چرا عمر مردان کمتر از زنان است؟
چرا مردان کمتر از زنان عمر مي کنند؟ يک کتاب جديد به نام «چرا مردان اول مي ميرند؟» شرح داده است که چگونه مردان مي توانند اين فاصله را از بين ببرند. گوش کنيد اي مردان! وقتش رسيده است که پهلوان پنبه بازي را رها کنيد و آمار روبه رو را جدي بگيريد
- بيماري قلبي- عروقي در مرداني که از لحاظ باليني افسرده به شمار مي آيند، 3 برابر بيشتر است.
- در همه گروه هاي سني، خودکشي در مردان بيشتر از زنان است.
- قتل و خودکشي يکي از 3 علت اول مرگ در مردان بين 15 تا 34 ساله است.
- در ايالات متحده زنان 85 ساله 2/2 برابر بيشتر از مردان 85 ساله هستند. اين نسبت در 90 سالگي 3 به يک است.
اينها فقط حقايقي هستند که در کتاب «چرا مردان اول مي ميرند؟ چگونه بر طول عمر خود بيفزاييد؟»، کتاب تازه دکتر ماريان لگاتو (Marianne Legato) بررسي شده است. اين کتاب روي دلايل زيستي، فرهنگي و شخصي اين امر متمرکز شده است که چرا در آمريکا طول عمر مردان به طور ميانگين 6 سال کمتر از زنان است. به گفته لگاتو به دليل اين که آقايان از بدو تولد شکننده تر و ذاتاً آسيب پذير تر از خانم ها هستند، ميزان مرگ و مير در آنها بيشتر است و برخلاف خانم ها که سرسختانه مي جنگند تا نيازهاي سلامتي ويژه خود را ارزيابي و شناسايي کنند، آقايان در پي درمان برابر برنمي آيند. لگاتو مي گويد: «نيازهاي آنان هيچ وقت شناخته نشده است. مردان به طور وحشتناکي مسامحه گر هستند و اين راه درستي نيست.»
چالش هاي پزشکي مردان بستگي زيادي به شرايط فرهنگي آنان دارد.
لگاتو مي گويد: «قوانين از همان اولين روزهاي پس از تولد وضع مي شود: درد را تحمل کن، ضعيف نباش، سستي نشان نده و مرد باش! اغلب مردان تنها تحت فشار همسران خود يا وقتي که وضع شان بسيار طاقت فرسا مي شود، به پزشک مراجعه مي کنند.»
لگاتو که مفهوم «طبابت وابسته به جنس» را ترويج مي دهد، مي گويد: «زنان از لحاظ منطقي توانايي آن را دارند که در جستجوي کمک برآيند. مغز آنان پيچيده تر و با انگيزه تر است.»
او مي گويد: «دلايل فرهنگي که باعث مي شود مردان به دکتر نروند، دارد آنان را مي کشد.»
او مي گويد: «ما نمي توانيم اين وضعيت را که مردان 6 سال زودتر از زنان بميرند تحمل کنيم. وقتي که مي توانيم بر سرطان پستان و ايدز پيروز شويم، مطمئناً مي توانيم مردان را نجات دهيم.»
لگاتو عوامل مهمي را که مردان با توجه به آن مي توانند تفاوت فاحشي در سلامتي و افزايش اميد به زندگي خود ايجاد کنند، مشخص کرده است:
يک متخصص غدد داخلي به نام رابرت روکسين (Robert Ruxin) مي گويد: «بين کاهش تستوسترون و کاهش انرژي و قواي جنسي ارتباط کمي وجود دارد.» اما مثال هايي وجود دارد که کاهش چشمگير آن - بيشتر در سنين 60 تا 80 سالگي - مي تواند کيفيت زندگي را مختل سازد.
او مي گويد: «البته وقتي به طور طبيعي کاهش يابد، نه؛ ولي اگر خيلي کاهش يابد، چرا. کاهش سطح از 800 به 500 اثر باليني ندارد ولي ممکن است کاهش سطح از 800 به 400 خيلي کم باشد.»
به گفته روکسين، به عنوان مثال بيماران ديابتي ممکن است احتمال بيشتري براي کاهش قابل توجه تستوسترون داشته باشند. برعکس، هورمون هاي هيپوفيزي مي توانند اين اثرات را در افرادي که تستوسترون شان آشکارا کاهش مي يابد، متعادل کنند.
همچنين تغذيه مناسب و استفاده از مکمل ها مي تواند سودمند باشد. علي رغم تمرکز جنسيتي که بر پوکي استخوان اعمال مي شود، اين بيماري به مردان نيز آسيب مي رساند.
لگاتو متقاعد شده است که آسيب پذيري ناشي از افسردگي مي تواند سلامتي مردان را از راه هاي ديگر به خطر اندازد و منجر به افزايش مواردي از بيماري ها و مرگ و مير ناشي از آن شود.
افسردگي همچنين يک نشانه شايع از «آندروپوز» است که با کاهش تستوسترون در مردان مشخص مي شود و مشابه يائسگي (منوپوز) در زنان است، ولي با تظاهرات کمتر. در حقيقت مردان نيز در معرض گر گرفتگي - که اغلب در خانم ها به عنوان تغيير دوره زندگي شناخته مي شود - هستند، ولي چند سال ديرتر.
به گفته وي سيستم پزشکي کنوني اغلب مانع از درک مناسب پزشکان از شخصيت و نوع زندگي بيماران مي شود. زماني را به بحث در مورد اين مسايل با پزشک اختصاص دهيد و پذيراي درمان باشيد. لگاتو مي گويد: «درمان هميشه شامل يک قرص نيست و مشاوره هاي سازمان يافته مي تواند بسيار مفيد باشد.»
در حالي که روکسين بر اين اعتقاد نيست که آندروپوز يک حالت سرشتي در مردان باشد، ديگران با بينش لگاتو در مورد افسردگي مردان موافقند.
جيمز کرمن (James Korman)، روان پزشکي که رييس «مرکز سلامت رفتاري و روان درماني» يک گروه پزشکي در نيوجرسي است، با اين نکته که افسردگي در مردان از آنچه گزارش مي شود. بسيار شايع تر مي باشد، موافق است.
او همچنين به فاکتورهاي فرهنگي اشاره مي کند که اغلب سبب اکراه مردان از پذيرش درمان مي شود.
کرمن مي گويد: «نحوه ابراز افسردگي در مردان با زنان متفاوت است و مي تواند به اختلالات خواب، تغيير خلق و کاهش علايق جنسي منتهي شود.» اگر افسردگي درمان نشود، مي تواند پيامدهاي مصيبت باري داشته باشد. کرمن در مورد خودکشي مي گويد: «هر چند زنان بيشتر اقدام به خودکشي مي کنند، اما مردان آن را بهتر به انجام مي رسانند.»
لگاتو مي گويد: «مردان نياز به اين دارند که بدانند چگونه افسردگي مي تواند براي سلامتي شان مخرب باشد و بايد رک و پوست کنده در مورد وضعيت خود با يک پزشک صحبت کنند.»
به عقيده نويسنده کتاب: «پسران مانند اتومبيل پورشه بدون ترمزند. آنان خطرپذيرند، آرمان گرا و پرحرارت هستند و اعتقاد دارند خطري تهديدشان نمي کند.»
در اين زمينه نيز مردان از نظر ژنتيکي در مقايسه با زنان برابر نيستند. بنا به اظهار لگاتو، هورمون زنان استروژن يک سپر حمايتي براي خانم ها ايجاد مي کند که آقايان به طور طبيعي فاقد هستند.
توضيح بيشتر اين که علايم بيماري قلبي - عروقي مردان مي تواند در 35 سالگي بروز کند، در حالي که زنان ريسک حمله قلبي مشابه مردان را تا مدت زمان خيلي دورتري نشان نمي دهند. مرداني که سابقه خانوادگي بيماري قلبي دارند، بايد پزشک خود را آگاه کنند و اقدامات پيشگيري مناسب براي شان از 30 سالگي شروع شود.
لگاتو مي گويد: «اين راهش نيست. ما بايد نسبت به اين که چرا بيماري هاي قلبي - عروقي حدود 35 سالگي آغاز مي شود، نگاه موشکافانه اي داشته باشيم.»
منبع:کوچه ما شماره 13
- بيماري قلبي- عروقي در مرداني که از لحاظ باليني افسرده به شمار مي آيند، 3 برابر بيشتر است.
- در همه گروه هاي سني، خودکشي در مردان بيشتر از زنان است.
- قتل و خودکشي يکي از 3 علت اول مرگ در مردان بين 15 تا 34 ساله است.
- در ايالات متحده زنان 85 ساله 2/2 برابر بيشتر از مردان 85 ساله هستند. اين نسبت در 90 سالگي 3 به يک است.
اينها فقط حقايقي هستند که در کتاب «چرا مردان اول مي ميرند؟ چگونه بر طول عمر خود بيفزاييد؟»، کتاب تازه دکتر ماريان لگاتو (Marianne Legato) بررسي شده است. اين کتاب روي دلايل زيستي، فرهنگي و شخصي اين امر متمرکز شده است که چرا در آمريکا طول عمر مردان به طور ميانگين 6 سال کمتر از زنان است. به گفته لگاتو به دليل اين که آقايان از بدو تولد شکننده تر و ذاتاً آسيب پذير تر از خانم ها هستند، ميزان مرگ و مير در آنها بيشتر است و برخلاف خانم ها که سرسختانه مي جنگند تا نيازهاي سلامتي ويژه خود را ارزيابي و شناسايي کنند، آقايان در پي درمان برابر برنمي آيند. لگاتو مي گويد: «نيازهاي آنان هيچ وقت شناخته نشده است. مردان به طور وحشتناکي مسامحه گر هستند و اين راه درستي نيست.»
چالش هاي پزشکي مردان بستگي زيادي به شرايط فرهنگي آنان دارد.
لگاتو مي گويد: «قوانين از همان اولين روزهاي پس از تولد وضع مي شود: درد را تحمل کن، ضعيف نباش، سستي نشان نده و مرد باش! اغلب مردان تنها تحت فشار همسران خود يا وقتي که وضع شان بسيار طاقت فرسا مي شود، به پزشک مراجعه مي کنند.»
لگاتو که مفهوم «طبابت وابسته به جنس» را ترويج مي دهد، مي گويد: «زنان از لحاظ منطقي توانايي آن را دارند که در جستجوي کمک برآيند. مغز آنان پيچيده تر و با انگيزه تر است.»
او مي گويد: «دلايل فرهنگي که باعث مي شود مردان به دکتر نروند، دارد آنان را مي کشد.»
چگونه مردان مي توانند بيشتر عمر کنند؟
او مي گويد: «ما نمي توانيم اين وضعيت را که مردان 6 سال زودتر از زنان بميرند تحمل کنيم. وقتي که مي توانيم بر سرطان پستان و ايدز پيروز شويم، مطمئناً مي توانيم مردان را نجات دهيم.»
لگاتو عوامل مهمي را که مردان با توجه به آن مي توانند تفاوت فاحشي در سلامتي و افزايش اميد به زندگي خود ايجاد کنند، مشخص کرده است:
1- رک و پوست کننده با يک پزشک صحبت کنيد:
2- سطح تستوسترون را اندازه گيري کنيد:
يک متخصص غدد داخلي به نام رابرت روکسين (Robert Ruxin) مي گويد: «بين کاهش تستوسترون و کاهش انرژي و قواي جنسي ارتباط کمي وجود دارد.» اما مثال هايي وجود دارد که کاهش چشمگير آن - بيشتر در سنين 60 تا 80 سالگي - مي تواند کيفيت زندگي را مختل سازد.
او مي گويد: «البته وقتي به طور طبيعي کاهش يابد، نه؛ ولي اگر خيلي کاهش يابد، چرا. کاهش سطح از 800 به 500 اثر باليني ندارد ولي ممکن است کاهش سطح از 800 به 400 خيلي کم باشد.»
به گفته روکسين، به عنوان مثال بيماران ديابتي ممکن است احتمال بيشتري براي کاهش قابل توجه تستوسترون داشته باشند. برعکس، هورمون هاي هيپوفيزي مي توانند اين اثرات را در افرادي که تستوسترون شان آشکارا کاهش مي يابد، متعادل کنند.
3- دستگاه ايمني:
همچنين تغذيه مناسب و استفاده از مکمل ها مي تواند سودمند باشد. علي رغم تمرکز جنسيتي که بر پوکي استخوان اعمال مي شود، اين بيماري به مردان نيز آسيب مي رساند.
4- تشخيص و درمان افسردگي:
لگاتو متقاعد شده است که آسيب پذيري ناشي از افسردگي مي تواند سلامتي مردان را از راه هاي ديگر به خطر اندازد و منجر به افزايش مواردي از بيماري ها و مرگ و مير ناشي از آن شود.
افسردگي همچنين يک نشانه شايع از «آندروپوز» است که با کاهش تستوسترون در مردان مشخص مي شود و مشابه يائسگي (منوپوز) در زنان است، ولي با تظاهرات کمتر. در حقيقت مردان نيز در معرض گر گرفتگي - که اغلب در خانم ها به عنوان تغيير دوره زندگي شناخته مي شود - هستند، ولي چند سال ديرتر.
به گفته وي سيستم پزشکي کنوني اغلب مانع از درک مناسب پزشکان از شخصيت و نوع زندگي بيماران مي شود. زماني را به بحث در مورد اين مسايل با پزشک اختصاص دهيد و پذيراي درمان باشيد. لگاتو مي گويد: «درمان هميشه شامل يک قرص نيست و مشاوره هاي سازمان يافته مي تواند بسيار مفيد باشد.»
در حالي که روکسين بر اين اعتقاد نيست که آندروپوز يک حالت سرشتي در مردان باشد، ديگران با بينش لگاتو در مورد افسردگي مردان موافقند.
جيمز کرمن (James Korman)، روان پزشکي که رييس «مرکز سلامت رفتاري و روان درماني» يک گروه پزشکي در نيوجرسي است، با اين نکته که افسردگي در مردان از آنچه گزارش مي شود. بسيار شايع تر مي باشد، موافق است.
او همچنين به فاکتورهاي فرهنگي اشاره مي کند که اغلب سبب اکراه مردان از پذيرش درمان مي شود.
کرمن مي گويد: «نحوه ابراز افسردگي در مردان با زنان متفاوت است و مي تواند به اختلالات خواب، تغيير خلق و کاهش علايق جنسي منتهي شود.» اگر افسردگي درمان نشود، مي تواند پيامدهاي مصيبت باري داشته باشد. کرمن در مورد خودکشي مي گويد: «هر چند زنان بيشتر اقدام به خودکشي مي کنند، اما مردان آن را بهتر به انجام مي رسانند.»
لگاتو مي گويد: «مردان نياز به اين دارند که بدانند چگونه افسردگي مي تواند براي سلامتي شان مخرب باشد و بايد رک و پوست کنده در مورد وضعيت خود با يک پزشک صحبت کنند.»
5- مراقب پسران جوان باشيد:
به عقيده نويسنده کتاب: «پسران مانند اتومبيل پورشه بدون ترمزند. آنان خطرپذيرند، آرمان گرا و پرحرارت هستند و اعتقاد دارند خطري تهديدشان نمي کند.»
6- خطر بيماري قلبي خود را ارزيابي کنيد:
در اين زمينه نيز مردان از نظر ژنتيکي در مقايسه با زنان برابر نيستند. بنا به اظهار لگاتو، هورمون زنان استروژن يک سپر حمايتي براي خانم ها ايجاد مي کند که آقايان به طور طبيعي فاقد هستند.
توضيح بيشتر اين که علايم بيماري قلبي - عروقي مردان مي تواند در 35 سالگي بروز کند، در حالي که زنان ريسک حمله قلبي مشابه مردان را تا مدت زمان خيلي دورتري نشان نمي دهند. مرداني که سابقه خانوادگي بيماري قلبي دارند، بايد پزشک خود را آگاه کنند و اقدامات پيشگيري مناسب براي شان از 30 سالگي شروع شود.
لگاتو مي گويد: «اين راهش نيست. ما بايد نسبت به اين که چرا بيماري هاي قلبي - عروقي حدود 35 سالگي آغاز مي شود، نگاه موشکافانه اي داشته باشيم.»
منبع:کوچه ما شماره 13