ناکامی های مکرر
چرا تلاش هاي اسرائيل براي مهار حزب الله ناکام ماند؟
اکنون سران رژيم صهيونيستي خوب فهميده اند که حزب الله يک تشکيلات منسجم سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي است که در جامعه لبنان ريشه دوانده، و حمايت اقشار وسيع مردم و طرفداران حزب الله در جهان عرب، ضامن تداوم نقش سازنده و فعال و اساسي اين حزب در صحنه لبنان و برخي کشورهاي منطقه شده است.
اسرائيلي ها به اين نتيجه رسيده اند که حزب الله به طور مطلق از قويترين احزاب و سازمان هاي فعال لبنان بوده و در جهان عرب نظير آن وجود ندارد. قدرت نظامي حزب الله بسيار شگفت آور است، و چنين قدرتي هرگز در تشکيلات سياسي غير دولتي، يا جامعه مدني جهان عرب مشابه آن وجود ندارد. اگر بگوئيم برخي از کشورهاي عربي هم به اندازه قدرت حزب الله از ابزار قدرت نظامي و جايگاه مردمي برخوردار نيستند اغراق نگفته ايم. و اين قدرت فقط به منظور حفظ آمادگي براي رويارويي با هرگونه حمله احتمالي اسرائيل به لبنان، يا برخي کشورهاي منطقه سازماندهي شده است.
قدرت نظامي حزب الله همه معادلات و اهداف پيشين و کنوني اسرائيل را در منطقه بر هم زده و قدرت مانور اين رژيم را به شدت کاهش داده و مانع ادامه استفاده اين رژيم از قدرت نظامي و خشونت براي تحقق اهداف سياسي خود در لبنان و برخي مناطق خاورميانه شده است. مهمتر از همه اسرائيلي ها در پي جنگ 33 روزه سال 2006 به اين نتيجه رسيده اند که حزب الله با هرگونه سازش با اسرائيل مخالف است. زيرا عقايد و باورهاي ديني حزب به او اجازه سازش و آتش بس با اسرائيل را نمي دهد، و به نظر مي رسد رويارويي و کشمکش ميان حزب الله و اسرائيل تا نهايت تداوم خواهد يافت.
لذا با توجه به منتفي بودن امکان سازش با حزب الله و عامل تهديد بودن قدرت حزب الله بر امنيت ملي اسرائيل، اين شرايط اقتضا کرده تا مقام هاي اسرائيل براي برطرف کردن تهديد حزب الله چاره انديشي کنند. در سه سال گذشته و در پي شکست ارتش اسرائيل در برابر حزب الله، پژوهش ها و مطالعات فراواني از سوي پژوهشگران اسرائيلي منتشر گرديد و ميزان تهديدهاي حزب الله بر امنيت عمومي رژيم صهيونيستي در آن مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
در يکي از اين پژوهش ها آمده است که تهديدهاي حزب الله به قدري گسترش يافته که «موجوديت» کيان اسرائيل را به خطر انداخته است. بنابراين، تقاضا براي ريشه کني تهديد حزب الله با توجه به فزوني قدرت نظامي اين حزب يک تقاضاي منطقي است. تجربه شکست ارتش اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله نشان داد که استفاده از قدرت نظامي محدود يا گسترده براي تحميل اراده سياسي بر دشمني همچون حزب الله، تلاشي سودمند نبوده است. جنگ مزبور به مقام هاي اسرائيل آموخت که به موازات اقدام نظامي و به کارگيري ابزارهاي جنگي لازم است از اهرم هاي فشار ديگري غير از ابزار جنگي استفاده نمايند. ارتش اسرائيل براي تحقق اهداف اسرائيل در جنگ دوم با لبنان بسيار متواضعانه برخورد کرد، زيرا قدرت حزب الله را نشناخته بود.
آرامش عجيبي که در حال حاضر در جبهه رويارويي فرضي با حزب الله در مرز لبنان وجود دارد گوياي اين واقعيت است که قدرت ارتش اسرائيل براي نابودي يا تضعيف حزب الله بسيار محدود شده است، و براي برطرف نمودن تهديدهاي حزب الله بايد راه ها و روش هاي ديگري غير از روش هاي نظامي را جستجو و جايگزين کرد. گزينه استفاده از ماشين جنگي براي ريشه کني حزب الله در جريان جنگ ژوئيه سال 2006 ناکارآمدي خود را به اثبات رساند. و اکنون نيز به نظر مي رسد که اسرائيل از ابزار و مکانيزم ديگري براي رويارويي با خطر حزب الله برخوردار نمي باشد.
اسرائيل در سه سال گذشته به اميد بروز برخي تحولات و تغييرات سياسي در لبنان و منطقه چشم دوخته بود که در صورت تحقق آن امکان داشت قدرت حزب الله تضعيف گردد، يا بتوان به وسيله اين تحولات اين حزب را مهار کرد. اسرائيل به طور مستقيم يا به کمک آمريکا به برخي از اين تحولات دامن زد. ولي هيچ دستاوردي براي اسرائيل نداشت و حزب الله همچنان به گسترش قدرت نظامي خويش ادامه مي دهد.
برخي از اين تحولات که اسرائيل به آن چشم دوخته بود عبارتند از:
بيشتر پژوهشگران و تحليلگران اسرائيلي که درباره نتايج تحريم هاي اقتصادي بر ايران بحث کرده اند، معتقدند که عامل فشارهاي اقتصادي بر جمهوري اسلامي ايران تاثير محدود و مقطعي بر سياست هاي تهران در قبال حزب الله دارد. ولي مطمئن نيستند که تحريم هاي اقتصادي، پشتيباني ايران از حزب الله را متوقف کند. بسياري از تئوريسين هاي اسرائيل تحقق اين گزينه را نيز بعيد مي دانند. ولي در عين حال بسياري از پژوهشگران و کارشناسان مراکز پژوهشي و امنيتي اسرائيل در بحث ها و پژوهش سه سال گذشته شان تاکيد کرده اند که سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران يک گزينه نظري است و پايه و اساس عملي ندارد.
ايهود المرت نخست وزير پيشين اسرائيل سال گذشته در چارچوب چند دور گفت و گوهاي غيرمستقيم با سوريه در آنکارا تلاش هاي دامنه داري را براي تست کردن موضع سوريه از طريق ارائه سبد امتيازات سياسي و اقتصادي به عمل آورد. ولي سوريه هيچ تعهدي براي قطع روابط و همکاري هاي خود با ايران و حزب الله ارائه نداد، و اسرائيلي ها را نااميد کرد. ولي اسرائيلي ها از طريق گفت و گوهاي جاري ميان دولت جديد آمريکا و دمشق اميدوارند بتوانند روابط سوريه با ايران و حزب الله را قطع کنند.
در پي توقف جنگ نيز اسرائيل بيکار ننشست و کوشيد برخي جريانات سياسي داخلي لبنان را بر ضد حزب الله بشوراند تا شايد حزب الله را در مسائل داخلي لبنان سرگرم کند و از ميزان آسيب رساني اين حزب به اسرائيل بکاهد. در همان حال رويدادها و تحولات منطقه اي و بين المللي بر اوضاع داخلي لبنان اثر منفي گذاشت و صحنه سياسي لبنان در آستانه فتنه وحشتناک و جنگ داخلي قرار گرفت. اسرائيل همچنان اميدوار بود که بحران هاي داخلي لبنان حزب الله را به خود سرگرم کند، يا حزب الله گرفتار بحران هاي داخلي لبنان شود، و از تمرکز تلاش هايش بر ضد اسرائيل باز بماند. اما رويدادهاي روز هفتم ماه مه سال 2008 بار ديگر اميدهاي اسرائيل را در زمينه گرفتار شدن حزب الله در بحران هاي داخلي اين کشور بکلي بر باد داد. اسرائيل اکنون فقط به نتايج دادگاه بين المللي رسيدگي به پرونده ترور رفيق حريري نخست وزير پيشين لبنان دل خوش کرده و اميدوار است اين دادگاه حزب الله را متهم اصلي ترور حريري معرفي کند، تا لبنان دوباره دستخوش آشوب و هرج و مرج گردد.
از نظر آگاهان و صاحبنظران اسرائيلي، حزب الله از يک جنبش مقاومت که براي اسرائيل دردسر آفرين بوده و طرح هاي اين رژيم را در لبنان و منطقه ناکام ساخته، به يک خطر استراتژيک و در حال گسترش تبديل شده است. مهمتر از همه حزب الله به معادله اي اساسي و انکارناپذير در روند تحولات منطقه درآمده است. پس از گذشت سه سال از جنگ ژوئيه سال 2006 سرانجام اسرائيل به اين نتيجه رسيده که حزب الله قادر است مانع تحقق اهداف اسرائيل در لبنان از طريق حمله نظامي به اين کشور شود. حزب الله ضمن ناکام ساختن اهداف اسرائيل در لبنان، از جنبش مقاومت فلسطين نيز پشتيباني به عمل مي آورد، و در چارچوب کشورهاي مخالف سلطه آمريکا و اسرائيل بر منطقه همچون ايران و سوريه نقش محوري و حياتي ايفا مي کند.
از نظر اسرائيلي ها، خطرناکترين عامل تهديدهاي حزب الله اين است که قدرت نظامي اين حزب از نظر نوعيت و کيفيت به مرور زمان گسترش مي يابد. از سوي ديگر اسرائيل براي اولين بار در تاريخ پيدايش خود احساس مي کند که عمق استراتژيک او با خطر جدي مواجه شده، و از تامين سپر دفاعي براي شهروندانش عاجز مانده است. اکنون مقام هاي اسرائيل با صراحت به يهوديان مي گويند که بايد حزب الله را به عنوان يک خطر واقعي بپذيرند و با اين خطر همزيستي نمايند. مانورهاي متعددي که در سه سال گذشته به منظور رويارويي با خطر موشک هاي حزب الله در همه شهرهاي اسرائيل برگزار گرديد بيانگر اين واقعيت است.
براساس اين واقعيت ها، سر و کله افرادي در اسرائيل پيدا شده است که معتقدند امکان از بين بردن حزب الله از طريق حمله گسترده زميني وجود ندارد، و به جاي حمله زميني لازم تاسيسات اقتصادي و ساختار زيربنايي لبنان را از طريق حمله هاي فشرده هوايي بمباران کرد تا افکار عمومي لبنان را بر ضد حزب الله برانگيزند. روزگاري که اسرائيل احساس مي کرد با گروه موسيقي ارتش مي تواند با لبنان برخورد کند سپري گشته، و اکنون با ماشين جنگي و عربده کشي نظامي کاري از دست او ساخته نيست.
به رغم ناکامي اسرائيل در بهره برداري از برتري نظامي در برابر سوريه و تلاش براي به سازش کشاندن اين کشور، و نيز بازداشتن دمشق از ادامه پشتيباني از جنبش هاي مقاومت در لبنان و فلسطين، ولي اسرائيلي ها همچنين اميدوارند بتوانند ارتباط سوريه را با مقاومت لبنان و فلسطين قطع کنند. در پي حضور اشغالگران آمريکايي در عراق و استقرار دهها هزار سرباز آمريکا در مرزهاي سوريه، اميدواري اسرائيل براي به زانو درآوردن دمشق به اوج رسيد. اسرائيل همچنين خروج ارتش سوريه از لبنان را نشانگر مرحله قبل از شليک تير خلاص به نظام سوريه تعبير کرد ولي اين آرزو را نيز به گور برد.
گفته شده که شکست اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله، ميان سوريه و لبنان با اسرائيل موازنه قدرت برقرار شده است. با وجودي که سوريه در چند دهه گذشته در هيچ اقدام مستقيم نظامي بر ضد اسرائيل شرکت نداشته است ولي از تقديم هرگونه کمک به جنبش هاي مقاومت در لبنان و فلسطين به ويژه در جريان جنگ 33 روزه دريغ نکرده است. اين کمک ها نشان داد که سوريه جايگاه خاصي در معادلات منطقه دارد و همواره متحد جنبش هاي مقاومت در خاورميانه باقي مانده است. از سوي ديگر با وجودي که سوريه به روند سازش با اسرائيل بر مبناي تلاش براي آزادسازي بلندي هاي اشغالي جولان پايبند است، ولي گفت و گوهاي نافرجام و غيرمستقيم سال گذشته ميان دمشق و تل آويو در آنکارا نشان داد که سوريه به اصول ثابت و خلل ناپذير خود نيز پايبند مي باشد، و گفت و گوهاي سال گذشته يک اقدام تاکتيکي به منطور جلوگيري از اقدام نظامي احمقانه جرج بوش بر ضد سوريه در آخرين ماه هاي رياست جمهوري او بوده است.
شکست اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله، ناکامي سياست هاي تهديدآميز جرج بوش در خاورميانه، پافشاري سوريه روي سقف خواسته هاي خود در گفت و هاي سازش، ادامه همکاري دمشق با تهران و پشتيباني از جنبش هاي مقاومت اين ايده را بر اسرائيل و آمريکا تحميل کرد تا با ديد مثبت به سوريه بنگرند. در همين حال ادامه روند غني سازي اورانيوم، نتايج انتخابات رياست جمهوري ايران، کنار رفتن جرج بوش از حاکميت آمريکا بار ديگر به نااميدواري هاي اسرائيل درباره امکان مهار حزب الله افزود. زيرا محافظه کاران جديد آمريکا به رهبري جرج بوش، ايران را تهديد کرده بودند چنانچه برنامه هاي غني سازي اورانيوم را متوقف نکند با جنگ نظامي مواجه مي شود. اسرائيل برنامه هاي هسته اي ايران را خطري بالقوه و بي سابقه براي موجوديت خود مي داند، و به همين دليل مي کوشد اين خطر را برطرف کند. اسرائيل افزون بر اينکه در برخورد با حزب الله، سوريه و ايران ناکام بوده و در برخورد با جنبش هاي مقاومت فلسطين در سرزمين هاي اشغالي نيز مستاصل شده است. اکنون نه مي تواند از ضربات کوبنده فلسطيني ها در عمق اراضي اشغالي جلوگيري کند، و نه مي تواند با اقدامات سرکوبگرانه شرايط خود را بر فلسطيني ها تحميل کند. در همين حال حمله هاي موشکي فلسطيني هاي نوار غزه به شهرها و روستاهاي فلسطين اشغالي، اسرائيلي ها را سردرگم و با چالش هاي جديدي مواجه ساخته است.
در حال حاضر، اسرائيلي ها از شدت خشم و کينه نسبت به حزب الله لبهاي خود را گاز مي گيرند، همچنين از شدت شگفتي و سردرگمي نمي دانند با حزب الله چه برخوردي داشته باشند. اطلاعات ضد و نقيض درباره امکان مجهز شدن حزب الله به موشک هاي ضد هوايي ساخت روسيه، خواب راحت را از چشم اسرائيلي ها ربوده است. آنها مي گويند که حزب الله به سلاحي مجهز شده است که موازنه قدرت را در خاورميانه مختل کرده است. موشک هايي که حزب الله به آن مجهز شده قدرت مانور جنگنده ها و بمب افکن هاي اسرائيل را در آسمان لبنان با چالش جدي مواجه کرده است. اسرائيلي ها بر اين باورند که با برتري نيروي هوايي شان توانسته اند موازنه قدرت با حزب الله به وجود بياورند، ولي مسلح شدن حزب الله به منظومه هاي پيشرفته ضدهوايي که موازنه قدرت را بر هم مي ريزد، پيامدهاي خطرناکي براي اسرائيل در پي دارد، و سبب مي شود اين رژيم توانمندي هاي تهاجمي و دفاعي و در نهايت قدرت بازدارندگي خود را از دست بدهد.
به استثناي قدرت نظامي و سلاح هاي پيشرفته، مهمترين عناصر قدرتي که حزب الله از آن برخوردار است، و اسرائيل را به وحشت انداخته است، اراده آهنين و عزم راسخ و شجاعت بي نظير رزمندگان مقاومت مي باشد. همه اين عوامل قدرت، که حزب الله از آن برخوردار شده اسرائيل را با بن بست جدي مواجه ساخته است.
به نقل از روزنامه لبناني الأخبار، شماره 14 اوت 2009.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
ديدگاه ها و ارزيابي تحليلگران و آگاهان سياسي عرب در فلسطين اشغالي از نتايج آخرين جنگ حزب الله با رژيم صهيونيستي
درآمد
اکنون سران رژيم صهيونيستي خوب فهميده اند که حزب الله يک تشکيلات منسجم سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي است که در جامعه لبنان ريشه دوانده، و حمايت اقشار وسيع مردم و طرفداران حزب الله در جهان عرب، ضامن تداوم نقش سازنده و فعال و اساسي اين حزب در صحنه لبنان و برخي کشورهاي منطقه شده است.
اسرائيلي ها به اين نتيجه رسيده اند که حزب الله به طور مطلق از قويترين احزاب و سازمان هاي فعال لبنان بوده و در جهان عرب نظير آن وجود ندارد. قدرت نظامي حزب الله بسيار شگفت آور است، و چنين قدرتي هرگز در تشکيلات سياسي غير دولتي، يا جامعه مدني جهان عرب مشابه آن وجود ندارد. اگر بگوئيم برخي از کشورهاي عربي هم به اندازه قدرت حزب الله از ابزار قدرت نظامي و جايگاه مردمي برخوردار نيستند اغراق نگفته ايم. و اين قدرت فقط به منظور حفظ آمادگي براي رويارويي با هرگونه حمله احتمالي اسرائيل به لبنان، يا برخي کشورهاي منطقه سازماندهي شده است.
قدرت نظامي حزب الله همه معادلات و اهداف پيشين و کنوني اسرائيل را در منطقه بر هم زده و قدرت مانور اين رژيم را به شدت کاهش داده و مانع ادامه استفاده اين رژيم از قدرت نظامي و خشونت براي تحقق اهداف سياسي خود در لبنان و برخي مناطق خاورميانه شده است. مهمتر از همه اسرائيلي ها در پي جنگ 33 روزه سال 2006 به اين نتيجه رسيده اند که حزب الله با هرگونه سازش با اسرائيل مخالف است. زيرا عقايد و باورهاي ديني حزب به او اجازه سازش و آتش بس با اسرائيل را نمي دهد، و به نظر مي رسد رويارويي و کشمکش ميان حزب الله و اسرائيل تا نهايت تداوم خواهد يافت.
لذا با توجه به منتفي بودن امکان سازش با حزب الله و عامل تهديد بودن قدرت حزب الله بر امنيت ملي اسرائيل، اين شرايط اقتضا کرده تا مقام هاي اسرائيل براي برطرف کردن تهديد حزب الله چاره انديشي کنند. در سه سال گذشته و در پي شکست ارتش اسرائيل در برابر حزب الله، پژوهش ها و مطالعات فراواني از سوي پژوهشگران اسرائيلي منتشر گرديد و ميزان تهديدهاي حزب الله بر امنيت عمومي رژيم صهيونيستي در آن مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
در يکي از اين پژوهش ها آمده است که تهديدهاي حزب الله به قدري گسترش يافته که «موجوديت» کيان اسرائيل را به خطر انداخته است. بنابراين، تقاضا براي ريشه کني تهديد حزب الله با توجه به فزوني قدرت نظامي اين حزب يک تقاضاي منطقي است. تجربه شکست ارتش اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله نشان داد که استفاده از قدرت نظامي محدود يا گسترده براي تحميل اراده سياسي بر دشمني همچون حزب الله، تلاشي سودمند نبوده است. جنگ مزبور به مقام هاي اسرائيل آموخت که به موازات اقدام نظامي و به کارگيري ابزارهاي جنگي لازم است از اهرم هاي فشار ديگري غير از ابزار جنگي استفاده نمايند. ارتش اسرائيل براي تحقق اهداف اسرائيل در جنگ دوم با لبنان بسيار متواضعانه برخورد کرد، زيرا قدرت حزب الله را نشناخته بود.
آرامش عجيبي که در حال حاضر در جبهه رويارويي فرضي با حزب الله در مرز لبنان وجود دارد گوياي اين واقعيت است که قدرت ارتش اسرائيل براي نابودي يا تضعيف حزب الله بسيار محدود شده است، و براي برطرف نمودن تهديدهاي حزب الله بايد راه ها و روش هاي ديگري غير از روش هاي نظامي را جستجو و جايگزين کرد. گزينه استفاده از ماشين جنگي براي ريشه کني حزب الله در جريان جنگ ژوئيه سال 2006 ناکارآمدي خود را به اثبات رساند. و اکنون نيز به نظر مي رسد که اسرائيل از ابزار و مکانيزم ديگري براي رويارويي با خطر حزب الله برخوردار نمي باشد.
اسرائيل در سه سال گذشته به اميد بروز برخي تحولات و تغييرات سياسي در لبنان و منطقه چشم دوخته بود که در صورت تحقق آن امکان داشت قدرت حزب الله تضعيف گردد، يا بتوان به وسيله اين تحولات اين حزب را مهار کرد. اسرائيل به طور مستقيم يا به کمک آمريکا به برخي از اين تحولات دامن زد. ولي هيچ دستاوردي براي اسرائيل نداشت و حزب الله همچنان به گسترش قدرت نظامي خويش ادامه مي دهد.
برخي از اين تحولات که اسرائيل به آن چشم دوخته بود عبارتند از:
1- قطع ارتباط ايران با حزب الله:
بيشتر پژوهشگران و تحليلگران اسرائيلي که درباره نتايج تحريم هاي اقتصادي بر ايران بحث کرده اند، معتقدند که عامل فشارهاي اقتصادي بر جمهوري اسلامي ايران تاثير محدود و مقطعي بر سياست هاي تهران در قبال حزب الله دارد. ولي مطمئن نيستند که تحريم هاي اقتصادي، پشتيباني ايران از حزب الله را متوقف کند. بسياري از تئوريسين هاي اسرائيل تحقق اين گزينه را نيز بعيد مي دانند. ولي در عين حال بسياري از پژوهشگران و کارشناسان مراکز پژوهشي و امنيتي اسرائيل در بحث ها و پژوهش سه سال گذشته شان تاکيد کرده اند که سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران يک گزينه نظري است و پايه و اساس عملي ندارد.
2- قطع ارتباط سوريه با حزب الله:
ايهود المرت نخست وزير پيشين اسرائيل سال گذشته در چارچوب چند دور گفت و گوهاي غيرمستقيم با سوريه در آنکارا تلاش هاي دامنه داري را براي تست کردن موضع سوريه از طريق ارائه سبد امتيازات سياسي و اقتصادي به عمل آورد. ولي سوريه هيچ تعهدي براي قطع روابط و همکاري هاي خود با ايران و حزب الله ارائه نداد، و اسرائيلي ها را نااميد کرد. ولي اسرائيلي ها از طريق گفت و گوهاي جاري ميان دولت جديد آمريکا و دمشق اميدوارند بتوانند روابط سوريه با ايران و حزب الله را قطع کنند.
3- تحولات داخلي لبنان:
در پي توقف جنگ نيز اسرائيل بيکار ننشست و کوشيد برخي جريانات سياسي داخلي لبنان را بر ضد حزب الله بشوراند تا شايد حزب الله را در مسائل داخلي لبنان سرگرم کند و از ميزان آسيب رساني اين حزب به اسرائيل بکاهد. در همان حال رويدادها و تحولات منطقه اي و بين المللي بر اوضاع داخلي لبنان اثر منفي گذاشت و صحنه سياسي لبنان در آستانه فتنه وحشتناک و جنگ داخلي قرار گرفت. اسرائيل همچنان اميدوار بود که بحران هاي داخلي لبنان حزب الله را به خود سرگرم کند، يا حزب الله گرفتار بحران هاي داخلي لبنان شود، و از تمرکز تلاش هايش بر ضد اسرائيل باز بماند. اما رويدادهاي روز هفتم ماه مه سال 2008 بار ديگر اميدهاي اسرائيل را در زمينه گرفتار شدن حزب الله در بحران هاي داخلي اين کشور بکلي بر باد داد. اسرائيل اکنون فقط به نتايج دادگاه بين المللي رسيدگي به پرونده ترور رفيق حريري نخست وزير پيشين لبنان دل خوش کرده و اميدوار است اين دادگاه حزب الله را متهم اصلي ترور حريري معرفي کند، تا لبنان دوباره دستخوش آشوب و هرج و مرج گردد.
استحکام موقعيت حزب الله و تاثير آن بر جامعه اسرائيل:
از نظر آگاهان و صاحبنظران اسرائيلي، حزب الله از يک جنبش مقاومت که براي اسرائيل دردسر آفرين بوده و طرح هاي اين رژيم را در لبنان و منطقه ناکام ساخته، به يک خطر استراتژيک و در حال گسترش تبديل شده است. مهمتر از همه حزب الله به معادله اي اساسي و انکارناپذير در روند تحولات منطقه درآمده است. پس از گذشت سه سال از جنگ ژوئيه سال 2006 سرانجام اسرائيل به اين نتيجه رسيده که حزب الله قادر است مانع تحقق اهداف اسرائيل در لبنان از طريق حمله نظامي به اين کشور شود. حزب الله ضمن ناکام ساختن اهداف اسرائيل در لبنان، از جنبش مقاومت فلسطين نيز پشتيباني به عمل مي آورد، و در چارچوب کشورهاي مخالف سلطه آمريکا و اسرائيل بر منطقه همچون ايران و سوريه نقش محوري و حياتي ايفا مي کند.
از نظر اسرائيلي ها، خطرناکترين عامل تهديدهاي حزب الله اين است که قدرت نظامي اين حزب از نظر نوعيت و کيفيت به مرور زمان گسترش مي يابد. از سوي ديگر اسرائيل براي اولين بار در تاريخ پيدايش خود احساس مي کند که عمق استراتژيک او با خطر جدي مواجه شده، و از تامين سپر دفاعي براي شهروندانش عاجز مانده است. اکنون مقام هاي اسرائيل با صراحت به يهوديان مي گويند که بايد حزب الله را به عنوان يک خطر واقعي بپذيرند و با اين خطر همزيستي نمايند. مانورهاي متعددي که در سه سال گذشته به منظور رويارويي با خطر موشک هاي حزب الله در همه شهرهاي اسرائيل برگزار گرديد بيانگر اين واقعيت است.
براساس اين واقعيت ها، سر و کله افرادي در اسرائيل پيدا شده است که معتقدند امکان از بين بردن حزب الله از طريق حمله گسترده زميني وجود ندارد، و به جاي حمله زميني لازم تاسيسات اقتصادي و ساختار زيربنايي لبنان را از طريق حمله هاي فشرده هوايي بمباران کرد تا افکار عمومي لبنان را بر ضد حزب الله برانگيزند. روزگاري که اسرائيل احساس مي کرد با گروه موسيقي ارتش مي تواند با لبنان برخورد کند سپري گشته، و اکنون با ماشين جنگي و عربده کشي نظامي کاري از دست او ساخته نيست.
به رغم ناکامي اسرائيل در بهره برداري از برتري نظامي در برابر سوريه و تلاش براي به سازش کشاندن اين کشور، و نيز بازداشتن دمشق از ادامه پشتيباني از جنبش هاي مقاومت در لبنان و فلسطين، ولي اسرائيلي ها همچنين اميدوارند بتوانند ارتباط سوريه را با مقاومت لبنان و فلسطين قطع کنند. در پي حضور اشغالگران آمريکايي در عراق و استقرار دهها هزار سرباز آمريکا در مرزهاي سوريه، اميدواري اسرائيل براي به زانو درآوردن دمشق به اوج رسيد. اسرائيل همچنين خروج ارتش سوريه از لبنان را نشانگر مرحله قبل از شليک تير خلاص به نظام سوريه تعبير کرد ولي اين آرزو را نيز به گور برد.
گفته شده که شکست اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله، ميان سوريه و لبنان با اسرائيل موازنه قدرت برقرار شده است. با وجودي که سوريه در چند دهه گذشته در هيچ اقدام مستقيم نظامي بر ضد اسرائيل شرکت نداشته است ولي از تقديم هرگونه کمک به جنبش هاي مقاومت در لبنان و فلسطين به ويژه در جريان جنگ 33 روزه دريغ نکرده است. اين کمک ها نشان داد که سوريه جايگاه خاصي در معادلات منطقه دارد و همواره متحد جنبش هاي مقاومت در خاورميانه باقي مانده است. از سوي ديگر با وجودي که سوريه به روند سازش با اسرائيل بر مبناي تلاش براي آزادسازي بلندي هاي اشغالي جولان پايبند است، ولي گفت و گوهاي نافرجام و غيرمستقيم سال گذشته ميان دمشق و تل آويو در آنکارا نشان داد که سوريه به اصول ثابت و خلل ناپذير خود نيز پايبند مي باشد، و گفت و گوهاي سال گذشته يک اقدام تاکتيکي به منطور جلوگيري از اقدام نظامي احمقانه جرج بوش بر ضد سوريه در آخرين ماه هاي رياست جمهوري او بوده است.
شکست اسرائيل در جنگ سال 2006 با حزب الله، ناکامي سياست هاي تهديدآميز جرج بوش در خاورميانه، پافشاري سوريه روي سقف خواسته هاي خود در گفت و هاي سازش، ادامه همکاري دمشق با تهران و پشتيباني از جنبش هاي مقاومت اين ايده را بر اسرائيل و آمريکا تحميل کرد تا با ديد مثبت به سوريه بنگرند. در همين حال ادامه روند غني سازي اورانيوم، نتايج انتخابات رياست جمهوري ايران، کنار رفتن جرج بوش از حاکميت آمريکا بار ديگر به نااميدواري هاي اسرائيل درباره امکان مهار حزب الله افزود. زيرا محافظه کاران جديد آمريکا به رهبري جرج بوش، ايران را تهديد کرده بودند چنانچه برنامه هاي غني سازي اورانيوم را متوقف نکند با جنگ نظامي مواجه مي شود. اسرائيل برنامه هاي هسته اي ايران را خطري بالقوه و بي سابقه براي موجوديت خود مي داند، و به همين دليل مي کوشد اين خطر را برطرف کند. اسرائيل افزون بر اينکه در برخورد با حزب الله، سوريه و ايران ناکام بوده و در برخورد با جنبش هاي مقاومت فلسطين در سرزمين هاي اشغالي نيز مستاصل شده است. اکنون نه مي تواند از ضربات کوبنده فلسطيني ها در عمق اراضي اشغالي جلوگيري کند، و نه مي تواند با اقدامات سرکوبگرانه شرايط خود را بر فلسطيني ها تحميل کند. در همين حال حمله هاي موشکي فلسطيني هاي نوار غزه به شهرها و روستاهاي فلسطين اشغالي، اسرائيلي ها را سردرگم و با چالش هاي جديدي مواجه ساخته است.
احتمال مجهز شدن حزب الله به موشک هاي ضد هوايي
در حال حاضر، اسرائيلي ها از شدت خشم و کينه نسبت به حزب الله لبهاي خود را گاز مي گيرند، همچنين از شدت شگفتي و سردرگمي نمي دانند با حزب الله چه برخوردي داشته باشند. اطلاعات ضد و نقيض درباره امکان مجهز شدن حزب الله به موشک هاي ضد هوايي ساخت روسيه، خواب راحت را از چشم اسرائيلي ها ربوده است. آنها مي گويند که حزب الله به سلاحي مجهز شده است که موازنه قدرت را در خاورميانه مختل کرده است. موشک هايي که حزب الله به آن مجهز شده قدرت مانور جنگنده ها و بمب افکن هاي اسرائيل را در آسمان لبنان با چالش جدي مواجه کرده است. اسرائيلي ها بر اين باورند که با برتري نيروي هوايي شان توانسته اند موازنه قدرت با حزب الله به وجود بياورند، ولي مسلح شدن حزب الله به منظومه هاي پيشرفته ضدهوايي که موازنه قدرت را بر هم مي ريزد، پيامدهاي خطرناکي براي اسرائيل در پي دارد، و سبب مي شود اين رژيم توانمندي هاي تهاجمي و دفاعي و در نهايت قدرت بازدارندگي خود را از دست بدهد.
به استثناي قدرت نظامي و سلاح هاي پيشرفته، مهمترين عناصر قدرتي که حزب الله از آن برخوردار است، و اسرائيل را به وحشت انداخته است، اراده آهنين و عزم راسخ و شجاعت بي نظير رزمندگان مقاومت مي باشد. همه اين عوامل قدرت، که حزب الله از آن برخوردار شده اسرائيل را با بن بست جدي مواجه ساخته است.
به نقل از روزنامه لبناني الأخبار، شماره 14 اوت 2009.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
/ج