چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس

هدف از نگارش مقاله‌ي حاضر: «چشم‌انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس» مي‌باشد. مقدمه با بيتي از خانم شهربانو طوسي در مورد امام خميني آغاز گشته و بعد از توضيحاتي در مورد موضوع مقاله، به پايان رسيده است و كليد واژه‌ها و اصطلاحات، بيان مسأله، بيان اهداف نيز لحاظ شده است. در ادامه، موارد زير گنجانده شده است: - جنگ و دفاع در انديشه‌ي امام خميني.
پنجشنبه، 28 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس

چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس
چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس


 

نويسنده: زهرا محمدي




 
هدف از نگارش مقاله‌ي حاضر: «چشم‌انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس» مي‌باشد.
مقدمه با بيتي از خانم شهربانو طوسي در مورد امام خميني آغاز گشته و بعد از توضيحاتي در مورد موضوع مقاله، به پايان رسيده است و كليد واژه‌ها و اصطلاحات، بيان مسأله، بيان اهداف نيز لحاظ شده است. در ادامه، موارد زير گنجانده شده است:
- جنگ و دفاع در انديشه‌ي امام خميني.
- نظر اديبان مسلمان در مورد بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران

مقدمه
 

نور زيبايي كه روح الله بود
از رمز حق آگاه بود[1]
جريان‌هاي ادبي در طول تاريخ از پديده‌هاي اجتماعي تأثير بسياري گرفته‌اند و افراد در حوادث و وقايع گوناگون براي بيان احساس دروني خود به شعر و ادبيات روي مي‌آورند. يكي از پديده‌هاي عظيم و تاريخي قرن اخير، انقلاب اسلامي ايران و جنگ ايران و عراق است. اين حوادث كه به نوعي همه‌ي ملّت ايران با آن درگير بودند داراي واژگان، اصطلاحات، تعبيرات و بازتاب‌هاي خاصّي است كه مي‌تواند ادبيات ويژه‌اي از لحاظ زبان، مضمون و محتوا ارائه دهد.
بخشي از هنرمندي شاعران در خلق تصاوير شاعرانه، در مضامين ادبيات پايداري به حماسه آفريني مجاهدان، رزمندگان و فداكاري شهدا اختصاص دارد.
توجه به موارد فوق، نويسنده را بر آن داشت كه در فراخوان كشوري مقاله ادبيات انقلاب اسلامي شركت كرده و از موضوعات مطرح شده، موضوع اول يعني: «چشم‌انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس» را انتخاب كرده و پيرامون آن قلم فرسايي كند.»
آب دريا اگر نتوان كشيد
هم به قدر تشنگي بايد چشيد
كليد واژه‌ها و اصطلاحات:
«چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس»
1- چشم انداز- 1. مر. (چَ.مْ.اَ) مساحتي از صحرا يا دامنه‌ي كوه كه چشم همه‌ي آن را ببيند، منظره، دورنما، منظره‌ي وسيع با صفا، چشم افكن هم گفته شده.[2]
2- ادبيات- علومي كه مربوط به ادب باشد، آنچه درباره‌ي علوم و مسائل ادبي گفتگو كند، آنچه مربوط به علم ادب باشد.
3- انقلاب- مص [ع] (اِقِ) برگشتن، برگشتن از حالي به حال ديگر، دگرگون شدن || آشرب و شورش.[3]
4- اسلام- مص [ع] (اِ) تسليم شدن، منقاد شدن، گردن نهادن، داخل شدن در صلح و آشتي، داخل شدن در دين اسلام، مسلمان شدن.[4]
5- دفاع- مص [ع] (دِ) از كسي حمايت كردن، بدي و آزادي را از خود يا از ديگري دور كردن، وطن و ناموس و حقوق خود را از دستبرد دشمن حفظ كردن.[5]
6- مقدس- ص [ع] (مُ قَ دَّ) پاك و پاكيزه، منزّه.[6]

بيان مسأله:
 

شعر در عصر انقلاب اسلامي و دفاع مقدس از جنبه‌هاي گوناگون مورد بررسي واقع شده است كه عمدتاً برخي از ويژگيهاي ادبي و تصاوير شاعرانه مورد توجه قرار گرفته است. شاعران انقلاب، فرزندان زمانه‌ي خويش هستند، دردهاي جامعه را با تمام وجود لمس كرده و با سرودن شعر و نوشتن اثر ادبي، شريك غم و مسكّن دردهاي ايشان باشند. علاوه بر آن، بازتاب جريان انقلاب و دفاع مقدس در ادبيات آن، از ابعادي بوده است كه كمتر به آن پرداخته‌اند.
سؤالاتي كه در اين راستا طرح مي‌شود عبارتند از:
الف) ارزش‌هاي شخصيتي در ادبيات انقلاب اسلامي شامل چه مواردي است؟
ب) ارزش‌هاي شخصيتي در ادبيات دفاع مقدس شامل چه مواردي است؟
ج) آيا اديبان و شاعران در ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس نقش مهم و تعيين كننده‌اي ايفاء كرده‌اند؟
د) نوشته‌ها و سرودهاي اديبان و شاعران، بيشتر برون‌گرا و آفاقي است يا درون گرا و انفسي؟
ه‍) الگوهاي ادبي در ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس، چه كساني هستند؟
توجه به اهميت «چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس» و ارسال فراخوان كشوري مقاله‌ي ادبيات انقلاب اسلامي از طرف گروه آموزشي زبان و ادبيات فارسي، نويسنده را بر آن داشت تا پيرامون موضوع فوق به مطالعه و تحقيق پرداخته و از اين طريق مطالبي به رشته‌ي تحرير درآورد.

اهميت و ضرورت موضوع:
 

چرا ادبيات دفاع مقدس؟
 

1- در حقيقت، جنگ با ضربه‌هاي روحي و پس آمدهاي دهشتناكش براي ساكنان زمين، آفريننده‌ي مجموعه‌اي از نيازها و كارهاي اجتماعي- فرهنگي است.
2- تجربه‌ها به گونه‌اي باطل نما، تفاوت‌هاي قابل توجهي را بروز مي‌دهند كه هر يك از طرفين در آينه‌ي آن تفاوت‌ها، مجال شناخت خويشتن را پيدا مي‌كنند.
اگر ما در مقام تطبيق و مقايسه برآمده‌ايم بديهي است كه در مورد خود جنگ‌ها نيست؛ بلكه در باب شيوه‌هايي است كه هر يك از گروه‌هاي بشري، به كمك آن‌ها به بازتاب جنگ‌ها در فرهنگ خود پرداخته‌اند.
بدين سان مي‌توان از تاريخ فرهنگ و ادب جنگ سخن گفت. مردم هر جامعه‌اي با رويكردي فرهنگي، مختص ديار خود، پا در ميدان جنگ نهاده و جنگ را بر طبق عبارات تعريف شده در سنت و تاريخ خود زيسته‌اند و بالاخره آن را در هيئت كلمات و تصاوير بيان كرده‌اند و اين بازنمايي يك واقعيت به صور گوناگون است.[7]

بيان اهداف:
 

1- تحول در نظام تربيتي مدارس
2- تغييرات اساسي در محتواي كتب درسي
3- بازگشت دانشگاه‌ها به جايگاه اصلي خود
4- آشنا كردن دانش‌موزان با انديشه‌ي امام خميني نسبت به دفاع مقدس
5- آشنا كردن دانش‌آموزان با نظرات اديبان خارجي درباره‌ي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران
6- آشنا كردن دانش‌آموزان با انگيزه‌ي شاعران و اشعار آنان در عصر انقلاب و دفاع مقدس
جنگ و دفاع در انديشه‌ي امام خميني (ره):
جنگ‌هايي كه پيغمبر در زمان حياتشان فرموده‌اند اين جنگ‌ها هميشه با زورمندها بوده است، با آن‌ها مثل ابوسفيان و امثال آن‌ها كه قدرتمندها بودند و اين‌ها منافع ملت‌ها را ملت خودشان را مي‌خواستند براي خودشان و ظلم و ستمكاري و اين‌ها، بي‌عدالتي رايج بوده است و جنگ‌هايي كه واقع شده، بين مستضعفين بوده و مردم طبقه‌ي سه (فقرا) با اين زورمندها و آن‌هايي كه مي‌خواستند حق فقرا را بخورند و لسان قرآن در آياتي كه در باب جنگ، جنگ با اين مشركين كه در آن وقت داراي قدرت بودند، آياتي كه وارد شده است يكي دو تا نيست، بسيار آيات در باب جنگ است.[8]
نظرات اديبان مسلمان درباره‌ي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران:
گفتگو با استاد حسين رازي اديب و شاعر از نخجوان:
آيا شما تاكنون آثاري از حضرت امام خميني مطالعه كرده‌ايد؟
o فقط اشعار ايشان را خوانده‌ام كه عاشقانه‌اند و انسان را به سوي عشق بزرگ و الهي هدايت مي‌كنند. نداي امام خميني از خلال اين اشعار چنان عميق و با شكوه است كه تمام وجدان‌هاي خفته را بيدار مي‌كند.
در يك كلام اين اشعار بسيار شيرين است و انسان‌ها را به عشق‌هاي واقعي دعوت مي‌كند.[9]
- چگونه مي‌توان انديشه‌هاي حضرت امام خميني را به ميان جوانان مسلمان برد و به آنان معرفي كرد؟
o بايد به گونه‌اي سازمان يافته به تبليغات بپردازيم تا قوانين شريعت اسلامي كه مدت‌ها مورد فراموشي واقع شده بود از نو احياء شود.
با چاپ و نشر رساله‌هاي امام خميني و ساير مجتهدين در بين نسل جوان به ما مي‌توانيم را همان را در پيشبرد اين امر مهم هموار كنيم.[10]
- تجربه‌هاي انقلاب اسلامي ايران براي شما تا چه حد مفيد و ثمر بخش بوده است؟
o شما ابتدا از سلطه طاغوت خارج شديد و پس از آن به جنگ بزرگ‌تري كشانده شديد. امپرياليسم آمريكا دست از منافع سوداگرانه‌ي خود در ايران بر نمي‌داشت و به همين دليل جنگ عراق عليه ايران به وجود آمد. من اميدوارم كه ما هم روزي همانند شما به يك وحدت ملي عميقي برسيم و آن‌گاه در كنار ساير مسلمانان، امت واحده‌ي اسلامي را تشكيل دهيم.
استاد حسين ابراهيم اف از نخجوان:
امام خميني در عرصه‌ي شاعري هم چون اسلاف بزرگ خود از آن سرچشمه‌ي ازلي برخوردار بوده‌اند، غناي مضامين و سبك اشعار امام، انسان را بي‌اختيار به ياد شاعراني چون سنايي و عطار و حافظ مي‌اندازد.[11]
عباسعلي فتوني شاعر معاصر لبناني:
o امام خميني در شعر، زباني شاعرانه از عشق به خداوند سبحان ارائه داده‌اند.[12]

شعر انقلاب اسلامي:
 

شعر مردمي به معناي واقعي آن است شاعر اين شعر همدوش، همسنگر، هم دل و هم زبان مردم است. با درد مردم رنج مي‌برد و با شادي آنان شاد مي‌شود. سربلند مي‌گردد و با خنجر خورد نشان درد مي‌كشد. شعر انقلاب اسلامي، تاريخ منظوم انقلاب اسلامي نيز هست، فراز و نشيب‌هاي اين شعر، فراز و نشيب‌هايي است كه مردم شاهدش بوده‌اند و در صحنه‌هاي آن، حضور فعال داشته‌اند.
سير تكاملي شعر دفاع مقدس از ديدگاه صور خيال:
در دهه‌هاي اخير هم چون همه‌ي دوران ادبي، شاعران با توجه به نگرش تخيل خاص خود به محيط اطراف و تأثير پذيري از تحولات گوناگون اجتماعي به خلق آثار شعري فراواني پرداختند و به فراخور نياز انسان‌ها در زمينه‌ي تخصصي خود گام برداشتند، اما پيروزي انقلاب اسلامي تحولي عظيم در همه‌ي ابعاد جامعه ايجاد كرد و توانست نگاه انديشه‌هاي پويا را به سوي خود معطوف كند.
هنوز از عمر نهال نوپاي انقلاب دو سال نمي‌گذشت كه تحميل جنگ همه جانبه از سوي دشمنان و بدخواهان انقلاب اسلامي سبب شد تا آن انديشه‌هاي متعهد پا به پاي مردم، پاي در ميداني‌ گذارند كه بعد از قرن‌ها نمود عيني مقابله‌ي حق و باطل و مظلوم و ظالم را به همراه داشت. هشت سال شهادت طلبي، عشق، ايثار و رشادت، از جان گذشتگي و حماسه آفريني فرزندان اين مرز و بوم حادثه‌اي بود كه به رويداد قرن‌ها پيش يعني حماسه‌ي عاشورا مي‌ماند و ريشه در فرهنگ عاشورا و مظلوميت مردان خون و حماسه‌ي كربلا داشت.
بي‌شك اين حادثه‌ي عظيم تأثيري ژرف بر ذهن و انديشه‌ي تمامي دل سوختگان و عاشقان انقلاب گذاشت و هر كس به سهم خود سعي در اداي دين و رسالت دين خود داشت و يقيناً شاعران متعهد و دلسوز نيز از اين امر مستثني نبودند. قدر مسلم اين كه نمود اوليه‌ي تصويرهاي اين حادثه در شعر شاعران انقلاب و آنچه در سال‌هاي مياني جنگ و آن چه پس از جنگ به وجود آمد، متفاوت بود كه مي‌توان شعر دفاع مقدس را به سه دوره‌ي تقريبي به سه دوره تقسيم كرد:
دوره‌ي اول: جوانه‌هاي شعر جنگ
دوره‌ي دوم: دوران تجرد و دروني شدن شعر جنگ
دوره‌ي سوم: شعر جنگ بعد از خاتمه جنگ [13]

شعر و شاعران دفاع مقدس:
 

1- زكريا اخلاقي:
زكريا اخلاقي در غزل «دعوت معشوق» به مسأله‌ي شهادت به بهترين شيوه‌ي ممكن اشاره كرده است و شهادت را زيباترين منظره و زيباترين خاطره مي‌داند. در بيت آخر اين غزل با استفاده از صنعت مدح شبيه به ذم و مقاسمه، قامت شهيد را زيباترين قامت در روز حساب ذكر كرده است.
خوش قد و قامتي اما به خدا روز حساب خوا همت ديد در آن منظره زيباتر از اين[14]
2- مهدي اخوان ثالث:
از مجموعه اشعاري كه مهدي اخوان ثالث در دوران دفاع مقدس سروده، مي‌توان به موضوع اشعار زير اشاره كرد:
الف) اكنون بنگر به خوزستان ب) رزمندگان ايران به پيش
ج) شهيدان زنده‌اند د) برف
در سروده‌ي: «كنون بنگر به خوزستان» از جنگ تحميلي عراق عليه ايران سخن به ميان رانده است.... سپس به تحقير صدام پرداخته و از جور صدام و هم پيمانش نسبت به ايرانيان ياد مي‌كند.
در سروده‌ي : «رزمندگان ايران به پيش» از رزمندگان مي‌خواهد كه با غريو «زنده باد ايران» بر لشكر دشمن بتازند. وي در غزل «شهيدان زنده‌اند» حق مطلب را در مورد جايگاه شهدا و رشادت‌ها و از خود گذشتگي‌هاي آنان در راه دفاع از وطن به تمام و كمال ادا كرده است. در سروده‌ي : «برف» نيز وي به شهداي راه وطن اداي احترام مي‌كند.[15]
3- حسين اسرافيلي:
«تولد در ميدان» سروده‌ي حسين اسرافيلي، از خستگي ناپذيري و شورانگيزي شهدا در عرصه‌ي كار زار حكايت مي‌كند. او شهادت را معراج مي‌داند و از همت و دلاوري سرداران جبهه‌ها سخن مي‌راند. در اين غزل جهان بيني شاعر نسبت به فضاي جبهه‌ها و مضمون شهادت به خوبي ديده مي‌شود.[16]
4- قيصر امين پور:
يكي از شاعران انقلاب اسلامي قيصر امين پور است كه در استان گرم خوزستان و شهر قهرمان پرور دزفول ديده به جهان گشود. او در دانشگاه، به تحصيل در رشته علوم پرداخت ولي از آن جا كه علاقه‌ي خاصي به ادبيات داشت، به اين رشته روي آورد و موفق به اخذ مدرك ليسانس در رشته ادبيات فارسي گرديد. از آثار وي: «در كوچه آفتاب»، «تنفس صبح» و «طوفان در پرانتز» را مي‌توان نام برد. امين پور داراي دكتراي ادبيات فارسي مي‌باشد.
سه رباعي: «جان ديگر» «پرسش» و «خون شهيد» از قيصر امين پور نيز چون ساير سروده‌ها، شهيد را عالي‌ترين و لطيف‌ترين پديده‌ي معنوي توصيف كرده است.[17]
5- ساعد باقري:
در غزل «آفتابي ديگر» كه درون مايه‌اي چون سروده‌هاي قبلي دارند، حماسه‌ي شهادت و شرح ايثار و فداكاري شهيدان به خوبي بيان شده است. در انتها با اشاره به اين كه شهيدان انقلاب فصلي ديگر از كتاب كربلا را مي‌گشايند، معتقد است كه آنان با جوهر خون، از عشق، نقشي ديگر مي‌كشند.
باقري در سروده‌اي تحت عنوان «شكفتن در بهار زخم» بانگ: «هل من ناصر شهيد» را به موجي عطشناك تشبيه مي‌كند كه چون خون بي‌امان در رگ‌هاي آفرينش جاري است.[18]
6- عباس براتي پور:
عباس براتي پور بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شعر گفتن را به طور جدي دنبال كرده وي هم اكنون عضو شوراي شعر حوزه‌ي هنري مي‌باشد. از سرودهاي وي مي‌توان از «شهيد عاشق»، «گل انتظار» و «دودآه» نام برد. براتي پور در غزل «شهيد عاشق» به وصف شهيد مي‌پردازد. شاعر با آوردن تشبيهات و توصيفات بسيار زيبا و لطيف به معرفي شاعر مي‌پردازد.
عطر گل ياسمن را در باغ تو چيدم روح سپيد را در صبح آيينه ديدم.[19]
7- محمد حسين بهجتي (شفق):
محمد حسين بهجتي (شفق) در سروده‌اي با عنوان «شهيدان راه عشق» سهمي دارد كه خواننده را به حماسه‌اي بزرگ فراخواند تا به مبارزه با اغيار برخيزد.
8- اكبر بهداروند:
در غزل عاشقانه «دل با داغ» دل خود را به شهيدي تشبيه كرده است كه در خون خود مي‌غلتد.[20]
از ديگر شعراي دوران مقدس، مي‌توان از شعراي زير ياد كرد.
9- پرويز بيگي حبيب آبادي
10- محمد خليل جمالي
11- حسن حسيني
12- فاطمه راكعي
13- حميد سبزواري
14- محمود شاهرخي
15- محمد حسن شهريار
16- بهمن صالحي
17- قادر طهماسبي
18- پرويز عباسي داكافي
19- احمد عزيزي
20- عليرضا قزوه
21- ايرج قنبري
22- سپيده كاشاني
23- مشفق كاشاني
24- عبدالجبار كاكايي
25- محمد رضا محمدي نيكو
26- نصر الله مرداني
27- علي معلم
28- علي موسوي گرما رودي
29- سيميندخت وحيدي
30- سلمان هراتي
سلمان هراتي با سوگ سروده‌اي با عنوان «به ياد شهيدان» از غم و اندوهي كه در سينه‌اش جان گرفته است؛ سخن مي‌گويد:.
اي گل خوشبوترا چيدند
از بلند شاخه دزديدند[21]
دفاع مقدس از ديدگاه منتقدان:
هر يك از انديشه‌هاي حاكم بر رمان‌ها و داستان‌هاي بلند جنگ، با انگيزه، ريشه‌ها و عوارض جنگ برخورد خاص خود را داشته‌اند و بر همان اساس نيز موضع خود را نسبت به جنگ اعلام كرده‌اند. اگر مثبت نگرها، جنگ را دفاع مقدس مي‌نامند و شركت در آن را تبليغ مي‌كنند به خاطر اين است كه ريشه‌ي جنگ را نبرد حق عليه باطل مي‌دانند و عوارض آن را به انگيزه‌ي بزرگ شركت در آن مي‌بخشند و اگر منفي نگرها، جنگ را نفي كرده، شركت در آن را نهي مي‌كنند، بدين خاطر است كه جنگ را ويرانگر مي‌دانند. نويسندگان بدبين به جنگ، عامل جدايي‌ها، آوارگي‌ها، گريه‌ها و ماتم‌ها و زاري‌ها را جنگ مي‌دانند.
آن‌ها به گونه‌اي داستانشان را خلق كرده‌اند كه خواننده، عامل فساد در جامعه، استقبال و درماندگي، دزدي و فحشاء را جنگ بيانگارد و به همين خاطر در جدال شخصيت‌هايي كه موافق و مخالف جنگ‌اند، مخالفين را غالب مي‌سازند. «متيره رواني پور» در «دل فولاد» در ترديد بين قبول صلح و جنگ، صلح را پذيرفته است و عنوان مي‌كند كه جنگ، بايستي بالاخره يك جايي تمام شود: «آخر نمي‌شود تا ابد جنگيد، و اين همه كشته جايي بايد تمام كرد.»
شخصيت‌هاي محاق منصور كوشان هم اين گونه از جنگ، دل زده‌اند و دلشان براي ذره‌اي آسايش پرپر مي‌زند: «.... تا كي بايد آواره باشيم. دلم براي يك ذره آسايش پرپر مي‌زند. كاش مي‌شد يك طوري اين جنگ تمام مي‌شد.» «جواد مجابي، بي‌پرده، حرف آخر را مي‌زند. او فساد، گرسنگي و نوميدي را حاصل جنگ ويرانگر مي‌داند:
«يك صدا: ما فاسد شده‌ايم.»
«محمود» در زمين سوخته از زبان شخصيت‌هاي رمانش، اين گونه به تحليل جنگ، ريشه‌ها، علل و انگيزه‌ها و هويت آن مي‌پردازد: «اين جنگ ... جنگ لعنتي.... مثه به جانور خونخوار داره جوانها را مي‌خوره. خانه‌ها را خراب مي‌كند.» [22]

نتيجه:
 

اكنون كه در آستانه‌ي سي‌امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي هستيم شاهد رشد و اعتلاي دستاوردهاي گران‌بها و ارزش‌هاي اصيل تمام عيار در تمامي ابعادش هستيم؛ جوانه‌اي نوپايي كه از همان ابتدا با خون جواناني آبياري شد كه قلبهايشان مملو از عشق و ايمان و اخلاص و يكتاپرستي بودند.
بي‌شك پايداري با اين كيفيت كه اميدي جهاني شدن نيز دارد؛ ادبياتي در خور ارزش‌ها و آرمان‌هاي متعالي‌اش خواهد داشت؛ مگر مي‌شود ملّتي با سابقه‌ي درخشان در ادبيات و فرهنگ پر بار ديني و حماسي، يك باره توفاني از خشم و نفرت برپا كند و شعر، شعار و شعور و در يك كلام ادبياتي همگام با ارزش‌ها، آرمان‌ها و باورهاي ديني، مذهبي و ملي‌اش نداشته باشد؟
از جمله ره آوردهاي مهم انقلاب اسلامي، تحولي است كه در شعر و شاعران اين ديار رخ داده است؛ تحولي كه عطر شوق انگيز ارزش‌هاي اصيل اسلامي در شعر فارسي را به مشام مي‌رساند.
شعر انقلاب اسلامي در مسير رشد و بالندگي خود دوره‌اي هشت ساله از مقاومت و ايثار، حماسه آفريني جوانان بر شور و عاشقي را شاهد بود.
شعر مقاومت ايران فصلي خونين، پر بار و شكوهمند از ادبيات انقلاب اسلامي است كه با ترنم عطرآگين خود، ادبيات معاصر كشور ما را وجهه و آبرويي در خور بخشيده است.
ياد آن مستان عاشق ياد باد ميهن زيباي ما آباد آباد[23]

پي‌نوشت‌ها:
 

[1]- شهربانو طوسي. رويش احساس، (قم: تحسين، چاپ اوّل، 1386)، ص136.
[2]- حسن عميد. فرهنگ فارسي عميد، (تهران: انتشارات اميركبير، چاپ اول، 1363)، ص495.
[3]- همان، ص210.
[4]- همان، ص144.
[5]- همان، ص604.
[6]- همان، ص1110.
[7]- دفتر ادبيات و هنر مقاومت. جنگ و خاطره، ميزگرد بررسي ادبيات خاطره نويسي رزمندگان جنگ ايران و عراق و رزمندگان فرانسوي، (تهران: سوره‌ي مهر، چاپ اول، 1381)، ص13.
[8]- مهدي مرندي. جنگ و دفاع در انديشه‌ي امام خميني، (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1378)، ص16.
[9]- سراب هادي. امام خميني و جهان معاصر، (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1375)، ص181.
[10]- همان، ص182.
[11]- همان،‌ص191.
[12]- همان، ص195.
[13]- حسن قائمي. صور خيال در شعر مقاومت، (تهران:‌ فرهنگ گستر، چاپ اول، 1383)، صص7-65.
[14]- مصطفي نديم. مضمون شهيد و شهادت و ادبيات فارسي، (تهران: نشر شاهد، چاپ اول، 1382)، ص258.
[15]- همان، ص264.
[16]- همان، ص265.
[17]- همان، ص266.
[18]- همان، ص269.
[19]- همان، ص271.
[20]- همان، ص273.
[21]- همان، ص384.
[22]- محمد حنيف. جنگ از سه ديدگاه، (تهران: نشر صرير، چاپ اول، 1386)، صص1-150.
[23]- شهربانو طوسي. رويش احساس، قم: تحسين، چاپ اول، 1386، ص138.
 

فهرست منابع:
1- آژند، يعقوب،ادبيات نوين ايران از مشروطيت تا انقلاب
2- آگهي، فاطمه (1373). آواز گل سنگ، تهران: انتشارات اطلاعات.
3- ابتهاج، هوشنگ (ه‍ .ا. سايه) (1371). تهران: نشر زنده رود.
4- اكبري، منوچهر (1371). نقد و تحليل ادبيات اسلامي، تهران: سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، چاپ اول.
5- امين پور، قيصر (1363). تنفس صبح، تهران: حوزه‌ي هنري، چاپ اول.
6- امين پور، قيصر (1372). آينه‌هاي ناگهان، تهران: ناشر سراينده.
7- باقري، ساعد (1366). نجواي جنون، تهران: انتشارات برگ.
8- باقري، ساعد و محمدي نيكو، محمد رضا (1366). شعر امروز، تهران: انتشارات بين المللي المهدي.
9- بهبهاني، سيمين (1370). دشت اوژن، تهران: انتشارات زوار، چاپ دوم.
10- بهمني، محمدعلي (1369). گاهي دلم براي خودم تنگ مي‌شود، تهران: مؤسسه‌ي نشر آزاد.
11- بيگي حبيب آبادي، پرويز (1368). غريبانه، تهران: انتشارات اميركبير، چاپ اول.
12- بيگي حبيب آبادي، پرويز (1382). حماسه‌هاي هميشه، تهران: فرهنگ گستر و صرير، چاپ اول.
13- پرنيان، معزّز (1384). يادنگاران، تهران: نشر صرير، چاپ اول.
14- ثابت محمودي، سيد حسن (سهيل) (1386). غزل آينه‌ها، تهران: كيهان فرهنگي، سال ششم، شماره‌ي 6.
15- ثابت محمودي، سيد حسن (سهيل)، (1364). دريا در غدير، تهران: حوزه‌ي هنري.
16- ثابت محمودي، سيد حسن سهيل (1369)، فصلي از عاشقانه‌ها، تهران: نشر همراه، چاپ اول.
17- حسيني، سيد حسن (1362). شعر انقلاب (مقاله)، سوره (جنگ پنجم)، تهران: حوزه‌ي هنري سازمان تبليغات اسلامي.
18- حسيني، سيد حسن (1364). هم صدا با خلق اسماعيل، تهران: انتشارات حوزه‌ي هنري، چاپ اول.
19- حنيف، محمد (1386). جنگ از سه ديدگاه، تهران: نشر صرير، چاپ اول.
20- خميني، اقا روح الله ( ). غزل، ادبيات انقلاب، انقلاب ادبيات، تهران: مؤسسه‌ي تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ اول.
21- دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه‌ي هنري (1381). ميزگرد بررسي ادبيات خاطره‌نويسي، تهران: موزه هنر، چاپ اول.
22- ريحان، م (1373). يك نسل حضور، مقاله، تهران: روزنامه اطلاعات.
23- سبزواري، حميد (1367). سرود درد، تهران: انتشارات كيهان، چاپ اول.
24- سبزواري، حميد (1368) سرود سپيده، تهران: انتشارات كيهان.
25- سعيدي كياسري، هادي (1373). نامي كه گم شده است، تهران: حوزه‌ي هنري.
26- سنگري، محمد رضا (1366). شعر انقلاب اسلامي (مقاله)، تهران: رشد آموزش ادب فارسي، سال هشتم، شماره‌ي 35.
27- شعباني سارويي، رمضان (1387). دستاوردهاي سي ساله انقلاب اسلامي ايران، دو ماهنامه علمي- آموزشي فرهنگيان بسيجي، تهران: سازمان بسيج دانش‌آموزي و بسيج فرهنگيان نيروي مقاومت بسيج.
28- صالحي، بهمن (1373). شب انقلاب، تهران: روزنامه اطلاعات.
29- طوسي، شهربانو (1386). رويش احساس،‌قم: تحسين، چاپ اول.
30- عبدالملكيان،‌محمد رضا (1366). ريشه در ابر، تهران: انتشارات برگ، چاپ اول.
31- عميد، حسن (1363). فرهنگ فارسي عميد، تهران: امير كبير، چاپ اول.
32- فخرايي، خليل ( ). دوبيتي، مشهد: يادداشت شخصي نگارنده.
33- فروغي، سروش (1370). صميميت بي‌جنون (مقاله)، تهران: روزنامه‌ي اطلاعات.
34- قاسمي، حسن (1383). صور خيال در شعر مقاومت تهران: فرهنگ گستر، چاپ اول.
35- قزوه، عليرضا (1369). از نخلستان تا خيابان، تهران: نشر همراه، چاپ اول.
36- قزوه، عليرضا (1373) شبلي و آتش، قم: مؤسسه‌ي فرهنگي محراب انديشه.
37- كاكايي، عبدالجبار (1369). آوازهاي پسين، تهران: نشر همراه.
38- كاكايي، عبدالجبار (1369). تاملي در سير غزل، مقاله، تهران: مجله‌ي شعر، سال دوم، شماره‌ي 17.
39- كنگره‌ي بررسي تأثير امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي بر ادبيات معاصر (1377). ادبيات انقلاب، انقلاب ادبيات، تهران: مؤسسه‌ي تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ اول.
40- مرداني، نصر الله (1364). خون نامه‌ي خاك، تهران: انتشارات كيهان.
41- مرندي، مهدي (1378). جنگ و دفاع در انديشه امام خميني، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول.
42- معاونت پژوهش و تبليغات بنياد شهيد انقلاب اسلامي (1383). معرفي فعاليت‌هاي اسناد و اطلاع رساني، تهران: دفتر فني فانوس.
43- معلم، علي (1374). شعر امروز، تهران: ماهنامه‌ي اهل قلم، شماره‌ 4 و 3، چاپ اول.
44- معين، محمد (1360). فرهنگ فارسي، تهران: انتشارات سپهر، چاپ چهارم.
45- موسوي گرمارودي، سيد علي (1362). چمن لاله، تهران: انتشارات زوار.
46- موسوي گرمارودي، سيد علي (1362). خط خون،‌تهران: انتشارات زوار، چاپ اول.
47- موسوي گرمارودي، سيد علي (1385). در فصل مردن سرخ، تهران: انتشارات راه امام، چاپ اول.
48- ميرشكاك، يوسفعلي (1364). مجله‌ي شعر، تهران: مجله در شعر، سال دوم، شماره‌ي 17.
49- نديم، مصطفي (1382). مضمون شهيد و شهادت در ادبيات فارسي، تهران: نشر شاهد، چاپ اول.
50- هادي، سهراب (1375). امام خميني و جهان معاصر، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول.
51- هاشمي رفسنجاني، اكبر (1367). انقلاب و دفاع مقدس؛ تهران: انتشارات بنياد پانزده خرداد، چاپ اول.
52- هراتي، سلمان (1364). از آسمان سبز، تهران: حوزه‌ي هنري، چاپ اول.
53- هراتي، سلمان (1367). دري به خانه‌ي خورشيد، تهران: انتشارات سروش، چاپ اول.
qomdefaeig.blogfa.com

ارسال توسط کاربر محترم سایت :mehdigerdali




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط