ادب انتظار

بهروری انسان ها در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام ) به گونه ای است که منتظران واقعی را به ارزشی میرساند که امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: مانند کسی هستند که به همراه حجت در خیمه آن حضرت آماده به خدمت باشند ،آنگاه حضرت صادق (علیه السلام) پس از تأملی سربلند کردند وفرمودند :اومانند کسی هست که به همراه رسول
پنجشنبه، 23 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ادب انتظار

ادب انتظار
ادب انتظار


 

احمد ابراهیمی هرستانی
منبع : اختصاصي راسخون



 
مقدمه:
بهروری انسان ها در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام ) به گونه ای است که منتظران واقعی را به ارزشی میرساند که امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: مانند کسی هستند که به همراه حجت در خیمه آن حضرت آماده به خدمت باشند ،آنگاه حضرت صادق (علیه السلام) پس از تأملی سربلند کردند وفرمودند :اومانند کسی هست که به همراه رسول الله (صلی الله وعلیه وآله )بوده است (2)آماده بودن برای انتظار وسعت درونی وسعه صدر می خواهد که به هر کسی تعلق نمی گیرد واگر انتظار با وسعت درونی همراه بود ،انسان را به سمتی سوق می دهدکه به عالم معنا نظاره گر شود نه آنکه در دید زمینی بماند .این وسعت درونی با آدابی همراه است که با رعایت آنها می توان به اوج انتظار رسید از قبیل :توجه ،عهد ،انس وتوسل که با وجود این آداب انسان منتظر در دوران غیبت می تواند وضعیت بهتر را رقم بزند واز بزرگترین تکلیف حساس این زمان یعنی حفظ مرزهای عقیدتی ودین مبین اسلام سر بلند بیرون آید .
چکیده :
مفهوم انتظار یعنی امیدوار به آینده بودن وناراحتی از وضع موجود (1)،انتظار عامل حرکت دهنده انسان به سمت تعالی ورشد است.انتظار، واژه آشنای است که در درون خود اضطرار وافتقارونیاز را داردوتا انسان مضطر نباشد دنبال فریاد رسی نخواهد بود ،این انتظار ریشه در ظلم وستم ،جنگ وخونریزی وجهل دارد که نابسامانی ها ی را در جهان ایجاد نموده است که در مکتب انتظار با رعایت ادب انتظار این نابسامانی ها از بین خواهد رفت وتکلیف منتظرین در رعایت این آداب نهفته است. این آداب در انس ،عهد ،توجه ،توسل خلاصه می گردد که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد
کلید واژه :حضرت مهدی (علیه السلام)،انتظار ،ادب ،اضطرار ،تکلیف ،آمادگی
انتظار
انتظار ،اصطلاحی است که به معنای عدم رضایت به وضع موجود وانتظار عملی برای تغییر آن وحاصل شدن وضعیت مناسب می باشد (3)بر این اساس می توان فهمید که انتظار مفهومی است مرکب از دو جزء،نفی واثباتی.نفی آنچه در جریان است واثبات آنچه انتظار وتوقع آن می رود(4) .اکنون آنچه بیان شد را در قالب مثالی می آوریم ؛اگر کسی به مسا فرتی رود واین سفرش از حد معمول به طول انجامد واز سویی خبری نیز از او بدست نیاید ،پدر ومادر از این فرد مسافر وهم از وضعیت موجود ناراضیند ؛وطالب تغییر این وضعیت هستند .اینان نسبت به وضعیتی که در آن به بسر می برند حالت بی تفاوتی ندارند ،بلکه در تمامی لحظات در پی آنند که از سویی از این وضعیت خارج شوند واز طرفی دیگر وضعیت مطلوب را فراهم آورند این حالت را انتظار می خوانند واین پدر ومادر را منتظر .

چه زمانی حقیقت انتظار را درک می کنیم ؟

زمانی میتوانیم حقیقت انتظار را ادراک کنیم که بدانیم امام زمان (علیه السلام )را برای چه می خواهیم وتا این حالت اضطرار وافتقار رانداشته باشیم دنبال حضرت نخواهیم رفت .پس علت عدم ادراک حقیقی انتظار ،نداشتن حالت انتظار است .مادامی که شخص اضطرار نداشته باشد ،آرزوی وضعیت بهتر را در سر نمی پروراند وهیچ تهیأ وآمادگی برای تغییر وضعیت موجود از خود نشان نمی دهد .اضطرار یعنی اینکه بدانیم همه درها بسوی من بسته شده است ،درست مثل زمانی که به دریا می رویم ودر زیر پای خود ،شن وماسه دریا را احساس کرده خیلی مضطر نبوده واز خود ودست وپای خود کمک می گیریم واز شن وماسه بیرون می آییم واحساس نیاز به نجات غریق نمی کنیم ؛اما وقتی در وسط دریا قرار داریم وپایمان به هیج جا بند نیست وبه هر طرف که می چرخیم ،موج مانند گردابی مارا در خود می پیچاند ،آن نیاز واقعی ،که عشق به بقاءوحیات است در درون ما ایجاد اضطرار می کند وصدایمان بلند می شود .اگر مضطر حقیقی هستیم باید روحمان اینگونه برای امام زمان (علیه السلام)فریاد بزند ،اما متأسفانه مضطر نشده ایم وبه حکومت دنیا بر خودراضی شده ایم (4)در انتظار این روحیه (اضطرار )باید حکمرانی کند تا شخص بتواند دوام واستمرار داشته باشد وبه فعالیت وکوشش بپردازد ،وقتی اضطرار نبود یعنی انتظار نیست واین همان زندگی بدون امید است که روبه تباهی وسقوط کشانده می شود .

ادب انتظار:
 

کسی که تولد فرزندی عزیز ویا مهمانی محبوب دارد ،بی تفاوت ،بی خیال ،بی توجه وبی مسولیت نیست ،انتظار در حالت ودر عمل تاثیر گذار است ومنتظرآدابی را دنبال میکند ؛1- توجه 2- عهد 3-انس 4-توسل .
توجه:وجاهت یافتن است وآنچه باعث می شود به دلدار روی بیاوریم ،تجربه جمال، جلال وکمال وتجربه محبت وعنایت اوست.سپس مقایسه دلدارها با هم ومقایسه دلدار با خویش ،زمینهای برای انتخاب وترتیب اهمیت ها می شود .توجه به امام زمان (علیه السلام)که در دعای توسل می خوانیم ؛«انا توجهنا واستشفعنا بک الی الله »(5)از آنجا شکل می گیرد که ما محبوبهای دیگر ورهبران دیگر را تجربه می کنیم وبه ضعف ها ومحدودیتها ویا پستی ها وزشتی های آن راه می یابیم واز آنجا که می بینیم دیگران مارا برای خویش می خواهند توجه به امام زمان (علیه السلام )مرحله رشد وتوسعه درونی ما قرار خواهد گرفت .کسی که سر در لاک تعلق ه وبتها ،دارد نمی تواند به مهدی (علیه السلام)روی بیاورد .ونمی تواند همراه حجت بیاید ودوام نمی آورد ،از میان راه بریده وبه خاطر تعلقها می ماند ..همراهی حجت خدا ،همراهی در اهداف را می خواهد وآن کسی که به هدفهایی کوتاه تر از ولی، دل بسته است ،ناچار از ولی جدا می شود .برای کسی که دنیا برایش وسعت است در کنار مهدی (علیه السلام )جایی نیست .برای کسی که وجاهت و آبرو را در حوزه خانواده وفامیل وشهر ومملکت ویا تمام زمین می خواهدوسیله وجاهت او، می تواند دنیا خواهی های متفاوت باشد ،اما برای کسی که از حوزه زمین فراتر می رود وعظمت آسمانها ووجاهت عند الله ،ودر حضور حق را خواستار می شود .آری ،انتظار یعنی توجه پیدا کردن به امام علیه السلام که انسان را وسعت درونی وسعه صدر می دهد وبجایی می کشاند که معیت وهمراهی با اورا رقم می زند وا زبسیاری از تیرها ونیزه ها ی وجاهت دنیایی محفوظ می ماند .

عهد

با جهت گیری وانتخاب ،به ارزش ووجاهت رسیده وبا همین جهت گیری بیعت می نماییم «وابذل مالی واهلی ونفسی وجمیع ما خولنی ربی بین یدیک وهذا عهدی الیک ومیثاقی الیک اذ انت نظام الدین ویعسوب المتقین »(6)انچه دارید نزد ولی می گذارید ،چون انچه نزد شما بماند رفتنی وضایع شدنی است که«ما عندکم ینفد وماعندالله باق »در هر حال پیمان بر ساختن وسوخنتن وجان باختن وهستی به پای دوست انداختن ،پیمان کسانی است که پناهی جز امام زمان (علیه السلام)نمی بینند وجز قلعه توحید وولایت پایگاهی ندارند .آنهایی که از ولی تمنایی دارند در واقع ولی را نردبان خواسته وواسطه هوسهایشان نموده اند ،که سوختگان عشق می خواندند ؛مارا از تو به جز تو تمنایی نیست ...پس در مکتب انتظار عامل «عهد »انسان را سوق به مرحله جان فشانی وسوختن در برابر دوست می کشاند تا جایی که با سوختن همه اطراف خود را روشن می سازد وتعداد فراوانی از این نوربهره مند می گردند .

انس

در راه هدفهای بزرگ ،درگیریهای بزرگ ،وتنهای ها وغربتهای وحشتناک این انسان، که ریشه از انس گرفته،دل گرمی، می خواهد ودلگرمی او کسی جز امام زمان (علیه السلام)نمی تواند باشد .چون انس با کسی که از همه تعلقات رهایی دارد می تواند انسان را آرام نماید .در انتظار اگر انس نباشد ،پذیرش ولایت هم ممکن نخواهد بود ،چرا که در بسیاری از افعال واعمال امام علیه السلام لب به اعتراض گشوده می شود که فعل امام با اعتقادش همسانی ندارد .ولی وقتی مأنوس بود ،ولایت پذیر مطلق خواهد بود ولب به چون وچرا نمودن در افعال ورفتار امام (علیه السلام )نمی کند .

توسل

از ولی خدا کاری باید انتظار داشت که از عهده ی دیگران ساخته نیست ،کاری که از تجربه وعلم وعقل وغرایز فردی وجمعی ساخته است ،نیاز به این وسائل هدایت وقرب ندارد باید به هرکس در هر کاری که برای آن مهیا شده وخلقت یافته توسل جست وبهره گرفت ،این سخن حق تعالی است که می فرماید :«ولله الأسماء الحسنی فادعوه بها »(7)وبرای خداست اسماءحسنی ،پس بوسیله آنها خدا را بخوانید ودعا کنید .از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است :«نحن والله الأسماءالحسنی»به خدا سوگند ما اسماء حسنی هستیم وهمچنین امام رضا علیه السلام فرمودند :«اذانزلت بکم الشدةفاستعینوبنا علی الله عزوجل وهو قوله عزوجل ولله الأسماءالحسنی فادعوبها »بی شک هم کسانی که در دوران انتظار ،هراسناک از غرق شدن در گرفتاریها وسختیها ی طاقت فرسا هستند بالضرورةباید متوسل به امام علیه السلام شوند واز را ه توسل برای رسیدن به قله تعالی استفاده نمایند .کسانی که در سیل خروشان دریا می خواهند غرق شوند به آنها گفته می شود به قلعه کوهی که مرتفع است بروید ،به ماهم دستورداده اند در هر زمانی با لخصوص زمان انتظار حضرت قائم (علیه السلام) به سمت حضرت بروید تا از امواج خروشان سیل های آخر الزمان محفوظ بمانید وراه آن توسل ومرتبط شدن با ایشان است واین ادبی است که باید در انتظار رعایت کرد .بالاخره توجه،وعهد وانس وتوسل ما را به حقیقت انتظار یعنی آمادگی می رساند واین آداب همان زمینه سازی است که نه تنها در فکر وروحیه بلکه در عمل ما موثر خواهد بود .بطوری که مارا آنچنان مودب می نماید که دشمن به هیچ وسیله ای نمی تواند ما را در بحرانهای گوناگون متوقف نماید .(8)

شعار منتظران حضرت مهدی(علیه السلام )

شعاری که اهل انتظار همیشه در خونشان می جوشد ،شعار« یالثارات الحسین (علیه السلام) »است که از ظهر عاشورا واز درون خاک خونین کربلا بر خواست ودر جام خورشید ریخت وبه همه چیز رنگ خون زد .منتظر یعنی کسی که هر زمانش بیداری است ،برای مقاومت در مقابله با دشمنان امام حسین (علیه السلام) وهر روزش عاشوراست ومنتظران مهدی (علیه السلام )همچون یاران حسینند که پولاد دل وهمه وجودشان یقین به خداست که اگر بر کوهها روی آورند آنهارا از جای برکنند (9)واین شعار نمایانگر تعالی روح منتظران حقیقی حضرت قائم (علیه السلام )است که منتظر بذل جان خود هستند تا نثار امام خود نمایند .
انتظار چه زمانی آگاهانه است ؟
امام صادق علیه السلام فرمودند :«اقرب ما یکون العباد من الله وأرضی ما یکون منهم اذا افتقدوا حجةالله عزوجل ولم یظهر لهم ولم یعلموا امکانه وهم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجةالله ولا میثاقه فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء»(10)؛«زمانی که بندگان به خدای بزرگ نزدیکترند واز خدا از ایشان بیشتر راضی است ،زمانی است که حجة خدای تعالی از میان آنان ناپدید گردد وظاهر نشود وآنان جایش را هم ندانند .با این همه بدانند که حجت ومیثاق خدا از بین نرفته وباطل نشده است در آن حال ،در هر صبح وشام چشم انتظار فرج باشید».فضیلت بندگان خدا در این زمان ورضایت بیشتر خداوند از آنان بدین جهت است که آنان بی آنکه امام خویش را ببینند ومعجزاتش را مشاهده کنند ودر حیرتها به در خانه اش پناهنده شوند ،تنها با اعتما د به خدا وپایبندی وبه تقوی ودوستی اهل بیت ،میثاق الهی را نگهبانی کرده ومرزهای عقیده را پاس می دارند .امام صادق (علیه السلام )فرمودند :ابوبصیر خوشا به حال شیعیان قائم ما که در دوران غیبت او در انتظار ظهورش به اطاعت او رو می کنند ،آنان اولیاءخدا هستند که هیچ ترس واندوهی برایشان نیست .(11)با هم آمدن دو وصف« انتظار در غیبت »و«اطاعت در ظهور »برای شیعیان حضرت مهدی (علیه السلام) نشان دهنده ی نوعی ملازمت بین این دو وصف است .به این معنا که شیعیان منتظر در دوران غیبت چنان امام خود را شناخته ودر اطاعتش می کوشند که اگر دوران ظهور تحقق می یافت در زمره مطیعین حقیقی او بودند .
انتظار ،دوران تکلیف حساس
...غیبت جریانی بسیار عمیق وانتظار ،جریانی بسیار سازنده ومهم است .دوره غیبت وانتظار از یک جهت مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می شود ...تا بنگرد شاگردان در غیاب او چه می کنند ،ودرباره تعالیم وتکالیف خود چگونه رفتار می نمایند .انسان منتظر ،باید همواره مراقب خود باشد ودر علم وعمل بکوشد وبداند که معلم ...هر لحظه ممکن است برسد ...باید همیشه در حالی بسر برد که رضایت کامل خاطر معلم را فراهم آورد.دوران انتظار ،دوران تکلیف است وآن تکلیف ،نگهبانی دین خداست وحفظ مرزهای عقیدتی وحراست باورهای مقدس است .پیامبر (صلی الله علیه وآله )خطاب به اصحاب فرمودند :...شما اصحاب من هستید لیکن برادران من ،کسانی اند که در آخر الزمان می آیند آنان به نبوت ودین من ایمان می آورند با اینکه مرا ندیده اند ...هر یک از آنها اعتقاد ودین خویش را با هر سختی نگاه می دارد چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می کنند یا آتش پر دوام چوب داغ را در دست نگاه می دارد ،آن مومنان ،مشعل های فروزانند در تاریکی ها ،خداوند آنها را از آشوب های تیره وتار «آخر الزمان »نجات خواهد داد .(11)
نتیجه گیری :
انتظار مفهومی است که در زندگی اجتماعی وفردی بشر نقش بسزایی را ایفا می کند به گونه ای که حرکت وانتظار همیشه در کنار هم قرار دارند واز هم جدا نمی شوند ،انتظار تحرک بخش است ،وارزش مردم را از انتظاری که دارند باید شناخت ،هر چه انتظار مقدس تر باشد ارزش ایشان والاتر خواهد بود .اگر انتظار از انسان گرفته شود امیدواری به آینده از او جدا شده است واین انسان ،ادامه حیات برایش بی لذت خواهد بود وهیچ رشدی نخواهد داشت .حال که منتظر در نعمت انتظار بسر می برد باید آداب آنرا نیز رعایت نماید یعنی توجه به امام (علیه السلام)،انس او وارتباطش را وعهدی را که با اومی بندد را پایبند باشد تا مشمول فیوضات امام (علیه السلام)گردد .همچنین در انتظار مهمترین تکلیف را که حفظ مرزهای عقیدتی است مراعات نماید تااز این طریق آمادگی خود وجامعه را برای ظهور آن حضرت افزونتر نماید ،وانتظاری را برای خود رقم بزند که ریشه در آگاهی وشناخت داشته باشد نه آنکه بدون علم وبدون مکتب عملی نام خود را منتظر نهد وبا این اوصاف منتظر ظهور منجی باشد ،بلکه باید با عمل خود افضلیت اعمال را برای خود به رقم بزند که امام صادق (علیه السلانم) فرمودند :«افضل الاعمال انتظار الفرج »ونفرمودند؛« افضل الحالات »پس مکتب عملی در انتظار ،مهمترین عامل ترقی انسان محسوب می گردد که باید بدان توجه نمود

پي نوشت ها :
 

1-بحار الأنوار،ج52ص102
2- آب حیات ص248
3- توهم در دیدار امام زمان (علیه السلام)ص246
4- مصباح کفعمی ص495
5- صحیفه علویه ص56
6- تو می آیی ،ص 18 ،19
7- بحار الانوار ج52 ص308
8- کافی ج2 ص127
9- کمال الدین ج2ص357
10- غیبت ،انتظار ،ظهور،ص54
11- بحار الأنوار ج52ص124

منابع ومأخذ :
1-قرآن مجید
2- اصول کافی ،کلینی ،ترجمه کمره ای محمد باقر، نشر اسوه، چاپ چهارم ،قم
3- آب حیات تحقیق ،هادی زاده ،مجید ،انتشارات دار الهدی ،چاپ اول ،قم
4- انتظار ،عامل مقاومت وحرکت –صافی گلپایگانی لطف الله5-انتظار در اندیشه ها ،جمعی از نویسندگان،نشر امام مهدی علیه السلام ،قم
6- بحار الأنوار ،مجلسی ،محمد باقر، نشر الوفاء،بیروت ،لبنان
7- تو می آیی،حائری ،علی ،نشر لیلةالقدر،چاپ دوازدهم،قم
8- توهم در دیدار امام زمان (علیه السلام)،میرزایی ،فاطمه ،نشر سائحات ،قم 9- کمال الدین وتمام النعمة
10- غیبت ،انتظار ،ظهور،واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران
11- مصباح کفعمی ،تقی الدین ابراهیم بن علی بن حسن کفعمی
12- نرم افزار موعود ،حوزه علمیه اصفهان.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط