نامزدي موفق (1)
نويسنده:سعيد بي نياز
مي گويند در دوره نامزدي دو طرف بايد همديگر را خوب بشناسند. اما اين «شناخت» يعني چه؟
*خصومت و خشم؛ کساني که ثبات هيجاني پاييني دارند، خصومت و خشم بالاتري را تجربه مي کنند. آنها حس مي کنند که مردم دشمنشان هستند و خشم زيادي را تجربه مي کنند. اين آدم ها، آدم هايي کينه اي و به اصطلاح عصبي هستند.
*افسردگي: کساني که واقعاً به افسردگي مبتلا هستند، لااقل پنج نشانه از موارد زير را دارند: غمگيني، نااميدي، مشکل در تمرکز، کم يا زياد شدن اشتها، کم يا زياد شدن وزن، کم يا زياد شدن خواب، از دست دادن انرژي، دشواري در تصميم گيري و فکر يا اقدام به خودکشي اما روي هم رفته بعضي آدم ها از بعضي ديگر غمگين تر هستند. در دوران نامزدي بايد توجه داشته باشيد که اندازه اين غمگيني چقدر با غمگيني خودتان ميزان است.
*خودآگاهي؛ بعضي آدم ها بيشتر نسبت به خودشان، درونشان و شخصيتشان آگاهي دارند و نسبت به اين موارد خودآگاه ترند. يکي از نشانه هاي ثبات هيجاني همين خودآگاهي است.
*زود انگيختگي؛ بعضي از آدم ها تحريک پذيرترند؛ يعني زودتر به اتفاقات اطراف واکنش نشان مي دهند. آنها زودتر عصباني مي شوند، زودتر مضطرب مي شوند و کلاً زودتر هيجاني مي شوند. در دوران نامزدي مي توانيد دريابيد که در اين صفت چقدر به نامزدتان شبيه هستيد.
*درستکاري؛ آدم هاي توافق پذيرتر آدم هاي درستکارتري هم هستند. آنها لجاجتي با جمع ندارند که شيله پيله اي در کارشان باشد. در دوران نامزدي بايد سنجيد که درستکاري طرف مقابل چقدر است.
*نوع دوستي؛ آدم هاي توافق پذير نوع دوست ترند. آنها ممکن است يکدفعه نيمي از پولشان را به يک گدا بدهند يا با وجود وقت کم يک نابينا را از اين طرف به آن طرف خيابان ببرند. اين ويژگي هم جزئي از توافق پذيري است. در واقع آنها خواستار ياري رساندن به جمع هستند، نه دشمني با آنها.
*پذيرش؛ آدم هاي توافق پذير بيشتر از ديگران حرف هاي شما را مي پذيرند. آنها ترجيح مي دهند که با حرف شما موافق باشند تا اينکه جنگ و جدال راه بيندازند. بايد ببينيد که شما و نامزدتان در اين ويژگي چقدر مشترکيد.
*تواضع؛ آدم هاي توافق پذير متواضع تر از ديگران هستند. آنها نيازي نمي بينند که جلوي يک جمع مغرور باشند. آنها هميشه فروتن هستند. يادتان باشد که يک آدم مغرور نمي تواند با يک آدم فروتن زندگي کند.
*خوشفکري؛ آدم هاي توافق پذير خوشفکرتر از ديگران هستند. آنها معمولاً سويه مثبت اتفاقات را مي بينند، نه سويه منفي آنها را. ضمن اينکه آنها چون خودشان با جمع موافقند حس مي کنند که ديگران هم همين نظر مثبت را دارند. به همين خاطر معمولاً کمتر به ديگران شک مي کنند يا به ديگران بدبين هستند.
*اجتماعي بودن؛ خيلي ها فکر مي کنند که برون گرايي فقط يعني اجتماعي بودن اما اينکه آدم با جمع راحت باشد فقط جزئي از برون گرايي است.
*جرأت ورزي؛ کساني که برون گرا هستند، بيشتر از درون گراها حرف خودشان را با جرأت مي زنند و عملشان را قاطعانه پيش مي برند.
*هيجان طلبي؛ برون گراها از درون گراها هيجان جوترند. آنها به راحتي به هيجان نمي آيند؛ براي همين ممکن است دست به کارهاي خطرناکي بزنند تا کمي هيجاني شوند.
*داشتن هيجان هاي مثبت؛ برون گراها بيشتر از درون گراها هيجان هاي مثبت را تجربه مي کنند؛ هيجان هاي مثبت هيجان هايي هستند که حال خوبي در آدم به وجود مي آورند به عنوان مثال شادي از هيجان هاي مثبت است. آدم هاي برون گرا روي هم رفته شادتر از آدم هاي درون گرا هستند.
*زيبايي ها؛ کساني که به تجارب تازه اشتياق دارند، دوست دارند هر روز زيبايي هاي بيشتري را ببينند. آنها عاشق ديدن آثار هنري هستند؛ از تئاتر و سينما گرفته تا نمايشگاه هاي نقاشي. آنها نسبت به زيبايي حساسيت دارند. حالا تصور کنيد کسي که اصلاً اثر هنري را نمي فهمد با کسي زندگي کند که فکر و ذکرش فهم زيبايي هاي هنري است.
*احساسات؛ کساني که به تجربه هاي تازه اشتياق دارند، بدشان نمي آيد که احساسات جديد را هم تجربه کنند؛ مثلاً آنها دوست دارند شادي بعد از طلوع آفتاب جنوب ايتاليا را هم تجربه کنند.
*اعمال؛ کساني که به تجربه هاي جديد اشتياق دارند، رفتارهاي جديد را هم دوست دارند. آنها دلشان مي خواهد سبک هاي جديدي از زندگي روزمره را امتحان کنند. تصور کنيد کسي که به شدت به پايدار بودن يک شيوه زندگي اعتقاد دارد با کسي زندگي کند که هر روز شعارش اين باشد که «خب! اين جوريش را هم امتحان مي کنيم».
*تفکرات؛ مشتاقان به تجارب تازه عاشق شنيدن فکرهاي تازه اند. آنها بدشان نمي آيد که يک نفر در مورد فکرهاي متفاوتش با آنها حرف بزند؛ براي همين است که زياد کتاب مي خوانند. در واقع آنها مي خواهند فکرهاي تازه توي کتاب ها را کشف کنند.
*ارزش ها؛ مشتاقان به تجربه هاي تازه حتي در برابر ارزش هاي تازه هم از خود مقاومت نشان نمي دهند؛ براي همين خيلي به يک نوع ارزش نمي چسبند. اين مورد هم براي نامزدها بايد خيلي مهم باشد، وگرنه زندگي تبديل به مکان بحث هاي ايدئولوژيک خواهد شد.
*وظيفه شناسي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هاي وظيفه شناسي هستند. آنها دقيقاً معناي وظيفه را مي دانند و سرشان هم برود از اجرا کردن وظيفه دست بر نمي دارند. اين ويژگي هم براي ازدواج مهم است.
*پيشرفت؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هايي هستند که به پيشرفت خيلي بها مي دهند. آنها اصلاً آدم هاي قانع موجود نيستند. مسؤوليت پذيري شان هم باعث مي شود که اين اتفاق ــ يعني پيشرفت در نزدگي شان ــ رخ بدهد. يادتان باشد که يک آدم پيشرفت گرا نمي تواند با يک آدم قانع زندگي کند.
*تلاش؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هاي تلاشگري هستند. آنها اهل کار هستند؛ برعکس آدم هاي مسؤوليت ناپذير که خيلي آدم هاي بي حالي هستند. آدم هاي بي حال نمي توانند با آدم هاي تلاشگر زندگي خوبي داشته باشند.
*خود ــ نظم بخشي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير مي توانند زندگي خودشان را ، خودشان رو به راه کنند. آنها مي توانند گليم خودشان را به تنهايي از آب بيرون بکشند و کارهاي شخصي شان را خودشان راست و ريست کنند و اصلاً هم خم به ابرو نياورند و پريشان نشوند و اين حرف ها. اين ويژگي هم براي شروع يک زندگي مهم است.
*ژرف انديشي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير علاوه بر اينکه آينده را در نظر مي گيرند به عمق هر مسأله اي هم توجه مي کنند و ته و توي همه چيز را در مي آورند. يادتان باشد که يک آدم سطحي نمي تواند با آدمي که در مورد همه چيز تفکر عقلاني و فلسفي دارد زندگي کند.
منبع:همشهري جوان، شماره 235
خوان اول: شناخت
1.پايداري هيجاني
ثبات هيجاني شامل موارد زير مي شود:
*خصومت و خشم؛ کساني که ثبات هيجاني پاييني دارند، خصومت و خشم بالاتري را تجربه مي کنند. آنها حس مي کنند که مردم دشمنشان هستند و خشم زيادي را تجربه مي کنند. اين آدم ها، آدم هايي کينه اي و به اصطلاح عصبي هستند.
*افسردگي: کساني که واقعاً به افسردگي مبتلا هستند، لااقل پنج نشانه از موارد زير را دارند: غمگيني، نااميدي، مشکل در تمرکز، کم يا زياد شدن اشتها، کم يا زياد شدن وزن، کم يا زياد شدن خواب، از دست دادن انرژي، دشواري در تصميم گيري و فکر يا اقدام به خودکشي اما روي هم رفته بعضي آدم ها از بعضي ديگر غمگين تر هستند. در دوران نامزدي بايد توجه داشته باشيد که اندازه اين غمگيني چقدر با غمگيني خودتان ميزان است.
*خودآگاهي؛ بعضي آدم ها بيشتر نسبت به خودشان، درونشان و شخصيتشان آگاهي دارند و نسبت به اين موارد خودآگاه ترند. يکي از نشانه هاي ثبات هيجاني همين خودآگاهي است.
*زود انگيختگي؛ بعضي از آدم ها تحريک پذيرترند؛ يعني زودتر به اتفاقات اطراف واکنش نشان مي دهند. آنها زودتر عصباني مي شوند، زودتر مضطرب مي شوند و کلاً زودتر هيجاني مي شوند. در دوران نامزدي مي توانيد دريابيد که در اين صفت چقدر به نامزدتان شبيه هستيد.
2.توافق پذيري
توافق پذيري شامل ويژگي هاي زير است:
*درستکاري؛ آدم هاي توافق پذيرتر آدم هاي درستکارتري هم هستند. آنها لجاجتي با جمع ندارند که شيله پيله اي در کارشان باشد. در دوران نامزدي بايد سنجيد که درستکاري طرف مقابل چقدر است.
*نوع دوستي؛ آدم هاي توافق پذير نوع دوست ترند. آنها ممکن است يکدفعه نيمي از پولشان را به يک گدا بدهند يا با وجود وقت کم يک نابينا را از اين طرف به آن طرف خيابان ببرند. اين ويژگي هم جزئي از توافق پذيري است. در واقع آنها خواستار ياري رساندن به جمع هستند، نه دشمني با آنها.
*پذيرش؛ آدم هاي توافق پذير بيشتر از ديگران حرف هاي شما را مي پذيرند. آنها ترجيح مي دهند که با حرف شما موافق باشند تا اينکه جنگ و جدال راه بيندازند. بايد ببينيد که شما و نامزدتان در اين ويژگي چقدر مشترکيد.
*تواضع؛ آدم هاي توافق پذير متواضع تر از ديگران هستند. آنها نيازي نمي بينند که جلوي يک جمع مغرور باشند. آنها هميشه فروتن هستند. يادتان باشد که يک آدم مغرور نمي تواند با يک آدم فروتن زندگي کند.
*خوشفکري؛ آدم هاي توافق پذير خوشفکرتر از ديگران هستند. آنها معمولاً سويه مثبت اتفاقات را مي بينند، نه سويه منفي آنها را. ضمن اينکه آنها چون خودشان با جمع موافقند حس مي کنند که ديگران هم همين نظر مثبت را دارند. به همين خاطر معمولاً کمتر به ديگران شک مي کنند يا به ديگران بدبين هستند.
3.برون گرايي
برون گرايي شامل صفات زير است:
*اجتماعي بودن؛ خيلي ها فکر مي کنند که برون گرايي فقط يعني اجتماعي بودن اما اينکه آدم با جمع راحت باشد فقط جزئي از برون گرايي است.
*جرأت ورزي؛ کساني که برون گرا هستند، بيشتر از درون گراها حرف خودشان را با جرأت مي زنند و عملشان را قاطعانه پيش مي برند.
*هيجان طلبي؛ برون گراها از درون گراها هيجان جوترند. آنها به راحتي به هيجان نمي آيند؛ براي همين ممکن است دست به کارهاي خطرناکي بزنند تا کمي هيجاني شوند.
*داشتن هيجان هاي مثبت؛ برون گراها بيشتر از درون گراها هيجان هاي مثبت را تجربه مي کنند؛ هيجان هاي مثبت هيجان هايي هستند که حال خوبي در آدم به وجود مي آورند به عنوان مثال شادي از هيجان هاي مثبت است. آدم هاي برون گرا روي هم رفته شادتر از آدم هاي درون گرا هستند.
4.اشتياق به تجارب تازه
اين اشتياق شامل موارد زير است:
*زيبايي ها؛ کساني که به تجارب تازه اشتياق دارند، دوست دارند هر روز زيبايي هاي بيشتري را ببينند. آنها عاشق ديدن آثار هنري هستند؛ از تئاتر و سينما گرفته تا نمايشگاه هاي نقاشي. آنها نسبت به زيبايي حساسيت دارند. حالا تصور کنيد کسي که اصلاً اثر هنري را نمي فهمد با کسي زندگي کند که فکر و ذکرش فهم زيبايي هاي هنري است.
*احساسات؛ کساني که به تجربه هاي تازه اشتياق دارند، بدشان نمي آيد که احساسات جديد را هم تجربه کنند؛ مثلاً آنها دوست دارند شادي بعد از طلوع آفتاب جنوب ايتاليا را هم تجربه کنند.
*اعمال؛ کساني که به تجربه هاي جديد اشتياق دارند، رفتارهاي جديد را هم دوست دارند. آنها دلشان مي خواهد سبک هاي جديدي از زندگي روزمره را امتحان کنند. تصور کنيد کسي که به شدت به پايدار بودن يک شيوه زندگي اعتقاد دارد با کسي زندگي کند که هر روز شعارش اين باشد که «خب! اين جوريش را هم امتحان مي کنيم».
*تفکرات؛ مشتاقان به تجارب تازه عاشق شنيدن فکرهاي تازه اند. آنها بدشان نمي آيد که يک نفر در مورد فکرهاي متفاوتش با آنها حرف بزند؛ براي همين است که زياد کتاب مي خوانند. در واقع آنها مي خواهند فکرهاي تازه توي کتاب ها را کشف کنند.
*ارزش ها؛ مشتاقان به تجربه هاي تازه حتي در برابر ارزش هاي تازه هم از خود مقاومت نشان نمي دهند؛ براي همين خيلي به يک نوع ارزش نمي چسبند. اين مورد هم براي نامزدها بايد خيلي مهم باشد، وگرنه زندگي تبديل به مکان بحث هاي ايدئولوژيک خواهد شد.
5.مسؤوليت پذيري
مسؤوليت پذيري شامل ويژگي هاي زير است:
*وظيفه شناسي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هاي وظيفه شناسي هستند. آنها دقيقاً معناي وظيفه را مي دانند و سرشان هم برود از اجرا کردن وظيفه دست بر نمي دارند. اين ويژگي هم براي ازدواج مهم است.
*پيشرفت؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هايي هستند که به پيشرفت خيلي بها مي دهند. آنها اصلاً آدم هاي قانع موجود نيستند. مسؤوليت پذيري شان هم باعث مي شود که اين اتفاق ــ يعني پيشرفت در نزدگي شان ــ رخ بدهد. يادتان باشد که يک آدم پيشرفت گرا نمي تواند با يک آدم قانع زندگي کند.
*تلاش؛ آدم هاي مسؤوليت پذير آدم هاي تلاشگري هستند. آنها اهل کار هستند؛ برعکس آدم هاي مسؤوليت ناپذير که خيلي آدم هاي بي حالي هستند. آدم هاي بي حال نمي توانند با آدم هاي تلاشگر زندگي خوبي داشته باشند.
*خود ــ نظم بخشي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير مي توانند زندگي خودشان را ، خودشان رو به راه کنند. آنها مي توانند گليم خودشان را به تنهايي از آب بيرون بکشند و کارهاي شخصي شان را خودشان راست و ريست کنند و اصلاً هم خم به ابرو نياورند و پريشان نشوند و اين حرف ها. اين ويژگي هم براي شروع يک زندگي مهم است.
*ژرف انديشي؛ آدم هاي مسؤوليت پذير علاوه بر اينکه آينده را در نظر مي گيرند به عمق هر مسأله اي هم توجه مي کنند و ته و توي همه چيز را در مي آورند. يادتان باشد که يک آدم سطحي نمي تواند با آدمي که در مورد همه چيز تفکر عقلاني و فلسفي دارد زندگي کند.
منبع:همشهري جوان، شماره 235
/ج