اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

معماري سنتي درايران پيشينه اي چندهزاره ساله دارد و شاهکارهاي پُرشماري را در پهنه اي گسترده از سواحل مديترانه تا مرزهاي چين خلق کرده است. معماري و مهندسي سازه درايران قلمرويي وسيع از مجاري آب زيرزميني،آب انبارها، چاهها، آب گذرها، مجاري فاضلاب و لوله هاي زيرگذر براي سامانه هاي آبياري، آب راهها،پل
سه‌شنبه، 27 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)
اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)


 

نويسنده: دکتر مهرداد حجازي(1)




 

چکيده
 

معماري سنتي درايران پيشينه اي چندهزاره ساله دارد و شاهکارهاي پُرشماري را در پهنه اي گسترده از سواحل مديترانه تا مرزهاي چين خلق کرده است. معماري و مهندسي سازه درايران قلمرويي وسيع از مجاري آب زيرزميني،آب انبارها، چاهها، آب گذرها، مجاري فاضلاب و لوله هاي زيرگذر براي سامانه هاي آبياري، آب راهها،پل ها،بندهاي خاکي،سدها،مخزن هاي آب، شبکه ي راهها؛و ازکلبه ها، آلونک ها و عمارت هاي کلاه فرنگي کوچک تا بناهاي زيبا و باشکوه،مانند سازه هاي چوبي عظيم، ساختمان هاي با مصالح بنايي،بادگيرها، منارها،تاق ها و گنبدها را که تاکنون دنيا به خود ديده است،مي پوشاند.اصفهان به عنوان موزه ي مهم معماري ايران داراي سازه هاي سنتي متعددي است که هريک نبوغ و دانش سازندگان خود درقلمروي مهندسيِ سازه را به تماشا مي گذارد.
در اين مقاله،مروري کلّي به ويژگي هاي اساسي بناهاي تاريخي اصفهان با تأکيد بر خصوصيات سازه اي آنها ارائه خواهد شد.

کليد واژه ها: اصفهان، سازه هاي سنتي، گنبد، منار.
 

مقدمه
 

متخصصان بسياري در زمينه ي معماري ايران به تحقيق و تفحص پرداخته اند.پوپ [1، 2] مجموعه اي کامل ازاطلاعات درباره ي معماري ايراني ازخود برجاي گذاشته است.همچنين گدار [3، 4] و گيرشمن [5] و بسياري پژوهشگران ديگر [6] مطالعات شايسته اي را درزمينه ي تعميرو نگهداري آثار و بناهاي تاريخي ايران انجام داده اند که قسمتي ازويژگي هاي معماري اين بناها را نمايان ساخته است. به رغم تحرک و پويايي در زمينه ي مطالعات معماري در قرن حاضر،تلاش گسترده اي براي شناخت ويژگي ها و رفتار مکانيکي و سازه اي بناها و سازه هاي تاريخي ايران تا سال1366هـ.ش. انجام نگرفته بود.درسال1366 حجازي و ميرقادري [10-7] مطالعاتي را به تفصيل درباره ي سيستم سازه اي و پايداري سازه چوبي بناي عالي قاپو به انجام رساندند. درسال1368 زهرايي و اکبر [11، 12] اقدام به تحقيق در زمينه ي سيستم سازه اي تاق هاي ايراني کردند.درسال1369 حجازي و ميرقادري [13] مطالعات کاملي درباره ي رفتارسازه ايِ گنبدهاي تاريخي اصفهان که بخشي از مبحث منارهاي اصفهان [14] را نيز شامل مي شد،انجام دادند.ايشان پايداري گنبدهاي يک پوسته ي تاج الملک،نظام الملک و شيخ لطف الله و گنبد دوپوسته ي تقويت شده ي مسجد امام را تحت تأثيرشرايط بارگذاري گوناگون، تأييد کردند [19-15].همچنين طراحي بهينه و استثناييِ گنبد تاج الملک را به اثبات رساندند [17]. درسال1374 حجازي [20] مدل ايده آل شده اي را براي آناليز ديناميکيِ سازه ي منارجنبان ارائه کرد.ذوالأنوار و حجازي [21] درهمين سال به تشريح روش ساخت و عملکرد آب انبارهاي ايراني، همراه با نتايج آناليزسازه ايِ سقف مخروطي يک آب انبارپرداختند و مورد اخير بعد از پژوهش هايي بود که حجازي و خلاقي [22] درسال1372درباره ي کارهاي آبي ايران بعد از اسلام به انجام رسانده بودند .کار حجازي و خلاقي [23]در سال 1376 اولين کتاب جامع درزمينه ي معماري ايران بود که هردو ويژگي هاي معماري و سازه ايِ بناهاي تاريخي ايران را در يک مجموعه جا مي داد. اين نخستين کار تحقيقاتي بود که در آن بناهاي سنتيِ ايران از ديدگاه مهندسي سازه مورد تجزيه وتحليل قرار گرفتند. ازسال1376 به مدّت يک دهه مطالعات متعدد حجازي و همکاران [43-24] بر سازه هاي سنتي مختلف ايران متمرکز شد و خصوصيات ويژه آنها را نشان داد. همه اين مطالعات براين دلالت دارند که هنر و علم سازه در ساختمان سازي سنتي ايران چيزي کامل و نتيجه دانش ژرف مهندسان و سازندگان بوده است.
اصفهان در دوره هاي مختلف به عنوان مهد معماري ايراني شهرت داشته است. براي مثال،استادانه ترين نمونه هاي معماري خلق شده مربوط به دوره ي صفويان (1135-897 هجري)اصفهان است که داراي «162مسجد،48مدرسه، 182کاروانسرا و 173حمام» بود[2]. به لحاظ معماري، اصفهان نمونه ي غايي کاربرد شهرسازي، طراحي راه،کارهاي آبي، پل ها و مهندسي عمران بوده است[23].
دراين مقاله،نتايج حاصل از تحقيقات بر روي شماري از سازه هاي تاريخي اصفهان،به عنوان نگين ارزشمند مهندسي سازه درتمدن ايراني-اسلامي،ارائه مي گردد.

هنر و معماري سنتي
 

هنر سنتي مهمترين مشخصه و داراي پايدارترين نقش در طول تاريخ ايران بوده است. همه هنرهاي ايراني داراي بالاترين درجات و معيارهاي زمان خود و در رابطه نزديک با زندگي بودند. پرداختن به هنر، پرداختن به دانش بود. هنرمندان ايراني، تخصص خود را وقف يک سنت مشترک نمودند که فرديتِ آنها را در خود مستغرق مي نمود. اين نه کار يک هنرمند ايرانيِ معين،بلکه خلوص نيت و صداقتِ سلسله هايي ازنسل هاي هنرمندانِ واجد شرايط و شايسته بود که باعث اعتبار بخشيدن به يک سنت ديرپا شد.نمونه هنر برتر ايراني، معماري ايراني بود. دستاوردهاي بزرگ معماري ايراني نه محصول پيشامدها و نوآوري هاي ناگهاني بودند، و نه نتيجه استفاده ناآگاهانه از فنون؛ عوامل ويژه اي وجود داشتند که به معماري ايراني ويژگي هاي برجسته اش را بخشيدند.

رفتار سازه اي
 

در قلمرو بناهاي تاريخي ايراني بي معناست اگر پديده هاي سازه اي نظير مقاومت، سختي و پايداري به عنوان معيار اصلي و تعيين کننده ي طراحي درنظر گرفته شوند. از ديدگاه يک معمار سنتي، گرچه او از نيروها، تنش هاي ايجاد شده و خرابي هاي سازه اي کاملاً آگاه است، محاسبه تنش در درجه ي دومِ اهميت قرار دارد. اين عملکرد عناصر سازه اي است که از شکل کلّيِ بنا پيروي مي کند،همانگونه که خودِ شکل بدون عملکرد صحيح هيچ مفهومي ندارد. هر آناليز (تنش) سازه اي و بررسي و تأييد ساختمان هاي تاريخي، هنگامي صحيح است که فقط بخشي،و درراستاي، آناليز کاملِ ساختمان شامل ويژگي هاي هندسي، طبيعي و ماوراءالطبيعي باشد.بعيد است ساختماني تاريخي يافت شود که قوانين ساختماني و طراحي سازه هاي آن براساس آئين نامه هاي مدرن مهندسي سازه نادرست باشد. اگر سمتي از يک ساختمان معيوب به نظر رسد، اين بايد به بدفهمي از عملکرد سازه اي ساختمان يا عدم کفايت قوانين مدرن براي ارزيابي رفتارساختمان نسبت داده شود. آناليز مدرنِ سازه ايِ بناهاي تاريخي ابزار ديگري براي کشف دانش سازندگان ماهر سنتي در کارهايشان به منظور بهبود بخشيدن به تئوري هاي مدرنِ سازه ها و بنا نهادن معيارهاي طراحي نو است.

معيارهاي طراحي
 

در بناهاي تاريخي ايراني،معيارهاي طراحي، مقاومت، سختي و پايداري نبودند؛ بلکه اتحاد استادانه هنرو علم،عملکرد کامل يک ساختمان را، هم ازنظر سازه اي و هم ازنظر معماري تضمين مي کرد؛ با يادآوري اينکه سازه و معماري يکسان بودند. معمار ايراني داراي فهمي عميق از طبيعت کار خود و مصالحي که به کار مي بُرد، بود. با سنگ هميشه مانند سنگ و با آجر مانند آجر رفتار مي شد،و هرکدام در وضعيت سازه اي صحيح خود قرار مي گرفت. سازنده ي سنتي ازآنها درانطباق با محيط استفاده مي کرد، نه در ضديت با طبيعت. نقش عناصر سازه اي، استفاده از،و نه مخالفت با، نيروهاي طبيعي نظيرنور، گرما، باد و آب بود؛و مقاديرهمبستگي براساس مقياس مناسب، و نه ضرايب اطمينان بزرگ، در طراحي انتخاب مي شد. به ساختمان ها اجازه داده مي شد که به طور هماهنگ به عنوان يک جزء درکل عمل کنند و بنابراين، از تأثيرات طبيعي و مافوق طبيعي به طور کامل استفاده نمايد. دانش هندسه، فنون مهندسي و جزئيات سازه اي براي يک معمار واجب بود. معمار مي بايست با فرهنگ مکاني که درآنجا زندگي مي کرد، آشنا باشد، و مجبوربود آموزش هايي را در استفاده از ماشين هايي به خصوص داشته باشد. معمار مي توانست همزمان يک رياضي دان،يک کيمياگرو يک شاعر باشد.

آناليز لرزه اي گنبدهاي تاريخي اصفهان
 

توصيف گنبدهاي مورد مطالعه
 

خصوصيت چهارگنبد تاريخيِ مورد مطالعه در ادامه آورده شده است.گنبدها از مصالح بنايي آجري ساخته شده اند.
گنبد تاج الملک(481هجري) ساختماني برجسته درسمت شماليِ مسجدجامع در اصفهان است.قطرخارجي آن در پايه 11/7m است.ارتفاع آن از ترازهاي پايه و زمين به ترتيب 6/3mو 20m است. ضخامت تک پوسته از0/36m در رأس تا 0/66m در پايه تغيير مي کند(شکل1). شکل مقطع قائمِ گنبد ترکيبي از دوقوس بيضي متقاطع است.
گنبد نظام الملک(85-465هجري) در سمت جنوبيِ مسجدجامع دراصفهان ساخته شده است.درپايه، قطرخارجي گنبد 16/6m است. ارتفاع آن از ترازهاي پايه و زمين به ترتيب 10/5m و 26m است. ضخامت تک پوسته از 0/45m در رأس تا 1m در پايه تغيير مي کند(شکل2). شکل مقطع قائمِ گنبد ازتقاطع دو قوس بيضي بدست مي آيد.
گنبد يک پوسته ي مسجد شيخ لطف الله (28-1011هجري) درسمت شرقيِ ميدان نقش جهان دراصفهان قرار دارد.قطر خارجي پايه آن 20/8m و ارتفاع آن از ترازهاي پايه و زمين به ترتيب 12m و 28/5mاست.ضخامت پوسته ي گنبد از 0/95m در رأس تا 1/3m در پايه تغيير مي کند(شکل3). مقطع قائم گنبد ازنوع قوس چهارپرگاره (پنج اوهفت کند)است.
گنبد دو پوسته ي تقويت شده ي مسجد امام (48-1020هجري) در سمت جنوبي ميدان نقش جهان دراصفهان قراردارد. گنبد داراي آوگون،يعني داراي پيش آمدگي اندکي نسبت به گريواست و برروي گريو بلند قرار گرفته است. قطرخارجي گريو 26/3m است.ارتفاع گريو 7m، و ضخامت آن در پايه و دربالا به ترتيب 1/7m و2/2m است. گريو داراي هشت عدد پنجره، به ارتفاع 3/3m و عرض 1/7m، است که در فواصل مساوي دورگريو قرار گرفته اند.ارتفاع پوسته هاي بالايي و پاييني از تراز پايه گريو به ترتيب 24/45m و 13/2m، و فاصله ي ميان دو پوسته 11/25m است.پوسته ي بالايي داراي ارتفاع 52m ازتراز زمين است.ضخامت پوسته پاييني از 0/22m تا 1/35m به سمت گريو تغيير مي کند، وتغييرات ضخامت پوسته بالايي از 0/3m تا 1/1m به سمت پايه است. پوسته ي بالايي شلغمي شکل است.24عدد ديوار (خشخاشي، تقويت کننده) آجري شعاعي يا نصف النهاري در فضاي دو پوسته وجود دارد که به دو پوسته متصل شده اند. ضخامت خشخاشي ها 0/45m است. خشخاشي ها داراي سه ارتفاع مختلف هستند.خشخاشي هاي بلند، متوسط و کوتاه به ترتيب داراي ارتفاع 10/7m، 12/6mو7/6m هستند. اين خشخاشي ها به ترتيب و به فواصل مساوي دورمحيط گنبد قرارگرفته اند(شکل4).مقطع قائم دوپوسته ازنوع قوس چهار پرگاره(پنج او هفت) مي باشد.

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

روش آناليز و فرضيات
 

درآناليزاين گنبدها از روش المان هاي محدود استفاده شده است و المان مورد استفاده در مدل سازي المان پوسته بوده است. درآناليز ديناميکي روش آناليز تاريخچه ي زماني بکار برده شده است. زلزله ي ناغان،توصيه شده توسط آئين نامه ي طرح ساختمان ها دربرابر زلزله (استاندارد2800) [44]، براي آناليز تاريخچه ي زماني مورد استفاده قرار گرفته است. تنش هاي مجاز مصالح بنايي براساس آئين نامه بارگذاري ايران [45] درنظر گرفته شده اند.

گنبد تاج الملک
 

آناليزتنش
 

تغييرات نيروها و ممان هاي بدست آمده در طول ارتفاع گنبد درمقطع بحراني براي تنش هاي ايجاد شده درشکل5 نشان داده شده اند. NوNبه ترتيب نيروهاي نصف النهاري و مداري،وm وm به ترتيب ممان هاي خمشي نصف النهاري و مداري هستند.مقاديرحداکثر تنش ها در ديگر نواحيِ سازه ازاين مقادير تجاوز نمي کنند.

آناليزهندسي
 

آناليزهندسيِ بسياري ازبناهاي تاريخي ايراني ثابت کرده است که ازدانش کاملي از تناسبات،به ويژه نسبت زرين،به طور وسيعي درمعماري ايراني استفاده شده است و اين،اساسِ زيبايي شناسي ايراني بوده است [23].نسبت زرين نسبت منحصربه فرد دوقسمت است وقتي که نسبت قسمتِ بزرگتربه قسمت کوچکتر مساويِ نسبت کوچکتربه علاوه قسمت بزرگتر به قسمت بزرگتراست،که به وسيله ي Q=?(5+1))/2=1.16180339نشان داده مي شود.
گنبد تاج الملک علاقه ي بسياري از محققان را به خود جلب کرده است.پوپ [1] نخستين اروپايي بود که اهميت فراوانِ آن را درسال1317 مورد توجه قرار داد. به گفته ي او «اين گنبد ازلحاظ مکانيکي با ضرورت هاي رياضي گنبد ايده آل مطابقت دارد، و درنقاط حساس چنان دقتي بدست مي آيد که گنبد به مدل دقيق رياضي نزديک مي شود...اين گنبد يک پوسته [ي آجري]، که بدون ترک نزديک به 900سال در کشوري زلزله خيز برجاي مانده است، دليلي بر«علوم رياضي دقيق و مکانيزم بي نقص» آن است...اين گنبد «براي ابديت ساخته شده است» [2].
درسال1317،شرودر [1] توصيفي عالي از ساختمان ارائه داد:«[اين] زيباترين سازه درايران است...درهريک از جنبه ها [زيبايي شناسي،هندسه و مکانيک] بنا جالب توجه است.»او ويژگي هاي زيبايي شناسي و هندسيِ اين بناي تاريخي را به طور کامل تشريح کرد.او کاربرد استادانه ي نسبت زرين را،به طوري که قسمت کوچکتر در پائين است،درابعاد گنبد و گنبدخانه نشان داد.آناليزهندسي وي اثبات مي کند که معمار بنا يک پنج ضلعي را،که دربين اضلاع يک مثلث متساوي الساقين بزرگ که رأس آن نوک گنبد است رسم مي شود،به عنوان سمبولي براي نسبت اختيار نموده است؛ و تناسبات مقطع زرين ابعاد هرجزء در سازه نظير نوک گنبد،ارتفاع تمام ناحيه ي انتقال از پايه به گنبد،نوک قوس هشت ضلعي،نوک قوس اصلي پائيني،ارتفاع قوس هاي کناري پائيني و ارتفاع پنجره،را تعيين مي کند(شکل6(الف)).حائزاهميت است که طرح هاي اصلي درتزئينات آجري داخل گنبد يک مثلث و شکل لوزي است،که نقشي کليدي براي همه ي سيستم تطبيق هاي هندسي بازي مي کند.
درسال1376،حجازي [23] به طورمستقل نشان داد که قانون نسبت زرين،به گونه اي که قسمت کوچکتر دربالا باشد، قابل کاربرد به سازه است.او پيشنهاد مي کند که به عنوان شق ديگرِاندازه ي مستطيل زرين که مقطع عمودي گنبد درآن قرار مي گيرد، مي توانسته است به عنوان مدول توسط معمار مورد استفاده قرار گيرد.اين مستطيل زرين مشخص را مي توان به صورت تکراري از گنبد به سوي پايه و سپس به سوي ساير قسمت هاي بنا ترسيم نمود(شکل6(ب)).
شرودر [1] پس از توضيح کاربرد نسبت زرين درساختمان گنبد،گنبد تاج الملک را با خصوصيات گنبد ايده آل،که از دنيسون [46] گرفته شده اند،مقايسه کرد.نسبت ضخامت رأس به قطر در پايه،و نسبت ضخامت رأس به ضخامت در پايه درگنبد، مانند اين نسبت ها درگنبد ايده آل هستند. شيب گريو و تغييرضخامت گريو در سازه ي گنبد دقيقاً همان ها هستند که در گنبد ايده آل مي باشند.
درسال1355، فرشاد [47] نشان داد که براي بارگذاري،وزن ابعاد تاج الملک دقيقاً با روابط رياضي براي شکل منحني نصف النهاري و تغييرضخامت گنبدهاي با مصالح بنايي بدون تنش هاي کششي و نيروهاي خمشي تطبيق مي کند.
درنهايت درسال1369، حجازي و ميرقادري [13، 15، 31، 34] سازه ي گنبد را آناليزنمودند و نشان دادند که تنش هاي ايجاد شده دراثرسيستم نيروهاي خمشي درمقايسه با سيستم نيروهاي غشايي،نه تنها براي بار وزن،بلکه براي باد و مهمترازآن براي اثرات ديناميکي زلزله ناچيز هستند.

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

گنبد نظام الملک
 

نتايج حاصل ازآناليزالمان هاي محدود گنبد نشان مي دهد که تنش هاي ايجاد شده در گنبد کوچکترازتنش هاي مجاز هستند. در سازه تحت اثر بار زلزله، تنش نصف النهاري هميشه ?Qفشاري است.
دربارگذاري زلزله،حداکثر مقدار تنش مداري کششي ? Q برابر 49درصد تنش مجازدر 4/2m بالاي پايه است.اندازه هاي تنش هاي برشي و تغييرمکان کوچک هستند؛ حداکثر تغييرمکان برابر 0/000176m نزديک رأس درجهت افقي است.
پنج فرکانس اول گنبد به ترتيب برابر 859 /22، 476 /29، 833 /35، 710 /38 و 42/867Hz است.

گنبد شيخ لطف الله
 

نتايج بدست آمده دلالت براين دارد که تنش هاي ايجاد شده درگنبد تحت اثر بار زلزله از تنش هاي مجاز تجاوز نمي کنند.حداکثر مقاديرکششي و فشاري ? Q به ترتيب برابر 92درصد و 59درصدِ تنش هاي مجاز در 4/8m بالاي پايه و در پايه است. اندازه هاي تنش هاي برشي و تغييرمکان ها کوچک هستند؛حداکثرتغييرمکان برابر 0/000396m در 5/4m بالاي پايه درجهت افقي است.
پنج فرکانس نخستِ گنبد به ترتيب برابر 257 /17، 472/ 24، 808 /24، 674 /30 و 33/407Hz هستند.

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

پنج مود شکل اول گنبد در شکل7 نشان داده شده اند.

گنبد مسجد امام
 

به منظوربررسي اثر المان هاي سازه اي اصلي در اين گنبد،يعني پوسته بالايي، پوسته ي پائيني و تقويت کننده هاي نصف النهاري، آناليزبراي چهارحالت زير انجام گرفته است:
1. پوسته ي بالايي + گريو
2. پوسته ي پائيني + گريو
3. پوسته ي بالايي + پوسته ي پائيني + گريو
4.پوسته ي بالايي + پوسته ي پائيني + تقويت کننده هاي نصف النهاري + گريو (همه ي سازه)
درحالت اول،اندازه ي ممان خمشيm? در بالاي محلّ اتصال پوسته بالايي و گريو به طورقابل ملاحظه اي بزرگ است و باعث ايجاد تنش مداري Q? کششي مي شود.بنابراين،قسمت پائيني پوسته ي بالايي، که آوگون است (10/3m بالاي پايه ي گريو)،ناحيه ي بحراني ست.درحالت دوم،تنش هاي ايجاد شده در پوسته ي پائيني و گريو کوچک هستند.درحالت سوم، آناليز دلالت براين دارد که براي سازه هاي گنبد بدون تقويت کننده هاي نصف النهاري قسمت هاي بحراني محلّ اتصال دوپوسته و گريو (دايره ي مداري 4/2M بالاي پايه گريو)، و قسمت آوگون هستند.نيروهاي زلزله تنش هايي بزرگتر از مقادير مجاز ايجاد مي کنند.درمحلّ اتصال، مقادير کششي و فشاري تنش نصف النهاري?Q به ترتيب 49 /4 و 37 /1برابر مقادير مجازهستند.درقسمت آوگون، تنش هاي مداري کششي Q? ايجاد شده 54/ 1برابر تنش مجازاست.مقاديرتنش هاي برشي و تغييرمکان ها کوچک هستند.
درحالت چهارم،آناليزنشان مي دهد که تنش هاي کششي و ممان هاي خمشي ايجاد شده به دليل وجود تقويت کننده هاي نصف النهاري کاهش مي يابند.هنوز محلّ اتصال پوسته ها و گريو ناحيه بحراني است.در سازه واقعي،ناحيه ي نزديک اتصال با مصالح بنايي پُرشده است؛درصورتي که اين مورد در مدل آناليزشده درنظر گرفته نشود،براي بار زلزله،اندازه ي Q? کششي درقسمت آوگون به 74درصد مقدارمجاز کاهش مي يابد.درمحلّ اتصال حداکثر مقادير کششي و فشاري ?Q ،که در زمانst=2/5 اتفاق مي افتد،(از 449درصد و 137درصد) به 284درصد و 92درصد مقاديرمجازکاهش مي يابد(شکل8). اگراين پُرشدگي به سازه ي مدل شده اضافه گردد،درمحلّ آوگون مقدارکششي Q? به 67درصد مقدارمجاز،و اندازه هاي کششي و فشاري به ترتيب به 98درصد و 79درصد مقاديرمجازکاهش مي يابد. مقادير تنش هاي برشي و تغييرمکان ها کوچک هستند؛حداکثرتغييرمکان برابر m 0/00126 درجهت افقي نزديک رأس مي باشد. پنج فرکانس اولِ سازه ي گنبد به ترتيب برابر 974/ 9، 436/ 10، 993 /10، 987 /15 و 17/283Hzهستند.

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

اصفهان، شهرسازه هاي سنتي(1)

تفسيرنتايج
 

ازآناليزسازه اي چهارگنبد نتايج زير بدست مي آيد:
1.تنش هاي ايجاد شده در همه ي گنبدهاي مطالعه شده کمترازتنش هاي مجاز هستند.
2.ازمنظرکم بودنِ تنش ها،گنبد تاج الملک استثنايي است.اندازه ي تنش ها در اين گنبد به طورقابل توجهي کوچک،کمتر از 25درصد تنش هاي مجاز،هستند.
3.گنبد دوپوسته ي تقويت شده مسجد امام آسيب پذيرترين گنبد است؛تنش هاي ايجاد شده درپوسته ي بالايي نزديک محلّ اتصال دو پوسته و گريو،که آوگون است،بزرگ هستند.
4.تقويت کننده هاي نصف النهاري(خشخاشي ها) نقش اساسي درپايداري گنبد دوپوسته بازي مي کنند. پُرشدگي بين دو پوسته براي حفظ يکپارچگي همه سيستمِ تقويت شده ضروري است.
5.براي گنبدهاي امام و شيخ لطف الله که درآنها تنش هاي ايجاد شده نسبتاً بزرگ هستند،انجام يک آناليزغيرخطي براي فهم بهتررفتارديناميکي آنها توصيه مي شود.
6.رفتارسازه اي رضايت بخشِ گنبدهاي مطالعه شده دربرابراثرات زلزله، دلالت بر اين دارد که طراحي اين گنبدها ازنظر رفتارلرزه اي براساس يک بينش آگاهانه از اصول صحيح طراحي انجام گرفته است.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. هسته سازه هاي سنتي،گروه عمران، دانشگاه اصفهان،عضو کميته ي علميِ بين المللي تحليل و مرمت سازه هاي ميراث معمارانه (ايکوموس جهاني).
 

منبع:نشريه دانش نما ،شماره 162-161.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط