سازمانهاي غيردولتي در نگاه تطبيقي(2)

سازمانهاي غيردولتي در نگاه تطبيقي(2) نویسنده : مريم صادقي زمینه‌های شکل‌گیری سازمان‌های غیردولتی زنان در ایران برخی انجمن‌های علنی یا نیمه سری زنان پس از انقلاب مشروطیت، از جمله انجمن مخدرات وطن، انجمن خواتین و کانون بانوان را سرآغاز تشکیل سازمان‌های غیردولتی با مختصات مدرن می‌دانند. این انجمن‌ها در زمان سلطنت پهلوی دوم در قالب سازمان‌های طرفدار رژیم سلطنتی یا گروه‌های چپ به فعاليت خود ادامه دادند و پس از انقلاب نيز چندین سازمان غیردولتي شکل گرفت که چندان...
شنبه، 4 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمانهاي غيردولتي در نگاه تطبيقي(2)

سازمانهاي غيردولتي در نگاه تطبيقي(2)


 

نویسنده : مريم صادقي




 

زمینه‌های شکل‌گیری سازمان‌های غیردولتی زنان در ایران
 

برخی انجمن‌های علنی یا نیمه سری زنان پس از انقلاب مشروطیت، از جمله انجمن مخدرات وطن، انجمن خواتین و کانون بانوان را سرآغاز تشکیل سازمان‌های غیردولتی با مختصات مدرن می‌دانند. این انجمن‌ها در زمان سلطنت پهلوی دوم در قالب سازمان‌های طرفدار رژیم سلطنتی یا گروه‌های چپ به فعاليت خود ادامه دادند و پس از انقلاب نيز چندین سازمان غیردولتي شکل گرفت که چندان فعالیتی در موضوع زنان نداشت. تشکیل گروه‌های زنانه ایرانی در خارج از کشور مربوط به دهه شصت می‌شود؛ در آن زمان مخالفان مقیم خارج همراه با تحلیل‌گران غربی، به این نتیجه رسیدند که مبارزه با نظام اسلامی تنها از راه‌های فرهنگی و دراز مدت امکان‌پذیر است. بدین ترتیب موجی از گرایش‌هاي زنانه که تجربه مأیوس‌کننده مبارزه سیاسی با نظام اسلام را چه در قالب گروه‌های چپ و چه در گروه‌های سلطنت طلب، در پرونده خود داشتند، به سمت مطالعات زنان رفتند. هم اکنون ده‌ها زن ایرانی در رشته مطالعات زنان با درجه دکترا و فوق دکترا در دانشگاه‌ها مشغول تدریس‌اند و یا از نظریه‌پردازان فمینیسم اسلامی، همکاران نهادهای بین‌المللی در موضوع حقوق زنان یا نویسندگان فعال به حساب می‌آیند (پایدار، 1382، ص 18-23).
«در داخل کشور این حرکت با اندکی تأخیر و توسط نیروهای سکولار آغاز شد. فرصت چند ساله دوری از قدرت پس از انتخابات مجلس چهارم به گروهی از سیاستمداران یا مسؤولان دولتی چپ‌گرا فرصت داد تا با استفاده از بورس‌های تحصیلی دولتی به دانشگاه‌های خارج بروند و ادامه تحصیل بدهند و یا اینکه در نهادهای تحقیقاتی مشغول به کار شوند… در همان سالها گروه‌های مختلفی از زنان سکولار نیز با تشکیل گروه‌های مطالعاتی و جلساتی منظم درون خانه‌ها، مسائل زنان را از دید تئوری فمینیستی تحلیل می‌کردند. این گروه‌های مطالعاتی، متون فمینیستی ترجمه شده یا به زبان‌های اصلی را می‌خواندند و در جلسات خود پیرامون آنها بحث می‌کردند. بخشی از این گروه‌ها بعدها توانستند با راه انداختن مؤسسات انتشاراتی، قسمتی از مباحث تئوریک فمینیستی را در قالب کتاب منتشر کنند و پس از باز شدن نسبی فضای اجتماعی‌ـ سیاسی، گروه پر تعداد‌تری از آنها کار در سازمان‌های غیردولتی را آغاز کردند یا در سازمان‌های کودکان و محیط زیست که از قبل در آنها فعاليت می‌کردند، کار درباره مسائل جنسیتی را پر رنگ‌تر کردند. این گروه پشتوانه تئوریک محکم‌تری نسبت به زنان اصلاح‌طلب داشت و چون از دوران رکود و نداشتن فعالیت اجتماعی برای خواندن و فراگیری تئوریک استفاده کرده بودند، به نظر می‌رسید می‌توانند عمل اجتماعی حساب شده‌تر و مؤثرتری نسبت به دیگران داشته باشند. در عمل، در بسیاری از مقاطع و رویدادها، این گروه توانستند نقش رهبری یا کلیدی را بازی کنند» (معماریان، 1382، ش 14ـ 15، ص 24).
گروه‌های مذهبی تجدد‌گرا که هم اکنون با عنوان فمینیست‌های اسلامی شناخته می‌شوند، با اندکی تأخیر و البته به شکل محدودتر به فعاليت پرداختند و سعي کردند با ترکیب دیدگاه‌های جدید تعدادی از روحانیان، تفسیری نو از متون وحیانی ارائه دهند و با انتقاد از قوانین داخلی، به ترویج مفاد معاهدات بین‌المللي بپردازند.

حمایت‌های خارجی از سازمان‌های غیردولتی داخلی
 

برخی از سازمان‌های غیردولتی، این امکان را دارند که با حمایت‌های مالی و اعتباری سازمان ‌ملل و بنیادهای بین‌المللی به عنوان نماینده زن ایرانی در کنفرانس‌های منطقه‌ای و جهانی شرکت کنند. سمینارها و نشست‌ها را با این حمایت‌ها برگزار کنند و مهم‌تر از آن با عهده‌دار شدن برخی فعالیت‌ها (از سوی نهادهای بین‌المللی) اعتبار و موفقیت به دست آورند.
چندی پیش، شش نفر از نمایندگان سازمانهای غیردولتی دارای گرایش فمینیستی با حمایت همین نهادها، در اجلاس تایلند شرکت کردند و به انتقاد از قوانین جمهوری اسلامی پرداختند. مشاور یونسکو در امور سازمان‌های غیردولتی در این باره می‌گویند «یونسکو بیش از اینکه اهرم مادی داشته باشد که البته دارد، به سازمان‌های غیردولتی اعتبار می‌دهد. مثلاً از سازمان‌هاي غيردولتي در همایش دعوت می‌کند و می‌گوید «شما این کارها را انجام دهید و از درگیر کردن کار با سازمان‌هاي غيردولتي گام بزرگ و مؤثری در راستاي اهداف خود برمي‌دارد» (مركز مطالعات و تحقيقات زنان، 1383، ش 6، ص 39).

تاريخچه سازمانهاي غيردولتي ‌در اقوام و ملل دینی و غیردینی
 

ادیان آسماني و پیامبران الهی به ویژه پیامبر اسلام (ص)به انجام دادن کارهای نیک و احسان و انفاق و دستگیري از مساکین و مستعضفان سفارش بسیار کرده‌اند. دین مقدس اسلام بعد از امور اعتقادی و ایماني و اعمال عبادی به انفاق و احسان و تعـاون و صدقات و امور خیریه اهمیت خاصی داده است و نیکـوترین نشانه بر صدق ایمان را صدقه جاریه دانسته است.
اسلام از طریق وقف، نذر، هبه، قرض‌الحسنه، وصیت و واگذاری، منابع به نفع مستضعفان و عموم افراد جامعه با نفوذ معنوی خود خواسته است در تعمیم و تعدیل ثروت جامعه گامهایی مؤثر بر دارد و برای مبارزه با تجمل‌پرستیها و اسراف و تبذیر و انحصار‌طلبی به بالا بردن نیروی ایمان و انسان دوستی اهمیت دهد. در سیستم قانونگذاری اسلام، قرض‌الحسنه نیز اولين گزینش خدا باوری است و رضاي خدا به مردم خدمت کردن است. نویسنده در این مقاله سعی دارد جنبه‌های وقف و قرض‌الحسنه را که نمونه سازمانهاي غيردولتي اسلامی است، بررسی نماید.
وقف کردن از کارهای پسندیده و نیکویی است که از دیرباز و حتی پیش از ظهور اسلام در جوامع بشری و عرف عقلاً متداول بوده و نمونه‌های بسیاری از آن را در کتب تاریخي، جامعه‌شناسی و … می‌توان مطالعه کرد. آنچه از مطالعه این مسأله اجتماعی در زمانهای دور و نزدیک به دست می‌آید، این است که این سیره حسنه همه جا به خاطر انگیزه دینی نبوده؛ بلکه در مواردی انگیزه‌های دیگری را هم می‌توان دید که مردم را به سوی وقف کردن بر‌ مي‌انگیخته است.
سنت وقف ویژه کشورهای اسلامی و شرقی نیست؛ در کشورهای غربی و حتی در نقاط دور افتاده جزایر استرالیا و آفریقا و در میان سرخ‌پوستان آمریکای جنوبی این سنت وجود داشته است؛ این اقوام برای معابد، پرستشگاه‌ها، کلیساها، صومعه‌ها و دیرهایشان موقوفه‌هايی اختصاص مي‌داده‌اند، به ویژه در عهد باستان در یونان، چین، هند، ژاپن، روم، بابل و فلسطین قبل از اسلام نیز موقوفاتی وجود داشته است (سازمان اوقاف و امور خيريه، 1372، ج 2، ص 41). فقهای بزرگ ما نیز در آثار خود درباره وقف کردن پیشنیان سخن گفته‌اند. مثلاً صاحب جواهر مي‌گوید: زرتشتیان بر آتشكده‌های خود وقف می‌کنند (نجفی، 1981م، ‌ج 28، ص 31). و جای دیگر مي‌گوید: اگر یهود و نصاری بر کلیسا وقف کنند یا برای تورات و انجیل، جایز است؛ بی‌آنکه فقیهی در آن اختلاف داشته باشد (نجفی، 1981م، ‌ج 28، ص 36).
ملل قدیم اقوام آریایی، خاصه نژاد ایرانی که از زمانهای بسیار قدیم به پیروی از آیین و کیش خود به کارهای نیک و آبادانی و دستگیری از درماندگان و بینوایان توجه بسیار داشتند، به یقین دارای موقوفات و نذور بسیاری برای نگهداری معابد و آتشكده‌های خود بوده‌اند که پاره‌ای از آنها در بعضی از شهرستانهای ایران مثل یزد و کرمان در نزد زرتشتیان باقی و دایر است. از روی قراين می‌توان حدس زد که آتشكده معروف آذرگشسب در بلخ موقوفات و نذور بسیار داشته است (شهابی، بی‌تا، ج 1، ص 2). مردم مصر در قدیم با فکر وقف اجمالاً آشنا بودند. املاکی بر خدایان، معبدها و مقبره‌ها اختصاص می‌یافت تا درآمد آنها به مصرف تعمیرات، نوسازی، اقامه مراسم و خرج کاهنان (رهبران دینی) و خادمان برسد و این گام به قصد تقرب به خدایان برداشته می‌شد (همو، ص 39). رومیان با نظام مؤسسات کنیسه و مؤسسات خیریه آشنا بودند؛ این مؤسسات به اداره فقیران و ناتوانان مي‌پرداخت. و اموالی به این مؤسسات اختصاص می‌یافت تا به مصرف فقرا و ناتوانان برسد (همو، ص 39).

سازمانهاي غيردولتي بعد از اسلام
 

از آغاز پیدایش دین مقدس اسلام کارهای خیر جمعی و از آن جمله قرض‌الحسنه و وقف جایگاهی رفیع داشت، همه پیشوایان بزرگوار ما در این راه خیر پیشگام بوده‌اند و در دریای بیکران علوم فقهی گوهرناب وقف مقامی رفیع دارد. از زمانـی که استنباط علمـي عمیق اسلامی از منابـع چهارگانه کتاب، سنـت، عقل و اجماع شروع و علم ‌فقه به وجود آمده، بابی به وقف اختصاص یافته است.
نخستین صدقه موقوفه در اسلام زمینهای مخیریق است. مخیریق آنها را با وصیت در اختیار پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)گذاشت و پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)آنها را وقف کرد (واقد، 405ه‍، ج 1، ص 262). مخیریق مردی یهودی بود که در جنگ احد مسلمان شد و در جنگ نیز شرکت کرد. وی در آن جنگ به شهادت رسید. بنابراین املاک وی از همان زمان به پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)تعلق گرفت. این زمینها از هفت قطعه باغ تشکیل شده بود که تا سال هفتم هجرت کارگران پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) باغها را اداره می‌کردند. اما در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند و سنت حسنه اسلامی وقف را تشریع نمودند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)در مدت چندین سالی که از کارهای سیاسی کنار گذاشته شده بودند، قهراً در اجتماعات حضور کمتری داشتند و لذا در این مدت به امور کشاورزی، درختکاری، حفر قنوات و چشمه‌ها در اطراف مدینه مشغول شدند و بدین وسیله املاک و باغها و مزارع فراوانی درست کردند. حضرت باغها را در راه خدا به صورت زکات و صدقه واجب یا مستحب انفاق می‌کردند و در آخر عمر همه باغها و مزارع را وقف فرمودند؛ این باغها برای حجاج خانه خدا، فقرا و خویشاوندان وقف شدند (مجلسی، 1403ه‍، ج41، ص 43).
از جمله موقوفات حضرت علی (علیه السلام)صد چشمه آب بود که حضرتش در ينبع حفر كرده و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمودند. ابن‌شهر‌آشوب موقوفه‌های دیگری نیز از آن حضرت ذکر کرده‌ است (مازندرانی، بی‌تا، ج 2، ص 123).
قیام و شهادت سرور آزادگان حسین‌بن‌علی (علیه السلام)علاوه بر آثار شگفت‌انگیزی که در فرهنگ قیام و شهادت به جای گذاشت، در وقف و ایقاف نیز ابعادی گسترده و تازه به وجود آورد و وقف به چشمه جوشان و پر نور شهادت و ولایت پیوند خورد.
شیفتگان ارزشهای والای انسانی و عاشقان راه خاندان عصمت و طهارت برای زنده نگهداشتن حماسه خونین کربلا که عده‌ای از دشمنان و بد خواهان در طول تاریخ قصد داشتند آن را به فراموشی بسپارند، در پدیده وقف موفق شدند این حماسه جاوید را تا قیامت همچنان تازه نگه‌ دارند و با برپایی مجالس عزاداری، آمادگی خویش را برای حضور در صحنه‌های مبارزه با ستم‌کاران تاریخ حفظ کنند. از این زمان به بعد جلوه‌های متنوع وقف در همه زمینه‌ها به وجود آمد و از زمان خلافت عباسیان تشکیلاتی به نام «دیوان وقف» پدیدار شد. در زمان سلطان سنجر تصدی امور وقف به علما و دانشمندان اسلامی واگذار شد و او در تحقق نظر واقفان خیراندیش تأکید بسیار کرد. پس از حمله مغول و آرامش نسبی اوضاع مسأله وقف بار دیگر احیا شد و وزير دانشمند خواجه رشید الدین فضل الله اماکن عام المنفعه‌ای از قبیل مسجد، مدرسه، رصد‌خانه و کتابخانه وقف کرد که هم اکنون وقف‌نامه آن تحت عنوان «وقفنامه ربع رشیدی» موجود است.
در زمان صفوی وقف، گسترش بسیاری یافت و حتی برای تصدی و نظم اوقاف تشکیلاتی شبیه به «وزارتخانه» به وجود آورد که به وسیله مستوفیان و صدور متولیان دقیقاً مورد رسیدگی و ممیزی قرار می‌گرفت.
در زمان افشاریان و قاجاریان وقف به صورت نیمه آشفته‌ای در آمد و بدان توجه نشد. بعد از قاجاریه بر اثر اقدامات روحانيت آگاه و مردم، بیشتر موقوفات احیا شده و با تأسیس «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستطرفه» وقف صورتی مدون و قانونی به خود گرفت بعدها در سال 1313 شمسی قانون اوقاف و یک سال بعد نظامنامه آن تنظیم شد. اما در زمان قدرت ظاهری رضاخان و پسرش بتدریج وقف از صورت صحیح خارج گردید و آنها بسیاری از موقوفات را به نام املاک شخصی خود به ثبت رساندند و آنها را بر خلاف اصول فقهی به بهانه اصلاحات ارضی به فروش رساندند.
در زمان انقلاب شکوهمند اسلامی که به رهبری حضرت امام خمینی (قدس‌ سره) به وقوع پیوست، وقف دوباره احیا شد (سازمان حج و اوقاف، 1372، ‌ص14). درباره وقف آیات قرآنی فراوانی نازل گردیده است:
1ـ «مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند مانند دانه‌ای است که از آن هفت خوشه بروید که در هـر خوشه صد دانه باشد. خداونـد برای هر کس که بخواهـد، باز هم بر این مقدار بیفزاید»[2] (بقره، 261).
2ـ «هرگز به خیر و خوبی کامل نمی‌رسید، مگر آنکه آنچه را دوست دارید، در راه خدا انفاق کنید»[3] (آل عمران،92).
3ـ «نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق و مغرب کنید. دارايی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و سؤال‌کنندگان بدهید و هم در آزاد کردن بندگان صرف کنید[4] (بقره، 177).
4ـ «آنچه از کارهای خیر پيشاپيش برای خود می‌فرستید، نزد خدا بهتر از آن را مي‌يابيد و با اجری عظیم‌تر»[5] (مزمل،20).
در روایات نیز به امور خیر بسیار سفارش شده است:
1ـ از حضرت علی(علیه السلام) روایت شده است «صدقه و حبس دو ذخیره هستند پس آنها را برای روزگار خود حفظ کنید»[6] (نوری طبرسی، 1411ه‍، ج 2، ص 511).
2ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه فرمود: انسان بعد از مرگش ثوابی نمی‌برد مگر از سه خصلت: اول صدقه‌ای که در زمان حیاتش جاری کرده باشد و بعد از مرگش همچنان در جریان باشد[7]؛ دوم سنت نیکویی که بنا نهاده و پس از مرگش طبق آن عمل شود؛ سوم فرزند نیکویی که برایش دعا کند (حرعاملی، بی‌تا، ج 13، ص 292؛ صدوق، 1403 ه‍، ج 1، ص 151، حدیث 184؛ طوسی، 1406 ه‍، ج 9، ص 232).
سازمانهاي غيردولتي حتی قبل از اسلام هم بوده است اما تحت این عنوان نبوده از سازمانهاي غيردولتي بارز، علاوه بر وقف مي‌توان قرض‌الحسنه را نام برد.

پی نوشتها:
 

[2] «مثل الذین ينفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل في كل سنبلة مائة حبة و الله یضاعف لمن یشاء».
[3] «لن تنالوا البرحتی تنفقوا مماتحبون».
[4] «لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب…» تا اینکه می‌گوید: و «آتی المال علی حبه ذوی القربی و اليتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب».
[5] «و ماتقدموا لانفسکم من خیر تجدوه عندالله هو خیراً و اعظم اجراً».
[6] قال علی(علیه السلام): الصدقه و الحبس ذخیرتان فدعوهما ليومهما.
[7] « … عن ابی عبدالله علیه السلام قال: لیس یتبع الرجل بعد موته من الاجر الاّ ثلاث خصال. صدقه اجراها فی حیاته فهی تجری بعد موته و سنه هدی سنها فهي یعمل بها بعد موته أو ولد صالح یدعو اله».
 

منبع: www.lawnet.ir

ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.