2. علل عملي- عيني مانايي قيام کربلا
اگرچه برخي از علل و ريشه هاي نظري- علمي، صبغه و سياق عملي- عيني نيز داشته اند، اما بيشتر در چهارچوب و کانون علمي- معرفتي قرار مي گيرند. در اين قسمت به برخي از علل و ريشه هاي عملي- عيني ابديت و جاودانه شدن قيام عاشورا اشاراتي مجمل خواهيم داشت.
1-2. تبيين فلسفه و حکمت قيام توسط خود امام عليه السلام
به يقين هيچ کس به اندازه ي خود امام عليه السلام نمي تواند هدف ها، انگيزه ها و فلسفه ي قيام خويش را توضيح دهد؛ چه اينکه امام عليه السلام حرکتي منطقي، هدفدار، روشمند و آگاهانه را شروع کردند؛ هدف هايي چون: احيا و زنده نگه داشتن اصول و ارزش هاي اصيل و حقيقي اسلام، اصلاح امت محمدي (ص)از حيث فکري- اخلاقي و اجتماعي.
زنده کردن سنّت نبوي و ميراندن بدعت هايي که در طول نيم قرن وارد فضاي فرهنگ و تمدن اسلامي شده است، برقراري عدالت اجتماعي، مبارزه با ظلم و ظالم و نظام سلطه که به دروغ بر اريکه ي قدرت اسلامي تکيه زده و خود را منافقانه جانشين پيامبر اسلام (ص)ناميده است و بيدارسازي جامعه به خصوص نسل جوان( يعني هدف هاي فرهنگي، معنوي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... را بيان داشتند) از ديگر هدف هاي والاي ايشان بود؛ چه اينکه اين نکات در مجموعه سخنان امام عليه السلام در قالب خطبه ها، نامه ها، مذاکره ها، گفتمان هاي گوناگون منعکس شده است و اين روشنگري که از مدينه تا مکه و از مکه تا کربلا و تا عصر عاشورا ادامه داشت، ضامن ماندگاري نهضت کربلا و بيداري فزاينده جامعه ي اسلامي و بروز و ظهور قيام هاي مختلف شده است.
2-2. کلي، نوعي و انساني بودن قيام کربلا
قيام امام حسين عليه السلام هرگز شخصي، قومي و نژادي نبوده است، بلکه صرفاً مکتبي، ارزش گرايانه و حقيقت جويانه بود و انقلابي دروني و بروني ايجاد کرد و نور و فروغي در دل تاريکي هاي عقيدتي- اخلاقي جامعه افروخت تا اميد، حرکت و حرارت، شور و شعور و شيدايي ايجاد کند و بعثتي دوباره بيافريند.(1)
3-2.الهي بودن انگيزه ي قيام و هدف هاي نهضت
از جمله عوامل عملي و واقعي ماندگاري قيام کربلا همان خدايي بودن يا رنگ الهي داشتن قيام بود که در حد اعلي، روح نهضت حسيني را تشکيل مي داد و هيچ انگيزه ي خودخواهانه، دنياطلبانه، زراندوزانه و تزويرگرانه و زورمدارانه در آن ديده نمي شد؛ نهضتي خالص براي خدا و رضوان الهي بود؛ چنان که امام حسين عليه السلام از مبدأ تا پايان قيام خدا را در نظر گرفت و تنها تکليف و مسئوليت الهي را مبناي حرکتش قرار داد و در فرجام قيام که به « شهادت» او منجر شد نيز سخن از « رضا بقضائک، تسليماً لامرک، لا معبود سواک» سخن مي گفت و هميشه و همه جا از توحيد، حق، آزادي خواهي و حرّيت طلبي، عزّت و کرامت الهي- انساني، عدالت، ارزش هاي اسلامي، امر به معروف و نهي از منکر فرياد مي زد و همه چيز خويش را در راه خدا و براي احياي مکتب اسلام و منطق « وحي» فدا نمود و تنها بندگي خدا، اطاعت از اوامر الهي و خلوص و صداقت همراه با صبر و حلم و بردباري در برابر مشکلات، مصائب و ملالت ها و ملامت ها مي توانست « علل پيروزي حقيقي» و جاودانگي و قدسي بودن قيام حسيني قرار گيرد.
4-2. نقش امام سجاد عليه السلام و حضرت زينب (س)و اهل بيت امام عليه السلام در مانايي و جاودانگي قيام کربلا
به يقين يکي از اسرار ماندگاري و فلسفه ي جاودانگي قيام کربلا نقش عملي امام چهارم عليه السلام و زينب(س) قهرمان کربلا و سخن پيامبر (ص)در عالم رؤيا به امام حسين عليه السلام است که فرمود:« ان الله شاء ان يراک قتيلاً و ان راهن سبابا»(2).
دو روي سکه ي قيام حسيني و دو چهره ي عاشورا نشان مي دهد که يک چهره اش با « خون» و چهره ي ديگرش با « پيام» سرشته شد تا امام حسين عليه السلام به صورت بسيار حساب شده و با مکانيسم و روش منطقي و آينده نگرانه و آگاهي کامل اجتماعي قيام خويش را سامان دهي نمايد تا زن و بچه هاي امام عليه السلام بتوانند نقش مهمي در رساندن پيام، اهداف، درس ها و عبرت هاي عاشورا به نسل هاي حاضر و غايب و حال و آينده داشته باشند که به قول استاد مطهري: « از عصر عاشورا زينب (س)تجلي مي کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود، رئيس فاضله اوست...»(3) و نوع رهبري صابرانه و بصير از حضرت زينب (س)و خطبه هاي او در کوفه و شام، آن هم در شرايط بحراني و بسيار دشوار و امامت ظاهري کاروان حسيني را به عهده گرفتن و از انسان کامل معصوم که امامت باطني و حقيقي از آن اوست، يعني امام سجاد عليه السلام، کاري است بسيار سخت و صعب که معرفتي همه جانبه، همتي بلند، بينشي عميق و استقامت و پايداري شگرف و شگفت مي طلبد و اين همه در حضرت زينب(س) جمع بود و از سوي ديگر نقش امام سجاد عليه السلام و خطبه ي ايشان در کوفه و معرفي خود و خاندان پيامبراکرم(ص) و در شام و منبر بسيار معرفت بخش و حماسه آفرينش که کاخ ظلم و ضلالت را لرزاند و ماهيت يزيد را افشا کرد و حقانيت امام حسين عليه السلام را اثبات و روشن ساخت تا خفتگان بيدار و دل هاي مرده زنده گردند و جنبش و جهشي ايجاد شود.(4)
5-2. توصيه هاي مؤکد و مکرر امامان معصوم عليه السلام بر زنده نگه داشتن قيام کربلا از طرق مختلف مشروع و معقول
اين مسئله، يعني توصيه هاي مکرر امامان معصوم عليه السلام بر زنده نگه داشتن قيام کربلا، از جمله عوامل مهمّ ماندگاري نهضت کربلاست؛ زيرا يکي از اسرار سفارش به خواندن « زيارت عاشورا»، برپايي مجالس و محافل حسيني عليه السلام و افشاي تحليلي- عقلاني مسلک و مکتب يزيديان و امويان است؛ چه اينکه التزام عملي و متعبّدانه دوستداران اهل بيت عليه السلام و عاشقان مکتب عاشورا نسبت به زنده نگه داشتن محرم و صفر و ياد و نام امام حسين عليه السلام و کربلا نقش بسزايي در جاودانگي قيام کربلا داشته است.(5)
6-2. نقش امامزادگان در بقاي نهضت حسيني
امامزادگان که در آفاق و اکناف بلاد اسلامي، هريک پخش شده اند و در هنگامه حيات، در حال قيام عليه کفر و ظلم نيز بودند و براي آگاهي بخشي و معرفت آموزي مسلمانان تلاش وافي داشتند، نقش برجسته اي در زنده نگه داشتن شور و شعور حسيني و جلوات و جذبات قيام کربلا ايفا کردند.
7-2. نقش عالمان دين و دانشمندان و فقيهان اسلامي و روحانيون در احياي آثار قيام کربلا نبايد فراموش گردد.
عالمان دين در راستاي تحليل فلسفه ي قيام کربلا، تبيين شخصيت امام حسين عليه السلام و حادثه ي عاشورا و افشاي ظلم و ستم هاي بيدادگران اموي و عباسي و ... و پاسداشت ياد و نام امامان و معارف و آموزه هاي اهل بيت عليه السلام نقش خطيري داشتند و در يادسپاري عقلي، عاطفي، عرفاني و سياسي- اجتماعي نهضت عاشورا رسالت مهمّي را به انجام رساندند و در برابر تحريف ها و انحراف هاي فرهنگي- تاريخي و محو آثار قيام کربلا از سوي خلفاي جور و جبر ايستادگي کردند و با آگاهي و بصيرت و صبر و مقاومت درس ها و عبرت هاي عاشورا را به نسل هاي مختلف رساندند.(6)
8-2. ماهيت عاشورا و هويت حقيقي قيام کربلا
يکي از عوامل ماندگاري نهضت کربلا ماهيت و چيستي انقلابي حماسه آفرين اين قيام بود که دو عنصر « توحيد و عدل» را شعار و جوهره ي خويش قرار داد و توانست سرچشمه نهضت هاي انقلابي- اجتماعي در طول تاريخ قرار گيرد: از قيام توّابين، زيد بن علي و ... تا نهضت اسلامي ايران و حتي الهام بخش شدن براي نهضت هاي آزادي خواهانه جهان، مثل گاندي و ...(7)
پي نوشت ها :
1. ر.ک به: مرتضي مطهري؛ مجموعه آثار؛ ج 17، صص 105-108 و 442-455.
2. بحارالانوار؛ ج 44، ص 364.
3. مرتضي مطهري؛ مجموعه آثار؛ ج 17، ص 406.
4. عبدالله جوادي آملي؛ حماسه و عرفان؛ ص 332-335.
5. ر.ک: عبدالله جوادي آملي؛ حماسه و عرفان؛ ص 310-316. شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني؛ ص 223-227 و مرتضي آقاتهراني؛ ياران شيداي حسين بن علي عليه السلام؛ ص 345-346.
6. ر.ک: عبدالله جوادي آملي؛ شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني؛ ص 241-252.
7. ر.ک: محمدرضا حکيمي؛ قيام جاودانه؛ ص 114-136 و هادي قطبي؛ بر ساحل عاشورا؛ ص 248-250.
منبع: نشريه كنگره امام حسين عليه السلام و مقاومت ج 3