دوستی پرسید اینقدر میگویند جریان انحرافی ....جریان انحرافی؛ ازکجا معلوم که این جریان واقعا انحرافی است؟ شاید این جریان درست می گویند و شاید مخالفان آنها واقعا انحرافی اند؟
ازاین شک و تردید ها بعضی وقت ها ممکن است درذهن دیگران پدید بیاید ولی واقع مسئله اینست که انحرافی نامیدن جریانی خاص دلیل می طلبد و ما تابع دلیلیم.
انحراف دینی شامل آن دسته افکار، عقاید و اعمال و مناسک می شود که با متون دینی ناسازگارباشد.آنچه باعث می شود یک جریان چه فکری و چه عملی انحرافی نامیده بشود عدول از موازین دینی است.
تازگی ندارد و از زمان حیات رسول الله بوده اند اشخاص و جریان هایی که تلاش کرده اند به نوعی یا از موازین دینی به سلیقه و اجتهاد شخصی خود عدول نموده یا پسند خود را برمتون دینی تحمیل بنمایند. قرآن صریحا تاکید می کند که راه درست و راه نادرست روشن شده است " قد تبین الرشد من الغی "(بقره-155) حق و باطل مشخص شده است لذا هرگونه اختلاف دردین ناشی از چشم بستن برحقایق روشن و داشتن انگیزه های روان شناسانه است که موجب می شود افراد حتی با داشتن اعتقادات دینی ، نتوانند پای بندی خود را نشان بدهند و التزام بورزند.طبق قران کریم انزال کتاب و ارسال رسل برای رفع اختلافات بوده است (نحل-14) ولی کسانی با اینکه علم به مبینات کتاب اسمانی داشته اند ازروی رقابت و ستم گری اختلاف درست کرده اند." فما اختلفوا الا من بعد ما جاء هم العلم بغیا بینهم" ( بقره 213 و نیز جاثیه 17) با این احوال خداوند ایمان آورده ها را به اذن خود هدایت می کند. " فهدی الله الذین امنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه " (بقره -213)
بی تردید خداوند خودش راههای هدایت خویش را نشان داده است. رسول الله که قران اورا صراط مستقیم می داند معیار درست و نادرست است. " فاستمسک بالذی اوحی الیک انک علی صراط مستقیم" (زخرف-43) قران صریحا می گوید صراط مستقیم همین است و دنبال راههای دیگر نروید. " وان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا سبل فتفرق بک عن سبیله ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون" (انعام-153) اگر کسی خداوند را دوست دارد علی القاعده باید تابع رسول الله باشد. " قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله" (ال عمران -21)
هرچه رسول الله بگوید و انجام بدهد معیار درست و نادرست خواهد بود لذا چون رسول الله فرموده است پس از من به کتاب الله و عترتی اهل بیتی متمسک بشوید، معیار پس از ایشان قران و اهل بیت اند. در هجده منبع از منابع اهل سنت به حدیث ثقلین اشاره شده است ( مثلا در صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳-۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب و نیز سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۴۳۲ و نیز مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص ۳۶۶، ۳۷۲-۳۷۰ ). ضمن آنکه منابع اهل سنت صراحت دارد دراینکه علی بن ابی طالب معیارحق و باطل است.
ابو ثابت، غلام ابوذر می گوید: در جنگ جمل من در لشکر علی بودم. وقتی عایشه، همسر پیامبر را دیدم که در صف مقابل، رو در روی علی به جنگ برخاسته است، مثل عده دیگری از مردم، تردید و دودلی ذهن مرا به خود مشغول داشت. تا ظهر در این تردید باقی ماندم. هنگام ظهر تردید از دلم رخت بربست و بر حقانیت علی یقین کردم و در رکاب او جنگیدم. پس از پایان جنگ به مدینه آمدم و به حضور یکی دیگر از همسران پیامبر - امّ سلمه - شتافتم، و به آن بانو عرض کردم:نیامده ام که از شما درخواستی داشته باشم. من غلام ابوذر هستم و از جنگ جمل می ایم.آن بانو به من خوش آمد گفت و من هم گزارش حضور خود در جبهه جنگ جمل را بیان کردم.او به من فرمود:آن هنگام که دلها به تردید افتادند تو کجا بودی؟من ماجرای دودلی خود را تا هنگام ظهر و سپس جنگیدن در رکاب علی را برایش تعریف کردم.جناب امّ سلمه، پس از شنیدن داستان من، فرمود:آفرین بر تو که از یاری علی دست نکشیدی. من از پیامبر شنیدم که می فرمود:علی مَعَ الْقُرْانِ وَ الْقُرانُ مَعَ عَلی، لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدا عَلَی الْحَوْضَ.علی همیشه همراه قرآن است، و قرآن هم با علی است، و این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا آنکه در کنار حوض کوثر بر من فرود ایند.( المستدرک علی الصحیحین 3/134)
درحدیت دیگر آمده است:رَحِمَ اللّهُ عَلِیاً، اللّهُمَّ اَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَیثُ دارَ.خدا علی را مورد رحمت خویش قرار دهد. بار الها حق را هر طور که علی گردید، همراه با او بگردان.( المستدرک علی الصحیحین 3/135- سن ترمذی 5/633.)
سوال اینست که اکنون درعصر غیبت بقیه الله چه باید کرد؟ درروایات داریم که ویژگی آخرالزمان اینست که شبهات و اشکالات به ویژه درباره مهدویت زیاد خواهد شد و کسانی بدین واسطه گمراه شده و حتی جان خود را ازدست خواهند داد. به نظر می رسد معیاراصلی ما وصیت معروف رسول الله و حدیث ثقلین است و انچه ملاک تشخیص حق و باطل است کتاب قران و اهل بیت پیامبراند. انچه با این دو وفق بدهد مورد قبول و گرنه مورد قبول نخواهد بود.
اگرمی گوییم جریان انحرافی ازاین روست که بعضی مواضع و سخنان انها مثل تعیین زمان ظهور بقیه الله با نص صریح متون دینی تعارض دارد.روایات صراحت دارد دراینکه آخرالزمان که شد تنها به احادیت عترت طاهره چنگ بزنید و بقیه را رها کنید. هرگونه اظهار نظر و بیان عقیده که اندکی خلاف قران و سنت معصومین باشد انحراف محسوب شده و مردود خواهد بود.
این مقاله توسط کاربر محترمmeysamamaniارسال شده است.