قدرت اشك بر حسين(ع)
حسين(ع)حقيقت اشك و ناله و نوحه است
از ياران آن حضرت مي گويد:روزي امام سجاد(ع) به صحرا رفته بود، و من نيز دنبال او رفتم، او را در حاليكه بر سنگ سختي در حال سجده افتاده بود، يافتم، ايستادم و صداي ناله و گريه بلند آن حضرت را مي شنيدم، و شمردم، كه حضرت هزار بار مي گفت: «لا اله الا اللّه حقاحقا لا اله الا اللّه تعبدا و رقا، لا اله الا اللّه ايمانا و تصديقا و صدقا»، سپس حضرت سر خود را از سجده، برداشت، و تمام صورت حضرت از اشك خود خيس شده بود، عرضه داشتم، كه الحمدللّه غم شما زائل گرديد ولي اشكتان چطور؟
حضرت فرمود: واي بر تو، چه مي گويي، مي داني حضرت يعقوب(ع) كه فرزند حضرت اسحاق(ع) و نوه حضرت ابراهيم(ع) بود، كه نبي بود و فرزند نبي، و 12 پسر داشت، خداوند فقط يك فرزند او را، از چشمش دور داشت، و اين موجب سفيدي موي او از غم و اندوه شد و كمرش خميده گرديد و چشمانش نابينا شد، در حاليكه فرزندش، در واقع امر زنده بود، در حاليكه من به چشم خود ديدم، كه پدرم، برادرم، و 17 نفر از جوانان بني هاشم، به شهادت رسيدند، و چگونه اندوهم، زائل گردد، و اشكم پايان يابد؟!
گريه ملائكه آسمان، جنيان، وحوش، ماهيان، بادها و ابرها و مرغ هاي آسمان
مسلماً حسين(ع)حقيقت اشك و ناله و نوحه است، زيرا او بر چيزي مقاومت و صبر كرد، كه هرگز قبل از او، كسي اين چنين نكرده بود، و مصائبي را بر جان و دل خريد، كه قبل از او سابقه اي نداشت و در آينده نيز نخواهد بود، و لذا بدين سبب دين جد خود رسول خدا، محمد مصطفي(ص) را، زنده كرد. و لذا حضرت رسول(ص)در زمان حيات خود، فرمود:«حسين مني و انا من حسين»، و اين كلام را زماني فرمود، كه حسين(ع)كودكي بيش نبود.
به علت همه اين مسائل است، كه بايد براي چنين فاجعه اي كه در كربلا، پيش آمد، و اين چنين مردي از آل رسول، بدست امت همان رسول (ص)، به شهادت رسيد، مي گفت:«و لمثل هذا فليبك الباكون، و ليندب النادبون، فإنا للّه و انا إليه راجعون»
اي خرگه عزاي تو اين طارم كبود
لبريز خون ز داغ تو، پيمانه وجود
تنها نه خاكيان به عزاي تو اشگريز
ماتم سراست بهر تو از غيب تا شهود
از خون كشتگان تو صحراي ماريه
باغي و سنبلش همه گيسوي مشكبود
كي بر سنان تلاوت قرآن كند سري
بيدار ملك كهف توئي، ديگران رقود
نشكفت اگر برند تو را سجده سروران
اي داده سر بطاعت معبود در سجود
تربت حسين(ع)شفاء است
و از قول حضرت رسول(ص)آمده است، كه هر كه، خاك را بخورد، ملعون است.
منبع:نشريه روشنان، شماره12