روابط ايران با رژيم صهيونيستي پيش از انقلاب اسلامي
شاه در نخستين سفر خود به ايالات متحده امريكا در 26 آبان سال 1328، به شناسايي رژيم صهيونسيتي پرداخت در طول اقامت 48 روزه شاه كه با هدف جلب كمكهاي مالي و اقتصادي ايالات متحده صورت گرفت، محمدرضا پهلوي و همراهان وي، ديدارهايي پيدرپي با سرمايهداران صهيونيست و محافل و لابيهاي صهيونيستي امريكا داشتند. اين ديدارها، امر مسئله شناسايي رژيم صهيونيستي را در دستور كار سلطنت پهلوي قرار داد.
پس از آنكه تركيه به عنوان نخستين كشور اسلامي، رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت، شناسايي دو فاكتوي شاه، دولت جعلي صهيونيستي را در فضاي جنگ اعراب و اسراييل و تحولات ناشي از دو قطبي شدن نظام بينالمللي را بيش از پيش تثبيت و تحكيم ميكرد.
ضمن برقراري در راستاي روابط سياسي و ديپلماتيك شاه و رژيم صهيونيستي، سران صهيونيستي با استفاده از نفوذ سرويس اطلاعاتي خود (موساد) در بدنه سياسي رژيم پهلوي و به بهانه ضعيف خواندن نمايندگيهاي خارجي ايران، كوشيدند با نفوذ در اين بخش مهم از نظام سياسي شاه، از راه زير پوشش قرار دادن نمايندگي ديپلماتيك ايران در ديگر كشورهاي جهان، اهداف، برنامهها و تبليغات جهاني مورد نظر خود را پيگيري كنند. به اين ترتيب، فعاليتهاي پنهاني و جاسوسي صهيونيستي در سايه نمايندگيهاي سياسي ايران، توانست مقاصد سياسي، نظامي و اطلاعاتي خود را دنبال كند. براي مثال، نفوذ موساد در نمايندگي سياسي ايران، زمنيه جمعآوري اطلاعات درباره تحركات قوميگرايانه اعراب و كمونيسم منطقهاي را در خاورميانه فراهم آورد.
پس از جنگ يوم كيپور در سال 1973، رژيم صهيونيستي به برقراري ارتباط با مصر، با عنوان قدرت جهان عرب، براي خروج از معادله امنيتي خاورميانه، به شدت احساس نياز ميكرد. در اين زمينه، زامير، رئيس وقت موساد، با نصيري، رئيس ساواك در تهران ديدار و مذاكره كرد و پس از اشاره به زمينههاي همكاري و توافقات ميان شاه و رژيم صهيونيستي و ابراز نگراني از مواضع شوروي در ميان عرب، وي تقاضا كرد ايران براي ديدار ميان مصريها و صهيونيستها وساطت كند و شخص محمدرضا پهلوي، به عنوان دوست واقعي رژيم صهيونيستي، پيام آن رژيم را به انور سادات، رئيسجمهور مصر ابلاغ كند.
رژيم شاه نيز براي ملاقات با انور سادات و بيكن سادات نخستوزير وقت دولت جعلي صهيونيستي در زمينههاي گوناگون، سرمايهگذاري كلان كرد، چنانكه وامهاي كلان ايران به مصر، محصول اين وساطتها بود. سرانجام سادات در اواخر آبان 1356 سفر ننگين خود به بيتالمقدس را اجرا كرد. با ميانجيگري شاه در پروژه سازش اعراب و رژيم غاصب و خروج رژيم صهيونيستي از انزواي سياسي در محيط پيراموني خود، سيطره سرطاني رژيم جعلي صهيونيستي در منطقه خاورميانه و قلب جهان اسلام، بيش از پيش گسترده شد.
منبع:www.pajuhesh.irc.ir
پس از آنكه تركيه به عنوان نخستين كشور اسلامي، رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت، شناسايي دو فاكتوي شاه، دولت جعلي صهيونيستي را در فضاي جنگ اعراب و اسراييل و تحولات ناشي از دو قطبي شدن نظام بينالمللي را بيش از پيش تثبيت و تحكيم ميكرد.
ضمن برقراري در راستاي روابط سياسي و ديپلماتيك شاه و رژيم صهيونيستي، سران صهيونيستي با استفاده از نفوذ سرويس اطلاعاتي خود (موساد) در بدنه سياسي رژيم پهلوي و به بهانه ضعيف خواندن نمايندگيهاي خارجي ايران، كوشيدند با نفوذ در اين بخش مهم از نظام سياسي شاه، از راه زير پوشش قرار دادن نمايندگي ديپلماتيك ايران در ديگر كشورهاي جهان، اهداف، برنامهها و تبليغات جهاني مورد نظر خود را پيگيري كنند. به اين ترتيب، فعاليتهاي پنهاني و جاسوسي صهيونيستي در سايه نمايندگيهاي سياسي ايران، توانست مقاصد سياسي، نظامي و اطلاعاتي خود را دنبال كند. براي مثال، نفوذ موساد در نمايندگي سياسي ايران، زمنيه جمعآوري اطلاعات درباره تحركات قوميگرايانه اعراب و كمونيسم منطقهاي را در خاورميانه فراهم آورد.
پس از جنگ يوم كيپور در سال 1973، رژيم صهيونيستي به برقراري ارتباط با مصر، با عنوان قدرت جهان عرب، براي خروج از معادله امنيتي خاورميانه، به شدت احساس نياز ميكرد. در اين زمينه، زامير، رئيس وقت موساد، با نصيري، رئيس ساواك در تهران ديدار و مذاكره كرد و پس از اشاره به زمينههاي همكاري و توافقات ميان شاه و رژيم صهيونيستي و ابراز نگراني از مواضع شوروي در ميان عرب، وي تقاضا كرد ايران براي ديدار ميان مصريها و صهيونيستها وساطت كند و شخص محمدرضا پهلوي، به عنوان دوست واقعي رژيم صهيونيستي، پيام آن رژيم را به انور سادات، رئيسجمهور مصر ابلاغ كند.
رژيم شاه نيز براي ملاقات با انور سادات و بيكن سادات نخستوزير وقت دولت جعلي صهيونيستي در زمينههاي گوناگون، سرمايهگذاري كلان كرد، چنانكه وامهاي كلان ايران به مصر، محصول اين وساطتها بود. سرانجام سادات در اواخر آبان 1356 سفر ننگين خود به بيتالمقدس را اجرا كرد. با ميانجيگري شاه در پروژه سازش اعراب و رژيم غاصب و خروج رژيم صهيونيستي از انزواي سياسي در محيط پيراموني خود، سيطره سرطاني رژيم جعلي صهيونيستي در منطقه خاورميانه و قلب جهان اسلام، بيش از پيش گسترده شد.
منبع:www.pajuhesh.irc.ir
/ج