني،شهرداراصفهان و کيان پور، استاندارو جمعي از رؤساي ادارات مختلف حضور داشتند،نخستين کلنگ را معاون وزارت آباداني و مسکن به زمين زد. شهرداراصفهان در اين مراسم اعلام کرد: «براي ارتباط بين مرکز با جنوب مملکت پل هاي اصفهان تکافوي احتياجات و توسعه ي جمعيت و ترافيک را نمي داد و به همين لحاظ مقدمات ساختمان سه پل ديگر يعني پل روبروي خيابان آذر،پل وحيد و پل سوم پل روبروي خيابان فردوسي فراهم شد، که امروز ساختمان دوپل مقابل آذر که خيابان آذر منطقه شمالي اصفهان را به منطقه جنوبي متصل مي کند و همچنين پل خيابان وحيد که از امتداد خيابان وحيد به سمت شمال ادامه دارد،آغاز خواهد شد.»(2)
وي راجع به هزينه ي اجراي پروژه گفت: «اين طرح ازاعتبارات سازمان برنامه و به وسيله وزارت آباداني و مسکن انجام خواهد شد و هزينه ي انجام هر دوطرح 13ميليون تومان است.»(3) در همين جلسه، ملکي، مدير کلّ آباداني و مسکن قول داد: «انجام عمليات ساختمان اين دو پل توأماً پايان خواهد يافت و 12ماه طول خواهد کشيد»(4)
کار ساخت اين دو پل به کُندي پيش مي رفت. يکبار شهردار در مصاحبه اي علّت کنديِ ساختِ پل وحيد را احداث راه شمالي آن عنوان نمود.(5) بهرحال، سال بعد از آن (اسفند1353) شوراي ترافيک استان اعلام کرد با افتتاح اين دو پل ديگر پل هاي سي و سه پل و خواجو مختص پياده ها خواهند شد.(6)
در آغاز سال1355 که سقف پل آذر نيز زده شده بود، براي مردم اصفهان که پل بلند فلزي را ديده بودند، کوتاه بودن پل آذر عجيب مي نمود. پس اين موضوع درمطبوعات مطرح شد که پل آذر بسيار کوتاه ساخته شده و ممکن است با بالاآمدن آب رودخانه به زير آب برود. شخصي در مصاحبه مطبوعاتيِ مهندس آزمايش، شهردار وقت، عنوان کرد: «اين پل با پايه هاي کوتاه ساخته شده است و الآن که سطح آب بالا آمده، بيش از چند سانتي متر با کف آن فاصله ندارد،آيا مهندساني که اين پل کوتاه قد را ساخته اند، بهتر نبود با استفاده از تجارب معماران زمان هاي گذشته که پل هاي خواجو و سي و سه پل را ساخته اند، به احداث يک پل بلند مي پرداختند؟»(7) شهرداراصفهان نيزبا اين عقيده موافقت کرد و گفت:«اين پل از ديد من پائين و کوتاه است. ولي متخصصان مي گويند پائين نيست.حالا نمي دانم فکربالاآمدن آب را کرده اند يا نه.»(8) درهمين نشست شهردارمژده داد با آغاز به کار پل،خيابان آذرجنوبي[توحيد فعلي] به منظورتسهيل عبور و مرورساخته خواهد شد.
احداث پل آذر آرزوهاي زيادي را برانگيخته بود. رضا آزمايش، شهردار وقت، چندماه بعد در مصاحبه اي باتوجه به ايجاد خيابان دانشگاه و برقراري ارتباط ميان خيابان حکيم نظامي و دروازه شيراز، که موجب سنگين شدن ترافيک پل فلزي شده بود، اعلام کرد که با پايان کار پل آذر مشکلات مذکور مرتفع خواهند شد.(9)
پيش ازانقلاب معضل ترافيک درخيابان هاي اصفهان خود را نشان داده بود،به طوري که در ارديبهشت1356 شهرداراصفهان در مصاحبه اي مطبوعاتي درمقابل اين سؤال که «براي کندي بار ترافيک شهرچه اقدامي شده است؟»،گفت:«با افزايش طرح هاي ملّي دراصفهان و افزايش درآمد مردم طبيعي است که اتومبيل ها زياد شده و اصفهان نيز دچار مشکل ترافيک شده است.»(10) در همين مصاحبه، آزمايش،شهردار وقت بشارت داد که پل هاي وحيد و آذر به زودي افتتاح شده و مقداري از معضلات عبور و مرور حل شوند. تاريخ دقيق افتتاح پل آذر بر نگارنده معلوم نشد و بنا بر شنيده ها اين پل در همان اوان انقلاب مورد بهره برداري قرار گرفت.
پل سازي بعد از انقلاب
پل فردوسي نيز ساخته شد
در اوايل سال بعد،مهندس علي اکبر ادريسي،مديرکلّ مسکن و شهرسازي، اعلام کرد سي درصد عمليات احداث پل فردوسي به پايان رسيده است. وي گفت: «احداث پل فردوسي از اوايل مهرماه سال گذشته آغاز شد که تاکنون نسبت به تجهيزات کارگاه، استقرار ماشين آلات و قسمت هاي پي سازي پايه هاي پل اقدام شده و عمليات شمع ريزي پايه ها به اتمام رسيده است.»(14) وي مژده داد که با پايان کار پل،احداث خيابان فردوسي جنوبي(شيخ صدوق) نيز آغاز شود. سرانجام پل فردوسي به تاريخ22بهمن1362 افتتاح شد. همزمان، شهرداري اصفهان عمليات امتداد خيابان فردوسي جنوبي يعني خيابان شيخ صدوق فعلي را به اتمام رسانيد و بهره برداري از اين پل موجب تسهيل رفت و آمد شهروندان گرديد.
پل غدير و تعريض پل وحيد
درسال1386 به تعريض پل وحيد اقدام گرديد و بدين وسيله بخش زيادي از ترافيک داخل شهر به وسيله رينگ هاي کناري، به اطراف رانده شد.
طرح پل زير رودخانه!
پايان کلام و گذري بر گذشته
اما اينها براي پادشاهي که بيش از هرچيز به شکوه و جلال پايتخت خودساخته اش مي انديشيد، کفايت نمي کرد. پس به الله وردي خان، فرمانده سپاهش، دستور داد پلي بر انتهاي چهارباغ بسازد که خود استمرار و مکمل زيبايي تفرجگاه چهارباغ باشد؛ و نيز ارامنه اي را که به تازگي به محلّه جلفاي نو آورده شده بودند، به شهر راه دهد. بدين ترتيب، به سال1011ق. پل سي و سه چشمه يا پل جلفا يا پل الله وردي خان با 300متر طول و 14متر عرض به غرور تمام بر پهن ترين نقطه زاينده رود، عرض اندام نمود.
مدّتي بعد در پارک سلطنتي سعادت آباد که در اطراف زاينده رود و به تقليد از شهرهاي افسانه اي چين ساخته شد، براي تفريح و تکميل زيبايي آن، پلي کوچک بر رودخانه بسته شد:پل چوبي يا جويي (بدان سبب که جوي باريکي در وسط آن آب را از اين سو بدان سو مي برد). اين پل نيز از يادگارهاي همان پادشاه آبادگر صفوي است. اما شاه عباس دوم نيز به سال1060 دستور داد درمحلّ پل خواجو، که احتمالاً پلي رو به ويراني بوده، پل مجللي ساختند. طول اين پل 132متر و عرض آن 12متر است. پل مذکور که در دوران شکوه و جلال سلسله صفوي ساخته شده است، به خوبي بيانگرآن است که مردم هنردوست و آسايش خواه اين شهرِ پُرکرشمه نياز به جايي براي خوشگذراني و حظ بردن از مناظر زيباي زاينده رود داشته اند؛و چه جايي بهترازپلکان پل خواجو،که با استقرار بر روي آنها گويي غوطه ور در آب به بازي موج ها دل سپرده اي؟ پس از آن پل مارنان ساخته شد،به زمان شاه سليمان صفوي، که گفته اند يکي از ثروتمندان ارامنه آن را برپا کرده است. هرچه هست، پل مارنان يا ماربين براي آن ساخته شد تا مردم ساکن غرب شهر زودتر و آسان تر از رودخانه بگذرند.
شهر اصفهان با همين پل ها،سيصدسال صفوي و افشار و قاجار را گذراند. پهلوي اول که آمد،ماشين نيز از اروپا سرازير شد؛ و ماشين سنگين بود و بزرگ، اما مورد نياز و اجتناب ناپذير. چاره ديگري نبود. آدمي به قانون ماشين گردن نهاد و ساخت پل هاي جديد فلزي- بتني را براي زاينده رود ضروري دانست و بدين ترتيب، شش پل ديگر تا امروز بر اين رود بسته شده تا ماشين راحت تر از آب بگذرد. پس از همه اينها، آيا روزي خواهد رسيد که ديگر بر جسم نحيف زاينده رود پل ديگري سايه نيفکند و اين آبراهِ زيبا را خط پل ديگري مخدوش نکند؟ مديران شهر چاره اي ندارند جز آنکه براي ازسر گذراندن معضل ماشين،در دوره ي خود طرحي بريزند و کلنگ پلي به زمين زنند،اما آيا کسي به فکر زاينده رودِ يک قرن و دو قرنِ ديگر هم هست؟
پينوشتها:
1. روزنامه ي مجاهد، سال بيست و چهارم، ش1198، 5بهمن1351.
2. روزنامه ي مجاهد، سال بيست و چهارم، ش1239، 12مهر1352.
3. همان جا.
4. همان جا.
5. روزنامه ي مجاهد، سال بيست و پنجم، ش1260، 25بهمن1352.
6. روزنامه ي مجاهد، سال بيست و ششم، ش1317، 29اسفند1353.
7. روزنامه ي کيهان، ش9844، 4ارديبهشت1355.
8. همان جا.
9. روزنامه ي اولياي اصفهان، ش1166، 4آذر1355.
10. روزنامه ي اولياي اصفهان، ش1186، 8ارديبهشت1356.
11. روزنامه ي اولياي اصفهان، ش1305، 25مرداد1358.
12. همان جا.
13. روزنامه ي اولياي اصفهان، سال سي و يکم، ش1308، 15شهريور1358.
14. روزنامه ي اولياي اصفهان، سال سي و دوم، ش1337، 4ارديبهشت1359.
/ج