بايسته هاي اخلاقي همسران و نقش آن در تربيت فرزندان (2)

معاشرت نيکو با همسر مراتب مختلفي دارد که برخي از آنها واجب شرعي بوده، همسران موظف هستند آن را رعايت کنند. اما مراد از معاشرت نيکو در اين بحث، برخوردي نيکوتر و مناسب تر از مقدار واجب است. به عبارت ديگر، مقداري که شرعاً و قانوناً واجب نيست، ولي لزوم اخلاقي دارد و در تکميل ايمان و همچنين بهبود روابط همسري بسيار مؤثر است.
چهارشنبه، 12 مرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بايسته هاي اخلاقي همسران و نقش آن در تربيت فرزندان (2)

بايسته هاي اخلاقي همسران و نقش آن در تربيت فرزندان (2)
بايسته هاي اخلاقي همسران و نقش آن در تربيت فرزندان (2)


 

نويسندگان: علي احمد پناهي
احمد حسين شريفي




 

2. معاشرت پسنديده و نيکو
 

معاشرت نيکو با همسر مراتب مختلفي دارد که برخي از آنها واجب شرعي بوده، همسران موظف هستند آن را رعايت کنند. اما مراد از معاشرت نيکو در اين بحث، برخوردي نيکوتر و مناسب تر از مقدار واجب است. به عبارت ديگر، مقداري که شرعاً و قانوناً واجب نيست، ولي لزوم اخلاقي دارد و در تکميل ايمان و همچنين بهبود روابط همسري بسيار مؤثر است.

نمودهاي معاشرت پسنديده
 

الف)خوش خلقي
 

خوش خلقي و مهرباني با همسر يکي از نمودهاي برجسته ي معاشرت پسنديده است. اين ويژگي اخلاقي دو جانبه است و هر يک از همسران بايد به آن آراسته باشند. کسي که در برخورد با همسر با چهره اي بشّاش، اداي کلمات زيبا، بدون داد و فرياد، منطقي، متواضعانه و دلسوزانه ظاهر مي شود، شخصي خوش اخلاق تلقي مي گردد. اين شخص با حضور خود در جمع خانواده، افزون بر ايجاد صفا و آرامش درخانواده، از اجر معنوي نيز برخوردار مي شود و همچنين مورد لطف اعضاي خانواده قرار مي گيرد. فضاي به وجود آمده با حضور پدر و يا مادر خوش اخلاق، در آرامش رواني، اعتماد به نفس، شکوفايي و پيشرفت همه ي اعضاي خانواده به ويژه فرزندان تأثير زيادي دارد. پيامبر گرامي اسلام درباره ي ارزش و جايگاه خوش اخلاقي مي فرمايد: «شايسته ترين مردم از نظر ايماني، خوش اخلاق ترين آنها و مهربان ترين آنها با خانواده اش است و من مهربان ترين شما نسبت به خانواده ام هستم».(20)
ترش رويي، اخم، داد و فرياد، غُر زدن و بي حوصلگي با همسر، نه تنها زندگي را به جهنمي سوزان تبديل مي کند، بلکه هيچ منفعتي ندارد و فقط کارهاي خوب انسان را نابود مي سازد و انسان را از معنويت دور مي کند و از چشم اعضاي خانواده مي اندازد. امام رضا عليه السلام مي فرمايد: «از بدخلقي بپرهيزيد؛ زيرا بدخلقي شما را جهنمي مي کند».(21) و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند:
«بد اخلاقي اعمال و حسنات انسان را نابود مي کند، همان طوري که سرکه عسل را نابود مي نمايد».(22)

ب)مهرباني و محبت
 

محبت و مهرباني به همسر يکي از راه کارهاي اساسي در شيريني و شادکامي زندگي زناشويي و يکي از آموزه هاي اخلاقي اسلام است. اين شاه کليد خوشبختي دو جانبه بوده و هم زن و هم مرد موظفند به آن ملتزم باشند. ولي بايد گفت زن عاطفي تر، احساسي تر و لطيف تر از مرد است. از اين رو، نياز زن به محبت و مهرباني، بيش از مرد مي باشد. ترحم و مهرباني به همسر، اکسيري کم نظير است و تأثيري که در نزديکي دل ها و در ايجاد صميميت دارد، کم بديل است. اين تأثيرشگرف به اين دليل است که انسان ذاتاً تشنه ي دوستي و محبت است و يکي از نيازهاي رواني انسان تعلق و دوستي مي باشد. محبت، انگيزه بسياري از تلاش ها و زحمت هاي طاقت فرساي زندگي است. انسان همان طور که از محبت خويش به ديگران لذت مي برد، پيوسته در تلاش است تا محبت ديگران را به خود جلب کند. انسان مي خواهد او را دوست داشته باشند و اگر احساس کند هيچ کس به او علاقه ندارد، جهان با همه ي وسعتش براي او تنگ و تاريک خواهد بود.
برخي از روان شناسان مانند آبراهام مزلو و کوينيگ، نياز به محبت و تعلق پذيري را از نيازهاي اساسي و از نيازهاي روان شناختي تلقي کرده اند و اعتقاد دارند که ارضاي اين نيازها در آرامش رواني و سلامت رواني افراد تأثير اساسي دارد.(23)
از منظر اسلام، اساس و شالوده ي زندگي خانوادگي بر محبت استوار است. خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: «از نشانه هاي قدرت خداوند اين است که از جنس خودتان همسراني برايتان آفريد تا در کنار آنها آرامش يابيد و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد. در اين امر نشانه هايي است براي گروهي که تفکر مي کنند».(24) بر همين اساس، مي توان ادعا کرد که نيرومندترين عامل دوام و رشد خانواده، عاطفه و محبت است و بهترين عامل براي استحکام و بقاي آن، برانگيختن عواطف متقابل افراد خانواده، به ويژه همسران به يکديگر است. از اين رو، در آموزه هاي ديني فراوان توصيه شده است تا همسران ــ به ويژه مردان ــ نسبت به همديگر اظهار محبت و مهرباني کنند و اين محبت خود را آشکار سازند.
پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «با زنان مهرباني کنيد و دل هايشان را به دست آوريد تا با شما همراهي کنند و هرگز آنان را مجبور و خشمگين نکنيد».(25) ايشان در روايت ديگري فرمودند: «اگر مردي به همسرش بگويد دوستت دارم، هرگز از قلب او خارج نمي شود».(26)
لازمه ي شادابي و نشاط رواني زن و مرد، به ويژه زن، اين است که خود را محبوب همسر خويش ببيند و از عشق و علاقه ي او به خود مطمئن باشد. همين اعتماد واطمينان، امنيت خاطر زن را تأمين مي کند و به آرامش رواني او مي افزايد. اگر زن در مورد محبت و علاقه ي همسرش نسبت به خود ترديد کند يا به علاقه ي او به افراد ديگر پي ببرد، احساس درماندگي و ناتواني عاطفي به او دست مي دهد و از اينکه نتوانسته عواطف شوهر را تصرف کند، احساس خسران مي کند. در نتيجه ي اين احساس، ممکن است رو به پژمردگي نهاده و از نشاط روحي اش کاسته شود. اين مسئله چنان بر روان زن تأثير مي گذارد که علاقه ي او نسبت به فرزندانش نيز کمتر مي شود؛ يعني حتي عاطفه ي مادري نيز به شدت از عواطف شوهر نسبت به زن تأثير مي پذيرد. حمايت و مهرباني قلبي مرد، آن قدر براي زن ارزش دارد که زندگي زناشويي بدون آن براي زن قابل تحمل نبوده، هرگز احساس خوشبختي نمي کند.(27)
زن به دليل ويژگي هاي خاصي که دارد، اغلب نمي تواند به طور مستقيم از بي مهري يا کم توجهي شوهرش نسبت به خود گلايه کند. گويي اين کار را يا در شأن خود نمي داند و يا آن را مايه تحقير خود و چه بسا مايه تحقير شوهر بداند. حال اگر از چنين وضعي پيوسته رنج ببرد، آثار نامطلوب اين احساس دروني به مرور زمان در رفتارهاي او با اعضاي خانواده، به ويژه همسر پديدار مي شود. زن اگر از عواطف همسري ارضا شود، عالي ترين احساسات خود را نثار شوهر مي کند و بيش ترين فداکاري را نثار زندگي و شوهر خواهد کرد. بنابراين، مهم ترين وظيفه ي اخلاقي و انساني مرد اين است که همسر خود را از همان آغاز زندگي، از محبتي که به او دارد آگاه سازد و پيوسته با نثار محبت و انجام کارهايي که نشان از علاقه و عشق او به همسر است، نهال نورسيده ي زندگي زناشويي را سيراب و سرسبز سازد. زن نياز دارد حرف هاي پر مهر و محبت را به طور مداوم بشنود؛ با شوهرش بيرون برود؛ در تحسين و تمجيد از هر چيزي، با شور و شوق شوهرش شريک شود و نيز يکي شدن واقعي با همسرش را در سکوتي لذت بخش تجربه کند. براي زن، عشق به معناي علاقه ي دائمي و در سطح عالي است. به همين دليل، مي خواهد هميشه در کنار شوهرش باشد. زن براي ساعت هايي که شوهرش با اوست، ارزش قائل است؛ جمعه هايي که او در خانه است و غروب هايي که شوهر او را به مهماني يا تفريح مي برد، اگر شوهر به کار و تفريحي بپردازد که مورد رضايت زن نيست، زن احساس مي کند ديگر مورد علاقه نيست و از اين کار مرد عصباني مي شود.(28)
زن نيز بايد به شوهر خود عشق بورزد و از اظهار محبت به او دريغ نکند و علاقه ي خود را به گونه هاي مختلف بيان، و از خدمات مرد و تلاش او قدرداني کند و با برجسته کردن فداکاري هاي مرد، به او توجه کند. ابراز علاقه ي زن به شوهر، افزون بر جلب رضايت و عواطف شوهر، موجب افزايش انگيزه مرد براي تلاش و تأمين آسايش خانواده مي گردد. همچنين موجب رضايت خاطر مرد از زندگي و احساس ارزشمندي در خانواده مي گردد. امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد: «زن بايد با اظهار علاقه و با دلربايي و آرايش در برابر شوهر، به گونه اي عمل کند که رضايت و خوشنودي شوهر جلب شود».(29)

3. پرهيز از آزار همسر
 

رعايت حدود و حقوق همسر و آزار نرساندن به او (اعم از آزار جسمي و يا زباني)، از وظايف اخلاقي دو طرفه است و همسران بايد آن را رعايت کرده، بدان ملتزم باشند. زن بايد از هر گونه عملي که موجب رنجش خاطر شوهر مي شود، بپرهيزد و دقت کند که شوهر از چه کاري، حرفي و حرکتي ناراحت مي شود و او سعي کند آنها را انجام ندهد. زن بايد زبان خود را کنترل کرده و از زخم زبان، طعنه، متلک، کنايه زدن و هر عملي که به نوعي تخريب کننده ي عواطف و شخصيت شوهر است، اجتناب ورزد. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «بدا به حال زني که شوهرش را عصباني کند و خوشا به حال زني که شوهرش از او راضي باشد».(30) رسول گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله نيز فرمودند: «بهترين زنان شما، آن زني است که اگر شوهرش خشمگين شود به او (شوهر) بگويد: دستم در دست توست و اختيار من به دست توست، خواب نخواهم رفت تا از من راضي شوي».(31) همچنين امام صادق عليه السلام درباره ي عواقب بدزباني همسر فرمودند: «سه چيز زندگي را تيره و تار مي گرداند: حاکم ستمگر، همسايه بد و زن بددهن و فحاش».(32)
از سوي ديگر، مرد نيز وظيفه دارد از ناسزا گويي، نيش زدن و هر کاري که آزار و اذيت به شمار مي آيد، بپرهيزد. همچنين حق ندارد همسر خود را تنبيه بدني کند و او را بزند. تنبيه بدني همسر، عواطف موجود در ميان همسران را از بين مي برد، و نفرت و بدبيني ايجاد مي کند، همچنين دلبستگي زن به زندگي را کم رنگ کرده و برايش عقده رواني مي شود و به مرور زمان از چنين مردي نفرت عاطفي پيدا مي کند. پيامبر گرامي اسلام(ص) درباره ي آثار تنبيه زن مي فرمايد: «هر کس به صورت زنش سيلي بزند، خداوند به مالک جهنم دستور مي دهد تا هفتاد سيلي به صورت او بزنند».(33) همچنين در جاي ديگر فرمودند: «کسي که همسر خود را بدون دليل بزند، در روز قيامت، من دشمن او خواهم بود. زنانتان را نزنيد؛ کسي که زنش را بدون دليل بزند، خدا و رسولش را عصيان کرده است».(34)

4. مدارا
 

مدارا به معناي مهرباني و نرمي کردن، شفقت و ملايمت نشان دادن، درايت و فهم، مماشات و سلوک، از آموزه هاي اخلاقي دين اسلام و حتي از دستورهاي اخلاقي ساير اديان است. اين دستور اخلاقي در زندگي اجتماعي به طور عام، و در نهاد خانواده به طور خاص، جايگاه و اهميت ويژه اي دارد. اين ويژگي اخلاقي در تعاملات عمومي و تعامل با خانواده و فرزندان نقش تعيين کننده اي دارد؛ به طوري که بدون رعايت آن، خيلي از امور جامعه و خانواده به سامان نمي يابد. اگر شخصي در مسائل اجتماعي، خانوادگي و همسرداري نتواند با ملاطفت، نرمي و مماشات رفتار کند، با شکست مواجه خواهد شد و در ادامه ي زندگي ناتوان مي گردد. پيامبر گرامي اسلام درباره ي ارزش مدارا در برخورد با مردم مي فرمايند: «مدارا با مردم نيمي از ايمان و نرم خويي با آنان نيمي از زندگي است».(35)
مدارا در زندگي خانوادگي و زناشويي موجب همدلي، همکاري،(36) خوش بختي،(37) امنيت رواني و جاني،(38) برکت،(39) محبت و صميميت،(40) همراهي و همدلي،(41) نيل به اهداف،(42) آسان شدن مشکلات(43) و موفقيت(44) مي گردد. وقتي معاشرت نيکو و مدارا در زندگي حاکم باشد، اعضاي خانواده به همديگر حسادت نمي کنند، از مکر و حيله به دور مي مانند و به دليل صميميت و صفايي که در زندگي حاکم است، امنيت رواني و جاني افراد تأمين مي گردد. همچنين اعضاي اين خانواده با همدلي و همفکري، به سوي اهداف بلند قدم برداشته، به موفقيت مي رسند.

5. رازداري
 

بي ترديد هيچ فردي به جز حضرات معصومان عليهم السلام کامل و بدون نقص نيست. هر فردي ممکن است کاستي ها، عيب ها، رازها و مسائل محرمانه اي داشته باشد که دوست ندارد ديگران از آن مطلع گردند. از اين رو، حفظ اسرار و عيوب و رازهاي ديگران از فضيلت هاي اخلاقي شمرده شده و به آن توصيه گرديده است. از نظر اخلاقي، کسي حق ندارد اسرار ديگران را فاش کند. چه بسا افشاي اسرار افراد موجب اختلاف، آبروريزي، دشمني و مشکلات ديگر گردد.
آثار رازداري، در محيط خانواده به مراتب مهم تر و بيشتر از اجتماع خواهد بود. زن و شوهر بايد مَحرم اسرار يکديگر باشند و همانند همدمي امين، مطمئن و دلسوز، عيوب يکديگر را بپوشانند و از افشاي اسراري که ممکن است باعث دردسر و اختلاف شود، خودداري کنند.
قرآن کريم در تعبيري زيبا و سنجيده مي فرمايد: «زن و مرد لباس يکديگر هستند».(45) خاصيت لباس اين است که علاوه بر ايجاد گرمي و زينت بودن، عيب هاي جسماني فرد را مي پوشاند. زن و مرد نيز همانند لباس که حافظ تن و حجابي بر روي عيب هاي بدن است، بايد عيب ها و اسرار نهايي همديگر را بپوشانند. رازداري همسران به ويژه زن، افزون بر اينکه موجب کسب اجر معنوي مي گردد،(46) موجب ارتقاي منزلت انساني نيز مي شود. افراد رازدار، در نگاه مردم ارزش بيشتري کسب مي کنند. بنابراين، در آموزه هاي ديني توصيه شده است با همسري رازدار و مطمئن ازدواج کنيد. امام صادق عليه السلام در روايتي در اين باره مي فرمايد: «نگاه کن و توجه نما که خود را در چه موقعيتي قرار مي دهي و چه کسي را شريک زندگي و اموالت مي کني و چه کسي را از دين و رمز و راز زندگي آگاه مي سازي».(47)
رازداري همسر نشانه ي امانتداري، الفت، دلسوزي، بزرگواري، سعه ي صدر و خدا ترسي اوست. افشاي اسرار خانواده و همسر افزون بر سلب اعتماد در ميان اعضاي خانواده، باعث ايجاد فتنه و درگيري و هتک حيثيت در اقوام مي گردد و چه بسا خانواده هايي دچار بحران و از هم گسستگي گردند.

6. هديه دادن به همسر
 

يکي از کارهاي ارشمند و تأثيرگذار در روابط همسران، هديه دادن است. تقديم هديه به يکديگر، افزون بر اينکه اجر معنوي و پاداش اخروي(48) در پي دارد، موجب جلب محبت، دوستي و علاقه مندي بيشتر ميان همسران مي گردد. امام علي عليه السلام درباره ي آثار هديه مي فرمايد: «هديه دادن موجب جلب دوستي و محبت بين افراد مي شود».(49) امام صادق عليه السلام نيز فرمودند: «به يکديگر هديه دهيد تا ميان شما محبت برقرار شود. همانا هديه دادن کينه ها را از دل مي برد».(50) زن و شوهر وقتي در مناسبت هاي مختلف همانند تولد، سالگرد ازدواج، روز زن و مادر، روز پدر و در بازگشت از مسافرت، هديه اي به يکديگر تقديم مي کنند، در واقع علاقه قلبي و دروني خود را ظاهر کرده و اين کار آثار رواني و عاطفي و تربيتي ويژه اي در پي خواهد داشت. اين عمل، موجب به وجود آمدن اين تصور مي شود که همسرم هنوز به من علاقه ي کافي دارد و به فکر من هست و به روزهاي مهم توجه دارد. در روايتي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم: «هر گاه يکي از شما مسافرتي مي رود و از سفر بر مي گردد، بايد براي خانواده اش آنچه ممکن است هديه بياورد».(51) اين حديث شريف، بيانگر اين مطلب است که نفس توجه به خانواده، حتي اگر با هديه اي ناچيز باشد، در تعاملات اعضاي خانواده و در روابط عاطفي آنان تأثير گذار است و آثارخوبي بر روحيه افراد مي گذارد.
منبع: معرفت اخلاقي (1)
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط