خوش خلقي
«خوش خلقي» به معناي معاشرت نيكو و برخورد نيك با ديگران ميباشد. اين صفت ارزنده يكي ازبهترين عوامل پيشرفت براي فرد و جامعه است كه سبب گرمي و صفا و محبت ميان انسانها شده وروح شخص و كساني كه با او معاشرت دارند را آرامش ميبخشد. خداوند در قرآن مجيد، سوره مباركه قلم آيه 4 ميفرمايد:
انك لعلي خلق عظيم (تو يا رسول الله داراي خلق بزرگي هستي.)
و به ما مسلمانان نيز در سوره مباركه احزاب، آيه 21 دستور مي دهد كه : و لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة(همانا پيامبر براي شما الگويي زيباست.)
از اين دو آيه نتيجه مي گيريم كه ما بايد داراي خلق و خوي بزرگ و زيبا باشيم. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) فرمود: جبرئيل از جانب پــــروردگار عالميان بر من نازل شد و گفت: اي محمد برتو باد به خوش خلقي كه خيـر دنيا وآخرت رابه پايان برده ، سپس حضرت رسول (صلي الله عليه و اله) فرمود: الا و ان اشبهكم بي احسنكم خلقاً (1)
بدانيد كه شبيه ترين مردم به من كسي است كه از همه خوش اخلاقتر باشد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:ان حسن الخلق يبلغ بصاحبه درجة الصائم القائم. ( اصول كافي )
خوش خلقي صاحب خود را به درجه كسي كه روزها و شبها به عبادت مشغول است ميرساند.
و فرمود: ان حسن الخلق يذيب الخطيئة كما تذيب الشمس الجليد.
(2) اخلاق خوب گناه را ذوب مي كند همچنانكه خورشيد يخ را آب مي كند.
پيامبر گرامي فرمود: الخلق الحسن نصف الدين (خوش خلقي نيمي ازدين است.) (3)
و حضرت علي ( عليه السلام ) فرمود : عنوان صحيفة المؤمن حسن خلقه(سرلوحه نامه عمل مؤمن خوش خلقي اوست.) (4)
ملايم و فروتن باشي و سخن خود را پاكيزه كني و با برادرت با روي زيبا و گشاده ملاقات كني. (5)
براي رسيدن به اين صفت الهي بايد به فضيلت اين صفت پسنديده همچنـان كه ذكر شد توجه كرد و سپس به ضررهاي بد اخلاقي از نظر روحي تـــوجه كرد كه چگونه انسان را در ميان مردم مورد تنفر قرار مي دهد و روح آدمي را ناآرام و متشنج كرده و آدمي را از نعمت محبت و انس با ديگران و لذت بردن از دوستان و از زندگي محروم مي كند و بدتر از همه در پيشگاه الهي خوار و اعمال او نيز كم ارزش مي شود.
سپس دائماً بايد مراقب سخنان و رفتار خود بوده تا مبادا به تندي گرايش يابد، و يكي از بهترين راههاي خوش خلقي، تبسم نمـودن همراه با اظهار محبت و سلام و احوالپرسي صميمي كردن است. اين كارها به هيچ وجه سخت و يا داراي هزينه مالي نيست ولي به شدت موجب محبت و صفا و شيريني زندگي و رضايت خداوند مي شود.
و كسي كه بتواند خشم خود را كنترل كند تا حد بسياري از نعمت خوش خلقي بهره مند خواهد شد.
1ـ روزي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) در مسجد نشسته بودند كه خدمتكار يكي از انصار وارد شد و گوشه لباس حضرت را كشيد! پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) به خاطر او از جاي برخاست (تا اگر كاري دارد) بگويد اما اوچيزي نگفت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) نيــز چيزي نفرمود (و اعتراض ننمود) براي بار دمو و سوم نيز اين كار تكرار شد، در دفعه چهارم كه پيامبـــر به خاطر آن زن از جاي برخاست، آن زن از حاشيه لباس حضرت رشته اي جدا كرد و برگشت!
مردم كه از حركات او آشفته شده بودند به او گفتند: خدا به تو چنين وچنان كند، سه مرتبه پيامبر را معطل كردي و چيزي نگفتي و حضرت نيز به تو چيزي نگفت تو با پيامبر چه كار داري؟
زن گفت: در خانه ما بيماري است و خانوادهام مرا فرستادند تا از حاشيه لباس حضرت رشته اي براي شفا برگيرم ، هر بار كه خواستم اقدام كنم حضرت از جاي بر مي خواست و من خجالت مي كشيدم در مقابل ديد حضرت آن را جــدا كنم و از طرفي نيز مايل نبودم كه از حضرت درخواست كنم، اين بود كه خــودم (در دفعه چهارم) آن را برگرفتم. (اصول كافي، تأليف ثقة الاسلام كليني ، متوفي 329 هجري)
2ـ خواجه نصير الدين طوسي از بـــزرگان تاريخ علم و ادب و فرزانه روزگار است. او در فلسفه و كلام و رياضي و علـــم هيئت و ساير علوم رايج زمان سرآمد روزگار بود. روزي شخصي به اونامه اي نوشت و در ضمن نامه به وي جسارت كرده نوشته بود: اي سگ پسر سگ! ايــن عالم بزرگوار با كمال آرامش و اخلاق نيكو در پاسخ وي نوشت:
اما اينكه گفتي اي سگ پسر سگ، درست نيست، زيرا سگ چهار پاست و پارس ميكند و ناخنهاي بلند دارد ولي من قامت كشيده دارم، پوست بدنم پوشيده از (مو نيست) و ناخنهايم نيز پهن است نه بلند، قوه عقل و خنده دارم (كه سگ ندارد) اين مشخصات غير از آنهاست (كه در سگ است) و سپس ساير سخنان وي را نيز با همين منطق و اخلاق نيكو بدون اينكه سخن ناهنجاري بگويد پاسخ گفت!
3ـ يك نفر مسيحي به امام پنجم حضرت باقر (عليه السلام) جسارت كرد و گفت : تو بقر هستي! (بقر يعني گاو) حضرت فرمود نه من باقر(شكافنده علوم) هستم، او ادامه داد كه تو پسر زن آشپز هستي!
حضرت فرمود: طباخي كار اوست (و عاري نيست)
او گفت: تو پسر زن سياه پوست بد دهن هستي! حضرت فرمود اگر راست ميگويي خداوند او را ببخشد و اگر دروغ ميگويي خداوند تو را بيامرزد.
آري اين است اخلاق خوش اهل بيت (عليهم السلام) با اينكه مرد نصراني دروغ بلكه بهتان مي زد چرا كه مادر حضرت باقر (عليه السلام) دختر امام مجتبي (عليه السلام) است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود او صديقه اي بود كه در خانواده امام مجتبي (عليه السلام) مانند او نيامده است ، ولي حضرت چنان بـــرخورد زيبا و نيكو با او نشان داد كه نصراني با ديدن اين اخلاق نيكو مسلمان شد . (7)
4ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) از راهي عبور ميكرد كه ناگاه مرد خشني نزد حضرت آمد و لباس حضرت را گرفت و محكم كشيد يكي از همراهان حضرت ميگويد : به گردن پيامبر نگاه كردم ديدم كه آن لباس كه غليظ هم بود بر اثر شدت كشيدن بر روي گردن ايشان اثر گذارده است آن مرد صدا زد : اي محمد از مال خدا كه نزد توست چيزي به من بده ! حضرت در حالي كه تبسمي بر لب داشت به او توجه نمود و فرمود تا عطايي به او بدهند . (8)
و اينچنين بود كه اخلاق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) همانند معجزه او مردم را به اسلام دعوت ميكرد و دين او بردلها حكومت نمود وجهان را تحت تأثيرقرارداد.
ماه فــرو مانـد از جمـال محمد
ســرو نباشــــد به اعتدال محمد
قدر فلك راكمال و منزلتي نيست
در نظـر قــدر با كمال محمد
وعده ديدار هركسي بـــه قيامت
ليله اس ــ ري شب وصـال محمد
آدم و نوح وخليل و موسي و عيسي
آمــده مجمـوع در ظلال محمد
عرصـه گيتي مجال همت او نيست
روز قيامت نگـــر مجال محمد
وآنهمه پيرايه بسته جنت فردوس
بــو كه قبولش كنــد بلال محمد
همچو زمين خواهــد آسمان كه بيفتد
بدهــد بـوسه بــر نعال محمد
شمس و قمر در زمين حشــر نتابند
نــور نتابـد مگــر جمال محمد
شايـــــد اگر آفتاب و ماه نتــابد
پيش دو ابروي چون هلال محمد
چشم مــرا تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي گيـرد از جمال محمد
سعدي اگــر عاشقي كني و جواني
عشق محمد بس است وآل محمد
ارسال توسط كاربر محترم :omidayandh
انك لعلي خلق عظيم (تو يا رسول الله داراي خلق بزرگي هستي.)
و به ما مسلمانان نيز در سوره مباركه احزاب، آيه 21 دستور مي دهد كه : و لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة(همانا پيامبر براي شما الگويي زيباست.)
از اين دو آيه نتيجه مي گيريم كه ما بايد داراي خلق و خوي بزرگ و زيبا باشيم. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) فرمود: جبرئيل از جانب پــــروردگار عالميان بر من نازل شد و گفت: اي محمد برتو باد به خوش خلقي كه خيـر دنيا وآخرت رابه پايان برده ، سپس حضرت رسول (صلي الله عليه و اله) فرمود: الا و ان اشبهكم بي احسنكم خلقاً (1)
بدانيد كه شبيه ترين مردم به من كسي است كه از همه خوش اخلاقتر باشد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:ان حسن الخلق يبلغ بصاحبه درجة الصائم القائم. ( اصول كافي )
خوش خلقي صاحب خود را به درجه كسي كه روزها و شبها به عبادت مشغول است ميرساند.
و فرمود: ان حسن الخلق يذيب الخطيئة كما تذيب الشمس الجليد.
(2) اخلاق خوب گناه را ذوب مي كند همچنانكه خورشيد يخ را آب مي كند.
پيامبر گرامي فرمود: الخلق الحسن نصف الدين (خوش خلقي نيمي ازدين است.) (3)
و حضرت علي ( عليه السلام ) فرمود : عنوان صحيفة المؤمن حسن خلقه(سرلوحه نامه عمل مؤمن خوش خلقي اوست.) (4)
خوش خلقي به چيست؟
ملايم و فروتن باشي و سخن خود را پاكيزه كني و با برادرت با روي زيبا و گشاده ملاقات كني. (5)
براي رسيدن به اين صفت الهي بايد به فضيلت اين صفت پسنديده همچنـان كه ذكر شد توجه كرد و سپس به ضررهاي بد اخلاقي از نظر روحي تـــوجه كرد كه چگونه انسان را در ميان مردم مورد تنفر قرار مي دهد و روح آدمي را ناآرام و متشنج كرده و آدمي را از نعمت محبت و انس با ديگران و لذت بردن از دوستان و از زندگي محروم مي كند و بدتر از همه در پيشگاه الهي خوار و اعمال او نيز كم ارزش مي شود.
سپس دائماً بايد مراقب سخنان و رفتار خود بوده تا مبادا به تندي گرايش يابد، و يكي از بهترين راههاي خوش خلقي، تبسم نمـودن همراه با اظهار محبت و سلام و احوالپرسي صميمي كردن است. اين كارها به هيچ وجه سخت و يا داراي هزينه مالي نيست ولي به شدت موجب محبت و صفا و شيريني زندگي و رضايت خداوند مي شود.
و كسي كه بتواند خشم خود را كنترل كند تا حد بسياري از نعمت خوش خلقي بهره مند خواهد شد.
نكوهش بد اخلاقي
سيماي خوش خلقي
1ـ روزي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) در مسجد نشسته بودند كه خدمتكار يكي از انصار وارد شد و گوشه لباس حضرت را كشيد! پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) به خاطر او از جاي برخاست (تا اگر كاري دارد) بگويد اما اوچيزي نگفت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) نيــز چيزي نفرمود (و اعتراض ننمود) براي بار دمو و سوم نيز اين كار تكرار شد، در دفعه چهارم كه پيامبـــر به خاطر آن زن از جاي برخاست، آن زن از حاشيه لباس حضرت رشته اي جدا كرد و برگشت!
مردم كه از حركات او آشفته شده بودند به او گفتند: خدا به تو چنين وچنان كند، سه مرتبه پيامبر را معطل كردي و چيزي نگفتي و حضرت نيز به تو چيزي نگفت تو با پيامبر چه كار داري؟
زن گفت: در خانه ما بيماري است و خانوادهام مرا فرستادند تا از حاشيه لباس حضرت رشته اي براي شفا برگيرم ، هر بار كه خواستم اقدام كنم حضرت از جاي بر مي خواست و من خجالت مي كشيدم در مقابل ديد حضرت آن را جــدا كنم و از طرفي نيز مايل نبودم كه از حضرت درخواست كنم، اين بود كه خــودم (در دفعه چهارم) آن را برگرفتم. (اصول كافي، تأليف ثقة الاسلام كليني ، متوفي 329 هجري)
2ـ خواجه نصير الدين طوسي از بـــزرگان تاريخ علم و ادب و فرزانه روزگار است. او در فلسفه و كلام و رياضي و علـــم هيئت و ساير علوم رايج زمان سرآمد روزگار بود. روزي شخصي به اونامه اي نوشت و در ضمن نامه به وي جسارت كرده نوشته بود: اي سگ پسر سگ! ايــن عالم بزرگوار با كمال آرامش و اخلاق نيكو در پاسخ وي نوشت:
اما اينكه گفتي اي سگ پسر سگ، درست نيست، زيرا سگ چهار پاست و پارس ميكند و ناخنهاي بلند دارد ولي من قامت كشيده دارم، پوست بدنم پوشيده از (مو نيست) و ناخنهايم نيز پهن است نه بلند، قوه عقل و خنده دارم (كه سگ ندارد) اين مشخصات غير از آنهاست (كه در سگ است) و سپس ساير سخنان وي را نيز با همين منطق و اخلاق نيكو بدون اينكه سخن ناهنجاري بگويد پاسخ گفت!
3ـ يك نفر مسيحي به امام پنجم حضرت باقر (عليه السلام) جسارت كرد و گفت : تو بقر هستي! (بقر يعني گاو) حضرت فرمود نه من باقر(شكافنده علوم) هستم، او ادامه داد كه تو پسر زن آشپز هستي!
حضرت فرمود: طباخي كار اوست (و عاري نيست)
او گفت: تو پسر زن سياه پوست بد دهن هستي! حضرت فرمود اگر راست ميگويي خداوند او را ببخشد و اگر دروغ ميگويي خداوند تو را بيامرزد.
آري اين است اخلاق خوش اهل بيت (عليهم السلام) با اينكه مرد نصراني دروغ بلكه بهتان مي زد چرا كه مادر حضرت باقر (عليه السلام) دختر امام مجتبي (عليه السلام) است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود او صديقه اي بود كه در خانواده امام مجتبي (عليه السلام) مانند او نيامده است ، ولي حضرت چنان بـــرخورد زيبا و نيكو با او نشان داد كه نصراني با ديدن اين اخلاق نيكو مسلمان شد . (7)
4ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) از راهي عبور ميكرد كه ناگاه مرد خشني نزد حضرت آمد و لباس حضرت را گرفت و محكم كشيد يكي از همراهان حضرت ميگويد : به گردن پيامبر نگاه كردم ديدم كه آن لباس كه غليظ هم بود بر اثر شدت كشيدن بر روي گردن ايشان اثر گذارده است آن مرد صدا زد : اي محمد از مال خدا كه نزد توست چيزي به من بده ! حضرت در حالي كه تبسمي بر لب داشت به او توجه نمود و فرمود تا عطايي به او بدهند . (8)
و اينچنين بود كه اخلاق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) همانند معجزه او مردم را به اسلام دعوت ميكرد و دين او بردلها حكومت نمود وجهان را تحت تأثيرقرارداد.
ماه فــرو مانـد از جمـال محمد
ســرو نباشــــد به اعتدال محمد
قدر فلك راكمال و منزلتي نيست
در نظـر قــدر با كمال محمد
وعده ديدار هركسي بـــه قيامت
ليله اس ــ ري شب وصـال محمد
آدم و نوح وخليل و موسي و عيسي
آمــده مجمـوع در ظلال محمد
عرصـه گيتي مجال همت او نيست
روز قيامت نگـــر مجال محمد
وآنهمه پيرايه بسته جنت فردوس
بــو كه قبولش كنــد بلال محمد
همچو زمين خواهــد آسمان كه بيفتد
بدهــد بـوسه بــر نعال محمد
شمس و قمر در زمين حشــر نتابند
نــور نتابـد مگــر جمال محمد
شايـــــد اگر آفتاب و ماه نتــابد
پيش دو ابروي چون هلال محمد
چشم مــرا تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي گيـرد از جمال محمد
سعدي اگــر عاشقي كني و جواني
عشق محمد بس است وآل محمد
پي نوشت ها :
1-بحارالانوار ، ج 68 ، ص 387.
2-بحار ، ج 68، ص 395 و 385
3-بحار ، ج 68 ، ص 385
4-بحار، ج 68، ص 393
5-بحار ، ج 68، ص 389
6-بحارالانوار ، ج 68 ، ص 395
7-فوائدالرضويه ، ص 609
8-لئالي الاخبار ، ج 2، ص 150
ارسال توسط كاربر محترم :omidayandh