توارث مسلمان و كافر(2)

توارث مسلمان و كافر(2) نویسنده : دكتر اسدالله لطفى ج: روايات بيشترين استناد فقها در مساله ممنوعيت ارث بردن كافر از مسلمان مبتنى بر رواياتى است كه از ائمه معصومين و يا بعضا از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسيده است. در اين بخش به عنوان نمونه به تعدادى از احاديث اشاره مى‏كنيم. 1 - على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن جميل و هشام عن ابى عبدالله(ع): انه قال: فيما روى الناس عن رسول‏الله(صلی الله علیه و آله و سلم) انه قال: «لايتوارث اهل ملتين‏» فقال:...
دوشنبه، 16 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توارث مسلمان و كافر(2)

توارث مسلمان و كافر(2)


 

نویسنده : دكتر اسدالله لطفى




 

ج: روايات
 

بيشترين استناد فقها در مساله ممنوعيت ارث بردن كافر از مسلمان مبتنى بر رواياتى است كه از ائمه معصومين و يا بعضا از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسيده است. در اين بخش به عنوان نمونه به تعدادى از احاديث اشاره مى‏كنيم.
1 - على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن جميل و هشام عن ابى عبدالله(ع): انه قال: فيما روى الناس عن رسول‏الله(صلی الله علیه و آله و سلم) انه قال: «لايتوارث اهل ملتين‏» فقال: «نرثهم و لايرثونا ان الاسلام لم يزده الا عزا فى حقه‏».
2 - على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى نجران عن عاصم بن حميد عن محمد ابن قيس، قال: سمعت اباجعفر(علیه السلام) يقول: لايرث اليهودى والنصرانى المسلمين ويرث المسلم اليهودى و النصرانى.
محمد بن قيس روايت كرد از امام باقر(علیه السلام) شنيدم كه مى‏گويد: يهودى و نصرانى از مسلمانان ارث نمى‏برند و ليكن مسلمان از يهودى و نصرانى ارث مى‏برد.
3 - يونس عن زرعة عن سماعة قال: سالت ابا عبدالله(علیه السلام) عن الرجل المسلم هل يرث المشرك؟ قال: نعم ولايرث المشرك المسلم.
سماعه گويد از امام صادق(علیه السلام) نسبت‏به فرد مسلمان سؤال كردم كه آيا از مشرك ارث مى‏برد؟ فرمود: بلى ولى مشرك از مسلمان ارث نمى‏برد.
4 - عن موسى بن بكر عن عبدالرحمن بن اعين قال: قلت: لابى جعفر(علیه السلام) جعلت فداك، النصرانى يموت و له ابن مسلم ايرثه؟ قال فقال: نعم ان الله تعالى لم يزده بالاسلام الا عزا فنحن نرثهم و لايرثونا.
عبدالرحمن بن اعين گفت: به امام باقر(علیه السلام) عرض كردم، فدايت گردم، فرد نصرانى مى‏ميرد و داراى پسرى مسلمان است، آيا از او ارث مى‏برد؟ امام فرمودند: بلى، خداوند متعال به واسطه اسلام جز عزت چيزى نيفزوده است. پس ما از آنها ارث مى‏بريم ولى آنان از ما ارث نمى‏برند.
5 - على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن محبوب عن ابى ولاد قال: سمعت ابا عبدالله(علیه السلام) يقول: المسلم يرث امراته الذمية و لاترثه.
ابوولاد گفت از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه مى‏گويد: مرد مسلمان از همسر ذمى خود ارث مى‏برد و ليكن همسرش (كه ذمى است) از او ارث نمى‏برد.
6 - احمدبن محمد عن ابن محبوب عن الحسن بن صالح عن ابى‏عبدالله(علیه السلام) قال: المسلم يحجب الكافر ويرثه والكافر لايحجب المؤمن ولايرثه.
حسن بن صالح از امام صادق(علیه السلام) نقل كرده كه آن حضرت فرمودند: مسلم حاجب كافر مى‏شود و از كافر ارث مى‏برد ولى كافر حاجب مؤمن (مسلمان) نمى‏شود و از او ارث نمى‏برد.
7 - حسن بن محمد بن سماعة عن حنان بن سدير عن ابى عبدالله(علیه السلام) قال: سالته يتوارث اهل الملتين؟ قال: لا.
حنان بن سدير گويد از امام صادق(علیه السلام) سؤال كردم آيا دو نفر از دو آيين مختلف از همديگر ارث مى‏برند؟ فرمودند: نه.
8 - عن جميل عن ابى عبدالله(علیه السلام) فى الزوج المسلم و اليهودية و النصرانية انه قال: لايتوارثان.
از امام صادق نسبت‏به مرد مسلمان - چنانچه همسرش يهودى يا نصرانى باشد - وارد شده كه فرمودند: از همديگر ارث نمى‏برند.
9 - على بن الحسن بن فضال عن محمد بن عبدالله بن زرارة عن القاسم ابن عروة عن ابى العباس قال: سمعت اباعبدالله(علیه السلام) يقول: لايتوارث اهل ملتين يرث هذا، هذا و هذا الا ان المسلم يرث الكافر و الكافر لايرث المسلم.
ابوالعباس گفت از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمودند: اهل دو آيين مختلف از يكديگر ارث نمى‏برند، اين و اين و اين ارث مى‏برد، جز اين كه مسلمان از كافر ارث مى‏برد ولى كافر از مسلمان ارث نمى‏برد.
در مجموع روايات فوق از نظر دلالت اجمال و ابهام ندارند و به صراحت‏بر ممنوعيت ارث بردن كافر از مسلمان دلالت دارند، همچنين از حيث‏سند عمدتا مستند هستند و اكثر راويان آن توثيق گرديده‏اند بويژه در بين راويان روايات ياد شده افرادى از قبيل ابن ابى عمير، هشام بن محمد، محمدبن قيس و عبدالرحمن بن اعين علاوه بر مورد اطمينان بودن در بين علماى رجال در روزگار خود شان و منزلت والايى نيز داشته‏اند و بعضا داراى آثار و كتب هم بوده‏اند.

ارث بردن مسلمان از كافر
 

در موضوع بالا از آنجايى كه ديدگاه شيعه با ديدگاه اهل سنت متفاوت است‏به اختصار نظر هر دو را به ترتيب اشاره و بررسى مى‏كنيم.

الف: ديدگاه فقهاى شيعه
 

همان‏طور كه بيان گرديد يكى از موانع ارث از ديدگاه فقه شيعه حالت كفر در وارث بود كه به موجب آن كافر از ارث بردن از مسلمان محروم مى‏شود، اما چنانچه وارث مسلمان باشد و مورث كافر، باعث ممنوعيت مسلمان از ارث كافر نمى‏شود چه اين كه مقتضى ارث بردن كه همان نسب صحيح و قرار داشتن در طبقه ارثى و زنده متولد شدن باشد در وى موجود است. و مانع شرعى هم كه باعث جلوگيرى از تاثير مقتضى باشد در وى موجود نيست لذا مقتضى تاثير خود را مى‏كند و از اين جهت است كه فقها با استناد به روايات آن فتوا داده‏اند مسلمان از مورث خود، ولو كافر، ارث مى‏برد.
ارث بردن مسلمان از كافر در بينش فقهاى شيعه مبتنى بر سه دليل است: يكى عموميت و اطلاق آيات قرآن كريم پيرامون احكام ارث از قبيل: «ولكم نصف ماترك ازواجكم‏» «يوصيكم الله فى اولادكم للذكر مثل حظ الانثيين‏» «وللرجال نصيب مما ترك الوالدان والاقربون وللنساء نصيب مما ترك الوالدان والاقربون‏» مى‏باشد. عموميت و اطلاق آيات ياد شده دلالت‏بر ارث بردن هر وارثى از مورث خود دارد كه اسباب ارث در او جمع باشد. طبق اين آيات شريفه مسلمان و كافر از يكديگر ارث خواهند برد و ليكن در جانب ارث بردن كافر اين حكم كلى قرآنى با ورود مخصصات روايى (كه برخى در مبحث پيشين نقل شد) از كليت افتاده و در اصطلاح تخصيص يافته است، و ليكن در جانب ارث بردن مسلمان از كافر اين حكم قرآنى به كليت‏خود باقى است. بنابراين جز كافر كه از ارث مورث مسلمان محروم است‏ساير افراد چنانچه مقتضى ارث بردن در آنها وجود داشته باشد از اثر مورث خود بهره‏مند مى‏گردند.
مستند بعدى اين حكم رواياتى است كه از طريق اهل بيت: رسيده كه در بحث قبلى به بعضى اشاره شد و افزون بر آن به تعدادى ديگر نيز در زير اشاره مى‏كنيم.
1- حديث پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) كه فرمودند: «الاسلام يعلو و لايعلى عليه‏».
برخى از فقها از جمله شيخ طوسى در خلاف. ابن ادريس حلى در سرائر و ابن زهره حلبى در غنية‏النزوع بر ارث بردن مسلمان از كافر به حديث فوق استناد جسته‏اند.
البته در بحث از قاعده نفى سبيل كه يكى از مستندات آن قاعده همين حديث عنوان شده بود ذكر گرديد، اين روايت در تمام اسنادش مرسل مى‏باشد و لذا از احاديث ضعيف شمرده مى‏شود. و ليكن در نزد بسيارى از فقها به دليل عمل مشهور به آن ضعفش جبران گشته است.
2- عن ابى الاسود الدئلى ان معاذبن جبل كان باليمن فاجتمعو اليه و قال: يهودى مات و ترك اخا مسلما فقال معاذ سمعت رسول‏الله(صلی الله علیه و آله و سلم) يقول: الاسلام يزيد ولاينقص فورث المسلم من اخيه اليهودى.
معاذبن جبل در يمن بود كه عده‏اى اطرافش جمع شدند و از او سؤال شد چنانچه فرد يهودى بميرد و برادر مسلمانى داشته باشد (ارث مى‏برد يا نه؟) معاذ پاسخ داد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه فرمودند: اسلام مى‏افزايد و نمى‏كاهد (منظور اين است كه اسلام آوردن مايه خير و بركت است نه كاستى و شر) بنابراين مسلمان از برادر يهودى خود ارث مى‏برد.
اين روايت‏به نقل از معاذبن جبل از قول پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با عبارت «الاسلام يزيد ولاينقص‏» در كتب روايى اهل سنت نيز وارد شده است.
بسيارى از فقها در حكم ارث بردن مسلمان از كافر به همين حديث استناد جسته‏اند از جمله سيد مرتضى علم‏الهدى در الناصريات، ابن زهره حلبى در غنية‏النزوع، شيخ طوسى در خلاف، ابن ادريس حلى در سرائر، و محمدحسن نجفى در جواهرالكلام.
3- عن عبدالرحمن ابن اعين قال: قال ابوجعفر(علیه السلام) «لانزداد بالاسلام الا عزا فنحن نرثهم و لايرثونا هذا ميراث ابى طالب فى ايدينا فلانراه الا فى الولد والوالد ولانراه فى الزوج و المراة.
عبدالرحمن بن اعين روايت كرده است: امام باقر(علیه السلام) فرمودند: به واسطه اسلام بر ما چيزى جز عزت افزوده نمى‏شود بنابراين ما (مسلمانان) از كفار ارث مى‏بريم و ليكن آنان از ما ارث نمى‏برند، اين ميراث ابوطالب است كه در اختيار ما است كه صرفا در اختيار فرزند و پدر مى‏باشد و در اختيار شوهر و زن نمى‏باشد.
مرحوم فيض كاشانى با توجه به قسمت دوم حديث كه پيرامون ميراث ابى‏طالب است مى‏نويسد: اين روايت‏حمل بر تقيه مى‏گردد چه اين كه استثناء ارث زن و شوهر و خويشاوندان ابوطالب به شكلى كه از ظاهر اين حديث فهميده مى‏شود كه ابوطالب مسلمان نبوده است و ليكن به اولاد مسلمانش ارث رسيده باشد، موافق مذهب عامه است،و افزون بر آن ايمان ابوطالب و فضائل او بر كسى پوشيده نيست.
از قول شيخ طوسى نيز ذكر شده استثنايى كه در حديث نسبت‏به ارث زن و شوهر شده است‏به دليل اجماع شيعه متروك است.
همچنين شيخ حر عاملى در ذيل همين حديث مى‏نويسد: ممكن است منظور از «ميراث‏» در اين جمله حديث كه مى‏گويد: هذا ميراث ابى طالب...» شرف و منزلت و امثال آن باشد كه در اين صورت تعليل ارث بردن مسلمان از كافر به ميراث خاندان ابوطالب مجازى خواهد شد و مانند آن فراوان است.
البته همان‏طور كه اشاره شد روايات در اين خصوص فراوان است‏به طورى كه صاحب جواهر مى‏نويسد: در ابن باب اخبار مستفيض و يا متواتر است.
همچنين از ادله ديگرى كه بر ارث بردن مسلمان از كافر مطرح مى‏باشد دليل اجماع است كه تعدادى از فقها بر اين مساله ادعاى اجماع نمودند.

ب: ديدگاه مذاهب اهل سنت
 

در ارث بردن مسلمان از كافر، فقهاى اهل سنت معتقدند همچنان كه كافر از مسلمان ارث نمى‏برد، مسلمان هم از كافر ارث نمى‏برد.
در اين ديدگاه كفر مانع ارث محسوب نمى‏شود بلكه آنچه مانع ارث بردن در اين مورد مى‏باشد اختلاف دينى بين وارث و مورث است، لذا در شمارش موانع ارث به جاى كفر كه در فقه شيعه مطرح است، اختلاف در دين و آئين را ذكر مى‏كنند.
نظر فقهاى مذاهب اهل سنت در اين حكم مبتنى بر برخى از رواياتى است كه از قول پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و بعضا نيز به سيره بعضى از صحابه استناد مى‏نمايند، در اين جا از ميان روايات به دو نمونه زير اشاره و آن را به اختصار بررسى مى‏كنيم.
1 - روى اسامة بن زيد ان النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) قال: لايرث المسلم الكافر ولاالكافر المسلم.
اسامة‏بن زيد روايت كرده كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مسلمان از كافر و كافر از مسلمان ارث نمى‏برد.
2 - قول النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) «لايتوارث اهل ملتين‏» «اهل دو آيين مختلف از يكديگر ارث نمى‏برند.»
نظريه فقهاى مذاهب اهل سنت از ديدگاه فقهاى شيعه از جهاتى قابل خدشه است.
اولا اين نمونه روايات كه از طريق منابع روايى شيعه ذكر نشده اعتبارى ندارد بويژه نسبت‏به حديث «لايتوارث اهل ملتين‏» برخى بيان داشتند به دليل مرسل بودن ضعيف مى‏باشد.
ثانيا برخى از رواياتى كه اهل سنت‏به آن در حكم ممنوعيت ارث بردن كافر از مسلمان و مسلمان از كافر استناد نموده‏اند با يكديگر معارض مى‏باشند، از جمله همين دو روايتى كه ذكر كرديم.
مفهوم مخالف حديث اول (لايرث المسلم الكافر و لا الكافر المسلم) با منطوق حديث دوم (لايتوارث اهل ملتين) تعارض دارد چه اين كه مطابق مفهوم مخالف حديث اول بايد قايل به اين باشيم كه مسلمان از مسلمان و كافر از كافر ارث ببرد مثلا در جانب كافر يهودى از نصرانى و بالعكس ارث ببرد، اما مطابق حديث دوم آن گونه كه غير اماميه معتقدند بايد قايل به نفى توارث بين كفار كه از دو شريعت مختلف مى‏باشند نظر دهيم حال اين كه اكثريت اهل سنت چنانچه در بحث‏بعدى اشاره خواهد شد قايل به توارث كفار از همديگر مى‏باشند و نظرشان منطبق با مفهوم مخالف حديث اول است، با وجود اين برخى بيان داشته‏اند مفهوم حديث «لايرث المسلم الكافر و لا الكافر المسلم‏» ضعيف است و حجت نيست.
ثالثا روايت «لايتوارث اهل ملتين‏» صرف‏نظر از ضعف سند از حيث دلالت هم به اين معنى نيست كه مسلمان نمى‏تواند از كافر ارث ببرد بلكه اين حديث درصدد بيان اين موضوع است كه به ضرورت پيرو دو شريعت متفاوت نمى‏توانند از يكديگر ارث ببرند ولى اين مانع از اثبات ارث بردن از يك جهت نيست و از لحاط ادبى نيز كلمه توارث از باب تفاعل است كه احتياج به دو طرف دارد و چنانچه مسلمان از كافر ارث ببرد كه اين حكم به استناد روايات متعدد از طريق اماميه اثبات شده است ولى كافر از مسلمان ارث نبرد موضوع توارث صدق نخواهد كرد.
رابعا چنانچه از ظاهر برخى روايات ائمه معصومين‏عليهم‏السلام كه در كتب روايى شيعه ذكر شده ممنوعيت ارث بردن مسلمان از كافر فهميده شود، به دليل روايات فراوان مخالف آن و اجماع فقها و عمومات و اطلاقات آيات و روايات در باب ارث، اين گونه روايات را حمل بر تقيه نموده‏اند و از لحاظ فقهى اعتبارى براى آن قايل نيستند.
منبع: www.lawnet.ir
ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما