منافع و تهديدات مشترک در روابط ايران و پاکستان
روابط دوستانه و منطقي با تمام کشورها - به جز رژيم صهيونيستي - از اولويت هاي سياسي خارجي جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شود که در اين ميان روابط با کشورهاي اسلامي از اولويت ويژه اي برخوردار است.
نويسنده : زيبا فرزين نيا
کارشناس دفتر مطالعات سياسي و بين المللي
منافع و تهديدات مشترک در روابط ايران و پاکستان
روابط دوستانه و منطقي با تمام کشورها - به جز رژيم صهيونيستي - از اولويت هاي سياسي خارجي جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شود که در اين ميان روابط با کشورهاي اسلامي از اولويت ويژه اي برخوردار است. جمهوري اسلامي ايران به دليل آنکه در يکي از مناطق پنج گانه راهبردي جهان واقع شده و همچنين به لحاظ اهداف، علايق و منافع جهاني و همچنين چالش ها و تهديدات موجود، به شدت نيازمند شناخت کشورهاي پيراموني خود و ديگر کشورهاي مهم بين المللي است. پاکستان از جمله کشورهايي است که به دلايل مختلف مانند موقعيت جغرافيايي، قرابت فرهنگي و ديني براي جمهوري اسلامي ايران حائز اهميت است. در واقع جمهوري اسلامي ايران با هدف تقويت روابط با کشورهاي اسلامي - به ويژه همسايگانش - براي گسترش مناسبات با پاکستان، اهميت خاصي قائل شده و افزايش مراودات فرهنگي، سياسي و امنيتي را مورد تاکيد قرار داده است.
عرصه سياست خارجي يکي از فعال ترين و پوياترين بخش هاي سياسي دولت ها در جهان کنوني را شکل مي دهد. دولت ها همواره مي کوشند به موازاتي که در داخل کشور توسعه، عمران، آباداني، شکوفايي و رفاه را به واسطه تصميمات نهادهاي داخلي مختلف پيگيري مي کنند، از سياست خارجي هم در تکميل اين فرايند کمک بگيرند و آن را بيش از پيش به خدمت خود درآورند. پيگيري اين هدف باعث مي شود دستگاه وزارت خارجه به همان ميزان که در ياري بخشيدن به نهادهاي داخلي موثر است بر پرستيژ و قدرت کشور در عرصه بين المللي هم بيفزايد. با پيروزي انقلاب اسلامي جداي از اهداف و اصول کلي اي که در اوايل انقلاب براي سياست خارجي تدوين شد، هر کدام از دولت هايي که بعد از انقلاب به قدرت رسيدند اقدام به طرح تاکتيک ها و راهبردهاي مناسب جهت دستيابي به اصول و آرمان هاي انقلاب کردند. جمهوري اسلامي ايران همواره ضمن رعايت حُسن همجواري، توسعه مناسبات دو جانبه، منطقه اي و بين المللي را با همسايگان و ديگر کشورها مدنظر قرار داده است. در اين ميان روابط ايران با پاکستان همواره اهميت ويژه اي داشته است. از اين رو براي درک درست مناسبات دو کشور لازم است نگاهي مختصر به دوران پيش از انقلاب اسلامي ايران هم بيندازيم.
روابط ايران و پاکستان قبل از انقلاب اسلامي
پس از اعلام استقلال پاکستان در سال 1947 ميلادي ايران اولين کشوري بود که تاسيس جمهوري اسلامي پاکستان را به رسميت شناخت. سفارت ايران در کراچي در 24 اکتبر 1947 افتتاح شد. محمدرضا پهلوي نخستين رئيس کشوري بود که بعد از استقلال پاکستان، در سال 1949 از اين کشور ديدن کرد. همچنين ايران اولين کشوري بود که با آن کشور در سال 1956 عهدنامه مودت به امضا رساند. همچنين موافقت نامه اي فرهنگي نيز ميان دو کشور منعقد شد. قرارداد تثبيت مرزهاي ايران و پاکستان (1958) در کراچي و قرارداد انتظامات مرزي بين دو کشور (1960) در تهران به امضا رسيد و اولين موافقت نامه بازرگاني هم ميان دو کشور در سال 1962 امضا شد. ايران و پاکستان در سال 1955 عضو پيمان بغداد شدند و در سال 1964 همراه با ترکيه پيمان «آر.سي.دي» را امضا کردند. ايران در جنگ هند و پاکستان (1965) از هر گونه کمکي به همسايه خود دريغ نورزيد و در بحران 1971 و استقلال بنگلادش، ضمن تلاش جهت جلوگيري از بروز جنگ، کمک هاي فراواني در اختيار پاکستان قرار داد. پس از خاتمه جنگ و روي کار آمدن ذوالفقار علي بوتو، شاه ايران اولين رئيس کشوري بود که از پاکستان ديدن کرد. به طور کلي تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي حدود 16 قرارداد بين دوکشور در زمينه هاي مختلف امضا شد که لغو رواديد دارندگان گذرنامه سياسي (1974) از آن جمله است.
روابط ايران و پاکستان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي
در زمان اوج گيري انقلاب اسلامي، پاکستان با لحاظ کردن شرايط جديد در سياست هاي خود نسبت به ايران بازبيني کرد. نامه ضياء الحق به حضرت امام خميني (ره) مبني بر رسميت شناختن نظام جديد ايران در روز 21 بهمن 1357 توسط کاردار اين کشور در تهران تسليم مهندس بازرگان - نخست وزير دولت موقت - شد. پاکستان براي اعلام مواضع دوستانه در تحريم اقتصادي غرب عليه ايران شرکت نکرد و در جريان جنگ ايران و عراق موضع بي طرفانه اي اتخاذ کرد. اين کشور تلاش هايي را براي ميانجي گري در جنگ به عمل آورد و بندر کراچي را جهت رساندن انواع کالا به کشورمان در اختيار جمهوري اسلامي ايران گذاشت. روابط دو کشور که در دوران ضياء الحق به سطح کاردار تقليل پيدا کرده بود، دوباره در سال 1982 به سطح سفارت و مبادله سفير ارتقاء يافت. سفير وزراي خارجه، کشور و دارايي دو کشور در فاصله سال هاي 1982 تا 1986 به تهران و اسلام آباد موجب شد تا با ارتقاي روابط، حضرت آيت الله خامنه اي - رئيس جمهوري وقت جمهوري اسلامي ايران - از پاکستان ديدار کنند. به مناسبت ارتحال حضرت امام خميني (ره) دولت پاکستان 10 روز عزاي عمومي اعلام و پرچم هاي خود را نيمه افراشته کرد و غلام اسحاق خان - رئيس جمهوري وقت پاکستان - هم در مراسم ارتحال امام خميني (ره) در تهران شرکت کرد. سفر وزاري کشور و خارجه ايران به اسلام آباد و سفر رئيس مجلس ملي و همچنين رئيس جمهوري و سفر نخست وزير پاکستان به تهران در فاصله سال هاي 1989 تا 1992 نشانه هايي از روابط دوستانه و برادرانه بين دو کشور بوده است. موضوعات اقتصادي، فرهنگي، روابط دو جانبه سياسي و پارلماني، لزوم مقابله با جرم و جنايت، مبارزه با مواد مخدر، بحران افغانستان، اجلاس هاي اکو، سازمان کنفرانس اسلامي و گروه دي - هشت از جمله موضوعات مطرح شده در سفرهاي مذکور و ديدارهاي مقام هاي دو کشور بوده است. در اين مدت دو کشور بارها از مواضع يکديگر در عرصه هاي سياسي و بين المللي حمايت کرده و در سازمان ها و مجامع منطقه اي و بين المللي به نفع يکديگر راي داده اند. در سال هاي گذشته سفرهاي متعددي مانند سفر احمدي نژاد (فروردين 1387) و آصف علي زرداري (اسفند 1387) و همچنين سفرهاي رؤساي مجالس قانونگذاري، وزراي خارجه، کشور، ارشاد، نيرو، راه و ترابري و دبير شوراي عالي امنيت ملي و همچنين معاونان وزراي خارجه، اطلاعات، کشور، و بازرگاني را به پايتخت هاي دوکشور شاهد بوده ايم. با اين حال، روابط ايران و پاکستان با فراز و نشيب هايي همراه بوده اما تهران همواره بر اهميت تقويت روابط با اسلام آباد تاکيد داشته است. اين دو کشور در موضوع ثبات و امنيت در افغانستان و فعاليت گروه هاي افراطي در مرزهاي شرقي ايران داراي نقاط اشتراک با يکديگر هستند و اين موارد همکاري تنگاتنگ دو کشور را مي طلبد. در مساله افغانستان تاکيد تهران بر نقش کشورهاي منطقه و تاکيد اسلام آباد بر همکاري با جامعه بين الملل تا حدودي ديدگاه دو کشور را از يکديگر متمايز مي کند. از سوي ديگر اين دو کشور هم مرز درباره فعاليت هاي گروه هاي قاچاقچي و شرور حاضر در مناطق مرزي دو کشور هم - به ويژه در موضوع دستگيري ريگي - با اختلاف ديدگاه رو به رو هستند؛ چرا که از نظر تهران بعضي منابع در دستگاه هاي اطلاعاتي پاکستان حامي اين گروه ها هستند.
مشترکات و اختلافات
با تغييرات سياسي در ساخت قدرت در پاکستان و به قدرت رسيدن حزب مردم و نخست وزيري گيلاني، همه نيروهاي سياسي پاکستان - صرف نظر از گرايش هاي گوناگون - ارتقاي روابط با جمهوري اسلامي ايران را به عنوان رويکرد استراتژيک خود برگزيده اند. نگاه مسئولان پاکستاني به روابط با ايران بر اساس «روابط عالي اقتصادي توام با روابط فزاينده سياسي» تعريف شده است. اين نگاه عملاً به اين خاطر شکل گرفته است که پاکستان مايل نيست روابطش با آمريکا، تحت الشعاع نزديکي سياسي با ايران قرار گيرد. بر همين اساس، برجسته ترين طرحي که در دو دهه اخير براي ارتقاي روابط ايران و پاکستان پيگيري شد موضوع، خط لوله صلح بود. اين خط لوله در صورت تکميل، گاز را از ايران به هند انتقال مي دهد. اين هدف گذاري به اين دليل بود که هند کشوري پرظرفيت در ابعاد اقتصادي و سياسي است. همچنين قرار بود بخشي از گاز ايران به پاکستان انتقال يابد تا هم نيازهاي اين کشور برطرف شود و هم مبنايي براي کاهش ميزان تنش و تشنج ميان هند و پاکستان باشد به همين دليل اين طرح، خط لوله صلح نام گرفت. با اين حال هنوز مشخص نيست پس از تحولات جديد در خصوص تحريم مجدد ايران، مقامات پاکستاني چه سياستي را اتخاذ مي کنند. بحث امنيت در بلوچستان پاکستان هم براي عملياتي کردن پروژه خط لوله بحثي جدي است که با توجه به وقايع رخ داده اخير در زاهدان ايران و موارد مشابه، بايد مورد توجه قرار گيرد. يکي از فصول مشترک روابط ايران و پاکستان - که البته بيشتر دغدغه طرف ايراني است - موضوع گروه هاي تروريستي اي بوده که اخيراً وقايع اسفباري را در شرق ايران آفريده است. ايجاد موقعيت هاي اقتصادي - به خصوص توسعه حمل و نقل ريلي، گسترش زير ساخت هاي ارتباطي و بهبود شرايط زندگي و معيشت مردم در مرزهاي دو کشور مي تواند در دراز مدت، ريشه هاي تروريسم را بخشکاند. اين نگاه استراتژيک جمهوري اسلامي در حوزه روابط با پاکستان است که البته با استقبال طرف پاکستاني هم رو به رو شده است. منبع:همشهري ديپلماتيک، شماره 43
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.