گستره حقوق حیوانات در اسلام و غرب(6)
جايگاه حقوق حيوانات در ايران و ساير كشورها
بررسي حقوق حيوانات در ايران معاصر
تاکنون در ايران قانوني اختصاصي براي حمايت از حيوانات تصويب نشده، اما مقررات پراکندهاي در قوانين مختلف پيش و پس از انقلاب ديده ميشود که به طور مثال عبارتند از:
قانون شکار و صيد مصوب 16 خرداد 1346 كه مقررات زيادي در زمينه رعايت حقوق حيوانات در بردارد؛ از جمله:
ماده 11 بند ـ د ـ جزاي نقدي يا مجازات حبس براي کساني منظور شده است که به تخريب چشمهها و آبشخور حيوانات در مناطق حفاظت شده و پناهگاههاي حيات وحش اقدام ميكنند.
ماده 12 بند ـ د ـ جزاي نقدي يا مجازات حبس براي كساني قرار داده است که با آلوده کردن آب رودخانهها، درياچهها و تالابهاي حفاظت شده، چشمهها و آبشخورها باعث آلودگي آب و از بين رفتن آبزيان ميشوند.
ماده 13 بند ـ ج ـ درباره مجازات کساني است که به شکار صيد يا کشتار جانوران وحشي با استفاده از سموم و مواد منفجره و امثال آن و شکار به صورت تعقيب با استفاده از وسيله نقليه موتوري و همچنين کشتار آنان به طريق جرگه و محاصره دسته جمعي بپردازند.
قانون حفاظت و بهرهبرداري از منابع آبزي مصوب 14 شهريور 1374، مقرراتي در زمينه صيد آبزيان، تکثير و پرورش، جرايم و مجازاتهاي مربوط به صيد ذکر شده دارد و در مصوبه شماره 140 مورخ 6/7/74 شوراي عالي حفاظت محيط زيست، بهاي هر عدد از جانوران وحشي اعم از پستانداران، پرندگان، خزندگان و ... از لحاظ مطالبه ضرر و زيان تعيين شده است. که حتي مواردي هم چون بهاي نوزاد پستانداراني که هنگام شکار در رحم مادر بودهاند، بهاي تخم پرنده يا خزنده وحشي و بهاي تخريب لانه و آشيانه پرنده را در بر ميگيرد.
قانون مجازات اسلامي مصوب 7 آذر 1370 نيز در دو ماده 679 و680 در مورد اتلاف حيوانات چنين آورده است:
ماده 679 ـ هر کس به عمد و بدون ضرورت حيوان حلال گوشت متعلق به ديگري يا حيواناتي که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را بکشد و يا مسموم يا تلف يا ناقص کند، به حبس از نود و يک روز تا شش ماه، يا جزاي نقدي از يک ميليون و پانصد هزار ريال تا سه ميليون ريال محکوم خواهد شد.
ماده 680 ـ هر کس بر خلاف مقررات و بدون مجوز قانون اقدام به شکار يا صيد حيوانات و جانوران وحشي حفاظت شده نمايد، به حبس از سه ماه تا سه سال و يا جزاي نقدي از يک و نيم ميليون ريال تا هيجده ميليون ريال محکوم خواهد شد.
سـازمان حفاظت محيط زيست نيز يکسري کنوانسيونها در زمينـه حمايت از حيوانات و گياهان مقرر داشته که از جمله عبارتند از:
کنوانسيون تجارت گونههاي گياهي و حيواني در حال انقراض؛ پروتکل ايمني زيستي که در آن سطح مناسب حفاظت از ساز و کارهاي ژنتيکي بيان شده است؛ و کنوانسيون رامسر که به بررسي حفاظت از زيستگاههاي تالابي ميپردازد و ...
از جمله انجمنهايي که در زمينه حقوق حيوانات در ايران تشکيل شده است، انجمن حمايت از حيوانات است که به عنوان نمونه به معرفي آن ميپردازيم:
انجمن حمايت از حيوانات يک تشکل مردمي و زيست محيطي از گروه سازمانهاي غير دولتي است که در سال 1377 آغاز به کار نموده است. از نظر قانوني، مورد تأييد وزارت کشور، اطلاعات و نيروي انتظامي ميباشد. انجمن حمايت از حيوانات که به نام بينالمللي ايران. اس. پي . سي[1] به جهان معرفي شده است، تنها سازمان غير دولتي ايراني با هدف حمايت از حيواناتي است که مورد آزار قرار ميگيرند و بيپناهند. اين سازمان در پي ايجاد شرايط مطلوبتر زندگي براي حيوانات ميباشد. انجمن حمايت از حيوانات با هدف کلي دفاع از حقوق حيوانات و با استعانت از فرهنگ اسلامي و ملي ايران، به توسعه معلومات و تشويق افراد و رواج تعاليم انساني درباره حيوانات و ايجاد مسؤوليتهاي فردي در قبال حقوق حيوانات ميپردازد.
اين سازمان يکي از بزرگترين و پر جمعيتترين تشکلهاي زيست محيطي معاصر در کشور است. برخي از اهدافي كه در مرامنامه اين سازمان آمده است، عبارتند از:
حفاظت از حيات وحش و جلوگيري از انقراض نسل حيوانات وحشي؛ ممانعت از جور و ستم به حيوانات و جلب توجه عامه به دوستي آنها؛ توسعه معلومات و ايجاد مسؤوليت فردي در مقابل حيوانات در جهت تخفيف آلام آنها؛ نظارت بر نحوه استفاده از حيوانات به منظور پيشرفت علم، مسابقات و سرگرمي، شکار و تربيت، کشاورزي، توليد مثل، دامپزشکي، حمل و نقل و... به شکلي که رفاه حال آنها در نظر گرفته شود.
يکي از مسائلي که امروزه موجب ايجاد جنجالهايي در زمينه حقوق حيوانات شده است، مربوط به صنعت جوجهکشي ميشود. صنعت جوجهکشي جهان هر ساله ميلياردها جوجه يکروزه توليد ميکند که هر جوجه پس از تفريغ، تعيين جنسيت ميشود. جوجههاي نر از همان ابتدا به تدبير انسان جدا شده و جوجههاي ماده براي توليد تخممرغ پرورش داده ميشود. معدوم ساختن جوجههاي نر باعث سلب حقوق حيوانات و صرف کردن مباحث گوناگون حول محور ذکر شده در صنعت مرغداري ميشود. در حال حاضر سعي شده با استفاده از فنآوري جوجهها پيش از تفريغ به طور انفورماتيک تعيين جنسيت شده و جنينهاي درون تخمها را به جاي قرباني کردن جوجههاي يک روزه به شيوهاي معقول و مقبول عام معدوم سازند.
در صورت موفقيتآميز بودن روشهاي جديد تا حدودي از بحثهاي مربوط به حقوق حيوانات در خصوص معدوم کردن جوجههاي نر کاسته خواهد شد[2]. پيشرفت علم ژنتيک و مسائلي از قبيل شبيهسازي نيز مباحث زيادي را درباره حقوق حيوانات و گياهان در عرصه دنيا به خود اختصاص داده است که در بخش آخر تا حدي به اين مسأله بيشتر ميپردازيم.
بررسی حقوق حیوانات در دنیا
طرفداران نظريه «رفاه حيوانات»[3]معتقدند منافع و حقوق حيوانات بايد از دو جهت مورد توجه قرار گيرد: 1ـ به طور انساني مورد انتفاع قرار گيرند؛ 2ـ رنج غير ضروري نبرند.
البته هواداران حرکت مدرن حمايت از حقوق حيوانات، به طور افراطي اين قضيه را مد نظر دارند و معتقدند منافع و حقوق حيوانات نبايد قرباني شود، حتي اگر به سود انسانها باشد يا انتفاع از حيوانات به طور انساني و با نبود رنج غير ضروري باشد. هر موجودي غير از انسان حقوقي دارد که عملکرد آن حقوق شبيه عملکرد حقوق انسان است. حيوانات داراي ارزش ذاتي خاصي هستند که احترام به آن مانع از آن ميشود كه به طور انحصاري براي اهداف انسانها تربيت شوند يا مورد آزمايش قرار بگيرند. گرچه نظرياتي افراطي از اين دست در عمل موفقيت چنداني کسب نکردهاند، اما بيشک تصويب قوانين ويژه در زمينه کار با حيوانات در آزمايشگاهها و تحقيقات تحتتأثير مباحثي هم چون تفکر در مورد حيوانات، حقوق حيوانات، آسايش حيوانات، آزادي حيوانات و نيز تحت نفوذ انجمنهاي قدرتمندي بوده است كه در اين خصوص فعاليت دارند[4]. قوانين حمايت از حيوانات انگلستان، آلمان، نيويورک، اسپانيا و بلژيک و انجمنها و جمعيتهايي نظير جمعيت ضد کشتار حيوانات زنده و جامعه جهاني حفظ و حمايت پرندگان[5] حرکتهايي به سوي حفظ حقوق حيوانات به شمار ميروند. در سال 1876م در انگلستان قوانيني به تصويب رسيد که بر اساس آن شرايط نگهداري و کار با حيوانات در مراکز تحقيقاتي و دانشگاهي به صورت ضابطهمند درآمد[6]. بر اساس اين قوانين، افرادي که در تحقيقات خود از مدل حيواني استفاده ميکنند، بايد داراي گواهينامههاي مخصوص باشند.
چنين گواهينامههايي از سوي مراجع ذيصلاح تشکيل شده در دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي صادر ميشود. هم اکنون کميتههايي در دانشگاههاي مـختلف جهان اعم از آمريکا، کانادا و انگلستان تشکيل شده است تا بر کار تحقيقات روي حيوانات نظارت کنند[7].
بر اساس قوانين طرح شده در اين کميتهها، يکي از وظايف اخلاقي محققان، مسؤوليتپذيري آنها در برابر حيوانات تحت نظارتشان است. مواردي هم چون مکان نگهداري، تغذيه، گرما، سرما و بهداشت محل بايد براي آسايش حيوانات از سوي محقق مورد توجه واقع شود و محقق بايد بر اساس ضوابط مشخص شده با حيوان کار کرده، از انجام دادن روشهايي که باعث ايجاد درد و ناراحتي در حيوان ميگردد به جز در شرايط خاص و استثنايي خودداري ورزد. هم اکنون نيز در بسياري از سمينارهاي بينالمللي يکي از شروط پذيرش مقالات، رعايت اخلاق در هنگام کار با حيوانات آزمايشگاهي است (نائيني، 1378، ش 26، ص 44).
پيشرفتهاي روز افزون علمي ـ تحقيقاتي از مسائلي است که گاه موجب بروز بحث و جدال در محافل علمي، اخلاقي و حقوقي جهان ميشود؛ زيرا گاهي اين پيشرفتها در قالب تعاريف و چهارچوبهاي قانوني نميگنجند و از مرزهاي اخلاقي و قانوني فراتر ميروند. در حال حاضر پيشرفتهاي موجود در زمينه مهندسي ژنتيک و تحقيقات بيوتکنولوژي كه منجر به ايجاد فرمهاي تغيير يافته حيات در موجودات شده است، از جمله مسائل بحث برانگيز اين محافل است.
از جمله فرمهاي تغيير يافته توسط روشهاي مهندسي ژنتيکي، «آن کوموس»[8] يا «موش تغيير يافته هاروارد» است که موجب جدال زيادي در کانادا، انگلستان و آمريکا شده است.
موش هاروارد يک موش معمولي است که مورد مهندسي ژنتيکي قرار گرفته و با ايجاد يک سلسله ژن مخصوص در آن سعي شده فرمهاي ويژه سرطان در آن توسعه داده شود و به انواع سرطان حساس شود که اثري بسيار مفيد براي تحقيقات پزشکي به شمار ميرود و دانشگاه هاروارد کانادا تقاضاي ثبت «آن کوموس» را هم به عنوان يک «سلسله ژن مخصوص در موش» و هم براي خود موش تحت عنوان اختراع کرده است که در مورد ثبت سلسله ژن مشکل خاصي وجود ندارد و ثبت شده است؛ اما آنچه که موجبات جدال زيادي شده است ثبت يک «موجود زنده» ولو تغيير يافته، به عنوان اختراع و نوآوري است.
جدال و بحث در مورد حق ثبت حيات مخلوقات، موضوع جديدي نيست. نخستين بار به سال 1972م در آمريکا، «آناداچاک روبرتي»[9] در مورد مهندسي يک باکتريم که پتروليوم موجود در نفت را شکسته بود، تقاضاي حق ثبت کرد که ابتدا آمريکا رد شد و پس از چند بار تأييد و رد شدن در دادگاه تجديد نظر فدرال و اداره حق ثبت، سرانجام هر چيزي که توسط انسان ساخته شود از جمله زندگي باکتريايي، قابل ثبت اعلام گرديد[10].
در حال حاضر سؤال اساسي اين است که مرز بين فرمهاي تغيير يافته حيات يا به عبارتي فرمهاي برتر حيات با فرمهاي پست حيات کجاست؟ انسان در اين مرزبندي چه جايگاهي دارد و آيا انجام تغييرات ژنتيکي و مولکولي در حيوانات و ايجاد فرمهاي برتر حيات و به طور کلي حيات موجودات زنده ميتواند تحت عنوان يک اختراع و نوآوري به ثبت برسد يا نه؟ در واقع جدال بر سر سه زمينه است: فرم پست، فرم برتر و انسان.
طبق نظراتي که وجود دارد، موجوداتي هم چون باکتريها، ويروسها، پروتوزوآها (تک ياخته) و گياهان، فرم پست حيات، و همه حيوانات به جز انسانها، فرمهاي برتر حيات را تشکيل ميدهند. پس انسانها در چه طبقهاي قرار ميگيرند؟ آيا انسانها فرم خيلي برتر حيات هستند يا فرم مخصوص حيات؟ يا طبق مفهوم سنتيتري تنها فرم حيات است که روح دارد؟
يک نظريه اين است که تمايز انسان از ساير مخلوقات و موقعيت خاص آن يک مسأله متافيزيکي و مذهبي است و از نقطه نظر مذهب توحيدي، بشر از موقعيتي متمايز برخوردار است، اما از نظر علمي و از منظر بيولوژي مولکولي انسان با ساير موجودات تفاوتي ندارد. وقتي جامعه علمي در 5 دسامبر 2002م اعلام ميکند با بررسي رشته کامل ژنوم موش، ما انسانها 99% ژنهاي خود را با موشها تقسيم کردهايم، حتي اگر ندانيم 1% باقيمانده تفاوت در ژن چيست، اين مقدار ناچيز نميتواند ما را در مقايسه با ساير حيوانات، موجوداتي متمايز و مخصوص بسازد. دي. ان. اِي[11] به ما ميگويد که ما ترکيبي مشابه با ماده دي. ان. آي ساير فرمهاي حيات داريم که همان آمينو اسيدها و پروتيئنها هستند و با يک کد 4حرفي (حروف شيميايي) نوشته ميشوند و در تمام موجودات اعم از موش، انسان، باکتري، ماهي و ... مشابه است. لذا در کتاب دي. ان. اِي جايي براي چنين طبقهبنديهاي شکننده به عنوان فرمهاي پست و برتر حيات نيست و در واقع ما انسانها هستيم که تمايزهاي مذهبي و متافيزيکي را وارد حيطه ساختارهاي حقوقي کرده، طبق آنها بشر را در طبقه مخصوص قرار ميدهيم در حالي که اين تمايز از نظر علمي، کاذب و بياهميت است.
گروههاي زيادي در دنيا مخالف ثبت موجودات زندهاي هم چون پستانداران به عنوان اختراع هستند که از جمله آنها طرفداران محيط زيست، مذهبيها، اخلاقگراها و طرفداران حقوق حيوانات هستند. آنها در مورد آيندهاي که دانشمندان در تماميت حيوانات دخالت کنند، اخطار دادهاند و معتقدند حيات موجودات زنده هر چند آن موجودات مورد تغييرات ژنتيکي قرار بگيرند، قابل ثبت نيست.
يکي از قضات دادگاه فدرال کانادا معتقد است محققان دانشگاه هاروارد يک پروسه و روش ژنتيکي را اختراع کردهاند كه طبق آن موش به سرطان حساس باشد، اين قابل ثبت است، اما در مورد خود موش ميگويد: «من حتي در وسيعترين تفسير هم نميتوانم پيدا کنم که يک موش ماده خام و به عمل نيامدهاي باشد که با آنچه مخترعان انجام دادهاند، کيفيت جديدي پيدا کرده باشد. مسلماً معرفي و عرضه ژن موشها جديد است، اما خود موش چيز جديدي نيست...» به همين علت در کانادا ادعاي اختراع روش و پروسه مزبور پذيرفته شده، اما ادعا روي خود پستانداران رد شده است.
او اضافه ميکند: «مهندسي ژنتيکي موش في نفسه مقدار کمي از مشخصههاي موش را کنترل ميکند، ولي راهي براي جدا کردن ژن انتقالي از باقيمانده موش نيست... ساير مشخصهها در مورد موش کاملاً مستقل از دخالت انسان است... متقاضي ثبت جز ادعا در مورد عرضه ژن انتقالي (ترانس ژن) نميتواند هيچ ادعايي در مورد کوچکترين کنترل روي هر زمينه و جنبه پستاندار کند يا ادعا کند که قادر است دوباره يک پستاندار را بسازد». وي معتقد است «آن کوموس» ازدواج بين طبيعت و دخالت انسان است، اما به هر حال يک فرم پيچيده حيات است که با مشخصهها و پارامترهاي کنوني قانون ثبت، مطابقتي ندارد و فقط در صورتي قابل ثبت به عنوان اختراع خواهد بود که مجلس مقررات را تغيير دهد [12].
يك عبارت كليدي در قانون ثبت بيان ميکند که حق ثبت در مواردي داده ميشود که موضوع مورد تقاضا «ساخته جديد و مفيد يا ترکيب موضوع (مواد)» باشد. مخالفان ثبت «آن کوموس» يا ساير حيوانات، معتقدند که عبارت «ساخته و مصنوع» به پروسه يا محصول مکانيکي غير زنده دلالت ميکند و «ترکيب موضوع» هم ميتواند براي فرمهاي کوچکتر حيات مثل مخمر به کار رود نه اينکه فرمهاي برتر حيات را در بر گيرد، با اين وجود برخي معتقدند «تغييرات عميق سلولي» در يک موش ميتواند، به عنوان «ترکيب موضوع» به شمار آيد و به عنوان اختراع ثبت شود.[13]
اي. پي. او[14] و اداره ثبت اروپا در 14 جولاي 1989م تقاضاي ثبت «آن کوموس» را طبق ماده 53 کنوانسيون حق ثبت اروپا رد کرد. اين ماده حق ثبت روي حيوانات را رد ميکند، زيرا طبق اين ماده اگر اختراع مخالف اخلاق عمومي باشد، نميتوان به آن حق ثبت اعطا کرد. اما با مخالفتهاي زيادي که صورت گرفت سرانجام بخش رسيدگي کننده در دوم اکتبر1991م تقاضاي ثبت «آن کوموس» را پذيرفت با اين تفسير که هدف تقاضاي ثبت براي «آن کوموس»، آسانتر کردن تحقيقات روي سرطان و پيشگيري از سرطان است و اين هدف از چنان ارزش و اهميت برخوردار است که هر ضرري مانند رنج بردن حيوانات مربوط در مقابل آن ناچيز است[15].
در حال حاضر مسأله ثبت فرمهاي برتر حيات در اروپا و آمريکا پذيرفته شده است و فقط در کانادا مورد مناقشه است. دادگاه فدرال کانادا در سال 1998م تقاضاي ثبت در مورد «آن کوموس» را رد کرد، ولي دو سال بعد دادگاه تجديد نظر اين تقاضا را پذيرفت و به دانشگاه هاروارد حق ثبت اعطا شد. اخيراً دادگاه عالي کانادا در پايان سال 2002م در پژوهشي که توسط اداره مالکيت معنوي کانادا صورت گرفت، حکم کرده است که «آن کوموس» ترکيبي از مواد[16] نيست، بنابراين به عنوان يک نوآوري نميتوان به آن حق ثبت اعطا کرد، بلکه فرمهاي برتر حيات فقط تحت جهتگيري شفاف و روشن مجلس قابل ثبت خواهد بود. لذا در حالي که آمريکا و اروپا حق ثبت روي همه چيزهايي که مورد اصلاح و تغيير ژنتيکي قرار گيرند، اعم از ميکروب و پستاندار و انسان و غير انسان را پذيرفتهاند، کانادا در اين زمينه درنگ کرده و تصميمگيري را به اصلاح قانون ثبت توسط مجلس واگذار کرده است[17].
اکنون انسانها تنها موجوداتي هستند که هنوز تحت محدوديتهاي حق ثبت باقي ماندهاند و عليرغم تلاشهايي که براي توجيه ثبت محصولات ناشي شده از انسان ميشود، تاکنون هيچ کشوري نتوانسته راه رهايي اين مسأله را از گرداب مسائل سياسي و فلسفي که مرتبط با انسانيت هستند بيابد. معيارهاي اخلاقي نيز به طور واضحي نشان از نارضايتي تأسيس قابليت ثبت روي انسان دارد. اين مسأله موضوع حقوق مالکيت است و برخي معتقدند بيش از 200 سال است که در «کامن لا» بيان شده كه مردم نميتوانند مالک مردم شوند و اين در منشور حقوق و آزاديهاي کاناداييها هم به وضوح ذکر شده که يک انسان نميتواند تا جايي تنزل پيدا کند که به صورت مال و کالاي شخصي ديگر در بيايد.
از مباحث مطرح در اين نوشتار ميتوان چنين نتيجه گرفت:
1ـ همه مخلوقات خداوند و از جمله حيوانات از حقوقي برخوردارند.
2ـ دين اسلام قوانين و دستورهاي جامعي در زمينه حقوق حيوانات بيان داشته است و اين قوانين آن چنان دقيق و مفصل بيان شدهاند که در نوع خود بيسابقهاند.
3ـ در ايران باستان و فرهنگ ساير اقوام ملل نوعي مقررات غير الزامي و بيشتر اخلاقي در زمينه ترحم و خوش رفتاري با حيوانات وجود داشته است.
4ـ امروزه بسياري از مکاتب اخلاقي دنيا خصوصاً طرفداران حقوق حيوانات معتقدند انسانها حق ندارند براي رسيدن به اهداف و مقاصد خود منافع و حقوق حيوانات را ناديده بگيرند و انجام آزمايشها و تغييرات ژنتيکي تا حدي جايز است که موجب آسيب رساندن به حيوانات و مخاطرات احتمالي براي محيط زيست نشود.
5ـ در حال حاضر بسياري از کشورهاي دنيا داراي قانون حمايت از حقوق حيوانات ميباشند. در ايران، عليرغم پيشينه اسلامي بودن و داعيه حمايت از ارزشهاي اخلاقي، در زمينه حقوق حيوانات به جز يکسري مواد قانوني پراکنده، هيچ قانون مستقل و مدوني وجود ندارد و به اين مسأله توجه جدي نميشود؛ در حالي که با تطبيق و بررسي مقررات اسلام و ساير کشورهاي دنيا ميتوانيم بهترين و پيشرفتهترين قانون حمايت از حقوق حيوانات را تهيه کنيم.
پينوشتها:
1.IRAN.SP.C
2.www. irandoc. ac. ir
3. animal welfare
4.http://www. EBRA.org
5. I.C.B.P
6.Animal Act 1876
7. (U.A.W.C) = University Animal Welfare Committee
( L.E.A.C.C ) = Life and Environmental Animal Care Committee.
(V.V.A.R.C.D ) = University veterinarian/Animal Resource Center Director.
(I .A.C. U.C) = Institutional Animal Care and Use Committee.
8.uncomouse
9. Anada Chalk Roberty
10. http://www.gene.ch/genet.html
11. DNA
12. http://www.ciens.ula.ve
13. http: //www.globeandmail. com
14. – (Epo) = European patent office
15. - http://www.EBRA.org; http://www.European ـ patent ـ office. org
16. - COMPOSITION OF MATTER
17. - http://www.gene.ch/genet.html
قرآن الکريم
نهج البلاغه
اميري، فاطمه، زيست شناسي پايه، تهران، انتشارات پيک دبيران، چاپ اول،1379
تاج بخش، حسن، تاريخ دامپزشکي و پزشکي ايران، تهران، انتشارات سازمان دامپزشکي کشور با همکاري دانشگاه تهران، 1382
جعفري، محمد تقي، رسائل فقهي، بيجا، مؤسسه نشر کرامت، 1377
حجتي اشرفي، غلامرضا، مجموعه کامل قوانين و مقررات جزايي، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ 21، 1377
حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعة، بيروت، دار احياء لتراث العربي، چاپ پنجم، 1403ه
حلي، ابوالقاسم، شرايع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام، بيروت، دارالاضوا، 602 ه
حلي، محمد ابن ادريس، کتاب السرائر حاوي لتحرير الفتاوي، قم، موسسه النشر الاسلامي، 1411ه
سيوري، فاضل مقداد، التنقيح الرائع لمختصر الشرايع، قم، نشر کتابخانه آيت الله مرعشي، چاپ اول، 1404ه
شواليه، ژان ـ گربران، آلن، فرهنگ نمادها، ترجمه: سودابه فضائلي، تهران، انتشارات جيحون، چاپ اول، 1378
شهيدي، سيد جعفر، ترجمه نهج البلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ هفتم، 1374
طباطبايي، محمد حسین، تفسیر الميزان، تهران، دفتر انتشارات اسلامي، بي تا
طوسي، محمد، النهايه في مجرد الفقه و الفتاوي، تهران، دانشگاه تهران،1343
فريدوني، حسين، «بررسي حقوق حيوانات در اسلام و قوانين روز»، پايان نامه دکتراي دانشگاه تهران، بي تا
فلسفي، محمد تقي، گفتار فلسفي اخلاق از نظر همزيستي و ارزشهاي انساني، هيات نشر معارف اسلامي،1397
کزازي، مير جلال الدين، از گونهاي ديگر جستارهايي در فرهنگ و ادب ايران، نشر مرکز، چاپ اول،1368
موسوي الخميني، تحرير الوسيله، ترجمه: علي اسلامي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، بي تا
مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلاميه چاپ 18، 1380
نائيني، عليرضا، رباني، محمد، حقوق حيوانات از ديدگاه قرآن و احاديث، فصلنامه علمي پژوهشي دانشور، سال هفتم، دانشگاه شاهد، 1378
نجفي، محمد حسن، جواهر الکلام في مسائل الحلال و الحرام، بيروت، دار احيا، الثراث العربي، چاپ هفتم، بي تا
www.lawnet.ir
/ج