چه کنیم تا به ما اعتماد کنند ؟

پیدا كردن فرد امین و مورد اطمینان چه در روابط نزدیك و چه در روابط دور یا رسمی كار ساده ای به نظر نمی رسد . انسان ها دوست دارند دوستان قابل اعتمادی داشته باشند . دوستانی كه بتوانند برای روز های سخت زندگی رویشان حساب كنند . اعتماد و اطمینان دو واژه ای است كه به ظاهر ساده می آید اما در اصل جای تعمق بسیار
يکشنبه، 20 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چه کنیم تا به ما اعتماد کنند ؟

چه کنیم تا به ما اعتماد کنند ؟
چه کنیم تا به ما اعتماد کنند ؟


 





 
پیدا كردن فرد امین و مورد اطمینان چه در روابط نزدیك و چه در روابط دور یا رسمی كار ساده ای به نظر نمی رسد . انسان ها دوست دارند دوستان قابل اعتمادی داشته باشند . دوستانی كه بتوانند برای روز های سخت زندگی رویشان حساب كنند . اعتماد و اطمینان دو واژه ای است كه به ظاهر ساده می آید اما در اصل جای تعمق بسیار دارد . وقتی به فردی اعتماد می كنید و حرف دلتان را می زنید و سپس آن را از دهان دیگری می شنوید چه احساسی به شما دست می دهد . مطمئنا احساس خوشایندی نیست . شهروندان ما تا چه میزان به هم اطمینان دارند . در یك خانواده افراد آن خانواده تا چه حد مورد اعتماد هم هستند . اعتماد افراد خانواده به هم یكی از اركان بهداشت روانی است . وقتی نوجوان یا جوان در خانواده خود فرد مطمئنی پیدا نمی كند تا با او روابط نزدیك و صمیمی داشته باشد ناخودآگاه از خانواده دور شده و به دامن دوستان و بیگانه ها كشیده می شود و در این میان اگر به تور افراد ناباب بخورد آسیب های جبران ناپذیری خواهد دید . اما فردی كه روابط دوستانه با افراد خانواده اش دارد و حمایت عاطفی می شود از آسیب های اجتماعی در امان می ماند . چه كنید تا فردی مورد اطمینان باشید و دیگران به شما اعتماد كنند . گذشته یك فرد بهترین مدرك برای پاسخگویی به این پرسش است . همه ما در شرایط امتحان یا آزمون قرار می گیریم . همه ما به نوعی به یكدیگر امتحان پس می دهیم . آنانی معتمدند كه از چنین آزمون هایی سربلند بیرون آمده باشند . شما مسلما به كسانی اعتماد می كنید كه قبلا هم اعتماد كرده اید . با كسانی درد دل می كنید كه قبلا به نوعی فیدبك مثبت دریافت كرده اید . از مغازه هایی خرید می كنید كه به كیفیت جنس و بهای آن تا حدی اطمینان دارید . از مسیری رفت و آمد می كنید كه تا حدودی امن تر از مسیر های دیگر به نظر می رسد . برای مهمانتان از رستورانی غذا تهیه می كنید كه به سلامت آن اطمینان بیشتری داشته باشید . فرزندانتان را در مدرسه ای ثبت نام می كنید كه لااقل از چند نفر تعریف آن را شنیده باشید . مسلما همین فاكتور ها در انتخاب افرادی كه می خواهید به آنها اطمینان كنید ، دخیلند . به دیگران اعتماد كنید تا آنها نیز به شما اعتماد كنند اصولا هر خصلتی را با كمی تلقین ، انتظار از فرد و دادن برخورد مناسب می توان در شخص ایجاد كرد . وقتی به كسی می گویید : « چون به تو اطمینان دارم ... » فرد ناخودآگاه از خود انتظار یك فرد مطمئن را دارد مگر آن كه از لحاظ شخصیتی آدم بی وجدانی باشد . اعتماد متقابل یكی از رموز روابط صمیمی و صادقانه است . اگر در مقابل اعتماد دیگری نسبت به او بی اعتماد شوید قدر مسلم كم كم اعتماد او نیز نسبت به شما كمرنگ خواهد شد . مردم دوست دارند در مقابل كنش های مثبت شان نسبت به دیگران واكنش های مثبت دریافت كنند . مردم از این كه مورد اعتماد كسی قرار بگیرند به خود می بالند . از اینكه شما او را به دیگری ترجیح داده اید و محرم اسرارتان نمودید احساس غرور می كنند ، پس هرچه انتقال احساس صادقانه تر باشد همانقدر قویتر و ارضا كننده تر است . اصولا همه مردم از شنیدن سخنانی كه بوی تناقض یا ناراستی بدهد می پرهیزند ، چون این گونه سخنان احساس ناخوشایندی را بوجود می آورد و مردم خود آنقدر درگیر و گرفتار با معضلات زندگی هستند كه جایی برای اضافه بار اینگونه سخنان ندارند .
رابطه اعتماد و احساس امنیت
احساس امنیت عبارت است از احساس آزادی نسبی از خطر . این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می كند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است . ایمنی از عواطف و احساسات زیربنایی و حیاتی برای تامین بهداشت روانی است . افراد ناامن ، نامتعادلند . شخصی كه دائما احساس عدم امنیت ، ترس و خطر از بیرون و درون خود می كند ، نمی تواند انسان سالمی باشد . او با پرخاشگری یا اضطراب واكنش نشان داده و در دنیای ذهنی خود مدام در حال دفع كردن خطرات احتمالی است . روابط توام با اعتماد ، احساس امنیت را بالا می برد ، ‌تاثیری كه احساس ناامنی بر انسان دارد ایجاد حالت تنش و برانگیختگی و عدم تعادل است . بعضی از روانشناسان معتقدند كه احساس ناامنی یك احساس خالص ، ‌مجرد و محدود نیست . ‌بلكه احساس پیچیده و مركبی است كه باید به عنوان یكی از صفات اصلی كل شخصیت انسان محسوب گردد . در این میان آبراهام مزلو روانشناس انسان گرا از اولین كسانی بودكه در این زمینه نظرات اساسی ارائه داده و چهارده نشانه برای این احساس برشمرد كه عبارتند از : 1- احساس طرد شدن ، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن 2- احساس تنهایی 3- احساس اینكه دائما در معرض خطر قرارداد 4- ادارك دنیا به عنوان مكانی تاریك ، خصمانه و خطرناك 5- دیدن دیگران به عنوان افرادی بد ، شیطانی و خودخواه 6- احساس عدم اعتماد ، حسادت و بخل 7- بدبینی 8- گرایش به ناخشنودی و نارضایتی از خود و محیط 9- احساس تنش ، فشار و كشمكش درونی توام با خستگی و بی حوصلگی . ناراحتی ، كابوس و بی ارادگی 10- گرایش به عیب جویی زیاد نسبت به خود 11- احساس گناه و شرمندگی 12- اختلال در پذیرش خود ، نیاز به قدرت و مقام اجتماعی ، جاه طلبی ، پیشرفت و پرخاشگری یا بالعكس احساس خودآزاری ، وابستگی به دیگران . ‌احساس بیچارگی و درماندگی و تسلیم در برابر ناملایمات 13- میل دائمی و شدید برای یافتن امنیت به صورت هدف های مكرر و متغیر و كاذب 14- خودخواهی ، خودمداری و فرد گرایی و اشتغالات ذهنی شدید و مستمر .
همانند سازی و احساس ایمنی
خانواده شرایط همانند سازی سالم را برای كودك فراهم می سازد . اولین تجربه مهم عاطفی كودك در این زمینه معمولا با مادر است . ولی با گذشت زمان كودك با افراد دیگر خانواده نیز مربط می شود و روابط عاطفی و اجتماعی او گسترش می یابد . برای مدت ها این محیط جو و فضای زندگی او را شامل می شود . تجاربی كه در این فضای كوچك كسب می كند ساختمان اولیه شخصیت كودك را ساخته و خودپنداری و جهان بینی و نگرش او را نسبت به زندگی خود و دیگران به مقدار زیاد تعیین می كند . در خانواده های سنتی محدوده ارتباطی طفل وسیع تر و تنوع همانندسازی او بیشتر است . بنابراین اگر نتواند با پدر و مادر ارتباط برقرار كند غالبا با دیگر اعضای خانواده مرتبط می شود و بسیاری از نیاز های خود رابر آورده می كند . ‌اما در شهر های بزرگ كه خانواده به صورت هسته ای است پدر و مادر بار سنگین تری را به دوش می كشند و كودكان از روابط عاطفی متنوع محرومند . این خود سبب ایجاد احساس ناایمنی در آنها می گردد . رابطه احساس امنیت و محیط بیرون از خانواده محیط كوچه ، محله ، شهر و مدرسه نیز در تشدید احساس ایمنی یا نا ایمنی بسیار موثر است . ممكن است این شرایط مانند فضای خانواده تاثیرات خیلی عمیق و وسیع نداشته باشد . زیرا كودك معمولا در معرض تاثیر آنها كمتر از تاثیرات خانواده قرار می گیرد . لیكن به هر حال پژوهش های مختلف نشان داده كه شرایط اجتماعی افراد اگر مثبت باشد خصوصیات مثبت آنها را تقویت می كند و اگر منفی باشد صفات و واكنش های منفی آنها را برمی انگیزد . مدرسه نیز اگر فضای مناسبی نداشته باشد بر خود پنداری كودكان اثر منفی داشته و احساس حقارت و ناایمنی را در آنها تشدید می كند . اگر كودكی به طور مداوم به علل مختلفی اعم از عدم توجه والدین یا اولیای مدرس در كوچه ، محله یا مدرسه مورد اذیت و آزار ، تحقیر و تهدید قرار گیرد به احتمال قوی دچار احساس اضطراب و ناایمنی گشته یا درونگرا و تخیلی می شود . گاه نیز این احساس ناایمنی را با پرخاشگری جبران می كند . در اثر پرورش در این گونه محیط ها بسیاری از كودكان بزهكار ، دزد ، قاتل ،‌ منحرف ، بیمار روانی یا معتاد می شوند . زیرا لطمات شدیدی كه به شخصیت آنها وارد آمده آنها را حقیر و ناایمن كرده ، در نتیجه با ناسازگاری با دنیای ناامن و نامهربان مقابله می كنند .
منبع:شهر الکترونیک همدان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sajad2007




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط