جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)

دوره سوم که از سفر 1343 وی به حج آغاز می شود و باعث بازگشتی واقع بینانه به اسلام ناب می شود. جلال به یک دین واقعی و بدون تعصب و خرافات می گراید به عقیده او "امروز حقایق دینی چون زیر حجاب باطل مستور مانده...
يکشنبه، 12 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)

جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)
جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)


 

تهیه کننده: محمود کریمی
منبع:راسخون



 

بازگشت به دین واقعی
 

دوره سوم که از سفر 1343 وی به حج آغاز می شود و باعث بازگشتی واقع بینانه به اسلام ناب می شود. جلال به یک دین واقعی و بدون تعصب و خرافات می گراید به عقیده او "امروز حقایق دینی چون زیر حجاب باطل مستور مانده است، از آنجا که ابرهای متراکم تحجر و تعصب اکنون پرده گستر بر آیین راستین گردیده دیگر ستاره گوهر شب چراغ را از زیر انبوه نجات بخشید و با شکاندن پوسته ها به مغز رسید.... انسان چه بخواهد چه نخواهد خداپرست است و خداجویی ذاتی آدمی است و ذاتی لایتغیر است.
جلال وظیفه تعریف روشن از دین را به عهده روحانیون و روشنفکران متعهد می گذارد؛ چرا که این کار می تواند نظامی بسیار روشن و قابل پیشرفت در جامعه ایجاد کند.

ازدواج جلال و سیمین دانشور
 

آل‌احمد پس از پایان دوره لیسانس به خاطر شاگرد اول شدن در این دوره مخیر به انتخاب محل خدمت خود می‌شود و تهران را انتخاب می‌كند و در اداره فرهنگ تهران استخدام می‌شود. وی هم‌چنین در دوره دكترای زبان و ادبیات فارسی ثبت‌نام می‌نماید و مشغول به تحصیل می‌شود. ضمن اینكه به تدریس در دبیرستان‌ها نیز مشغول است. در همین دوران (بهار 1328) در اتوبوس هنگام بازگشت از شیراز با سیمین دانشور آشنا می‌شود كه منجر به ازدواج آن دو می‌گردد.
" ...و زنم سیمین دانشور که می‌شناسید؛ اهل کتاب و قلم و دانش‌یار رشته زیبایی‌شناسی و صاحب تألیف‌ها و ترجمه‌های فراوان، و در حقیقت نوعی یار و یاور قلم. که اگر او نبود چه بسا خزعبلات که به این قلم در آمده بود. (و مگردر نیامده؟) از ۱۳۲۹ به این‌ور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد..."

سال های پایانی عمر جلال و مر گ او
 

در سال 1348 به دلیل فعالیت های سیاسی آل احمد فشار ساواک روی وی افزایش می یابد. در خردادماه موضوع خواندن انشاء در کلاس ادبیات هنر سرایعالی بهانه ای به ساواک داد تا درخواست برکناری آل احمد را بنماید و بالاخره در ساعت چهار بعد از ظهر هیجدهم شهریور 1348 هنگامی که در اسالم گیلان بود مرگی زود هنگام او را ربود.
سیمین دانشور علت مرگ جلال را سكته قلبی می‌داند؛ اما شمس استدلال هایی برای كشته شدن او ارائه می‌دهد. به عقیده وی رفتن او به اسالم (گیلان) نوعی تبعید بوده است. فشار بر آل احمد توسط ساواك خصوصاً پس از انتشار كتاب كارنامه سه ‌ساله در اواخر سال 46 بیشتر شده بود. هم‌چنین سیمین دانشور نیز اشاره به حضور ساواكیها در اسالم دارد. شمس نیز می‌گوید: پس از مرگ جلال دست به موهایش كشیدم، یك برجستگی گردو مانندی را در ناحیه فرق سر و زیر موها احساس كردم و در غسالخانه «همه شان دیدند كه از دماغ جلال خون جاری شده بود».
با این شواهد حداقل باید مرگ جلال را مشكوك دانست؛ چرا كه احتمال كشته شدن او وجود داشته است.

جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)

زمينه‌هاي فکري آل احمد
 

زمينه‌هاي فکري موثر در آل احمد را مي توان به طور خلاصه و فهرست‌وار اين افراد يا گروه‌ها و مکاتب فکري دانست:
أ‌. انديشه‌هاي مذهبي- اسلامی
ب‌. انديشه‌هاي کسروي
ت‌. انديشه‌هاي مارکسيستي (چه مارکسيست لنينيستي و چه مارکسيست انتقادي مانند مکتب فرانکفورت)
ث‌. اگزيستانسياليسم (سارتر، کامو و هايدگر)
ج‌. نهيليسم (از طريق آشنايي با آثار کافکا، داستايوفسکي، يونگر، يونسکو و صادق هدايت)
ح‌. نيروي سوم (خصوصا انديشه‌هاي خليل ملکي)
خ‌. مذهب و مکتب وابستگي (که در دهه‌هاي 60 و 70 قرن بيستم تشکيل شد و تاکيد بر عامل خارجي در توسعه نيافتگي کشورهاي توسعه نيافته داشت.)
***

آثار آل‌احمد
 

به طور کلی نثر آل احمد نثری است شتابزده، کوتاه، تاثیر گذار و در نهایت کوتاهی و ایجاز .
آل احمد در شکستن برخی از سنت های ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعتی کم نظیر داشت و این ویژگی در نامه های او به اوج می رسد.
اغلب نوشته هایش به گونه ای است که خواننده می تواند بپندارد نویسنده هم اکنون در برابرش نشسته و سخنان خود را بیان می کند و خواننده، اگر با نثر او آشنا نباشد و نتواند به کمک آهنگ عبارات ، آغاز و انجام آنها را دریابد، سر در گم خواهد شد.
از این رو ناآشنایان با سبک آل احمد گاهی ناگریز می شوند عباراتی را بیش از چند بار بخوانند.
زندگی جلال آل احمد فراز و نشیب‌های متعددی داشت. از سال 1322 كه متولد شد تا 1348 كه به ابدیت پیوست، همواره در جستجو و تفكر و نوشتن بود. در واقع زندگی او در آثارش منعكس می‌شد و نیز آثارش در زندگی او تأثیر می‌گذاشت.
آل احمد در سال 1327 مجموعه قصه های کوتاه خود به نام "سه تار" را منتشر کرد و همچنین "قمارباز" اثر داستایوسکی را ترجمه و به چاپ رساند. در سال 1328 "بیگانه" اثر آلبرکامو را ترجمه و چاپ کرد. در سال 1329 اثر دیگری از کامو به نام "سوتفاهم" را ترجمه و منتشر ساخت. در سال 1331 مجموعه قصه "زن زیادی" و ترجمه "دستهای آلوده" اثر ژان پل سارتر از او منتشر می شود.
کودتای 28 مرداد فرصتی فراهم آورد تا آل احمد به "سیر آفاق و انفس" بپردازد. وی سفر خود را به دور مملکت آغاز کرد که برای او "فرصتی بود برای به جد در خویش نگریستن و به جستجوی علت آن شکستها به پیرامون خویش دقیق شدن." و نتیجه آن سفرنامه های اورازان در اردیبهشت ماه 1333، تات نشین های بلوک زهرا، در مهر 1337، در یتیم خلیج، جزیره خارک در خرداد 1339 بود. همچنین سفرنامه حج به نام "خسی در میقات" در سال 1345 توسط جلال به وضوح بیانگر رویکرد جدید آل احمد است.
غربزدگی، از رنجی که می بریم، مدیر مدرسه نون و القلم كه در آن به تعبیر خودش بازگشتی به سنت می‌كند و مسأله شهادت را از نو طرح می‌ کند.
در خدمت و خیانت روشنفكران مهمترین اثرش كه خود آن را نوعی جلد دوم غربزدگی می‌نامد.

فهرست و معرفی آثار جلال آل احمد
 

آثار جلال آل احمد را به طور کلی می توان در پنج مقوله یا موضوع طبقه بندی کرد:
الف- قصه و داستان. ب- مشاهدات و سفرنامه. ج- مقالات. د- ترجمه. هـ- خاطرات و نامه ها.

الف- قصه و داستان
 

1- دید و بازدید 1324:
نخست شامل ده داستان کوتاه بود، در چاپ هفتم دوازده داستان کوتاه را در بردارد. جلال جوان در این مجموعه با دیدی سطحی و نثری طنز آلود اما خام که آن هم سطحی است، زبان به انتقاد از مسایل اجتماعی و باورهای قومی می گشاید.
2- از رنجی که می بریم 1326:
مجموعه هفت داستان کوتاه است که در این دو سال زبان و نثر داستانهای جلال به انسجام و پختگی می گراید. در این مجموعه تشبیهات تازه، زبان آل احمد را تصویری کرده است.
3- سه تار 1327:
مجموعه سیزده داستان کوتاه است. فضای داستانهای سه تار لبریز از شکست و ناکامی قشرهای فرو دست جامعه است.
4- زن زیادی 1331:
حاوی یک مقدمه و نه داستان کوتاه است. قبل از جلال، صادق چوبک و بزرگ علوی به تصویر شخصیت زنان در داستانهای خود پرداخته اند.
زنان مجموعه زن زیادی را قشرهای مختلف و متضاد مرفه، سنت زده و تباه شده تشکیل می دهند.
5- سرگذشت کندوها 1337:
نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است با شروعی به سبک قصه های سنتی ایرانی، "یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود" این داستان به بیان شکست مبارزات سیاسی سالهای 29 تا 31 حزبی پرداخته است.
6- مدیر مدرسه 1337:

جلال آل احمد -2 (بازگشت به دین واقعی)

این داستان نسبتاً بلند به نوعی میان خاطرات فرهنگی آل احمد است. خود او در این مورد گفته است:
"حاصل اندیشه های خصوصی و برداشت های سریع عاطفی از حوزه بسیار کوچک اما بسیار موثر فرهنگ و مدرسه"
مدیر مدرسه، گزارش گونه ای است از روابط افراد یک مدرسه با هم و روابط مدرسه با جامعه.
" آل احمد در مدیر مدرسه به نثر خود اعتماد کامل دارد.
قلم دیگر در دستش نمی لرزد و چنین می نماید که اندیشه هایش نیز، در چارچوبی خاص، شکل نهایی خود را یافته است.
به رغم این تکوین اندیشه، جلال شکست را باور کرده است، لذا به دنبال گوشه ای خلوت می گردد.
7- نون والقلم 1340:
یک داستان بلند تاریخی که حوادث آن مربوط به اویل حکومت صفویان است. زبان نون والقلم به اقتضای زمان آن نسبتاً کهنه است.
8- نفرین زمین 1346:
رمانی روستایی است که بازتابی از جریانهای مربوط به "اصلاحات ارضی" در آن بیان شده است.
9- پنج داستان 1350:
دو سال پس از مرگ آل احمد چاپ شده است.
10- چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) 1351:
مجموعه شش قصه کوتاه قدیمی از "طوطی نامه" که با تحریری نو نگاشته شده است.
آل احمد در نامه ای خطاب به حبیب یغمایی، مدیر مجله ادبی یغما می نویسد: " و من که جلال باشم وقتی خیال دکتر شدن و ادبیات را در سر داشتم به اینها دسترسی یافتم. قرار بود درباره "هزار و یک شب" و ریشه های هندی و ایرانی قصه هایش چیزی درست کنم به رسم رساله، که نشد. . ."
11- سنگی بر گوری 1360:
رمانی است کوتاه و آخرین اثر داستانی آل احمد محسوب می شود. موضوع آن فرزند نداشتن اوست.

ب- مشاهدات و سفرنامه ها
 

اورازان 1333، تات نشینهای بلوک زهرا 1337، جزیره خارک، درٌ یتیم خلیج فارس 1339، خسی در میقات 1345، سفر به ولایت عزرائیل چاپ 1363، سفر روس 1369 ، سفر آمریکا و سفر اروپا که هنوز چاپ نشده اند.

ج- مقالات و کتابهای تحقیقی
 

گزارشها 1325، حزب توده سر دو راه 1326، هفت مقاله 1333، سه مقاله دیگر 1341، غرب زدگی به صورت کتاب 1341، کارنامه سه ساله 1341، ارزیابی شتابزده 1342، یک چاه و دو چاله 1356، در خدمت و خیانت روشنفکران 1356، گفتگوها 1346.

د- ترجمه
 

عزاداریهای نامشروع 1322 از عربی، محمد آخرالزمان نوشته بل کازانوا نویسنده فرانسوی 1326، قمارباز 1327 از داستایوسکی، بیگانه 1328 اثر آلبرکامو (با علی اصغر خبرزاده)، سوء تفاهم 1329 از آلبرکامو، دستهای آلوده 1331 از ژان پل سارتر، بازگشت از شوروی 1333 از آندره ژید، مائده های زمینی 1334 اثر ژید (با پرویز داریوش)، کرگدن 1345 از اوژن یونسکو، عبور از خط 1346 از یونگر (با دکتر محمود هومن)، تشنگی و گشنگی 1351 نمایشنامه ای از اوژن یونسکو؛ در حدود پنجاه صفحه این کتاب را جلال آل احمد ترجمه کرده بود که مرگ زودرس باعث شد نتواند آن را به پایان ببرد؛ پس از آل احمد دکتر منوچهر هزارخانی بقیه کتاب را ترجمه کرد.

هـ- خاطرات و نامه ها
 

نامه های جلال آل احمد (جلد اول 1364) به کوشش علی دهباشی، چاپ شده است که حاوی نامه های او به دوستان دور و نزدیک است.

همه ما یک چیزهایی می نویسیم و نه بیش از این
 

"این قلم از سال 1323 تا به حال دارد کار می کند. گاهی مرتب و گاهی نه به ترتیبی. گاهی به فشاری درونی و الزامی و اغلب بنا به عادت ، اما بیشتر موظف یا به گمان ادای وظیفه ای، اما نه هرگز به قصد نان خوردن و شاید به همین دلیل مهم شد در سال 1326.
یکی دوبار دوستان گفته اند و نوشته و به صراحت و چند بار هم جوان ترها که فلانی مدتی است قصه نمی نویسد. و بعد اینکه چرا در هر مقوله ای قلم می زند؟ یعنی لابد که گمان کرده اند این قلم تخصصی دارد ؛ مثلا در قصه نویسی و نه در دیگر مقولات.
خواستم خیالشان را راحت کنم؛ گرچه یک بار در " اندیشه و هنر" طرح شده بود که " همه ما یک چیزهایی می نویسیم" و نه بیش از این.
اگر متخصص سیم پیچی بودی، البته که حق نداری در کار فیزیک اتم دخالت کنی که اولی فنی است و دومی علمی و هر کدام با فرمول ها و قواعد و دفتر و دستک ها. اما کار این قلم فرمول بردار نیست . سر و کار آنکه قلم می زند اصلا با " علم" نیست، با " هنر" است، با مجموعه فرهنگ است. چه در شعر ، چه در نثر، چه در نمایشنامه ، چه در نقد و چه در برداشت و در چنین صورتی خوشا به حال صاحب قلم که " بی هنر " نباشد، یا کمتر باشد و آن وقت بدا به حال تو اگر بخواهی از سر بی هنری و بی فرهنگی بخوانی و اصلا تو به حرف ها بنگر و به اندیشه ها ، اگر پرت بود ؛ وای به حال آنکه می نویسد و اگر درست بود زهی تو که می خوانی و به هر صورت تو که مجسمه نیستی . تو هم زبان داری و قلم و لابد فرهنگ، خب بردار و بنویس.
ما در این راهی که می رویم همه کاره ایم. بس که وقت تنگ است . نکته آخر اینکه ما به هر صورت می نویسیم، تو اسمش را بگذار و نوعش را مشخص کن. ..."

ديدگاههاي رهبر انقلاب درباره جلال آل احمد
 

آنچه در پي مي‌آيد پاسخ‌هاي رهبر انقلاب به پرسش‌هاي انتشارات رواق است كه در سال 1358 و در تبيين منش فكري و عملي جلال آل‌احمد مرقوم كرده‌اند. متن سوالات رواق هم اينك در دست نيست، اما از فحواي پاسخ‌ها قابل حدس است سوالاتي چون نحوه آشنايي با ايده‌هاي آل‌ احمد، ساحت‌هاي نقش‌آفريني فرهنگي او، واپسين منزل فكري وي و نقش او در بسترسازي براي انقلاب و... نگاه جامع‌الاطراف رهبري به كارنامه آل‌ احمد، به ويژه واپسين فصل آن، بازگوكننده‌ نكات مهمي است كه مي‌تواند جلال‌پژوهان را مددكار باشد.

جلال آل قلم
 

به نام خدا
با تشكر از انتشارات رواق ـ اولاً به خاطر احياء نام جلال آل‌احمد و از غربت درآوردن كسي كه روزي جريان روشنفكري اصيل و مردمي را از غربت درآورد و ثانياً به خاطر نظرخواهي از من كه بهترين سال‌هاي جواني‌ام با محبت و ارادت به آن جلال آل قلم گذشته است. پاسخ كوتاه خود به هر يك از سؤالات طرح‌شده را تقديم مي‌كنم.
1ـ دقيقاً يادم نيست كه كدام مقاله يا كتاب مرا با آل‌ احمد آشنا كرد. دو كتاب «غربزدگي و دست‌هاي آلوده» جزو قديمي‌ترين كتاب‌هايي است كه از او ديده و داشته‌ام. اما آشنايي بيشتر من به وسيله و بركت مقاله «ولايت اسرائيل» شد كه گله و اعتراض من و خيلي از جوان‌هاي اميدوار آن روزگار را برانگيخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً براي اين كار) تلفني با او تماس گرفتم و مريدانه اعتراض كردم. با اين كه جواب درستي نداد از ارادتم به او چيزي كم نشد. اين ديدار تلفني براي من بسيار خاطره‌انگيز است. در حرف‌هايي كه رد و بدل شد، هوشمندي، حاضرجوابي، صفا و دردمندي كه آن روز در قلّه‌ي «ادبيات مقاومت» قرار داشت، موج مي‌زد.
2ـ جلال قصه‌نويس است (اگر اين را شامل نمايشنامه‌نويسي هم بدانيد) مقاله‌نويسي كار دوّم اوست. البته محقّق و عنصر سياسي هم هست. اما در رابطه با مذهب، در روزگاري كه من او را شناختم به هيچ‌وجه ضد مذهب نبود، بماند كه گرايش هم به مذهب داشت. بلكه از اسلام و بعضي از نمودارهاي برجسته‌ آن به‌عنوان سنت‌هاي عميق و اصيل جامعه‌اش، دفاع هم مي‌كرد. اگرچه به اسلام به چشم ايدئولوژي كه بايد در راه تحقق آن مبارزه كرد، نمي‌نگريست. اما هيچ ايدئولوژي و مكتب فلسفي شناخته‌شده‌اي را هم به اين صورت جايگزين آن نمي‌كرد. تربيت مذهبي عميق خانوادگي‌اش موجب شده بود كه اسلام را ــ اگرچه به‌صورت يك باور كلي و مجرد ــ هميشه حفظ كند و نيز تحت تأثير اخلاق مذهبي باقي بماند. حوادث شگفت‌انگيز سال‌هاي 41 و 42 او را به موضع جانبدارانه‌تري نسبت به اسلام كشانيده بود و اين همان چيزي است كه بسياري از دوستان نزديكش نه آن روز و نه پس از آن، تحمّل نمي‌كردند و حتي به رو نمي‌آوردند!
اما توده‌اي‌بودن يا نبودنش؛ البته روزي توده‌اي بود. روزي ضدتوده‌اي بود. و روزي هم نه اين بود و [نه] آن. بخش مهمي از شخصيت جلال و جلالت قدر او همين عبور از گردنه‌ها و فراز و نشيب‌ها و متوقّف نماندن او در هيچ‌كدام از آنها بود. كاش چند صباح ديگر هم مي‌ماند و قله‌هاي بلندتر را هم تجربه مي‌كرد.
3ـ غربزدگي را من در حوالي 42 خوانده‌ام. تاريخ انتشار آن را به ياد ندارم.
4ـ اگر هر كس را در حال تكامل شخصيت فكري‌اش بدانيم و شخصيت حقيقي او را آن چيزي بدانيم كه در آخرين مراحل اين تكامل بدان رسيده است، بايد گفت «در خدمت و خيانت روشنفكران» نشان‌دهنده و معيّن‌كننده‌ شخصيت حقيقي آل احمد است. در نظر من، آل‌احمد، شاخصه‌ يك جريان در محيط تفكر اجتماعي ايران است. تعريف اين جريان، كار مشكل و محتاج تفصيل است. امّا در يك كلمه مي‌شود آن را «توبه‌ روشنفكري» ناميد؛ با همه‌ بار مفهوم مذهبي و اسلامي كه در كلمه «توبه» هست.
جريان روشنفكري ايران كه حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداري از فضل «آل‌ احمد» توانست خود را از خطاي كج‌فهمي، عصيان، جلافت و كوته‌بيني برهاند و توبه كند؛ هم از بدفهمي‌ها و تشخيص‌هاي غلطش و هم از بددلي‌ها و بدرفتاري‌هايش.
آل‌احمد، نقطه‌ شروع «فصل توبه» بود و كتاب «خدمت و ...» پس از غربزدگي، نشانه و دليل رستگاري تائبانه. البته اين كتاب را نمي‌شود نوشته‌ سال 43 دانست. به گمان من، واردات و تجربيات روز به روز آل‌ احمد، كتاب را كامل مي‌كرده است. در سال 47 كه او را در مشهد زيارت كردم، سعي او را در جمع‌آوري مواردي كه «كتاب را كامل خواهد كرد» مشاهده كردم. خود او هم همين را مي‌گفت.
البته جزوه‌اي كه بعدها به نام «روشنفكران» درآمد، با دو سه قصه از خود جلال و يكي دو افاده از زيد و عمرو، به نظر من تحريف عمل و انديشه آل‌ احمد بود. خانواده آل ‌احمد حتي در «نظام نوين اسلامي» هم، تا كنون موفق نشده‌اند ناشر قاچاقچي آن كتاب را در محاكم قضايي اسلامي محكوم يا تنبيه كنند. اين كتاب مجمع‌الحكايات نبود كه مقداري از آن را گلچين كنند و به بازار بفرستند. اثر يك نويسنده متفكر، يك «كل» منسجم است كه هر قسمتش را بزني، ديگر آن نخواهد بود. حالا چه انگيزه‌اي بود و چه استفاده‌اي از نام و آبروي جلال مي‌خواستند ببرند بماند. ولي به هر صورت گل به دست گلفروشان رنگ بيماران گرفت...
5 ـ به نظر من سهم جلال بسيار قابل ملاحظه و مهم است. يك نهضت انقلابي از «فهميدن» و «شناختن» شروع مي‌شود. روشنفكر درست آن كسي است كه در جامعه‌ جاهلي، آگاهي‌هاي لازم را به مردم مي‌دهد و آنان را به راهي ‌نو مي‌كشاند. و اگر حركتي در جامعه آغاز شده است، با طرح آن آگاهي‌ها، بدان عمق مي‌بخشد.
براي اين كار لازم است روشنفكر اولاً جامعه‌ خود را بشناسد و ناآگاهي او را دقيقاً بداند. ثانياً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادي راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر كند و از پيشامدها نهراسد. در اين صورت است كه مي‌شود « العلماء ورثة الانبياء»
آل‌ احمد، آن اولي را به تمام و كمال داشت (يعني در فصل آخر و اصلي عمرش). از دوّم و سوّم هم بي‌بهره نبود. وجود چنين كسي براي يك ملّت كه به سوي انقلابي تمام‌عيار پيش مي‌رود، نعمت بزرگي است و آل‌ احمد به راستي نعمت بزرگي بود. حداقل، يك نسل را او آگاهي داده است و اين براي يك انقلاب، كم نيست.
6 ـ اين شايعه (بايد ديد كجا شايع است. من آن را از شما مي‌شنوم و قبلاً هرگز نشنيده بودم.) بايد محصول ارادت به شريعتي باشد و نه چيز ديگر. البته حرف في حد نفسه، غلط و حاكي از عدم شناخت است. آل‌ احمد كسي نبود كه بنشيند و مسلمانش كنند. براي مسلماني او همان چيزهايي لازم بود كه شريعتي را مسلمان كرده بود و اي كاش آل‌احمد چند سال ديگر هم مي‌ماند.
7ـ آن روز هر پديده‌ ناپسندي را به شاه ملعون نسبت مي‌داديم. درست هم بود. امّا از اين كه آل‌احمد را چيز‌خور كرده باشند، من اطلاعي ندارم، يا از خانم دانشور بپرسيد يا از طبيب خانوادگي.
8 ـ مسكوت ماندن جلال، تقصير شماست؛ شمايي كه او را مي‌شناسيد و نسبت به او انگيزه داريد. از طرفي مطهري و طالقاني و شريعتي در اين انقلاب، حكم پرچم را داشتند، هميشه بودند، تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر است و اين هميشه بودن و با مردم بودن، چيز كمي نيست. اگر جلال هم چند سال ديگر مي‌ماند ... افسوس.
منابع اصلی:
roshd.ir
tabnak.ir
irdc.ir مرکز اسناد انقلاب اسلامی
پايگاه حوزه
ايسنا
مجله سوره
پژوهشکده باقر العلوم pajoohe.com
مجله سوره
شریف نیوز
فارس
تبیان
روزنامه اعتماد
Shariati.Nimeharf.com
ویکی پدیا
دیگر منابع:
آل‌احمد، شمس، از چشم برادر، قم، انتشارات كتاب سعدی، 1369، ص 143.
میرزائی، حسین جلال اهل قلم، تهران، انتشارات سروش، 1380، ص 4.
جلال آل‌احمد به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379
یك چاه ودوچاله، ص 48 ./آل‌احمد
کارنامه سه ساله
آل‌احمد، جلال در خدمت وخیانت روشنفكران، تهران، انتشارات فردوس، 1372
جلال آل‌احمد به روایت اسناد، پیشین، ص9
كمالی با نیانی، محمد رضا، تكاپور در یاس (بررسی اندیشه های جلال آل‌احمد در قیاس با دیگر و روشنفكران)، شیراز، انتشارات نوید شیراز، 1385
یادنامه جلال
تکاپو در یاس
دانشور، ‌سیمین غروب جلال، قم، نشر خدم، 1371
دهباشی، علی (گردآوردنده) نام‌های جلال آل‌احمد، تهران، انتشرات بزرگمهر، 1368
دهباشی، علی یادنامه جلال آل‌احمد، تهران، نشر شهاب(نشریه دید)، 1378
آل‌احمد، جلال غرب‌زدگی، تهران، انتشارات فردوسی، 1373
آدمیت، فریدون آشفتگی در فكر تاریخی، بی‌جا، بی تا، 1360
روزنامه کیهان
طلوعی، محمود بازیگران عصر پهلوی (از فروغی تا فردوست) تهران، نشر علم، چاپ دوم
نیما، مجموعه آثار، به كوشش سیروس طاهباز، نشر ناشر، چ دوم
جلال‏آل احمد، سه تار، فردوس، چ هفتم، تهران، 1381
جلال‏آل احمد، پنج داستان، فردوس، چ دوم، 1373.
جلال‏آل احمد، از رنجى كه مى‏بریم، فردوس، چ پنجم، تهران، 1379.
جلال‏آل احمد، دید و بازدید، فردوس، چ پنجم، تهران، 1378.
جلال‏آل احمد، نون والقلم، فردوس، چ ششم، تهران، 1379.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها