تأثير جنگ تحميلي در داستان نويسي معاصر ايران
نویسنده:بهروز شبستري
ادبيات داستان نويسي ايران در دهه هاي اخير، و به طور مشخص در سال هاي پس از پيروزي انقلاب بهمن ،۱۳۵۷ به دوران شكوفايي خويش گام نهاده است.
در اين سال ها داستان نويسان بزرگ و برجسته اي براي نخستين بار خود را در ادبيات رو به رشد كشورمان مطرح كردند و با قدرت قلم و ديدگاهي تازه به نگارش آثاري كاملاً متفاوت و برجسته - خاصه در دو نوع ارزشمند و پراهميت رمان و داستان كوتاه- پرداختند. نويسندگان جواني كه توانستند از آفاق تازه و ديگرگونه اي كه رويدادهاي گونه گون، شگرف و شگفت انگيز به حاصل آمده از پيروزي انقلاب در معرض نگاه جسور و تيزبين آنان قرار داده بود، به نيكي سود برند و جريان راكد داستان نويسي ايران را از خمودگي و ابتذال دوران پيشين دور كنند. زيستن در شرايط تازه، طبيعتاً ديدگاه هاي تازه اي را مي طلبيد و خوشبختانه داستان نويسان جوان ايراني از چنين ديدگاه هاي تازه و جسارت آميزي برخوردار شده بودند. در حقيقت، اين انقلاب بود كه ديدگاه هاي جديد را به نويسندگان نسل خود ارزاني داشته بود.
انقلاب و وقايع فراوان و حيرت انگيز آن، به علاوه، درون مايه هاي بديعي را نيز پديد آورده و در اختيار نويسندگان دوره جديد قرار داده بود. درون مايه هاي تازه اي كه براي طرح شدن در قالب هاي ادبي به فرم ها و صورت هاي بديع و متفاوتي نياز داشتند؛ و اساساً در عرصه ادبيات - چه شعر و چه داستان نويسي- درون مايه هاي تازه، خود پديد آورنده صورت هاي جديد هم هستند.
نگاهي گذرا به آثار ادبي آفريده شده در دوره هاي پس از انقلاب، در هر نقطه اي از جهان، نشان مي دهد كه تحولات اجتماعي به عنوان بستري مناسب براي خلق درون مايه هاي تازه، همواره با سربرآوردن فرم ها و حتي سبك هاي بديع ادبي هم زمان بوده است. به تعبير ساده تر، در همه كشورهاي جهان، دوره هاي جديد اجتماعي كه با وقوع سريع انقلاب ها پديد آمده اند، پيوسته به خلق فرم ها و سبك هاي متفاوت و متنوعي در ادبيات انجاميده اند.
براي مثال، فرم هاي تازه و جسارت آميزي كه ماياكوفسكي در شعر روسيه جديد به وجود آورد، بي هيچ ترديدي نتيجه توأمان نگاه عميق او به ادبيات و انقلاب بود. يعني سربرآوردن نوعي احساس تعهد به بيان درون مايه هاي متفاوت انقلاب. همچنين نوآوري هاي خلاقانه سرگئي آيزنشتاين در هنر سينما و خاصه شگرد مونتاژ بسيار بديع و هنرمندانه او نيز بيش از هر چيز نتيجه احساس ضرورت اين هنرمند به بيان درون مايه هاي جديد پديد آمده از انقلاب بوده است. باري، و به هر ترتيب، با وقوع انقلاب و پديد آمدن شرايط اجتماعي متفاوت كه توانسته بود درون مايه هاي ارزشمند بسياري را در اختيار نويسندگان عصر انقلاب قرار دهد، دوراني جديد و كاملاً متفاوت در ادبيات داستان نويسي كشورمان آغاز شد. دوراني سرشار از شكوفايي و بالندگي كه امروزه ماحصل آن را مي توان به صورت آثاري متعدد از رمان گرفته تا مجموعه داستان هاي كوتاه در قفسه هاي كتاب خود و كتابخانه ها و كتاب فروشي هاي كشور مشاهده كرد.
اما گذشته از اينها، ترديدي نيست كه داستان نويسي ايران، بخش عظيمي از شكوفايي و بالندگي خود را مرهون و مديون دوران خطير، بي بديل و سرنوشت ساز جنگ تحميلي است. چه، وقايع روي داده در سال هاي جنگ تحميلي، و رويدادهاي به وقوع پيوسته در ميدان ها و سنگرهاي دفاع از ميهن اسلامي، گذشته از بسياري موهبت هاي سرشار و كتمان ناپذير، همچنين، امكانات فراواني را از براي باليدن در اختيار داستان نويسان جوان و تيزبين ما، و به طور كلي ادبيات رو به رشد كشورمان در اختيار نهاده است.
حقيقت اين است كه داستان نويسي، به طور كلي در سال هاي نه چندان درازي كه در جهان رايج بوده، همواره يكي از اصلي ترين و پرجذبه ترين مواد و درون مايه هاي كارآمد خود را از درون ميدان هاي نبرد و جنگ هاي به وقوع پيوسته ميان انسان ها به دست آورده است. جنگ واقعه بسيار عظيمي است. فاجعه اي كه به رغم نتايج تلخ و ماتم بارش، به واسطه كشش و كوشش و كشمكش هاي جاري در آن، يكايك رويدادهاي اصلي و فرعي اش و جزء جزء لحظه هاي شتابانش مي تواند حتي راويان مبتدي و تازه كار را نيز در حكايت پردازي پيروزمند جلوه دهد. چرا كه از جمله اصلي ترين و اساسي ترين عناصر هر روايتي، چندان كه تئوري پردازان و منتقدان فرماليست ادبيات داستاني تأكيد كرده اند، همانا كشمكش و جدال است و نيز محصولات بعدي آن به عنوان عوامل متعدد بيروني، مي تواند حالت هاي سامان مند و متعادل هر روايتي را به سادگي به آشوب و بي ساماني دچار كند. روندي كه از جمله ابتدايي ترين لوازم ضروري براي شكل گيري هر روايت داستاني است. همان گونه كه اشاره شد، همه اين ها انواع موهبت هايي هستند كه جنگ ها به لحاظ مادي و فرمي به آثار داستاني ارزاني مي كنند به شكلي كه براي مثال مي توان گفت هر عمليات كامل جنگي از نظر ماده داستاني، خود يك روايت تام و تمام و كمال يافته است. بي آن كه حتي به پردازش تكنيكي چنداني نياز داشته باشد. روايتي كه در درجه نخست يك طرح كلي و سرتاسري دارد و ضمناً از مقدمه، تنه و نيز صحنه هاي افتتاحيه و اختتاميه دقيقي هم برخوردار است و مهمتر از همه اين كه چنين روايت هايي غالباً داراي بزنگاه ها، نقاط عطف مختلف و متنوع و حوادث اصلي و فرعي متعدد، جذاب و پركشش نيز هستند.
به عنوان نمونه رزمنده اي را در نظر بگيريد كه دو يا سه سرباز دشمن را به اسارت گرفته و اكنون تلاش مي كند تا آنان را به پايگاه نيروهاي خودي در پشت جبهه انتقال دهد. مي بينيد كه چنين طرحي همه عناصر برجسته و ضروري را براي نگارش يك داستان كوتاه، جذاب و پركشش در اختيار داستان نويس قرار مي دهد.
اما آنچه تاكنون بدان اشاره شد، تنها امكاناتي بود كه جنگ به لحاظ مادي در اختيار داستان نويسان قرار داده است. حال آن كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران يا آنچه ما ايراني ها تحت عنوان دفاع مقدس از آن ياد مي كنيم، داستان نويسي ما را به لحاظ معنوي نيز از موهبت هاي سرشاري برخوردار كرده است. موهبت هاي معنوي بزرگ و بي شماري كه بيش از هر چيز در ويژگي دفاعي جنگ تحميلي نهفته بوده است.
جنگ تحميلي كه با هجوم ديوانه وار ارتش بعث عراق در سال ۵۹ به خاك كشورمان آغاز شد، گذشته از برخورداري از بسياري خصيصه هاي معمول از قبيل جدال ها و كشمكش هاي خونين ونابودگر كه طبيعتاً در همه جنگ هاي بزرگ به وقوع پيوسته در نقاط مختلف جهان، در طول تاريخ وجود داشته است و نيز با وجود به ارمغان آوردن مرگ و ويراني و آوارگي و بي خانماني براي بسياري از انسان ها، به خصوص براي ما ايراني ها ويژگي ديگري نيز داشته است. ويژگي مهم و تعيين كننده اي كه در جنبه تدافعي آن نهفته است، اين كه قواي ايراني حاضر در ميدان هاي نبرد، نيروهاي فداكار و ايثارگري بودند كه تنها به نيت دفاع از مرزهاي كشور و بازپس گيري خاك ميهن شان به جبهه ها و سنگرهاي آن جنگ هشت ساله گام مي نهادند؛ و اين ويژگي، در هر جنگي از جنگ هاي روي داده در اين جهان پهناور كه وجود داشته باشد، بي هيچ ترديدي معنويتي سرشار و لايزال را با خود به همراه مي آورد. معنويتي بي مانند كه رويدادهاي جنگ - حتي خونين ترين جنگ هاي تاريخ - را نيز با جذابيت و كششي غيرمادي و غيرزميني همراه خواهد كرد. همه اين موهبت هاي مادي و معنوي، چنان كه اشاره شد، در طول سال هاي پس از آغاز جنگ تحميلي تا به امروز، ادبيات داستان نويسي ايران را به صورت پديده اي بالنده و روبه تعالي جلوه گر ساخته است؛ و به ويژه اوج اين بالندگي و شكوفايي را امروزه مي توان در داستان هاي كوتاه درخشاني كه داستان نويسان عمدتاً جوان ايراني در دهه اخير به رشته نگارش درآورده اند، مشاهده كرد. چراكه جنگ نيز همچون همه پديده هاي اجتماعي ديگر، مانند انقلاب و ساير تحولات اجتماعي، بيش از هر چيز يك پديده غيرفردي و اجتماعي است و چنين پديده اي براي اين كه بتواند در قالب هنر و ادبيات - به عنوان پديده اي شخصي و انفرادي - بيان شود، نخست بايد در جان نويسنده رسوب كند و به اصطلاح دروني شود. روندي كه شكل گيري آن لزوماً به زمان نياز دارد. به تعبير دقيق تر، روند داستاني شدن درونمايه جنگ روندي زمان بر است.
از همين رو، طبيعي است كه داستان نويسان ما براي نگاشتن بهترين داستان هاي خود با درونمايه وقايع جنگ تحميلي، به يكي - دو دهه فرصت نياز داشته اند. فرصتي كه از آغاز نخستين سال هاي دهه اخير به سر آمده و خوانندگان و علاقه مندان آثار داستاني در كشورمان اكنون مي توانند در عرصه يادشده، آثار درخشاني را از داستان نويسان مطرح ايراني مطالعه كنند. آثاري كه بويژه در نوع داستان هاي كوتاه حتي با برجسته ترين آثار داستاني جهان نيز برابري مي كنند و در نتيجه با در پيش گرفتن تمهيدات ويژه اي از سوي نهادهاي فرهنگي كشور و البته با همفكري خود نويسندگان و اهالي فرهنگ، مي توان براي عرضه اين محصولات گرانسنگ ادبي در بازارهاي جهاني كتاب اقدام كرد.
منبع:روزنامه ايران
در اين سال ها داستان نويسان بزرگ و برجسته اي براي نخستين بار خود را در ادبيات رو به رشد كشورمان مطرح كردند و با قدرت قلم و ديدگاهي تازه به نگارش آثاري كاملاً متفاوت و برجسته - خاصه در دو نوع ارزشمند و پراهميت رمان و داستان كوتاه- پرداختند. نويسندگان جواني كه توانستند از آفاق تازه و ديگرگونه اي كه رويدادهاي گونه گون، شگرف و شگفت انگيز به حاصل آمده از پيروزي انقلاب در معرض نگاه جسور و تيزبين آنان قرار داده بود، به نيكي سود برند و جريان راكد داستان نويسي ايران را از خمودگي و ابتذال دوران پيشين دور كنند. زيستن در شرايط تازه، طبيعتاً ديدگاه هاي تازه اي را مي طلبيد و خوشبختانه داستان نويسان جوان ايراني از چنين ديدگاه هاي تازه و جسارت آميزي برخوردار شده بودند. در حقيقت، اين انقلاب بود كه ديدگاه هاي جديد را به نويسندگان نسل خود ارزاني داشته بود.
انقلاب و وقايع فراوان و حيرت انگيز آن، به علاوه، درون مايه هاي بديعي را نيز پديد آورده و در اختيار نويسندگان دوره جديد قرار داده بود. درون مايه هاي تازه اي كه براي طرح شدن در قالب هاي ادبي به فرم ها و صورت هاي بديع و متفاوتي نياز داشتند؛ و اساساً در عرصه ادبيات - چه شعر و چه داستان نويسي- درون مايه هاي تازه، خود پديد آورنده صورت هاي جديد هم هستند.
نگاهي گذرا به آثار ادبي آفريده شده در دوره هاي پس از انقلاب، در هر نقطه اي از جهان، نشان مي دهد كه تحولات اجتماعي به عنوان بستري مناسب براي خلق درون مايه هاي تازه، همواره با سربرآوردن فرم ها و حتي سبك هاي بديع ادبي هم زمان بوده است. به تعبير ساده تر، در همه كشورهاي جهان، دوره هاي جديد اجتماعي كه با وقوع سريع انقلاب ها پديد آمده اند، پيوسته به خلق فرم ها و سبك هاي متفاوت و متنوعي در ادبيات انجاميده اند.
براي مثال، فرم هاي تازه و جسارت آميزي كه ماياكوفسكي در شعر روسيه جديد به وجود آورد، بي هيچ ترديدي نتيجه توأمان نگاه عميق او به ادبيات و انقلاب بود. يعني سربرآوردن نوعي احساس تعهد به بيان درون مايه هاي متفاوت انقلاب. همچنين نوآوري هاي خلاقانه سرگئي آيزنشتاين در هنر سينما و خاصه شگرد مونتاژ بسيار بديع و هنرمندانه او نيز بيش از هر چيز نتيجه احساس ضرورت اين هنرمند به بيان درون مايه هاي جديد پديد آمده از انقلاب بوده است. باري، و به هر ترتيب، با وقوع انقلاب و پديد آمدن شرايط اجتماعي متفاوت كه توانسته بود درون مايه هاي ارزشمند بسياري را در اختيار نويسندگان عصر انقلاب قرار دهد، دوراني جديد و كاملاً متفاوت در ادبيات داستان نويسي كشورمان آغاز شد. دوراني سرشار از شكوفايي و بالندگي كه امروزه ماحصل آن را مي توان به صورت آثاري متعدد از رمان گرفته تا مجموعه داستان هاي كوتاه در قفسه هاي كتاب خود و كتابخانه ها و كتاب فروشي هاي كشور مشاهده كرد.
اما گذشته از اينها، ترديدي نيست كه داستان نويسي ايران، بخش عظيمي از شكوفايي و بالندگي خود را مرهون و مديون دوران خطير، بي بديل و سرنوشت ساز جنگ تحميلي است. چه، وقايع روي داده در سال هاي جنگ تحميلي، و رويدادهاي به وقوع پيوسته در ميدان ها و سنگرهاي دفاع از ميهن اسلامي، گذشته از بسياري موهبت هاي سرشار و كتمان ناپذير، همچنين، امكانات فراواني را از براي باليدن در اختيار داستان نويسان جوان و تيزبين ما، و به طور كلي ادبيات رو به رشد كشورمان در اختيار نهاده است.
حقيقت اين است كه داستان نويسي، به طور كلي در سال هاي نه چندان درازي كه در جهان رايج بوده، همواره يكي از اصلي ترين و پرجذبه ترين مواد و درون مايه هاي كارآمد خود را از درون ميدان هاي نبرد و جنگ هاي به وقوع پيوسته ميان انسان ها به دست آورده است. جنگ واقعه بسيار عظيمي است. فاجعه اي كه به رغم نتايج تلخ و ماتم بارش، به واسطه كشش و كوشش و كشمكش هاي جاري در آن، يكايك رويدادهاي اصلي و فرعي اش و جزء جزء لحظه هاي شتابانش مي تواند حتي راويان مبتدي و تازه كار را نيز در حكايت پردازي پيروزمند جلوه دهد. چرا كه از جمله اصلي ترين و اساسي ترين عناصر هر روايتي، چندان كه تئوري پردازان و منتقدان فرماليست ادبيات داستاني تأكيد كرده اند، همانا كشمكش و جدال است و نيز محصولات بعدي آن به عنوان عوامل متعدد بيروني، مي تواند حالت هاي سامان مند و متعادل هر روايتي را به سادگي به آشوب و بي ساماني دچار كند. روندي كه از جمله ابتدايي ترين لوازم ضروري براي شكل گيري هر روايت داستاني است. همان گونه كه اشاره شد، همه اين ها انواع موهبت هايي هستند كه جنگ ها به لحاظ مادي و فرمي به آثار داستاني ارزاني مي كنند به شكلي كه براي مثال مي توان گفت هر عمليات كامل جنگي از نظر ماده داستاني، خود يك روايت تام و تمام و كمال يافته است. بي آن كه حتي به پردازش تكنيكي چنداني نياز داشته باشد. روايتي كه در درجه نخست يك طرح كلي و سرتاسري دارد و ضمناً از مقدمه، تنه و نيز صحنه هاي افتتاحيه و اختتاميه دقيقي هم برخوردار است و مهمتر از همه اين كه چنين روايت هايي غالباً داراي بزنگاه ها، نقاط عطف مختلف و متنوع و حوادث اصلي و فرعي متعدد، جذاب و پركشش نيز هستند.
به عنوان نمونه رزمنده اي را در نظر بگيريد كه دو يا سه سرباز دشمن را به اسارت گرفته و اكنون تلاش مي كند تا آنان را به پايگاه نيروهاي خودي در پشت جبهه انتقال دهد. مي بينيد كه چنين طرحي همه عناصر برجسته و ضروري را براي نگارش يك داستان كوتاه، جذاب و پركشش در اختيار داستان نويس قرار مي دهد.
اما آنچه تاكنون بدان اشاره شد، تنها امكاناتي بود كه جنگ به لحاظ مادي در اختيار داستان نويسان قرار داده است. حال آن كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران يا آنچه ما ايراني ها تحت عنوان دفاع مقدس از آن ياد مي كنيم، داستان نويسي ما را به لحاظ معنوي نيز از موهبت هاي سرشاري برخوردار كرده است. موهبت هاي معنوي بزرگ و بي شماري كه بيش از هر چيز در ويژگي دفاعي جنگ تحميلي نهفته بوده است.
جنگ تحميلي كه با هجوم ديوانه وار ارتش بعث عراق در سال ۵۹ به خاك كشورمان آغاز شد، گذشته از برخورداري از بسياري خصيصه هاي معمول از قبيل جدال ها و كشمكش هاي خونين ونابودگر كه طبيعتاً در همه جنگ هاي بزرگ به وقوع پيوسته در نقاط مختلف جهان، در طول تاريخ وجود داشته است و نيز با وجود به ارمغان آوردن مرگ و ويراني و آوارگي و بي خانماني براي بسياري از انسان ها، به خصوص براي ما ايراني ها ويژگي ديگري نيز داشته است. ويژگي مهم و تعيين كننده اي كه در جنبه تدافعي آن نهفته است، اين كه قواي ايراني حاضر در ميدان هاي نبرد، نيروهاي فداكار و ايثارگري بودند كه تنها به نيت دفاع از مرزهاي كشور و بازپس گيري خاك ميهن شان به جبهه ها و سنگرهاي آن جنگ هشت ساله گام مي نهادند؛ و اين ويژگي، در هر جنگي از جنگ هاي روي داده در اين جهان پهناور كه وجود داشته باشد، بي هيچ ترديدي معنويتي سرشار و لايزال را با خود به همراه مي آورد. معنويتي بي مانند كه رويدادهاي جنگ - حتي خونين ترين جنگ هاي تاريخ - را نيز با جذابيت و كششي غيرمادي و غيرزميني همراه خواهد كرد. همه اين موهبت هاي مادي و معنوي، چنان كه اشاره شد، در طول سال هاي پس از آغاز جنگ تحميلي تا به امروز، ادبيات داستان نويسي ايران را به صورت پديده اي بالنده و روبه تعالي جلوه گر ساخته است؛ و به ويژه اوج اين بالندگي و شكوفايي را امروزه مي توان در داستان هاي كوتاه درخشاني كه داستان نويسان عمدتاً جوان ايراني در دهه اخير به رشته نگارش درآورده اند، مشاهده كرد. چراكه جنگ نيز همچون همه پديده هاي اجتماعي ديگر، مانند انقلاب و ساير تحولات اجتماعي، بيش از هر چيز يك پديده غيرفردي و اجتماعي است و چنين پديده اي براي اين كه بتواند در قالب هنر و ادبيات - به عنوان پديده اي شخصي و انفرادي - بيان شود، نخست بايد در جان نويسنده رسوب كند و به اصطلاح دروني شود. روندي كه شكل گيري آن لزوماً به زمان نياز دارد. به تعبير دقيق تر، روند داستاني شدن درونمايه جنگ روندي زمان بر است.
از همين رو، طبيعي است كه داستان نويسان ما براي نگاشتن بهترين داستان هاي خود با درونمايه وقايع جنگ تحميلي، به يكي - دو دهه فرصت نياز داشته اند. فرصتي كه از آغاز نخستين سال هاي دهه اخير به سر آمده و خوانندگان و علاقه مندان آثار داستاني در كشورمان اكنون مي توانند در عرصه يادشده، آثار درخشاني را از داستان نويسان مطرح ايراني مطالعه كنند. آثاري كه بويژه در نوع داستان هاي كوتاه حتي با برجسته ترين آثار داستاني جهان نيز برابري مي كنند و در نتيجه با در پيش گرفتن تمهيدات ويژه اي از سوي نهادهاي فرهنگي كشور و البته با همفكري خود نويسندگان و اهالي فرهنگ، مي توان براي عرضه اين محصولات گرانسنگ ادبي در بازارهاي جهاني كتاب اقدام كرد.
منبع:روزنامه ايران
/ج