حیثیت زن برای کیست؟؟
نويسنده: آیتالله جوادی آملی
«شبهه ای كه در ذهنیت بعضی افراد هست، این است كه خیال میكنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است كه خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد كرده است و بنابراین حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است.
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن كریم این است كه زن باید كاملا درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر كردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است؛ لذا میبینید در جهان غرب و كشورهایی كه به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام میكند اما در اسلام این چنین نیست. حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندان اوست. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حقالله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید كه معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترك كرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود كه در غرب ظهور كرده است؛ لذا كسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. از اینكه قرآن كریم میگوید هر گروهی اگر راضی هم باشند شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا كنید، معلوم میشود عصمت زن، حقالله است و به هیچكسی ارتباط ندارد.
حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر كردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است
قهرا همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حقالله از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان كه حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ كن. آنگاه جامعه به صورتی در میآید كه شما در ایران میبینید. جهان در برابر ایران خضوع كرده است زیرا در مساله جنگ تا آخرین لحظه صبر كرد و كاری كه برخلاف عاطفه و رقت و رافت و رحمت باشد، انجام نداد؛ با اینكه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكونی، كشتار بیرحمانه بیگناهان و غیر نظامیها را مشروع كردند.
جامعهای كه قرآن در آن حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش این است كه نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت و رقت میدهد و رافت و رقت در همه مسائل كارساز است.
بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج كمال بین زن و مرد تفاوتی نیست؛ منتها باید اندیشهها قرآنگونه باشد، یعنی همانگونه كه قرآن بین كمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع كرد، ما نیز در نظام اسلامی بین كتاب و حجاب جمع كنیم. یعنی عظمت زن در این است كه: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال ـ نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.»
جامعهای كه قرآن در آن حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش این است كه نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت و رقت میدهد و رافت و رقت در همه مسائل كارساز است
قرآن كریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید، میفرماید: حجاب عبارتست از احترام گزاردن و حرمت قائل شدن برای زن كه نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ لذا نظر كردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز میداند و علت آن این است كه زنان غیر مسلمان از این حرمت بیبهرهاند.
حال اگر كسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممكن است ـ معاذالله ـ حجاب را یك بند بداند و حال اینكه قرآن كریم وقتی مساله لزوم حجاب را بازگو میكند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان میفرماید: «ذلك أدنی أن یعرفن فلا یؤذین ـ برای اینكه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند.» چراكه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.
منبع:تابناک
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mostafakazemy
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن كریم این است كه زن باید كاملا درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر كردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است؛ لذا میبینید در جهان غرب و كشورهایی كه به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام میكند اما در اسلام این چنین نیست. حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندان اوست. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حقالله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید كه معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترك كرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود كه در غرب ظهور كرده است؛ لذا كسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. از اینكه قرآن كریم میگوید هر گروهی اگر راضی هم باشند شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا كنید، معلوم میشود عصمت زن، حقالله است و به هیچكسی ارتباط ندارد.
حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر كردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است
قهرا همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حقالله از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان كه حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ كن. آنگاه جامعه به صورتی در میآید كه شما در ایران میبینید. جهان در برابر ایران خضوع كرده است زیرا در مساله جنگ تا آخرین لحظه صبر كرد و كاری كه برخلاف عاطفه و رقت و رافت و رحمت باشد، انجام نداد؛ با اینكه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكونی، كشتار بیرحمانه بیگناهان و غیر نظامیها را مشروع كردند.
جامعهای كه قرآن در آن حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش این است كه نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت و رقت میدهد و رافت و رقت در همه مسائل كارساز است.
بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج كمال بین زن و مرد تفاوتی نیست؛ منتها باید اندیشهها قرآنگونه باشد، یعنی همانگونه كه قرآن بین كمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع كرد، ما نیز در نظام اسلامی بین كتاب و حجاب جمع كنیم. یعنی عظمت زن در این است كه: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال ـ نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.»
جامعهای كه قرآن در آن حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش این است كه نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت و رقت میدهد و رافت و رقت در همه مسائل كارساز است
قرآن كریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید، میفرماید: حجاب عبارتست از احترام گزاردن و حرمت قائل شدن برای زن كه نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ لذا نظر كردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز میداند و علت آن این است كه زنان غیر مسلمان از این حرمت بیبهرهاند.
حال اگر كسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممكن است ـ معاذالله ـ حجاب را یك بند بداند و حال اینكه قرآن كریم وقتی مساله لزوم حجاب را بازگو میكند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان میفرماید: «ذلك أدنی أن یعرفن فلا یؤذین ـ برای اینكه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند.» چراكه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.
منبع:تابناک
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mostafakazemy
/ج