یک نقد درون گفتمانی برصهیونیسم
درفلسفه دین امروز بحث شده است که هریک از ادیان موجود زنده ، هسته و پوسته ای دارد که به گوهر و صدف دینی تعبیر می شود. به عنوان نمونه گوهر دینی در دین مسیحیت ، مهر و محبت و در دین یهودیت ، عهد و پیمان.
کدارنات تیواری نوشته است: « دین یهود کاملا توحیدی و براین باور است که دینداری شامل هیچ چیزنیست مگر رعایت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او» ( تیواری، 123)
خداوند چنانچه درجای جای کتاب مقدس اشاره شده است با بنی اسراییل عهد و پیمان بسته است. چه دربیان حضرت موسی علیه السلام زمانی که به بعثت رسیده و چه سایرانبیای بنی اسراییل به این عهد ها و پیمانها اشاره شده است.
زمانی که فشارفرعون بربنی اسراییل درسرزمین مصر افزونی یافته و هنگامه تولد حضرت موسی علیه السلام است ، در کتاب مقدس به این صورت توصیف شده است:« خدا ناله ایشان را شنید و عهد خود را با اجدادشان یعنی ابراهیم واسحاق و یعقوب به یاد آورد »(سفرخروج- 2 : 25)
براین اساس دین یهودیت دین عهدها و پیمان هاست و خداوند با بنی اسراییل اگرتعامل دارد یک تعامل مشروط است و مبنا دراین تعامل به نحوه عمل بنی اسراییل برمی گردد. اگربنی اسراییل اطاعت خداوند کردند خداوند به یاری آنها برخواهد خاست و اگرمعصیت خداوند کردند خداوند آنها را عذاب خواهد کرد. پس انچه اهمیت دارد اولا فرامین و دستورات الهی است که چه گفته و چه خواسته است و ثانیا اطاعت پذیری بنی اسراییل است که چه مقدار به این فرامین و دستورات الهی ملتزم هستند.
انبیای بنی اسراییل چنانچه کتاب مقدس نشان میدهد درهمه وقایع تاریخی موظف به ابلاغ فرمان الهی بوده اند و از مردم بنی اسراییل خواسته اند که درانجام انها بکوشند.
ارمیای نبی جریان اسارت بابلی بنی اسراییل و دوره معبد اول را به این صورت بیان کرده است: «خداوند به من فرمود به مفاد عهد او گوش فرادهم و به مردم یهودا و اهالی اورشلیم این پیام را برسانم: لعنت من برکسانی که نکات این عهد را اطاعت نکند؛ همان عهدی که به هنگام رهایی اجدادتان از سرزمین مصر با ایشان بستم، ازسرزمینی که برای آنها همچون کوره آتش بود.....بارها به تاکید از ایشان خواسته ام که مرا اطاعت کنند ولی ایشان اطاعت نکردند و توجهی به دستورات من ننمودند بلکه به دنبال امیال و خواسته های سرکش و ناپاک خود رفتند. ایشان با این کار عهد مرا زیرپا گذاشتند، بنابراین تمام تنبیهاتی را که درآن عهد ذکرشده بود درحقشان اجرا کردم » (ارمیای نبی- 11 : 1 الی 17)
با این مقدمه اکنون می توانیم بگوییم که مهم ترین عهدنامه خداوند با بنی اسراییل و قوم یهود، ده فرمان حضرت موسی علیه السلام است. در دوجای کتاب مقدس ، سفرخروج باب 20 و سفر تثنیه باب 5 به این ده فرمان اشاره شده است (توفیقی- 83) به این چند فرمان دقت کنید: « قتل مکن ؛ دزدی مکن؛ دروغ نگو؛ چشم طمع به مال و ناموس همسایه ات نداشته باش و به فکر تصاحب غلام و کنیز ، گاو و الاغ و اموال همسایه ات نباش» ( خروج – 20 : 13)
دراین ده فرمان حضرت موسی علیه السلام به قوانین اشکاری اشاره شده که با انچه مورد تایید و در دست انجام صهیونیست هاست تناقض جدی دارد.
اهل کتاب راین باورند که همسایه دراین فرمان ها و سایر موارد کتاب مقدس به معنای هم نوع است لذا معنای فرمان الهس اینست که چشم طمع به مال و ناموس هم نوع خود نداشته باش تا آنجا که درجایی دیگر آمده است «ملعون باد کسی که حد همسایه خود را تغییردهد» (تثنیه – 27 : 17)
تحریم تجاوز به حریم هم نوعان بشری که جزو قوانین الهی مندرج درکتاب مقدس است یا انچه الان ازوس صهیونیست ها انجام می شود و نیز آنچه تاکنون انجام شده تناقض جدی دارد ازاین روست که بعضی فرقه های سنت گرای یهودی مانند فرقه " نطورای کارتا" معتقدند اعمال صهیونیست ها منافی با آیات کتاب مقدس است.
بدنه قوم یهود و پیروان راستین حضرت موسی علیه السلام ، صهیونیسم را تحریف اشکار کتاب مقدس می دانند که اصول آن با نص صریح آیات الهی وفق نمی دهد و نمونه اش تناقض جدی ان با متن ده فرمان حضرت موسی علیه السلام است.
براساس کتاب مقدس هرچه برسریهودیان آمده ، نتیجه اعمال آنها بوده است. اگر آنان رو به اطاعت خداوند آورده اند نتیجه خیرگرفته اند و اگر روبه معصیت آورده اند نتیجه شر گرفته اند و پیام پیامبران الهی به این قوم دیرینه اینست که پیوسته دراطاعت خداوند بکوشید که اگر کفران بورزید به سرنوشتی شوم دچارخواهید شد.
صهیونیسم برخلاف آنچه ادعا می شود ملتزم به کتاب مقدس نیست بلکه زاییده یک انگیزه قومی است که عملا وارد گود سیاست شده و نمی توانیم آن را به عنوان حتی فرقه ای یهودی بپذیریم.
منابع
1- کتاب مقدس
2- تیواری ، کدارنات ، دین شناسی تطبیقی ، ترجمه مرضیه شنکایی، نشرسمت،1381، تهران
3- توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، نشرطاها، 1387، قم
http://mastaneh3.blogfa.com/
ارسال توسط کاربر محترم سایت :meysamamani
کدارنات تیواری نوشته است: « دین یهود کاملا توحیدی و براین باور است که دینداری شامل هیچ چیزنیست مگر رعایت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او» ( تیواری، 123)
خداوند چنانچه درجای جای کتاب مقدس اشاره شده است با بنی اسراییل عهد و پیمان بسته است. چه دربیان حضرت موسی علیه السلام زمانی که به بعثت رسیده و چه سایرانبیای بنی اسراییل به این عهد ها و پیمانها اشاره شده است.
زمانی که فشارفرعون بربنی اسراییل درسرزمین مصر افزونی یافته و هنگامه تولد حضرت موسی علیه السلام است ، در کتاب مقدس به این صورت توصیف شده است:« خدا ناله ایشان را شنید و عهد خود را با اجدادشان یعنی ابراهیم واسحاق و یعقوب به یاد آورد »(سفرخروج- 2 : 25)
براین اساس دین یهودیت دین عهدها و پیمان هاست و خداوند با بنی اسراییل اگرتعامل دارد یک تعامل مشروط است و مبنا دراین تعامل به نحوه عمل بنی اسراییل برمی گردد. اگربنی اسراییل اطاعت خداوند کردند خداوند به یاری آنها برخواهد خاست و اگرمعصیت خداوند کردند خداوند آنها را عذاب خواهد کرد. پس انچه اهمیت دارد اولا فرامین و دستورات الهی است که چه گفته و چه خواسته است و ثانیا اطاعت پذیری بنی اسراییل است که چه مقدار به این فرامین و دستورات الهی ملتزم هستند.
انبیای بنی اسراییل چنانچه کتاب مقدس نشان میدهد درهمه وقایع تاریخی موظف به ابلاغ فرمان الهی بوده اند و از مردم بنی اسراییل خواسته اند که درانجام انها بکوشند.
ارمیای نبی جریان اسارت بابلی بنی اسراییل و دوره معبد اول را به این صورت بیان کرده است: «خداوند به من فرمود به مفاد عهد او گوش فرادهم و به مردم یهودا و اهالی اورشلیم این پیام را برسانم: لعنت من برکسانی که نکات این عهد را اطاعت نکند؛ همان عهدی که به هنگام رهایی اجدادتان از سرزمین مصر با ایشان بستم، ازسرزمینی که برای آنها همچون کوره آتش بود.....بارها به تاکید از ایشان خواسته ام که مرا اطاعت کنند ولی ایشان اطاعت نکردند و توجهی به دستورات من ننمودند بلکه به دنبال امیال و خواسته های سرکش و ناپاک خود رفتند. ایشان با این کار عهد مرا زیرپا گذاشتند، بنابراین تمام تنبیهاتی را که درآن عهد ذکرشده بود درحقشان اجرا کردم » (ارمیای نبی- 11 : 1 الی 17)
با این مقدمه اکنون می توانیم بگوییم که مهم ترین عهدنامه خداوند با بنی اسراییل و قوم یهود، ده فرمان حضرت موسی علیه السلام است. در دوجای کتاب مقدس ، سفرخروج باب 20 و سفر تثنیه باب 5 به این ده فرمان اشاره شده است (توفیقی- 83) به این چند فرمان دقت کنید: « قتل مکن ؛ دزدی مکن؛ دروغ نگو؛ چشم طمع به مال و ناموس همسایه ات نداشته باش و به فکر تصاحب غلام و کنیز ، گاو و الاغ و اموال همسایه ات نباش» ( خروج – 20 : 13)
دراین ده فرمان حضرت موسی علیه السلام به قوانین اشکاری اشاره شده که با انچه مورد تایید و در دست انجام صهیونیست هاست تناقض جدی دارد.
اهل کتاب راین باورند که همسایه دراین فرمان ها و سایر موارد کتاب مقدس به معنای هم نوع است لذا معنای فرمان الهس اینست که چشم طمع به مال و ناموس هم نوع خود نداشته باش تا آنجا که درجایی دیگر آمده است «ملعون باد کسی که حد همسایه خود را تغییردهد» (تثنیه – 27 : 17)
تحریم تجاوز به حریم هم نوعان بشری که جزو قوانین الهی مندرج درکتاب مقدس است یا انچه الان ازوس صهیونیست ها انجام می شود و نیز آنچه تاکنون انجام شده تناقض جدی دارد ازاین روست که بعضی فرقه های سنت گرای یهودی مانند فرقه " نطورای کارتا" معتقدند اعمال صهیونیست ها منافی با آیات کتاب مقدس است.
بدنه قوم یهود و پیروان راستین حضرت موسی علیه السلام ، صهیونیسم را تحریف اشکار کتاب مقدس می دانند که اصول آن با نص صریح آیات الهی وفق نمی دهد و نمونه اش تناقض جدی ان با متن ده فرمان حضرت موسی علیه السلام است.
براساس کتاب مقدس هرچه برسریهودیان آمده ، نتیجه اعمال آنها بوده است. اگر آنان رو به اطاعت خداوند آورده اند نتیجه خیرگرفته اند و اگر روبه معصیت آورده اند نتیجه شر گرفته اند و پیام پیامبران الهی به این قوم دیرینه اینست که پیوسته دراطاعت خداوند بکوشید که اگر کفران بورزید به سرنوشتی شوم دچارخواهید شد.
صهیونیسم برخلاف آنچه ادعا می شود ملتزم به کتاب مقدس نیست بلکه زاییده یک انگیزه قومی است که عملا وارد گود سیاست شده و نمی توانیم آن را به عنوان حتی فرقه ای یهودی بپذیریم.
منابع
1- کتاب مقدس
2- تیواری ، کدارنات ، دین شناسی تطبیقی ، ترجمه مرضیه شنکایی، نشرسمت،1381، تهران
3- توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، نشرطاها، 1387، قم
http://mastaneh3.blogfa.com/
ارسال توسط کاربر محترم سایت :meysamamani
/ج