آیا پیامبر کودکان را تنبیه میکرد؟
نویسنده : محمد علی چنارانی
از بررسی دقیق سیره و رفتار آن حضرت چنین استفاده میشود که رسول خدا صلی الله علیه وآله هیچ گاه از تنبیه بدنی برای تربیت کودکان استفاده نمیکردند. اگر چه تنبیه امری ضروری و غیرقابل اجتناب میباشد، زیرا کمتر کودکی یافت میشود که در دوران تربیتش نسبت به او هیچگونه تنبیه و تندی انجام نشده باشد، امّا نکتهای که مورد بحث ما میباشد این است که آیا میتوان کودک را تنبیه بدنی کرد یا خیر؟
همچنین از بررسی روایات اسلام و رفتار پیشوایان دینی، چنین استفاده میشود که کودکان را نباید تنبیه بدنی کرد. در جهان کنونی از نظر علمی و تربیتی، زدن کودکان و آسیب رساندن بدانان به منظور ادب، یا مجازات کردن نادرست شمرده شده است و تقریباً در تمام کشورها از کتکزدن و تنبیه بدنی جلوگیری میشود.
امّا گروهی جاهل و بیاطّلاع از شیوه پیشوایان اسلام، غفلت کردهاند و بر روایاتی که زدن کودکان را منع کرده، توجّه ندارند.
امام کاظمعلیه السلام به مردی که از فرزند خود شکایت کرد آشکارا فرمود: فرزندت را مَزن و برای ادب کردنش از او قهر کن، ولی مواظب باش، قهر کردنت طولانی نشود، بلکه هر چه زودتر آشتی کن. " 1 ".
رسول گرامی اسلام نه تنها خود کودکان را تنبیه بدنی نمیکرد، بلکه اگر کسی هم این رفتار را انجام میداد، آن حضرت شدیداً مخالفت میکرد و سخت اعتراض میفرمود. تاریخ نمونههایی را در این مورد ثبت و ضبط کرده است.
ابومسعود انصاری گوید: من غلامی داشتم که او را کتک میزدم، از پشت سر خود صدایی شنیدم که میفرمود: ابومسعود، خداوند تو را بر او توانایی داده است (او را بنده تو ساخته) برگشتم، نگاه کردم، دیدم رسول خداصلی الله علیه وآله است.
علیعلیه السلام میفرماید: پندپذیری انسان عاقل، به وسیله ادب و تربیت است. چهارپایان و حیوانات هستند که تنها با تازیانه تربیت میشوند
به رسول خداصلی الله علیه وآله عرض کردم، من او را در راه خدا آزاد کردم!! پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: اگر این کار را انجام نمیدادی، زبانه آتش تو را فرامیگرفت. " 2 ".
امام صادقعلیه السلام فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله با مردی از بنیفهد که برده خود را کتک میزد برخورد کرد، و آن برده فریاد میزد پناه بر خدا، و تقاضای کمک میکرد. اما آن مرد توجهی نداشت. همین که چشم آن غلام به رسول خداصلی الله علیه وآله افتاد گفت: از او کمک میگیرم، ارباب از کتکزدن وی دست برداشت.
رسول خداصلی الله علیه وآله به آن ارباب گفت: از خدا بترس، او را کتک مزن!! او را به خدا ببخش، ولی آن مرد او را نبخشید، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: او را به حق محمّد ببخش، ولی خداوند سزاوارتر است از محمّدصلی الله علیه وآله که کسی را به خاطر او ببخشند.
آن مرد گفت: آن برده را در راه خدا آزاد کردم. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرده است. اگر او را آزاد نمیکردی، حرارت آتش جهنم تو را درمییافت. " 3 ".
از بررسی تاریخ، این مطلب به دست میآید که رسول خداصلی الله علیه وآله کودکان متخلّف نیز تنبیه بدنی نکرده، و با محبّت و اخلاق نیکو برخورد مینمود.
در تاریخ نقل شده که هنگام بیرون آمدن سپاهیان اسلام برای جنگ اُحُد، در میان آنان کودکانی دیده شد که با شور و اشتیاق برای حضور در میدان نبرد بسیج شده بودند. رسول خداصلی الله علیه وآله دلش به حال آنان سوخت و آنان را بازگردانید. در میان آنان کودکی به نام رافعبن خدیج بود. به آن حضرت عرض کردند که او تیرانداز خوبی است، از اینرو، پیامبرصلی الله علیه وآله اجازه داد که او همراه لشکر اسلام برود.
کودک دیگری در حال گریه ادعا کرد که از رافع نیرومندتر است. از اینرو، رسول خداصلی الله علیه وآله به آنها گفت: با یکدیگر کُشتی بگیرند، در مسابقه رافع شکست خورد، آنگاه پیامبرصلی الله علیه وآله به آنها اجازه داد که در جنگ شرکت کنند."4".
بنابراین، تنبیه بدنی هیچگاه نباید در تربیت به عنوان یک عامل تعیینکننده و راهگشا مورد پذیرش واقع شود. مخصوصاً اگر این روش به مدت زیادی ادامه پیدا کند که به شخصیت کودک ضربه وارد میآورد و اثر تنبیه نیز از بین میرود و دیگر، فرزند آن را امری عادی میپندارد و از آن پرهیزی ندارد و احساس شرم و سرافکندگی نمیکند.
علیعلیه السلام میفرماید: پندپذیری انسان عاقل، به وسیله ادب و تربیت است. چهارپایان و حیوانات هستند که تنها با تازیانه تربیت میشوند. " 5 ".
از اینرو، بازداشتن از تنبیه بدنی آن اندازه مهم است که دستور دادهاند درباره کسانی که به حدّ بلوغ نرسیدهاند و خلافی را مرتکب میشوند اجرای حدّ جایز نیست، بلکه باید مجازات تأدیبی شوند. " 6 ".
بدینجهت است که در تاریخ پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله یا دیگر پیشوایان دینی سراغ نداریم که در کار مقدس تربیت فرزندان، نیازی به کتک زدن پیدا کرده باشند. آنان همواره به عنوان دوستی مهربان و پیشوایی دوست داشتنی و یاری غمخوار و راهنمایی دلسوز در کنار فرزندان خود بودند، و در کودکی با آنان بازی میکردند و در بزرگسالی رفیق، مونس و همدم آنان بودند. این شیوه میتواند راهگشای پیروان آنان در زمانها و مکانهای گوناگون باشد. چرا که برنامههای اسلام و دین، مخصوص زمان، مکان یا فرقه و گروه مخصوصی نمیباشد، بلکه برای همه زمانها، مکانها و بشریّت است.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
همچنین از بررسی روایات اسلام و رفتار پیشوایان دینی، چنین استفاده میشود که کودکان را نباید تنبیه بدنی کرد. در جهان کنونی از نظر علمی و تربیتی، زدن کودکان و آسیب رساندن بدانان به منظور ادب، یا مجازات کردن نادرست شمرده شده است و تقریباً در تمام کشورها از کتکزدن و تنبیه بدنی جلوگیری میشود.
امّا گروهی جاهل و بیاطّلاع از شیوه پیشوایان اسلام، غفلت کردهاند و بر روایاتی که زدن کودکان را منع کرده، توجّه ندارند.
امام کاظمعلیه السلام به مردی که از فرزند خود شکایت کرد آشکارا فرمود: فرزندت را مَزن و برای ادب کردنش از او قهر کن، ولی مواظب باش، قهر کردنت طولانی نشود، بلکه هر چه زودتر آشتی کن. " 1 ".
رسول گرامی اسلام نه تنها خود کودکان را تنبیه بدنی نمیکرد، بلکه اگر کسی هم این رفتار را انجام میداد، آن حضرت شدیداً مخالفت میکرد و سخت اعتراض میفرمود. تاریخ نمونههایی را در این مورد ثبت و ضبط کرده است.
ابومسعود انصاری گوید: من غلامی داشتم که او را کتک میزدم، از پشت سر خود صدایی شنیدم که میفرمود: ابومسعود، خداوند تو را بر او توانایی داده است (او را بنده تو ساخته) برگشتم، نگاه کردم، دیدم رسول خداصلی الله علیه وآله است.
علیعلیه السلام میفرماید: پندپذیری انسان عاقل، به وسیله ادب و تربیت است. چهارپایان و حیوانات هستند که تنها با تازیانه تربیت میشوند
به رسول خداصلی الله علیه وآله عرض کردم، من او را در راه خدا آزاد کردم!! پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: اگر این کار را انجام نمیدادی، زبانه آتش تو را فرامیگرفت. " 2 ".
امام صادقعلیه السلام فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله با مردی از بنیفهد که برده خود را کتک میزد برخورد کرد، و آن برده فریاد میزد پناه بر خدا، و تقاضای کمک میکرد. اما آن مرد توجهی نداشت. همین که چشم آن غلام به رسول خداصلی الله علیه وآله افتاد گفت: از او کمک میگیرم، ارباب از کتکزدن وی دست برداشت.
رسول خداصلی الله علیه وآله به آن ارباب گفت: از خدا بترس، او را کتک مزن!! او را به خدا ببخش، ولی آن مرد او را نبخشید، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: او را به حق محمّد ببخش، ولی خداوند سزاوارتر است از محمّدصلی الله علیه وآله که کسی را به خاطر او ببخشند.
آن مرد گفت: آن برده را در راه خدا آزاد کردم. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرده است. اگر او را آزاد نمیکردی، حرارت آتش جهنم تو را درمییافت. " 3 ".
از بررسی تاریخ، این مطلب به دست میآید که رسول خداصلی الله علیه وآله کودکان متخلّف نیز تنبیه بدنی نکرده، و با محبّت و اخلاق نیکو برخورد مینمود.
در تاریخ نقل شده که هنگام بیرون آمدن سپاهیان اسلام برای جنگ اُحُد، در میان آنان کودکانی دیده شد که با شور و اشتیاق برای حضور در میدان نبرد بسیج شده بودند. رسول خداصلی الله علیه وآله دلش به حال آنان سوخت و آنان را بازگردانید. در میان آنان کودکی به نام رافعبن خدیج بود. به آن حضرت عرض کردند که او تیرانداز خوبی است، از اینرو، پیامبرصلی الله علیه وآله اجازه داد که او همراه لشکر اسلام برود.
کودک دیگری در حال گریه ادعا کرد که از رافع نیرومندتر است. از اینرو، رسول خداصلی الله علیه وآله به آنها گفت: با یکدیگر کُشتی بگیرند، در مسابقه رافع شکست خورد، آنگاه پیامبرصلی الله علیه وآله به آنها اجازه داد که در جنگ شرکت کنند."4".
بنابراین، تنبیه بدنی هیچگاه نباید در تربیت به عنوان یک عامل تعیینکننده و راهگشا مورد پذیرش واقع شود. مخصوصاً اگر این روش به مدت زیادی ادامه پیدا کند که به شخصیت کودک ضربه وارد میآورد و اثر تنبیه نیز از بین میرود و دیگر، فرزند آن را امری عادی میپندارد و از آن پرهیزی ندارد و احساس شرم و سرافکندگی نمیکند.
علیعلیه السلام میفرماید: پندپذیری انسان عاقل، به وسیله ادب و تربیت است. چهارپایان و حیوانات هستند که تنها با تازیانه تربیت میشوند. " 5 ".
از اینرو، بازداشتن از تنبیه بدنی آن اندازه مهم است که دستور دادهاند درباره کسانی که به حدّ بلوغ نرسیدهاند و خلافی را مرتکب میشوند اجرای حدّ جایز نیست، بلکه باید مجازات تأدیبی شوند. " 6 ".
بدینجهت است که در تاریخ پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله یا دیگر پیشوایان دینی سراغ نداریم که در کار مقدس تربیت فرزندان، نیازی به کتک زدن پیدا کرده باشند. آنان همواره به عنوان دوستی مهربان و پیشوایی دوست داشتنی و یاری غمخوار و راهنمایی دلسوز در کنار فرزندان خود بودند، و در کودکی با آنان بازی میکردند و در بزرگسالی رفیق، مونس و همدم آنان بودند. این شیوه میتواند راهگشای پیروان آنان در زمانها و مکانهای گوناگون باشد. چرا که برنامههای اسلام و دین، مخصوص زمان، مکان یا فرقه و گروه مخصوصی نمیباشد، بلکه برای همه زمانها، مکانها و بشریّت است.
پينوشتها:
1- بحارالانوار 99 / 104، ح74؛ عدةالداعی / 61
2- بحارالانوار 142 / 74، ح12
3- بحارالانوار 143 / 74، ح15
4- اسلام و تربیت کودکان 224 / 1
5- شرح غررالحکم 10 / 1 ح 81
6- مستدرک الوسایل 223 /
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
/ج