ریتم شمشیر

آن اول، يک اسم تازه بود که در تيتراژ خوانده مي شد؛ «موسيقي: امير توسلي، تعجب هم داشت؛ سازندگان سريالي مهمي چون مختار نامه با آن همه تدارک وهزينه، براي موسيقي سريال شان به جواني اعتماد کرده بودند که براي آهنگسازي تاريخي نام آشنايي نبود. امير توسلي با اينکه براي فيلم هاي سينمايي زيادي آهنگ ساخته بود و چند ماه
چهارشنبه، 22 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ریتم شمشیر

 ريتم شمشير
ريتم شمشير


 






 
امير توسلي، آهنگساز جوان سريال مختارنامه ازحواشي وسروصداهاي اين پروژه بزرگ مي گويد.
آن اول، يک اسم تازه بود که در تيتراژ خوانده مي شد؛ «موسيقي: امير توسلي، تعجب هم داشت؛ سازندگان سريالي مهمي چون مختار نامه با آن همه تدارک وهزينه، براي موسيقي سريال شان به جواني اعتماد کرده بودند که براي آهنگسازي تاريخي نام آشنايي نبود. امير توسلي با اينکه براي فيلم هاي سينمايي زيادي آهنگ ساخته بود و چند ماه قبل از آغاز مختارنامه، سريال تلويزيوني شمس العماره را روي آنتن داشت. ولي موسيقي مختار تجربه جديدي بود، هم براي او و هم براي مخاطباني که درهر قسمت با ملودي هاي متفاوتي روبه رو مي شدند. از صداي شمشيرها تا موسيقي اي که شبيه ارباب حلقه ها مي شد! همه اين خلاقيت ها همراه سروصداي فراواني که براي تيتراژ پاياني سريال ايجاد شد، نام او را بيشتر سر زبان ها انداخت. حالا که قصه به نيمه رسيده. زمان بهتري است براي يک گفت وگو با خالق نام آشناي موسيقي مختارنامه.

فيلم ها و سريال هاي هم رده مختار مانند «امام علي(ع)»، «تنهاترين سردار» يا «ولايت عشق»، «سريال هايي بودند که در آنها از بزرگ ترين آهنگسازهاي ما مثل فرهاد فخرالديني، مجيد انتظامي و بابک بيات استفاده شده و موسيقي شان هم مي شود گفت تا حد زيادي ماندگار شده. از اينکه بخواهي جاي آنها را درچنين پروژه عظيمي پرکني نگران نبودي؟
 

اولاً که من جاي آنها را نگرفتم. فکرنکنم اين عبارت درستي باشد که بگوييم من جاي آنها را گرفته ام. اما قبل از اينکه نگران باشم، بيشتر يک احساس غرور به آدم دست مي دهد؛ اينکه دريک جايگاه باشي که خيلي آدم هاي بزرگي قبل از تو در آن بوده اند؛ مثل آقاي فخرالديني که من خودم علاقه شخصي زيادي به ايشان دارم و با پسرش دوست خيلي نزديکي هستم و يک جورهايي خودم را شاگرد ايشان مي دانم. حالا صرفاً در موسيقي فيلم؛ بلکه بيشتر در نوع نگاهي که ايشان به موسيقي ايراني دارند وخيلي از ايشان تأثيرگرفتم واقعاً ايشان منحصر به فرد است.

توبه موسيقي کلاسيک خيلي علاقه داري، يک مدت زيادي راک کار کردي وپاپ هم. اما فضاي موسيقي مختارنامه با همه اينها تفاوت دارد. چگونه از بين اين تجربه ها به فضاي موسيقي مختارنامه رسيدي؟
 

من از تمام موسيقي هايي که در مملکت ما رايج است وخيلي از موسيقي هايي که رايج نيست يا خيلي خاص هستند هم استفاده کردم و چيزي که الان مي بينيد به وجود آمده. موسيقي مختارنامه بافت نويني دارد که زماني که مخاطب گوش مي کند احساس نکند که اين موسيقي مقامي است وحتي برعکسش احساس نکند که ريشه هايي از موسيقي مقامي درآن وجود ندارد؛ يعني اين موسيقي براي شما غريبه نباشد واحساس کني که کاملاً با آن آشنايي داري. از طرف ديگر هم فرمش با تمام موسيقي هاي ديگري که تا به حال شنيده اي يکي نيست. دراين ترکيبات من دستکاري هاي زيادي کردم ولي موسيقي سريال خيلي از موسيقي نواحي ومقامي تأثير گرفته است. شايد 70 درصد موسيقي مختار نامه همين است.

اين تفاوت درموسيقي تيتراژ اول بيشتر خودش را نشان مي دهد، مخصوصاً صداي شمشير که همراه با موسيقي شنيده مي شود، فکرمي کنم کار جديدي باشد.
 

اولاً که تيتراژ براساس موسيقي ساخته شد.اين يک نکته مهمي است که باعث شده تيتراژ وموسيقي خيلي با هم هماهنگ باشند. دوم اينکه تيتراژ اول کل مختارنامه است. اصلاً؛ يعني اگر کل داستان مختارنامه را بخواهيم چکيده کنيم مي شود تيتراژ اول. حقيقتاً ايده تيتراژ نمي دانم از کجا به ذهنم رسيد. اما آقاي ميرباقري به من گفتند که براي تيتراژ يک موسيقي استفاده کنيم که درآن سازهاي متعارف به کار نرفته باشد. گفت : «بيا با يک چيز ديگري سازبزن. مثلاً ويولن وفلوت وني واينها نباشد. يک کار متفاوت باشد.» دو، سه ماهي با خودم کلنجار رفتم که با چي بزنم که يک اتفاق جديد بيفتد. هنوز ملودي هم ساخته نشده بود. تيتراژ اول اگر دقت کرده باشيد /چهارتم متفاوت دارد هر کدامش در واقع تم بخشي از مختارنامه است؛ مثلاً تم آخري تيتراژ تم خود مختار است که در صحنه هايي که مختار حضور دارد بيشتر آن را مي شنويد.

بالاخره ايده شمشير از کجا آمد؟
 

بعد از چند ماه که روي آن فکر کردم وچيزهاي مختلفي را امتحان کردم، فکر کردم که اين کار را با شمشير مي شود انجام داد، چون صداي شمشير هم نت دارد وهم خاصيت ريتميک شدن.

وبعد چند تا شمشير گرفتي که با آنها صدا سازي کني؟
 

نه. اين صداي شمشيرهايي است که آقاي شهروزي و آقاي غفاري نژاد در طول مختار نامه درسکانس هاي جنگ ضبط کرده بودند ومن اين مجموعه شمشيرها را از ايشان قرض گرفتم ورويش کار کردم.

پس صداي شمشيرها واقعاً صداي شمشير خود مختاراست؟
 

بله، صداي شمشيرهاي خودمختارنامه است. زمان زيادي طول کشيد که از ميان آنها يک سري را در آوردم و با آنها کوک درست کردم. بعد با آنها يک ريتمي درست کردم يک ريتم مکمل هم برايش ساختم که مجموعه اش اين چيزي شد که مي شنويد براي تيتراژ هم يک ملودي آماده کرده بودم که منتظر بودم که ايده شکل بگيرد تا آن را هم اجرا کنم.

به نظر تيتراژ آخر پرحاشيه ترين قسمت موسيقي مختارنامه بود. ايده لالايي از کجا شکل گرفت؟
 

با توجه به تعريفي که آقاي مير باقري دراولين جلسه اي که با هم صحبت کرديم، از تيتراژ ونوع موسيقي اي که مي خواستند به من دادند، من به اين نتيجه رسيدم که بهترين چيز همين چيزي است که الان شما در تيتراژ آخر مي شنويد. آقاي ميرباقري به من گفتند که موسيقي مختارنامه يک فرياد فرو خورده تاريخي است که درگلو خفه شده و هيچ وقت نتوانسته فرياد بشود. يک ناله زن هست که فرياد شده وفرو خورده شده. اين خيلي تعبير قشنگ اما سختي است. من هم گشتم دنبال چيزي که اين تعبير را در بر بگيرد. من به اين لالايي که مرثيه علي اصغر است برخوردم واحساس کردم که چقدر به آن چيزي که ما مي خواهيم نزديک است.

همان لالايي معروف جنوبي ها براي حضرت علي اصغر(ع) دقيقاً همان لالايي اي است که محلي ها مي خوانند؟
 

بله، لالايي مربوط مي شود به موسيقي محلي بوشهر؛ مرثيه اي که جنوبي ها براي حضرت علي اصغر درمحرم مي خوانند وبيشتر زن هايشان هم اين کار را انجام مي دهند. اما خب من تغييرات زيادي درآن دادم. اين لالايي خودش يک ريتمي دارد. شعر دارد که من طبيعتاً شعرش را استفاده نکردم. از اين لالايي بريده هايي را برداشتم ودوسه تا جمله از بخش هاي مختلف اين لالايي را آوردم کنار همديگر چسباندم. يک جمله سازي را تشکيل دادم که همين چيزي است که الان شنيده مي شود.

پس تنظيم تفاوت دارد با نسخه اصلي؟
 

بله، اگر شما لالايي اصلي را بشنويد. کاملاً متوجه مي شويد. درواقع نواهايي که مي شنويد. از همان لالايي است اما آن تسلسل را ندارد.

خانم خواننده را از کجا پيدا کرديد؟
 

اين خانم را آقاي محسن شريفيان در بوشهر پيدا کرده بود. درتحقيقاتي که روي موسيقي بوشهري انجام مي داده. من از چيزي که ايشان ضبط کرده بود اجازه گرفتم و استفاده کردم. خود خواننده را من اصلاً نديده بودم.

برويم سراغ موسيقي متن. يک سوال بزرگ درمورد موسيقي متن مختارنامه وجود دارد؛ اينکه چرا برخلاف موسيقي متن ديگر سريال هاي تاريخي ما، موسيقي مختارنامه انسجام ملموسي ندارد؟ احساس مي شود که موسيقي متن از هم گسستگي زيادي دارد وتم ثابتي براي همه قسمت ها وجود ندارد.
 

ما براي همه شخصيت ها نه؛ اما براي شخصيت هاي کليدي سريال موسيقي خاصي داريم. ولي خب مختارنامه با سريال هاي ديگر کمي فرق مي کند مثلاً در سريال امام علي (ع) شخصيت اصلي فيلم خود امام علي (ع) بودند وهمه داستان با محوريت ايشان پيش مي رود. درواقع داستان حواشي زيادي نداشته است. درمختارنامه درست است که محور، قيام مختاراست. اما اتفاقي که درمختار نامه مي افتد اين است که ما از دوران امام حسن(ع) شروع مي کنيم آدم هاي زيادي وارد قصه مي شوند و بعد از چند قسمت خارج مي شوند؛ آدم هايي که هر کدامشان چند قسمت بيشتر در سريال حضور ندارند. حتي بخش هايي از سريال را مي بينيد که در دو قسمت پشت سر هم اصلاً مختار نيست؛ يعني قصه با محوريت آدم هاي ديگر دارد پيش مي رود که درنهايت هدف اين است که چه مي شود که مختار قيام مي کند. براي همين برخلاف اينکه من براي خيلي از شخصيت ها هم تم مشخصي درنظر گرفتم؛ ولي چون آدم ها در حال تغيير کردن هستند، شايد آن موسيقي چندان شنيده نشود يا به ياد نماند. تيتراژ مختارنامه الان در ذهن نشسته چون الان چندين قسمت است که همه آن را دارند مي شنوند.

اين متعارف بودن ها مخصوص شخصيت ها نيست؛ مثلاً در درام ترين سکانس ها که انتظار داريد غمگين ترين موسيقي را بشنويد، اين اتفاق نمي افتد. يا حتي درقسمت هايي که داستان حماسي مي شود موسيقي کمک نمي کند که اين حس تقويت شود.
 

من تا حدي با حرف شما موافقم، براي اينکه من درموسيقي مختارنامه سعي کردم آن طوري که متعارف است وهمه آهنگسازهاي ديگر با سکانس هاي مختلف برخورد مي کنند برخورد نکنم؛ مثلاً اينکه موسيقي درام آن چنان که درموسيقي، متن هاي ديگر عرف است درمختارنامه اصلاً نمي بينيد؛ مگر يک جاهاي خاصي. بيشتر هارموني هايي که در دل آن اين تم ها ايجاد مي شوند مد نظر من بوده.

به نظرت، اين تأثيرگذاري موسيقي را کم نمي کند؟
 

خب من نظر کاملاً برعکس را هم داشتم. خيلي ها هم دقيقاً آن سکانس هايي را که شما مي گوييد تأثيرگذاري نداشته يا کم بوده، گفته اند که موسيقي اش فوق العاده بوده وهماهنگي کامل با داستان داشته. اتفاقاً من خودم روي نقاط عطف سريال خيلي حساس بودم؛ يعني آن لحظات که احساس مي کردم يک اتفاق مهم دارد در سريال مي افتد، من هم سعي کردم با موسيقي ام آن را نشان بدهم. ولي خب خيلي هم متعارف با آن برخورد نکردم، يعني موسيقي درام را آن طور که بقيه مي سازند نساخته ام. پس ممکن است کمي با انتظار شما متفاوت باشد اما قبول ندارم که آن بار احساسي را هم همراه خودش ندارد.

درمورد موسيقي موقعيت صحبت کرديم. اين موقعيت ها درمکان ها رعايت مي شوند. آيا موسيقي مکه ومدينه و کربلا با هم تفاوت دارند؟
 

بله. اتفاقاً اين گواه خوبي است براي اينکه ثابت کنيم موسيقي مختارنامه براي شخصيت ها و مکان هاي مختلف موسيقي هاي متفاوتي دارد. شما درمکه موسيقي «لبيک» را مي شنويد. يک کليشه اي درموسيقي فيلم وجود دارد که گاهي اوقات آهنگساز فيلم براي نشان دادن بهتر صحنه وتأثيرگذارتر بودن موسيقي از يک قطعه با کلام استفاده مي کند. اين هم در موسيقي شرقي خيلي رايج است وهم موسيقي غربي. من از اين کليشه به يک نوع ديگر و طوري که با بافت مختار نامه هماهنگي داشته باشد استفاده کرده ام. مثل همين دعاي «لبيک اللهم لبيک» که وقتي به صحنه هاي مکه مي رسيم آن را مي شنويم. فکر مي کنم تأثيرخوبي هم داشت.
منبع:همشهري جوان 31



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.