اجراي علني مجازاتها در حقوق كيفري ايران

از آنجا كه مجازات، ريشه اي ديرينه در زندگی انسان دارد، جزا و عقاب نشان دهنده اهميت اصل مجازات مي باشد، كه نخستين انسان، با رانده شدن از بهشت و محروم شدن از نعمات و ميوه هاي بهشتي در مقابل خطاي تمرد از دستور خداوند متعال و نزديكي به درخت ممنوعه، مجازات شد و به زمين فرو فرستاده شد و پس از آن تا اين لحظه تاريخ، انسان، همواره دست خود را به جنايت آلوده كرده و جرايم كوچك و بزرگي را مرتكب شده است
دوشنبه، 21 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اجراي علني مجازاتها در حقوق كيفري ايران

اجراي علني مجازاتها در حقوق كيفري ايران
اجراي علني مجازاتها در حقوق كيفري ايران


 





 

مبحث اول: تعريف مجازات
 

گفتار اول:تعريف مجازات در حقوق اسلام
 

در حدودي كه تحقيق به عمل آمده فقهاي اسلام ، تعريفي از مجازات بيان ننموده اند ، اما عده اي
ازحقوقدانان اسلامي مجازات را چنين تعريف كرده اند :
«العقوبه هي الجزاء المقرر مصلحه الجماعه علي عصيان امر الشارع » [1]
مجازات عبارت است از كيفر تعيين شده براي نافرماني از امر و دستور قانون گذار (شارع) به منظور مصلحت جامعه .
به نظر مي رسد اين تعريف التقاطي بوده و مبناي آن به خاطر مصالح جامعه از تعريف هاي ارائه شده از سوي برخي حقوقدانان عُرفي گرفته شده ، ولي براي اينكه رنگ وبوي اسلامي بگيرد " عليه معصيت امر شارع " به آن افزوده شده است ، در حالي كه همه مجازات هاي اسلامي فقط به خاطر " مصالح جامعه " وضع نشده بلكه در بعضي موارد مصلحت خود فرد ، مورد نظر بوده است [2] .
از طرف ديگر مراد شارع از مجازاتها، واجبات و محرمات نبوده ، بلكه شامل اعمالي كه حكومت اسلامي براي حفظ مصالح ، جرم اعلام مي كند نيز خواهد گرديد . البته اگر منظور از شارع را اعم از شارع مقدس اسلام بدانيم اين اشكال رفع خواهد شد [3] .
يكي ديگر از حقوقدانان اسلامي مجازات را اينگونه تعريف نموده است : « مجازات عبارت است از كيفري كه شارع آن را به منظور جلوگيري از ارتكاب منهيات و ترك آنچه بدان امر كرده ، وضع نموده است.»[4] در خصوص مجازات از نظر شرع اسلام بايد گفت كه : « تشريع مجازات شرعي براساس مقتضاي حيات فردي و اجتماعي مردم و مطابق مصلحت عامه است ،و اموري كه براي ارتكابشان مجازات وضع گرديده ، مصلحت مردم به ترك آن امور است ، اگر اينگونه امور مجاز باشد ومؤاخذه اي برارتكاب آنها نباشد به مصالح فردي و جمعي لطمه مي خورد .»[5]
ولي شارع مقدس براي مجازات تعريفي بيان ننموده است و مطلب ذكر شده مي تواند به عنوان هدف مجازات از نظر شرع در نظر گرفته شود و به نظر مي رسد علت عدم تعريف مجازات از سوي فقها فقدان چنين تعريفي در نزد شارع مقدس باشد اما حقوقدانان تلاش نموده اند با ذكر مطالب فوق تعاريفي ارائه دهند.
در قرآن كريم خداوند متعال فرموده است : «اي خردمندان قصاص (مجازات) براي شما مايه حيات است.»[6] از اين آيه مي توان استنباط نمود كه قصاص كه يكي از مجازات هاي اسلامي است با هدف حيات و از بين نرفتن نسل بشر صورت مي گيرد ، پس نتيجه مي گيريم كه اصل مجازات براي جرم يا گناهان انسان بايد باشد تا مرتكب تعدي به حقوق مردم و حقوق الهي نشوند و خداوند متعال بدينگونه يكي از راههاي جلوگيري از ارتكاب جرم را مجازات قرار داده است .

گفتار دوم :تعريف مجازات در حقوق عُرفي
 

كلمه مجازات در زبان عربي به معناي «اعطاء الجزاء علي العمل» بيان شده است.[7] مجازات معادل واژه جزا،كيفر و به معناي جزا وپاداش دادن در نيكي وبدي است.[8]
مجازات از الفاظي چون پاداش ، كيفر ، سزا و پدافره در زبان فارسي و كلماتي چون قصاص و جزا و عقاب در زبان عربي بيان شده كه اين نشان دهنده اهميت اصل « مجازات » در جوامع مختلف بشري است.[9] قانونگذاران در متون قانوني چه در حال حاضر و چه در سابق تعريفي روشن و صريح از كيفر يا مجازات ذكر نكرده اند ، اما حقوقدانان معاصر تعاريف متعدد و گوناگوني ابراز داشته اند كه با نقل پاره اي از اين تعاريف ، به بررسي تعريف مجازات مي پردازيم :
دكترگلدوزيان در تعريفي از مجازات بيان مي دارد كه:«مجازات عبارت است از تعذيب ويا عقوبتي كه به خاطر تعرض به نظام اخلاقي و ايجاد اختلال در نظم اجتماعي از طريق ارتكاب جرم به عمل آمده است .»[10]
همچنين دكتر گلدوزيان در قسمتي ديگر از كتاب خود مجازات را اينگونه تعريف نموده : «مجازات عبارت است از عكس العمل اجتماعي به صورت رنج و تعبي كه بر بزهكار اعمال مي شود . مجازات همراه با رنج و تعب است وهمين خصوصيت باعث مي شود تا مجازات ماهيتاَ از تدابير پيشگيري از وقوع جرم و الزام به جبران ضرر و زيان در دعاوي حقوقي متمايز شود . »[11]
همچنين دكتر محمد باهري چند تعريف از مجازات ارائه نموده كه در زير به آنها اشاره مي كنيم:
«مجازات عبارت است از آزاري كه قاضي به علت ارتكاب جرم و به نشانه نفرت جامعه از عمل مجرمانه و مرتكب آن ، براي شخصي كه مقصر است برطبق قانون تعيين مي كند .»[12]
همچنين دكتر باهري در قسمتي از كتابش مجازات را اينچنين تعريف ميكند : « مجازات صدمه اي است كه قوه مديره جامعه به كسي مي زند و مطابق اصول وقت عمل او جرم تشخيص داده شده وبه ترتيب معمول زمان جرم او محرز شده باشد .»[13]
«مجازات عبارت از تنبيه و كيفري است كه بر مرتكب جرم تحميل مي شود .مفهوم رنج از مفهوم مجازات غير قابل تفكيك است و در واقع رنج وتعب است كه مشخصه حقيقي مجازات مي باشد . »[14] همچنين مجازات واكنش جامعه عليه مجرم است . [15]
«مجازات مجموعه قواعد مورد تأييد جامعه است كه ضامن اجراي عدالت واقعي است و سعي در هدايت مجرم اصلي و يا احتمالي ، بازدارندگي ديگران از ارتكاب جرم ، ارضاء فطرت عدالت خواهي مجني عليه و حمايت از جامعه را دارد كه توسط قوه مقننه وضع و بوسيله قوه قضائيه به مورد اجرا گذارده مي شود .»[16] «مجازات مشقتي است كه هيأت جامعه به سه منظور مهم برمجرم تحميل مي كند : تلافي وقصاص جامعه ، اصلاح وتصفيه اخلاق ، مصونيت جامعه از اضرار مجرم . »[17]
دوركيم ، كيفر را واكنش خاصي از طرف جامعه در برابر جرم دانسته است . [18] تعاريف ذكر شده اكثراَ
تعريف مجازات رابه رنج و آزار ، زيان و صدمه بيان كرده اند ، اين با وجودي است كه اين تعاريف آثار مجازات را ذكر نموده و مجازات ها ي بدني را مدنظر داشته اند پس نمي توان مجموعاَ آنها را تعاريف كاملي از مجازات دانست . به نظرمي رسد تعريف جامع از مجازات كه بيانگر ماهيت واقعي آن باشد واجد شرايط زير باشد :
1. مجازات شخصي مي باشد . منظور از شخصي بودن مجازات اين است كه عدل و انصاف اقتضاء مي كند كه مجازات فقط در مورد شخص مجرم اعمال شود و به نزديكان و اقرباي وي تسري داده نشود .
2. مجازات بايد به موجب قانون باشد . يعني طبق اصل قانوني بودن جرايم و مجازات ها كه هم برتعيين جرايم و هم برتثبيت مجازات ها و كميت آن حاكم است ، نبايد مجازاتي خارج از نص صريح قانون اعمال شود .
3. مجازات را بايد قاضي محكمه صلاحيتدار تعيين كند . به اين ترتيب هيچ مقام و يا مسئولي كه سمت قضايي ندارد نمي تواند برمسند قضا بنشيند و حكم به مجازات بدهد .
4. مجازات ضمانت اجراي نظم اجتماعي است . از آنجا كه مجازات آزار و شكنجه اي است كه مجرم به علت نقض اوامر و نواهي قانوني مي بايست تحمل كند پس مجازات ضمانت اجراي پاره اي از اوامر و نواهي قانونگذار است كه براي نظم اجتماع به كار مي رود . اگر شخصي كه قصد مجرمانه دارد ، بداند كه قصد مورد نظر وي در صورت محقق شدن هيچ گونه تبعات قانوني (مجازات ) بدنبال ندارد آسوده خاطر دست به ارتكاب جرم مي زند و مجازات مي تواند به عنوان ضمانت اجراي فعل مجرمانه تلقي بشود . و موجب تشفي خاطر زيان ديدگان گردد، در نتيجه مي توان مجازات را اينگونه تعريف نمود :
مجازات ابزاري قانوني است كه به عنوان واكنش جامعه در برابر جرم و براي جبران آثار سوء جرم همراه با مشقت جسمي ويا روحي ، به موجب حكم دادگاه صلاحيت دار برمرتكبين جرايم اعمال مي شود

مبحث دوم:تعريف علن وملأعام
 

گفتار اول :تعريف علن
 

در اين گفتار معناي لغوي و اصطلاحي " علن " را تعريف مي نماييم .

الف ) معناي لغوي
 

«راغب اصفهاني در كتاب مفردات ذكر كرده اند كه علن نقطه مقابل سر وپوشيده است و اغلب در معاني و غير محسوسات به كار مي رود ، نه در محسوسات عيني مانند اجسام .»[19]
علامه دهخدا در واژه علن در لغت نامه چنين آورده است : " علن " به معناي آشكار و هويدا ، ظاهر و منتشروخلاف مخفي و" علني " به معناي آشكارا و هويدا و " علناَ " نيز به معناي بطور آشكارا مي باشد. [20]

ب) معناي اصطلاحي
 

واژه " علن " در مقابل سر وپوشيده بوده و به معناي آشكارا ، ظاهر ومنتشر مي باشد لذا وقتي صحبت از علني شدن چيزي يا امري مي شود ، اصطلاحاَ بدين مفهوم است كه آن امر از حالت سري بودن خارج شده و به طريق شخص يا اشخاص ديگري از آن مطلع شوند ، لذا براي صدق " علن " آگاه شدن يك نفر هم كفايت مي كند . [21]
بايد گفت كه در حقوق كيفري تعريفي از علن صورت نپذيرفته پس به نظر مي رسد كه علني شدن يك امر مي تواند از راههاي فراواني همچون درج در روزنامه ، مجله ، اعلام از طريق راديو ، تلويزيون ، نطق در مجامع عمومي وخصوصي ، نصب اطلاعيه در مكان هاي مختلف ، MMS، بلوتوث (Bluetooth) و امثالهم صورت بپذيرد .

گفتار دوم :تعريف ملأعام
 

در اين گفتار نيز معناي لغوي واصطلاحي " ملأ عام " را تعريف مي نماييم .

الف ) معناي لغوي
 

مرحوم دهخدا در لغت نامه " ملأ عام " را به معنا ي در معبر ، در كوي وكوچه ، انجمن ، محفل وآشكارا آورده است . [22]
در منبعي ديگر در معناي " ملأ عام " چنين آمده است : « ملأ جماعتي از مردم هستند كه چشم ودل را پر كنند ونيز گفته شده " ملأ " بزرگان واشراف مردم را گويند كه به قول وكلام آنها رجوع مي شود . »

ب ) معناي اصطلاحي
 

تعبير در " ملأ عام " اصطلاحاَ به معناي در انظار عموم و در معرض ديد مردم كوچه وبازار مي باشد و هنگامي كه صحبت از اجراي مجازات در ملأ عام مي شود ، بدين مفهوم است كه نمايش اجراي مجازات در ميان مردم ، كه اغلب در ميادين مركزي شهر و يا روستا ومحل رفت وآمد عموم ويا در محل ارتكاب جرم انجام مي گيرد ، علي الاصول بدون هيچگونه محدوديتي ومانعي صورت مي گيرد . در مراسم اجراي مجازات در ملأعام معمولاَ همه افراد مي توانند در صحنه اجراي حكم حاضر شده واجراي مجازات بر محكوم را نظاره كنند . [23]
ملاحظه مي شود تفاوت آشكاري بين دو اصطلاح علن وملأ عام وجود ندارد وشايد بتوان گفت اين دو كلمه مترادف يكديگر مي باشند بدليل اينكه " علني " به معناي ظاهر وآشكار نمودن امري در محل خاصي بدون اينكه ممانعتي براي حضور افراد در آن محل ايجاد شود و " ملأ عام " نيز به معناي حاضر نمودن مجرم در محل آمد وشد مردم از جمله ميادين ، كوچه وبازار و مراكز شهر و سپس اجراي مجازات در منظر مردم مي باشد .
در تبصره 1 ماده 188 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور كيفري مصوب سال 1378 منظور از اصطلاح " علني بودن " را اينچنين بيان نموده است كه : « منظور از علني بودن محاكمه يعني عدم ايجاد مانع جهت حضور افراد در دادگاه مي باشد ...»
همچنين در ادامه تبصره فوق انتشار محاكمه در رسانه هاي گروهي را قبل از قطعي شدن حكم مجاز ندانسته و براي متخلف مجازات مفتري در نظر گرفته مي شود . از قسمت آخر تبصره نتيجه مي گيريم كه رسانه هاي گروهي نيز مي توانند از عوامل مهم علني كردن موضوعي براي عموم افراد جامعه بشوند

پي‌نوشت‌ها:
 

[1]- عوده ، عبدالقادر ،1405 ق ، التشريع الجنايي الاسلام ، جلد اول ، انتشارات دارالحياء التراث العربي ، بيروت ­، ص 609
[2] -قپانچي ، حسام ، سال 1372 ، حقوق زندانيان در جمهوري اسلامي ايران ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه تربيت مدرس ، ص 6
[3] -قپانچي ، حسام ، همان منبع ، ص 7
[4] -اوليائي ، فرشيد ، 1380 ، حقوق زندانيان در فقه اسلام ، حقوق موضوعه و اسناد بين المللي ، پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه تهران ، مجتمع آموزش عالي قم ، ص 4 ، به نقل از احمد فتحي البهسني ، العقوبه في الفقه الاسلامي ، الطبعه الثانيه ، دارالرائد ، بيروت 1401 ق . ص 130
[5]- مؤمنين ، عابدين ،1382 ، حقوق جزاي اختصاصي اسلام ،نشر خط سوم ، تهران ، چ1 ، ص 73
[6] - سوره بقره آيه 179
[7] - سياح ، احمد ، 1375 ، فرهنگ دانشگاهي 2 ( فارسي ، عربي ) انتشارات اسلام ، تهران ، چ2 ،ص 459
[8] - عميد ، حسن ،1379 ، فرهنگ فارسي عميد ، جلد دوم ، انتشارات امير كبير ، تهران ، چ 19، ص 1765
[9] - شامبياتي ، هوشنگ ،1382 ، حقوق جزاي عمومي ، جلد دوم ، انتشارات مجد ، تهران ، چ 11 ، ص 277
[10] - گلدوزيان ، ايرج ، 1384 ، بايسته هاي حقوق جزاي عمومي ( 3،2 ،1 ) نشر ميزان ، تهران ، چ10 ، ص 53
[11]- همان منبع ص 283
[12] - باهري ، محمد ،1380 ، نگرشي ير حقوق جزاي عمومي ، انتشارات مجد ، تهران ، چ1 ، ص 366
[13] - همان منبع ،ص 569
[14] - علي آبادي،عبد الحسين ،1368 ، حقوق جنايي ، جلد دوم ، انتشارات فردوسي ، تهران ، ص1
[15] - همان منبع ص 280 به نقل از منوچهر خزائي ، جزوه درسي حقوق جزاي عمومي ، دانشگاه شهيد بهشتي ، 67،1366، ص 1
[16] - همان منبع ، ص 281 ، هوگني ، به نقل از محمد رضا علوي ، جزوه درسي كليات حقوقي ، مؤسسه حسابداري 69 ، 1368
[17]- اوليائي ، فرشيد ،همان منبع ، ص 2 به نقل از حسن سميعي ، حقوق جزا ، چاپخانه شركت مطبوعات تهران ، چ4 ، 1333 ص 124
[18] - گسن ،ريموند،1370، مقدمه اي بر جرم شناسي ، ترجمه : مهدي كي نيا ، نشر مترجم ، تهران، چ 1، ص 9
[19] - اصفهاني ، راغب ، 1416ق ، المفردات الفاظ قرآن ، دارالعلم و دارالاسلاميه ، دمشق و بيروت ، چ1 ( دور جديد ) ص 166
[20] - دهخدا ، علي اكبر ، 1373، لغت نامه ، جلد سيزدهم ، مؤ سسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، چ 1( دور جديد ) ص 14168
[21] - لعل عليزاده ، محسن ،1381، بررسي مباني و آثار اجراي علني كيفر ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه تهران ، مجتمع آموزش عالي قم ،ص14
[22]- دهخدا، علي اكبر ، همان منبع ص 18945
[23] - لعل عليزاده ، محسن ، همان منبع صص 12و13
 


ارسال توسط کاربر محترم سایت :abdolkarim140




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.