نمایش گر بی سیم اینتل
( ارسال تصویر از نت بوک شما به صفحه بزرگ تلویزیون)
بسیاری از ما عاشق HTPC هستیم. ما می توانیم PC خود را روشن کرده و با استفاده از استریوی خانگی خود به موسیقی های مورد علاقه مان گوش بدهیم. روزهای تعطیل به تماشای فیلمهای Blu-ray بپردازیم و یا از اجرای بازیهای مورد علاقه خود بر روی صفحه بسیار بزرگ تلویزیون لذت ببریم.
اما نظرتان درباره اینکه نیازی نداشته باشید یک HTPC را به منظور پخش موسیقی های مورد علاقه تان، تماشای فیلمها و یا اجرای بازیهای مورد علاقه تان بر روی یک نمایشگر LCD بزرگ دائماً در اتاق نشیمن خود نصب کنید، چیست؟ این همان سؤالی است که ما وقتی اینتل صحبت درباره Wireless Display را در CES امسال آغاز کرد، از خودمان پرسیدیم.
در یک انتهای اتصال، شما یک نت بوک خواهید داشت. این نت بوک به یک پردازنده مبتنی بر Arrandle(Wireless Display از موتور HD Graphics مجتمع این پردازنده بهره می گیرد)، یک آداپتور بی سیم با نام تجاری Centrino از نسل فعلی، نرم افزار از پیش نصب شده My WiFi اینتل و سیستم عامل Windows 7 مجهز خواهد بود.
در انتهای دیگر، آداپتور Push2TV شرکت Netgear با یک کابل HDMI که به تلویزیون شما متصل شده است، قرار می گیرد. اما مابین این دو مؤلفه چه چیزی قرار گرفته است؟ در واقع هیچ چیز، البته غیر از هوا. از آنجائیکه براساس ملزومات اینتل نرم افزارهای My WiFi و Wireless Display بایستی از قبل بر روی نت بوکهای سازگار نصب گردیده و فعال شده باشند، راه اندازی اتصال مابین نت بوک و آداپتور صرفاً شامل روشن کردن هر دو آنها، اجرای نرم افزار My WiFi، وارد نمودن یک PIN 4 رقمی و تماشای یک کپی از صفحه نمایش سیستم موبایل بر روی صفحه تلویزیونتان خواهد بود.
البته آنچه که در پشت صحنه اتفاق می افتد اندکی پیچیده تر است و یک نگاه عمیق تر به درون فناوری می تواند به توضیح این موضوع که چرا نمایشگر بی سیم واقعاً راه حلی نیست که امیدوار بودیم HTPC ما را به یک وسیله اضافی تبدیل نماید، کمک خواهد کرد.
به هر حال، نمایشگر بی سیم هنوز یک ویژگی بسیار جذاب است که شما نمی توانید آن را بخاطر قیمتش نادیده بگیرید.Wireless Display کار خود را بر روی سه نت بوک از شرکتهای Sony، Dell و Toshiba که در Best Buy عرضه می شدند، آغاز کرد. هر سه مدل به همراه آداپتور Netgear در بسته بندی خود ارائه می شوند. به این ترتیب اگر شما مشکلی برای پرداخت 1000 دلار برای یک سیستم مبتنی بر Core i5 نداشته باشید، Wireless Display کم و بیش یک ارزش افزوده رایگان خواهد بود.
اگر به پیکربندی های نه چندان انعطاف پذیر Best Buy علاقه ای ندارید، نگران نباشید زیرا سری لپ تاپهای Spring Peak خود اینتل از Wireless Display پشتیبانی می کنند و این فرصت را به شما می دهند که مؤلفه های مورد نظر خود را در لپ تاپتان بدست آورده و در عین حال هنوز WiDi را بصورت توکار بدست آورید. در واقع WiDi نامی است که اینتل از آن برای اشاره به این فناوری استفاده می کرد. ظاهراً این نام قبلاً بعنوان یک علامت تجاری ثبت شده بوده است و به همین دلیل از اینجا به بعد آن را تحت عنوان Wireless Display خواهیم شناخت.
در قلب این فناوری، شما نرم افزار My WiFi و Wireless Display شرکت اینتل را خواهید یافت که بر روی نت بوک اجرا می شوند. نرم افزار Wireless Display فریم بافر دسک تاپ را گرفته و آن را بصورت 30 فریم در ثانیه کدگذاری می نماید. در اولین عرضه این نرم افزار، فناوری از تفکیک پذیریهائی تا 800×1280 پیکسل پشتیبانی می کرد. اما آخرین نسخه آن تفکیک پذیری 768×1366 پیکسل را به فهرست اضافه کرده است که تفکیک پذیری ذاتی لپ تاپ Dell Studio مورد آزمایش ما به حساب می آید. Encoder اینتل دو کانال صدا را به ویدیو اضافه کرده و سپس آنها را به یک جریان MPEG-2 تسهیم (Multiplex) می نماید که با استفاده از پروتکل RTSP(Real Time Streaming Protocol) بر روی WiFi به آداپتور Netgear مخابره می گردد. آداپتور این جریان را کدگشائی کرده و آن را به خروجی HDMI خود می فرستد.
حالا در سمت تلویزیون، EDID(Extended Display Identification Data) تفکیک پذیری سازگار نمایشگر، قابلیتهای صوتی و سایر موارد مشابه بر روی یک ابزار نمایشگر را اعمال می نماید. آداپتور Push2TV شرکت Netgear این ساختار داده را خوانده و خروجی خود را مطابق با آن مقیاس دهی می کند.
خود جریان دارای نرخ بیت متغیر ( Variable bitrate) می باشد. هنگامیکه شما به دسک تاپ نگاه می کنید، این نرخ بیت در حدود 6 مگابیت بر ثانیه است. اگر یک ویدیو با حرکات فراوان را پخش کنید، نرخ بیت تا 9 مگابیت بر ثانیه افزایش خواهد یافت. صدا نیز تقریباً 1 مگابیت بر ثانیه دیگر را به این عدد اضافه خواهد کرد. اینتل عمداً جریان را در این سطح نگه می دارد. البته اتصال مابین آداپتور و نت بوک براساس استاندارد 802.11g برقرار می شود که پهنای باند تئوریک آن به 54 مگابیت بر ثانیه می رسد. با اینحال درست همانند تمام نرخهای تئوریک، تفاوت بسیار زیادی در دنیای واقعی وجود خواهد داشت. این اتصال عملاً برای چیزی مابین 22 تا 24 مگابیت بر ثانیه مناسب است. نگهداشتن Wireless Display در سطح 50 درصدی این مقدار، فضای کافی برای سایر ابزارها را بر روی PAN(Personal Area Network) باقی خواهد گذاشت و یا در حالت دوم، این اختلاف می تواند غلبه بر تداخلها مورد استفاده قرار گیرد.
علاوه بر فعال سازی یک PAN که توسط Wireless Display مورد استفاده قرار می گیرد، همان ماجول شبکه سازی Centrino در عین حال بر روی یک WLAN استاندارد به اینترنت متصل می شود. نرم افزار My WiFi اینتل کلیدی است که این الگوی دو شبکه ای را امکانپذیر می سازد. این نرم افزار به آداپتور سخت افزاری امکان می دهد تا زمان خود را مابین سرویس دهی بعنوان یک Access Point برای PAN و بطور همزمان یک کلاینت بر روی WLAN به اشتراک بگذارد. با وجود آنکه ممکن است تا حدودی پیچیده به نظر برسد، مؤلفه نرم افزاری Wireless Display وظیفه کنترل My WiFi SDK را بر عهده دارد تا جنبه شبکه سازی PAN را پنهان سازد. شما یک کد امنیتی 4 رقمی را در طول فرآیند راه اندازی اولیه وارد می کنید و همه چیز به پایان می رسد. شبکه براساس حضور آداپتور Netgear بطور کاملاً دور از چشم شما فعال و غیر فعال می شود.
کدگذاری بافر فریم و صدای سیستم در یک جریان MPEG-2 یک پردازش نسبتاً سنگین به حساب می آید. پردازنده 540M-Core i5 در لپ تاپ Dell Studio 15z یک تراشه دو هسته ای مبتنی بر Arrandale است که با سرعت پایه 2/53 گیگاهرتز ( 30/66 گیگاهرتز در حالت Turbo Boost) کار می کند و به فناوری Hyper-Threading مجهز می باشد. این پردازنده در جایگاه خود به اندازه کافی قدرتمند است و پخش یک جریان 480p تمام صفحه بر روی Wireless Display از 50 تا 60 درصد توان CPU استفاده می کند. کاهش آن تأخیر تقریباً نیم ثانیه ای که بین حرکت دادن نشانگر ماوس بر روی نت بوک و مشاهده جابجائی آن بر روی دسک تاپ دیده می شود، فشار کاری بسیار بالاتری را بر پردازنده تحمیل خواهد نمود. حداقل در این نسل از Wireless Display، ما باید با این واقعیت زندگی کنیم که این فناوری قرار نیست از قابلیتهای تعاملی برخوردار باشد.
اما این موضوع باعث نمی شود که اینتل از کار بر روی موشهائی برای افزایش قابلیت استفاده از Wireless Display در مواقعی که شما مشغول تماشای یک فیلم یا یک نمایش اسلاید هستید، منصرف گردد. همان نسخه از نرم افزار که حداکثر تفکیک پذیری خروجی را به 768× 1366 پیکسل افزایش داد(v1.2)، یک نشان ماوس با تأخیر پائین را نیز اضافه می نماید که بطور بلادرنگ حرکت می کند. به این ترتیب اگر مرور خود را بر روی صفحه تلویزیون انجام دهید، کار هدایت ابتدائی بطور چشمگیری آسانتر خواهد شد.
هنگامیکه مشغول تماشای جریان MPEG-2 کدگذاری شده هستید، باید مراقب عملکرد شبکه نیز باشید. اشباع WLAN می تواند توان عملیاتی PAN را با مضیقه مواجه سازد. به یاد داشته باشید که هر دو شبکه یک آداپتور بی سیم واحد را به اشتراک می گذارند. پس از آزمایش چند فایل رسانه ای محلی و جاری( Streaming)، ما ایده خوبی از آنچه که می تواند اتصال را از پا در آورد بدست آوردیم.
ما در ابتدا نگران بودیم که Wireless Display از 802.11g بر روی باند فرکانس 2/4 گیگاهرتز استفاده می کند، زیرا آخرین نسل از آداپتورهای Centrino همگی از ماجولهای منطبق با 802.11n به حساب می آیند. با اینحال اینتل می گوید WLAN با پیوند دو کانال برای دستیابی به پهنای باند 140 مگابیت بر ثانیه در حالت 802.11n کار خواهد کرد، اما PAN در 802.11g کار می کند. گرچه، اینکار تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که شما در حال استفاده از باند فرکانس 2/4 گیگاهرتزی باشید( نه باند فرکانس 5 گیگاهرتزی).
MPEG-2 از شیوه های فشرده سازی حذفی( Lossy) صدا و ویدیو تشکیل شده است، بنابراین از دست دادن بخشی از کیفیت مضمون مرجع اجتناب ناپذیر خواهد بود. در عین حال، این موضوع که ما در حال برقراری یک اتصال HDMI با تلویزیون هستیم، به خودی خود واقعیت مذکور را کم رنگ نخواهد کرد. اینتل از سال 2008 کاملاً تصریح کرده است که ما پهنای باند بی سیم کافی برای انتقال نمایشگر بی سیم فشرده سازی نشده را در اختیار نداریم.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، اگر صرفاً بر روی دسک تاپ Windows 7 قرار داشته باشید، یک جریان تقریباً 6 مگابیت بر ثانیه ای را ایجاد خواهید کرد که 20 درصد از زمان پردازنده و 10 درصد از حداکثر توان عملیاتی شبکه بی سیم را به خود اختصاص می دهد. با استفاده از تلویزیون 55 درصد اینچی مجلل UN55B8000XF شرکت سامسونگ بعنوان ابزار نمایشگر، دسک تاپ ویندوز در تفکیک پذیری 720×1280 ظاهر خوبی داشت. یقیناً این تصویر به اندازه تفکیک پذیری 1080p ( که وقتی HTPC خود را مستقیماً به همان تلویزیون LCD متصل می کنیم در اختیار داریم) شفاف نبود، اما در یک کاربرد عمومی قابل قبول به نظر می رسد.
ما چند کلیپ ویدیوئی High Definition را بر روی Dell Studio 15z اجرا کردیم. کلیپهای 8 و 9 مگابیت بر ثانیه ای بطور روانی پخش شدند. آثار مصنوعی فشرده سازی قطعاً قابل مشاهده بودند( خصوصاً در قسمتهائی با شیب رنگ تدریجی نظیر آسمان آبی که دچار حالت نواری یا Banding می شدند)، اما کیفیت عملاً بهتر از چیزی بود که ما انتظار داشتیم.
حتی هنگامیکه هر دو مؤلفه یعنی لپ تاپ و آداپتور Push2TV در یک اتاق قرار دارند نیز اتصال مستعد وقفه های مختلف می باشد. مضمونی با نرخ بیت بالا می تواند Wireless Display را به فراتر از مرزهائی که ظاهراً برای آن طراحی شده است، بکشاند. با اینحال، وضعیت مذکور تنها در مورد مضمون High-Def تمام صفحه به یک مشکل واقعی تبدیل می شود و زمانیکه مشغول تماشای یک برنامه تلویزیونی و یا یک کلیپ ویدیوئی Standard-Def هستید به ندرت خودنمائی می کند.
سپس ما برای مشاهده کلیپ 12C press launch-McLaren MP4 در تفکیک پذیری 720p به سراغ YouTube رفتیم. باز هم کیفیت در سطحی بود که ما آن را قابل قبول در نظر می گیریم، هرچند که دانه بندی آن بطور قابل توجهی بیشتر از چیزی بود که بر روی نمایشگر لپ تاپ خود مشاهده خواهید کرد.
سپس ما مجموعه ای از کلیپهای مختلف را در حالتهای استاندارد و HD آزمایش کردیم. در انتهای روز می توان گفت که همان اصل قدیمی صادق خواهد بود: کیفیت ورودی، کیفیت خروجی را تعیین می کند. بعبارت ساده تر اگر شما مضمونی با کیفیت نسبتاً بالا را به Wireless Display بسپارید، تصویری با ظاهر خوب را بر روی صفحه بزرگ تلویزیون خود مشاهده خواهید کرد.
با اینحال، Wireless Display یک قابلیت عمومی سهل الاستفاده است که می توانید آن را بعنوان یک ارزش افزوده رایگان بدست آورید( اگر یکی از سه نت بوک ارائه شده در Best Buy یعنی Dell Studio 15z، سری Sony VAIO S و Toshiba Satellite E205 را خریداری کنید). Wireless Display در عین حال توسط فروشندگانی که نت بوکهای مبتنی بر سکوهای Spring Peak اینتل را تولید می کنند نیز قابل دسترسی خواهد بود. این گزینه انعطاف پذیری بیشتری را برای انتخاب قطعات مورد نظرتان در اختیار شما قرار می دهد. اگر بخواهید نمایشگرهای دیگری را به PAN اضافه کنید، می توانید آداپتور Netgear را بطور جداگانه با قیمتی در حدود 100 دلار خریداری کنید.
شما باید با کیفیت پخش( فشرده سازی حذفی MPEG-2) و مدل استفاده( شروع پخش یک کلیپ ویدیوئی، تکیه دادن و تماشا کردن) این فناوری راحت باشید. Wireless Display بطور شگفت آوری در یک اتاق کنفرانس می درخشد و به یک سخنران اجازه می دهد تا PowerPoint را بر روی یک پروژکتور نمایش داده و اسلایدها را تعویض نماید. این فناوری در عین حال برای ویدیوهای خانگی و نمایشهای اسلاید تصاویر نیز عالی خواهد بود. شکی نیست که تماشای این موارد بر روی صفحه بزرگ یک تلویزیون بسیار بهتر و راحت تر از جمع شدن در اطراف یک لپ تاپ کوچک خواهد بود.
محدودیت HDCP از پخش مضمون DVD و Blu-ray جلوگیری می کند که یک نقیصه واقعی به حساب می آید. با اینحال خانواده هائی که صرفاً می خواهند در کنار یکدیگر نشسته و به تماشای فیلمهای خانوادگی یا سایر مضامین ویدیوئی بپردازند، واقعاً از Wireless Display لذت خواهند برد. این فناوری یک ضمیمه جذاب و راحت برای یک نسل جاری از سکوهای سخت افزاری است که ما وقتی برای اولین بار با پردازنده های موبایل Core i5 و Core i3 آشنا شدیم انتظار آن را نداشتیم.
منبع: بزرگراه رایانه، شماره 129
بسیاری از ما عاشق HTPC هستیم. ما می توانیم PC خود را روشن کرده و با استفاده از استریوی خانگی خود به موسیقی های مورد علاقه مان گوش بدهیم. روزهای تعطیل به تماشای فیلمهای Blu-ray بپردازیم و یا از اجرای بازیهای مورد علاقه خود بر روی صفحه بسیار بزرگ تلویزیون لذت ببریم.
اما نظرتان درباره اینکه نیازی نداشته باشید یک HTPC را به منظور پخش موسیقی های مورد علاقه تان، تماشای فیلمها و یا اجرای بازیهای مورد علاقه تان بر روی یک نمایشگر LCD بزرگ دائماً در اتاق نشیمن خود نصب کنید، چیست؟ این همان سؤالی است که ما وقتی اینتل صحبت درباره Wireless Display را در CES امسال آغاز کرد، از خودمان پرسیدیم.
آشنائی با نمایشگر بی سیم
در یک انتهای اتصال، شما یک نت بوک خواهید داشت. این نت بوک به یک پردازنده مبتنی بر Arrandle(Wireless Display از موتور HD Graphics مجتمع این پردازنده بهره می گیرد)، یک آداپتور بی سیم با نام تجاری Centrino از نسل فعلی، نرم افزار از پیش نصب شده My WiFi اینتل و سیستم عامل Windows 7 مجهز خواهد بود.
در انتهای دیگر، آداپتور Push2TV شرکت Netgear با یک کابل HDMI که به تلویزیون شما متصل شده است، قرار می گیرد. اما مابین این دو مؤلفه چه چیزی قرار گرفته است؟ در واقع هیچ چیز، البته غیر از هوا. از آنجائیکه براساس ملزومات اینتل نرم افزارهای My WiFi و Wireless Display بایستی از قبل بر روی نت بوکهای سازگار نصب گردیده و فعال شده باشند، راه اندازی اتصال مابین نت بوک و آداپتور صرفاً شامل روشن کردن هر دو آنها، اجرای نرم افزار My WiFi، وارد نمودن یک PIN 4 رقمی و تماشای یک کپی از صفحه نمایش سیستم موبایل بر روی صفحه تلویزیونتان خواهد بود.
البته آنچه که در پشت صحنه اتفاق می افتد اندکی پیچیده تر است و یک نگاه عمیق تر به درون فناوری می تواند به توضیح این موضوع که چرا نمایشگر بی سیم واقعاً راه حلی نیست که امیدوار بودیم HTPC ما را به یک وسیله اضافی تبدیل نماید، کمک خواهد کرد.
به هر حال، نمایشگر بی سیم هنوز یک ویژگی بسیار جذاب است که شما نمی توانید آن را بخاطر قیمتش نادیده بگیرید.Wireless Display کار خود را بر روی سه نت بوک از شرکتهای Sony، Dell و Toshiba که در Best Buy عرضه می شدند، آغاز کرد. هر سه مدل به همراه آداپتور Netgear در بسته بندی خود ارائه می شوند. به این ترتیب اگر شما مشکلی برای پرداخت 1000 دلار برای یک سیستم مبتنی بر Core i5 نداشته باشید، Wireless Display کم و بیش یک ارزش افزوده رایگان خواهد بود.
اگر به پیکربندی های نه چندان انعطاف پذیر Best Buy علاقه ای ندارید، نگران نباشید زیرا سری لپ تاپهای Spring Peak خود اینتل از Wireless Display پشتیبانی می کنند و این فرصت را به شما می دهند که مؤلفه های مورد نظر خود را در لپ تاپتان بدست آورده و در عین حال هنوز WiDi را بصورت توکار بدست آورید. در واقع WiDi نامی است که اینتل از آن برای اشاره به این فناوری استفاده می کرد. ظاهراً این نام قبلاً بعنوان یک علامت تجاری ثبت شده بوده است و به همین دلیل از اینجا به بعد آن را تحت عنوان Wireless Display خواهیم شناخت.
نگاه عمیق تری به Wireless Display
در قلب این فناوری، شما نرم افزار My WiFi و Wireless Display شرکت اینتل را خواهید یافت که بر روی نت بوک اجرا می شوند. نرم افزار Wireless Display فریم بافر دسک تاپ را گرفته و آن را بصورت 30 فریم در ثانیه کدگذاری می نماید. در اولین عرضه این نرم افزار، فناوری از تفکیک پذیریهائی تا 800×1280 پیکسل پشتیبانی می کرد. اما آخرین نسخه آن تفکیک پذیری 768×1366 پیکسل را به فهرست اضافه کرده است که تفکیک پذیری ذاتی لپ تاپ Dell Studio مورد آزمایش ما به حساب می آید. Encoder اینتل دو کانال صدا را به ویدیو اضافه کرده و سپس آنها را به یک جریان MPEG-2 تسهیم (Multiplex) می نماید که با استفاده از پروتکل RTSP(Real Time Streaming Protocol) بر روی WiFi به آداپتور Netgear مخابره می گردد. آداپتور این جریان را کدگشائی کرده و آن را به خروجی HDMI خود می فرستد.
حالا در سمت تلویزیون، EDID(Extended Display Identification Data) تفکیک پذیری سازگار نمایشگر، قابلیتهای صوتی و سایر موارد مشابه بر روی یک ابزار نمایشگر را اعمال می نماید. آداپتور Push2TV شرکت Netgear این ساختار داده را خوانده و خروجی خود را مطابق با آن مقیاس دهی می کند.
خود جریان دارای نرخ بیت متغیر ( Variable bitrate) می باشد. هنگامیکه شما به دسک تاپ نگاه می کنید، این نرخ بیت در حدود 6 مگابیت بر ثانیه است. اگر یک ویدیو با حرکات فراوان را پخش کنید، نرخ بیت تا 9 مگابیت بر ثانیه افزایش خواهد یافت. صدا نیز تقریباً 1 مگابیت بر ثانیه دیگر را به این عدد اضافه خواهد کرد. اینتل عمداً جریان را در این سطح نگه می دارد. البته اتصال مابین آداپتور و نت بوک براساس استاندارد 802.11g برقرار می شود که پهنای باند تئوریک آن به 54 مگابیت بر ثانیه می رسد. با اینحال درست همانند تمام نرخهای تئوریک، تفاوت بسیار زیادی در دنیای واقعی وجود خواهد داشت. این اتصال عملاً برای چیزی مابین 22 تا 24 مگابیت بر ثانیه مناسب است. نگهداشتن Wireless Display در سطح 50 درصدی این مقدار، فضای کافی برای سایر ابزارها را بر روی PAN(Personal Area Network) باقی خواهد گذاشت و یا در حالت دوم، این اختلاف می تواند غلبه بر تداخلها مورد استفاده قرار گیرد.
علاوه بر فعال سازی یک PAN که توسط Wireless Display مورد استفاده قرار می گیرد، همان ماجول شبکه سازی Centrino در عین حال بر روی یک WLAN استاندارد به اینترنت متصل می شود. نرم افزار My WiFi اینتل کلیدی است که این الگوی دو شبکه ای را امکانپذیر می سازد. این نرم افزار به آداپتور سخت افزاری امکان می دهد تا زمان خود را مابین سرویس دهی بعنوان یک Access Point برای PAN و بطور همزمان یک کلاینت بر روی WLAN به اشتراک بگذارد. با وجود آنکه ممکن است تا حدودی پیچیده به نظر برسد، مؤلفه نرم افزاری Wireless Display وظیفه کنترل My WiFi SDK را بر عهده دارد تا جنبه شبکه سازی PAN را پنهان سازد. شما یک کد امنیتی 4 رقمی را در طول فرآیند راه اندازی اولیه وارد می کنید و همه چیز به پایان می رسد. شبکه براساس حضور آداپتور Netgear بطور کاملاً دور از چشم شما فعال و غیر فعال می شود.
بررسی عملکرد
کدگذاری بافر فریم و صدای سیستم در یک جریان MPEG-2 یک پردازش نسبتاً سنگین به حساب می آید. پردازنده 540M-Core i5 در لپ تاپ Dell Studio 15z یک تراشه دو هسته ای مبتنی بر Arrandale است که با سرعت پایه 2/53 گیگاهرتز ( 30/66 گیگاهرتز در حالت Turbo Boost) کار می کند و به فناوری Hyper-Threading مجهز می باشد. این پردازنده در جایگاه خود به اندازه کافی قدرتمند است و پخش یک جریان 480p تمام صفحه بر روی Wireless Display از 50 تا 60 درصد توان CPU استفاده می کند. کاهش آن تأخیر تقریباً نیم ثانیه ای که بین حرکت دادن نشانگر ماوس بر روی نت بوک و مشاهده جابجائی آن بر روی دسک تاپ دیده می شود، فشار کاری بسیار بالاتری را بر پردازنده تحمیل خواهد نمود. حداقل در این نسل از Wireless Display، ما باید با این واقعیت زندگی کنیم که این فناوری قرار نیست از قابلیتهای تعاملی برخوردار باشد.
اما این موضوع باعث نمی شود که اینتل از کار بر روی موشهائی برای افزایش قابلیت استفاده از Wireless Display در مواقعی که شما مشغول تماشای یک فیلم یا یک نمایش اسلاید هستید، منصرف گردد. همان نسخه از نرم افزار که حداکثر تفکیک پذیری خروجی را به 768× 1366 پیکسل افزایش داد(v1.2)، یک نشان ماوس با تأخیر پائین را نیز اضافه می نماید که بطور بلادرنگ حرکت می کند. به این ترتیب اگر مرور خود را بر روی صفحه تلویزیون انجام دهید، کار هدایت ابتدائی بطور چشمگیری آسانتر خواهد شد.
هنگامیکه مشغول تماشای جریان MPEG-2 کدگذاری شده هستید، باید مراقب عملکرد شبکه نیز باشید. اشباع WLAN می تواند توان عملیاتی PAN را با مضیقه مواجه سازد. به یاد داشته باشید که هر دو شبکه یک آداپتور بی سیم واحد را به اشتراک می گذارند. پس از آزمایش چند فایل رسانه ای محلی و جاری( Streaming)، ما ایده خوبی از آنچه که می تواند اتصال را از پا در آورد بدست آوردیم.
ما در ابتدا نگران بودیم که Wireless Display از 802.11g بر روی باند فرکانس 2/4 گیگاهرتز استفاده می کند، زیرا آخرین نسل از آداپتورهای Centrino همگی از ماجولهای منطبق با 802.11n به حساب می آیند. با اینحال اینتل می گوید WLAN با پیوند دو کانال برای دستیابی به پهنای باند 140 مگابیت بر ثانیه در حالت 802.11n کار خواهد کرد، اما PAN در 802.11g کار می کند. گرچه، اینکار تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که شما در حال استفاده از باند فرکانس 2/4 گیگاهرتزی باشید( نه باند فرکانس 5 گیگاهرتزی).
کیفیت
MPEG-2 از شیوه های فشرده سازی حذفی( Lossy) صدا و ویدیو تشکیل شده است، بنابراین از دست دادن بخشی از کیفیت مضمون مرجع اجتناب ناپذیر خواهد بود. در عین حال، این موضوع که ما در حال برقراری یک اتصال HDMI با تلویزیون هستیم، به خودی خود واقعیت مذکور را کم رنگ نخواهد کرد. اینتل از سال 2008 کاملاً تصریح کرده است که ما پهنای باند بی سیم کافی برای انتقال نمایشگر بی سیم فشرده سازی نشده را در اختیار نداریم.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، اگر صرفاً بر روی دسک تاپ Windows 7 قرار داشته باشید، یک جریان تقریباً 6 مگابیت بر ثانیه ای را ایجاد خواهید کرد که 20 درصد از زمان پردازنده و 10 درصد از حداکثر توان عملیاتی شبکه بی سیم را به خود اختصاص می دهد. با استفاده از تلویزیون 55 درصد اینچی مجلل UN55B8000XF شرکت سامسونگ بعنوان ابزار نمایشگر، دسک تاپ ویندوز در تفکیک پذیری 720×1280 ظاهر خوبی داشت. یقیناً این تصویر به اندازه تفکیک پذیری 1080p ( که وقتی HTPC خود را مستقیماً به همان تلویزیون LCD متصل می کنیم در اختیار داریم) شفاف نبود، اما در یک کاربرد عمومی قابل قبول به نظر می رسد.
ما چند کلیپ ویدیوئی High Definition را بر روی Dell Studio 15z اجرا کردیم. کلیپهای 8 و 9 مگابیت بر ثانیه ای بطور روانی پخش شدند. آثار مصنوعی فشرده سازی قطعاً قابل مشاهده بودند( خصوصاً در قسمتهائی با شیب رنگ تدریجی نظیر آسمان آبی که دچار حالت نواری یا Banding می شدند)، اما کیفیت عملاً بهتر از چیزی بود که ما انتظار داشتیم.
حتی هنگامیکه هر دو مؤلفه یعنی لپ تاپ و آداپتور Push2TV در یک اتاق قرار دارند نیز اتصال مستعد وقفه های مختلف می باشد. مضمونی با نرخ بیت بالا می تواند Wireless Display را به فراتر از مرزهائی که ظاهراً برای آن طراحی شده است، بکشاند. با اینحال، وضعیت مذکور تنها در مورد مضمون High-Def تمام صفحه به یک مشکل واقعی تبدیل می شود و زمانیکه مشغول تماشای یک برنامه تلویزیونی و یا یک کلیپ ویدیوئی Standard-Def هستید به ندرت خودنمائی می کند.
سپس ما برای مشاهده کلیپ 12C press launch-McLaren MP4 در تفکیک پذیری 720p به سراغ YouTube رفتیم. باز هم کیفیت در سطحی بود که ما آن را قابل قبول در نظر می گیریم، هرچند که دانه بندی آن بطور قابل توجهی بیشتر از چیزی بود که بر روی نمایشگر لپ تاپ خود مشاهده خواهید کرد.
سپس ما مجموعه ای از کلیپهای مختلف را در حالتهای استاندارد و HD آزمایش کردیم. در انتهای روز می توان گفت که همان اصل قدیمی صادق خواهد بود: کیفیت ورودی، کیفیت خروجی را تعیین می کند. بعبارت ساده تر اگر شما مضمونی با کیفیت نسبتاً بالا را به Wireless Display بسپارید، تصویری با ظاهر خوب را بر روی صفحه بزرگ تلویزیون خود مشاهده خواهید کرد.
QoS
رسانه محافظت شده
جمع بندی
با اینحال، Wireless Display یک قابلیت عمومی سهل الاستفاده است که می توانید آن را بعنوان یک ارزش افزوده رایگان بدست آورید( اگر یکی از سه نت بوک ارائه شده در Best Buy یعنی Dell Studio 15z، سری Sony VAIO S و Toshiba Satellite E205 را خریداری کنید). Wireless Display در عین حال توسط فروشندگانی که نت بوکهای مبتنی بر سکوهای Spring Peak اینتل را تولید می کنند نیز قابل دسترسی خواهد بود. این گزینه انعطاف پذیری بیشتری را برای انتخاب قطعات مورد نظرتان در اختیار شما قرار می دهد. اگر بخواهید نمایشگرهای دیگری را به PAN اضافه کنید، می توانید آداپتور Netgear را بطور جداگانه با قیمتی در حدود 100 دلار خریداری کنید.
شما باید با کیفیت پخش( فشرده سازی حذفی MPEG-2) و مدل استفاده( شروع پخش یک کلیپ ویدیوئی، تکیه دادن و تماشا کردن) این فناوری راحت باشید. Wireless Display بطور شگفت آوری در یک اتاق کنفرانس می درخشد و به یک سخنران اجازه می دهد تا PowerPoint را بر روی یک پروژکتور نمایش داده و اسلایدها را تعویض نماید. این فناوری در عین حال برای ویدیوهای خانگی و نمایشهای اسلاید تصاویر نیز عالی خواهد بود. شکی نیست که تماشای این موارد بر روی صفحه بزرگ یک تلویزیون بسیار بهتر و راحت تر از جمع شدن در اطراف یک لپ تاپ کوچک خواهد بود.
محدودیت HDCP از پخش مضمون DVD و Blu-ray جلوگیری می کند که یک نقیصه واقعی به حساب می آید. با اینحال خانواده هائی که صرفاً می خواهند در کنار یکدیگر نشسته و به تماشای فیلمهای خانوادگی یا سایر مضامین ویدیوئی بپردازند، واقعاً از Wireless Display لذت خواهند برد. این فناوری یک ضمیمه جذاب و راحت برای یک نسل جاری از سکوهای سخت افزاری است که ما وقتی برای اولین بار با پردازنده های موبایل Core i5 و Core i3 آشنا شدیم انتظار آن را نداشتیم.
منبع: بزرگراه رایانه، شماره 129