جمله هاي قصار درباره دوستي
-هزار دوست براي شخص كم است، اما حتي يك دشمن هم زياد است.
-اگر دوستي ها نبود، دشمني ها، دنيا را جهنم مي كرد.
- هركسي اظهار دوستي با تو كرد، تا امتحانش نكرده اي، او را به دوستي نپذير.
-دوستي را كه به عمري فرا چنگ آرند
نشايد كه به يك نفسش بيازارند
سعدي
-آنان كه سفها و نادانان را به دوستي گيرند، خوار و بي مقدار شوند.
- آن كه با تو درِ دوستي مي زند، باوي ره دوستي گيركه اين گونه دوستي پايدارتر است.
- اگر دوستت مرتكب خطايي شد، از دوستي او صرف نظر مكن؛ زيرا انسان در معرض خطاست.
- براي اينكه دوست پيدا كني، بايد خود را لايق و آماده دوستي باربياوري.
- بگذار دوستي كم كم به اوج خود برسد؛ اگر اين رسيدن، برق آسا باشد، ناگهان از نفس مي افتد و متوقف مي شود.
- بهترين دوست تو آن كس است كه عيب هاي تو را نزد تو هديه فرستد.
- پرسيدم: دوست بهتراست يا برادر؟ گفت: دوست، برادري است كه انسان مطابق ميل خود انتخاب مي كند.
- چنانچه شفاي بدن با دوا باشد، نشاط و بقاي نفس نيز با دوستان بود؛ پس زياد گردانيد دوستان خود را.
-هنگام انتخاب دوست همواره بكوشيد كساني را كه شايسته تر و فاضل ترند، رفيق خود سازيد، تا در سايه كيمياي مصاحبت و اخلاق و فضيلت آنها مس وجود شما زرشود.
- دوستي حقيقي مانند نهالي است كه در كوهستان برويد، به مجرد اينكه ريشه هاي خود را به سنگ هاي صخره كوه متصل كرد، ديگرطوفان هاي سخت و بادهاي تند قادر به كندن آن نخواهند بود.
- دوست، كسي است كه من با او مي توانم صميمي باشم و نزد او با صداي بلند فكر كنم.
- دوستان حقيقي اگر از ديده بروند، از دل نخواهند رفت.
- دوستان دو گونه اند: آنان كه هميشه شما را مي خندانند، ازايشان خيري نخواهيد ديد؛ ديگر آنان كه عيب شما را مي گويند و شما را به تفكر وامي دارند، قدرايشان را بدانيد.
- دوست واقعي، ضعف شما را ستايش نمي كند، بلكه مي كوشد قدرت و نيروي شما را بيدار سازد.
- دوستاني كه در هنگام برگشت روزگار، با انسان همراهي كرده اند، فراموش شدني نيستند.
- دوستي اگربه خاطر جلب منفعت باشد، دوستي نيست، بلكه تجارت است.
- دوستي ديرينه مثل اسناد كهنه است؛ قدمت تاريخي، آن را قيمتي تر مي كند. دوستِ همه كس، دوست هيچ كس نيست.
- دوستي نعمتي گران بها است، خوشبختي را دو برابرميكند و بدبختي را تخفيف مي دهد.
-دوست حق گله گزاري از دوست را دارد. گله گزاري دليل دوستي و علاقه به دوام روابط است.
- دوستان واقعي در خدمتگزاري و فداكاري در حق هم، رقيب و حريف يكديگرند و هيچ پاداشي نمي خواهند.
-دوست، آن است كه در هنگام مصيبت از كنارانسان نرود.
-دوستي برپايه تقوا پايدار است و همين كه اين پايه لغزيد، بناي دوستي واژگون مي شود.
-دو دوست، مثل دو دستند كه آلايش يكديگر را مي شويند.
-دوست حقيقي آن است كه پشت سر دوست هم راستگو باشد.
-دوستان، يك نفس اند، فقط جسم هاي ايشان از هم جداست.
-كساني كه دوستي را از زندگي شان حذف مي كنند، مثل آن است كه آفتاب را از عالم بردارند.
-كسي كه دوست خوبي دارد، احتياج به آيينه ندارد.
-گشادن عقده هاي درون در پيش دوستان دو اثردارد: يكي آنكه شادي را دو برابر مي كند و ديگرآنكه غم را دو نيم مي سازد.
- نشان دوست نيكو آن است كه خطاي تو را بپوشاند و تو را پند دهد و رازت را آشكارنكند.
- هرگاه خواستي با كسي دوستي كني، پيش از هرچيز ببين كه فهم او چه اندازه است، نيك و بد را درچه مي داند، افتخار و اهانت را چه مي شمارد و نيك بختي و بدبختي از نظر او درچه چيز است؟! (1)
پينوشتها:
1.نك: غلامحسين ذوالفقاري، رهنمون، صص 354 – 372؛ حبيب الله شاملويي، بزرگان چه گفته اند؟ ص 156...
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
/ج