انواع سنّت‏های الهی

سنّت که جمع آن «سنن» است، در لغت به معنای راه، روش، طریقه، قانون، سرشت، آیین، رسم، شریعت و نهاد آمده است.1 این کلمه، از ریشه «سَنَّ» به معنای تیز کردن،صیقل دادن، راندن و راه بردن یک چیز در مسیر مشخص است.2
يکشنبه، 1 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انواع سنّت‏های الهی

انواع سنّت‏های الهی
انواع سنّت‏های الهی


 





 
سنّت که جمع آن «سنن» است، در لغت به معنای راه، روش، طریقه، قانون، سرشت، آیین، رسم، شریعت و نهاد آمده است.1 این کلمه، از ریشه «سَنَّ» به معنای تیز کردن،صیقل دادن، راندن و راه بردن یک چیز در مسیر مشخص است.2
واژه سنّت، معانی و کاربردهای اصطلاحی گوناگون دارد که در همه موارد با معنای لغوی آن مرتبط است. مهم‏ترین معانی اصطلاحی آن عبارتند از:

1. سنّت به معنای قوانین کلی و تغییرناپذیر
 

سنت به این معنا، شامل قوانین کلی و تخلف‏ناپذیر است که تبیین روابط پدیده‏ها در نظام آفرینش و شرح و تبیین قانون‏مندی هستی و هم‏چنین چگونگی عملکرد آن قوانین در جهان هستی را به عهده دارد. بنابراین، سنت در این معنا، شامل قوانین علّی و معلولی حاکم بر نظام عالم و آدم و پدیده‏ها، مانند قوانین حاکم بر جامعه، تاریخ و تحولات آن‏هاست. برهمین اساس، از دیدگاه قرآن، سنّت خدا در راستای محو و نابودی شرک و استکبار و وراثت مؤمنان بر جهان در حرکت است. و یا سنّت «امداد» که «کلی‏ترین سنّتی است که خدای متعال در پی اعمال انسان‏ها اعمال می‏کند؛ بدین معنی که خدای متعال هم کسانی را که طالب دنیا و کمالات مادّی و این جهانی باشند و در راه باطل و شرّ گام گذارند، یاری و کمک می‏کند و هم کسانی را که جویا و خواستار آخرت و کمالات معنوی و آخرتی باشند و در طریق حقّ و خیر نهند؛ یعنی وسایل پیشرفت و نیل به هدف را برای هر دو دسته فراهم می‏سازد.»3
تفاوت سنّت امداد با سنّت امتحان در این است که سنّت امداد، مسبوق به رفتار آدمیان است؛ یعنی انسان درپی اعمال خود سنّت امداد را در می‏یابد، درحالی‏که سنّت امتحان مسبوق به افعال انسان نیست و انسان‏ها چه بخواهند و یا نخواهند آزمایش خواهند شد. سنّت امداد که بر اساس آن، خداوند نعمت‏های خود را در اختیار همگان قرار می‏دهد، در واقع بیانگر مقام رحمانیت خداست؛ زیرا خداوند بر اساس مقام رحمانيّت خویش، نیکان و بدان را از فیض عمومی خود بی بهره نمی‏گذارد. قرآن کریم می‏فرماید:
كُلاًّ نُمِدُّ هؤلاءِ وَ هَؤلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا (اسراء: 20)
و ما هر دو گروه را به لطف پروردگارت کمک خواهیم کرد و بخشش پروردگار تو منع شده نیست.

2. سنّت به معنای آداب و رسوم گذشتگان
 

سنّت و آداب و رسوم گذشتگان را می‏توان به سنّت حسنه و سنّت سیئه و یا سنّت مقبول و سنّت مردود تقسیم‏بندی کرد. سنّت حسنه و مقبول، مجموعه آداب و رسومی است که انسان‏ها در جوامع مختلف پدید آورده‏اند و دین اسلام آن‏ها را پذیرفته است. آداب و رسومی که به داد و ستد، ازدواج، روابط خویشاوندان و... مربوط می‏شوند، از این گونه‏اند که بیشتر آن‏ها را شریعت اسلامی تأیید کرده است. در مقابل، آداب و رسوم بد و مردود که مخالف شریعت اسلامی، قرآن و سخنان معصومان هستند و گذشتگان آن‏ها را وضع کرده‏اند و ممکن است در آینده نیز وضع گردند، مورد تأیید اسلام نیستند. اسلام انسان را به ایجاد سنّت نیک و آداب و رسوم صحیح مانند پل سازی، ساخت بیمارستان، ایجاد مراکز تعلیم و تربیت، دادن وام‏های قرض‏الحسنه، سرکشی به بیماران و عیادت از آن‏ها، شرکت در تشییع جنازه، تشویق کودکان و نوجوانان به فعالیت‏های سازنده و... ترغیب کرده و ثواب زیادی برای وضع کنندگان و عمل کنندگان به آن‏ها در نظر گرفته است. از سوی دیگر، آداب و شیوه‏های نادرستی که در طول سال‏ها، موجب انحراف و گمراهی مردم شده، مانند ایجاد مراکز عیش و نوش، قماربازی، شراب خواری، اختلاط محرم و نامحرم، مراسم مختلف، کاستن از زشتی گناه و معصیت و... را ناپسند شمرده و به ایجادکنندگان و پیروان آن سنّت‏ها وعده عذاب داده است.
سنّت به معنای آداب و رسوم گذشتگان، امروزه بیشتر در مقابل «مدرنیته» به کار می‏رود و به همه عناصر تفکر و عمل اقوام و ملّت‏های گذشته گفته می‏شود. به عبارت دیگر، سنّت به این معنا مجموعه آداب و هنجارهایی است که پیشینیان به آن عمل کرده‏اند، ولی با گذشت سال‏ها و قرن‏ها کهنه شده‏اند. ممکن است بعضی از این آداب و رسوم ارزشمند نباشند و به اصطلاح سنّت سيّئه و مردود به شمار آیند، ولی برخی بدون وارد دانستن کوچک‏ترین نقد و ایرادی، به آن‏ها پای بند هستند.
قرآن کریم این نوع سنّت را به بدی یاد کرده است و خاطر نشان می‏کند که هرگاه مشرکان از پاسخ به پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ناکام می‏ماندند، به رسم اجداد خود تمسک می‏جستند و می‏گفتند: ما گذشتگان و اجدادمان را چنین یافتیم، بنابراین ما هم همان گونه عمل می‏کنیم.4
در این نوع سنّت، زمینه ظهور ناسیونالیسم‏های قومی، تباری، ملی و حتی زبانی فراهم می‏شود. اسلام با شکستن حد و مرزهای کاذب، هر نوع آداب و رسوم گذشتگان را، خوب یا بد تلقی نمی‏کند، بلکه با دعوت انسان به اندیشه و تعقّل، بین سنّت مقبول و مردود تفکیک قائل شده و سنّت مقبول و حسنه را برای همیشه دارای ارزش و اعتبار می‏داند. اسلام آداب و رسوم گذشتگان را که با سرشت و فطرت پاک انسانی و با احکام الهی منطبق باشد، محترم و ارزشمند و در غیر این صورت، آن را فاقد ارزش الهی و معنوی می‏داند. در حدیثی از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آمده است:
مَنْ سَنَّ سُنّةً حَسَنةً کان له أجرُها وَ أجْرُ مَنْ عَمِل بها مِنْ غَیر أنْ يَنْقُصَ مِنْ اجره شی‏ءٌ، و مَنْ سنَّ سنةً سیئةً کان له وِزْرُها و وزرُ مَنْ عَمِلَ بها.5
هر کسی که رسم نیکی را در جامعه مرسوم سازد، خداوند دو پاداش به او می‏دهد: یکی پاداش کار نیک خود و دیگری به اندازه پاداش هر اشخاصی که به آن رسم نیک عمل کنند. و هر کسی که رسم بدی را رواج دهد، افزون بر گناه خودش، گناه تمام کسانی را که به آن رسم عمل کنند، بر عهده خواهد داشت.
چنان‏که بیان شد، امروزه سنّت به این معنا را به‏طور معمول، در مقابل مدرنیته قرار می‏دهند. واژه «مدرن» از ریشه لاتینی «Modo» به معنای «به روز بودن»، «جدید» و «نو» گرفته شده است. این مفهوم بیانگر تمایز پدیده‏های نو و جدید نسبت به پدیده‏های کهنه و قدیمی است. گاهی این واژه به عنوان نماد اندیشه‏ها و شیوه‏های نوینی به کار می‏رود که جای‏گزین اندیشه‏ها و شیوه‏های قدیمی و سنّتی در زندگی فردی و اجتماعی شده‏اند و هم‏چنین در حوزه پژوهش‏های انسانی و زیبایی‏شناسی و قرائت‏های دینی کاربرد دارد. عمده‏ترین ویژگی مدرنیته، نقد و حتّی نفی گذشتگان است و در این نقد و نفی، سنّت‏های حسنه و مقبول نیز مورد تاخت و تاز قرار می‏گیرند و در عرصه‏های نظری و عملی، اندیشه‏ها و رفتارهای گذشتگان مردود اعلام می‏شود. روشن است که این نگرش، نگرشی افراطی است؛ زیرا مفهوم مدرن و مدرنیته، نفی همه آداب و رسوم و آموزه‏های گذشتگان و پشت پا زدن به همه آن‏ها نیست.

3. سنّت در اصطلاح علم اصول و حقوق اسلامی
 

سنّت در این معنا، شامل سخنان و نحوه زندگی و سلوک فردی و اجتماعی و سکوت معصومین است که با بررسی و تحلیل آن‏ها، احکام دین کشف می‏شود.
آن‏چه در بحث از سنّت الهی امتحان مقصود ماست، معنای اول از سنّت است؛ یعنی یک سلسله قوانین و نوامیسی که خداوند متعال بر جهان هستی حاکم کرده است که سه ویژگی اساسی دارند:
الف) کلی، عمومی و جهان شمول‏اند؛
ب) ناظر به نظام تکوین و تشریع‏اند؛
ج) تغییر ناپذیرند.
وجود این اصول و قوانین در اداره عالم و آدم که هر کدام در موارد معینی نقش خاص خود را ایفا می‏کنند، بیانگر اراده تکوینی و تشریعی خداست. بنابراین، در تعریف «سنّت الهی» می‏توان گفت:
ضوابطی که در افعال الهی وجود دارد، یا روش‏هایی که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه آن‏ها تدبیر و اداره می‏کند.6
یکی از این ضوابط و قوانین کلی، سنّت «ابتلا» و «امتحان» است؛ زیرا اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که انسان به هدف آفرینش خود، یعنی تقرب به خدا و بندگی او نایل شود. برای رسیدن به این هدف، او را مختار و آزاد آفریده تا با افعال و اعمال اختیاری خود، به کمال رسد. بنابراین، برای رسیدن انسان به این هدف بزرگ، وسایل و ابزار آن را نیز فراهم کرده است. یکی از اصلی‏ترین وسایل، آزمایش انسان با سختی‏ها و ناملایمات، راحتی‏ها و خوشی‏ها و... است. آدمی برای رسیدن به کمال خود، باید از مسیرهای گوناگون عبور کند و آزمایش‏های زیادی را پشت سرگذارد تا ایمان واقعی و ادعایی او، هم برخود و هم بر دیگران آشکار شود. فردی از امام رضا علیه‏السلامدرباره امتحان الهی پرسید و تفسیر آیه «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا باللّه‏ و هم لایفتنون» را خواست. امام در پاسخ فرمود:
يُفْتَنُونَ کما يُفْتَنُ الذَّهَبُ، يُخْلَصُونَ كَما يُخْلَصُ الذَّهَبُ.7
انسان‏ها همانند طلا آزموده می‏شوند و چنان‏چه طلا را از دیگر فلزات مخلوط جدا می‏سازند، انسان‏ها نیز به وسیله امتحان و آزمایش پاک و پیراسته می‏شوند.

انواع سنّت‏های الهی
 

سنّت‏های الهی، به اقسام مختلفی تقسیم بندی می‏شوند؛ در یک تقسیم بندی می‏توان آن را به «سنّت‏های آخرتی» و «سنّت‏های این جهانی» تقسیم کرد.
سنّت‏های آخرتی درباره زندگی آن جهانی و ابدی انسان‏ها و پاداش و کیفر آخرتی اعمالشان است و سنّت‏های این جهانی به زندگی این جهانی آدمیان مربوط است. سنّت‏های این جهانی به نوبه خود به دو قسم تقسیم پذیرند. یکی سنّت‏های این جهانی که به رفتارهای فردی اختصاص دارند و دیگر، سنّت‏های این جهانی که به رفتارهای فردی اختصاص ندارد، یعنی یا اختصاص به رفتارهای اجتماعی دارند و یا رفتارهای فردی و اجتماعی، هر دو، را در بر می‏گیرند.8
در یک تقسیم بندی دیگر، سنّت‏های الهی به «سنّت تکوینی» و «سنّت تشریعی» تقسیم می‏شوند؛ منظور از سنّت تکوینی خدا، قوانین ثابت و کلی است که در دل کائنات و ذرات هستی جریان دارد. یکی از بارزترین نمونه‏های سنّت تکوینی، سنّت هدایت عمومی موجودات است که آیه زیر به آن تصریح دارد:
رَبُّنَا الَّذی أَعْطی كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی (طه: 50)
پروردگار ما کسی است که به هر چیزی آفرینش آن را داد و سپس آن را هدایت کرد.
البته این سنّت، معنای گسترده‏تری نیز دارد و افزون بر سنّت هدایت تکوینی، شامل هدایت مردم توسط انبیا نیز می‏شود.
در این نوع سنّت تکوینی، یعنی سنّت هدایت و راهیابی که در دل هر موجودی هست، خداوند هر موجودی را به کمال شایسته خویش می‏رساند و از درون، آن را شکوفا می‏کند. دانه گندمی که در دل خاک قرار می‏گیرد، به برکت هدایت تکوینی، مسیر رشد و شکوفایی را طی می‏کند و به خوشه و سنبل تبدیل می‏شود. این نوع از هدایت، لازمه رحمت گسترده پروردگار است که شامل همه موجودات اوست. هم‏چنین قوانین علّی و معلّولی حاکم بر جهان که هم در حیطهجان موجودات و هم در بیرون از جان آن‏ها یعنی در شئون ظاهری آن‏ها جریان دارد، نمونه دیگری از سنّت تکوینی است. «طغیان به هنگام رفاه و آسایش» از سنت‏هایی است که در شئون ظاهری بشر جریان دارد، یعنی احساس بی‏نیازی در اثر داشتن مال و ثروت فراوان، موجب سرپیچی از حدود الهی می‏شود. خداوند در قرآن می‏فرماید:
كَلاّ إِنَّ اْلإِنْسانَ لَيَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی (علق: 6 و 7)
انسان طغیان می‏کند، وقتی که خود را بی‏نیاز ببیند.
قوانین دیگری نیز وضع شده است که آن‏ها را هدایت تشریعی می‏نامند. این نوع هدایت، ناظر به زندگی ظاهری، فردی و اجتماعی است که انتظام امور انسان بدون آن‏ها ممکن نیست. قوانین حاکم بر روند اجتماعی ـ سیاسی اقوام و ملت‏ها از این‏گونه‏اند. برای نمونه، سنّت تشریعی خداوند بر این جاری است که سرنوشت هیچ ملتی تغییر نمی‏کند، مگر این‏که خودشان براساس میل و اراده و اختیار خود، آن را تغییر دهند. خداوند در قرآن می‏فرماید:
إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (رعد: 11)
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‏دهد، مگر آن‏که خودشان دست به تغییر زنند.
هم‏چنین سنّت الهی بر این جاری است که رفاه اجتماعی در پرتو تقوا و خدا ترسی به دست می‏آید:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا يَكْسِبُونَ (اعراف: 96)
و اگر اهل شهرها و آبادی‏ها، ایمان می‏آوردند و تقوا پیشه می‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آن‏ها می‏گشودیم، ولی آن‏ها حق را تکذیب کردند،ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
مجموعه قوانین و قواعد تکوینی و تشریعی، به نام «دین» بر بشر عرضه شده است. سعادت انسان در گرو مطابقت اندیشه‏ها، اخلاق و اعمال او با دین است و چون بین اندیشه، اخلاق و اعمال انسان با بدبختی و یا خوشبختی او رابطه حقیقی و علّی و معلولی وجود دارد و نه رابطه اعتباری، بنابراین از یک سو سنّت تکوینی خدا بر این است که همه انسان‏ها با امتحان به کمال و مقام قرب الهی برسند و از سوی دیگر، در عالم تشریع و قانون‏گذاری، وسایل و چگونگی امتحان و عملکرد آن نیز مشخص شده است.
از میان همه انواع موجودات، بشر موجودی است که به کمال نمی‏رسد، مگر با یک سلسله افعال اختیاری و ارادی که آن نیز سر نمی‏زند، مگر از باورهایی نظری و عملی. درنتیجه، این نوع باید تحت قوانین زندگی کند، حال چه قوانین حق و چه باطل، چه خوب و چه بد. پس خدایی هم که عالم تکوین را راه انداخته، باید برای او از طرفی یک سلسله اوامر و نواهی که جامع آن را شریعت می‏نامیم، تشریع کند و از سوی دیگر، حوادث اجتماعی و فردی پدید بیاورد تا انسان در برخورد با این دو، آن‏چه را در قوه و استعداد دارد فعلیت دهد و در آخر یا سعادتمند شود و یا شقی و بدبخت گردد و آن چه در باطن و کمون وجودش هست، به ظهور برسد. این‏جاست که نام محنت و بلا و امتحان و امثال آن هم بر این حوادث منطبق می‏شود و هم بر این تشریع.9

سنّت‏های الهی و سنّت‏های بشری
 

انسان‏ها در زندگی اجتماعی و فردی خود، قوانین و مقرراتی را وضع می‏کنند که سنن اجتماعی، قومی و یا ملی نامیده می‏شود آداب و رسوم خاص هر قوم و ملّت، سنّت ویژه آن‏هاست. هم‏چنین قوانین بین المللی که در سطح گسترده‏ای، به‏وسیله کشورها و سازمان‏های جهانی وضع می‏شود، نوعی سنن و آداب اجتماعی هستند، مانند احترام به حسن هم‏جواری، دخالت نکردن در امور داخلی کشورها و... ولی این سنن با سنّت‏های الهی از دو نظر فرق دارند:
الف) در کليّت، ثبات و راه کارها و فرایند حاکم بر چگونگی وضع آن‏ها؛
ب) در غایت و هدف.
سنّت‏های الهی قابل تغییر و تبدیل نیستند و ثبات و دوام دارند، به گونه‏ای که آیه شریفه «و لن تجد لسنةِ اللّه‏ تبدیلاً؛ و سنّت خدای متعال را دگرگون نخواهی یافت» به آن تصریح دارد ولی در مقررات و سنت‏هایی که به دست انسان ایجاد می‏شوند، ثبات و دوام کمتری به چشم می‏خورد و همواره در حال دگرگونی و تغییرند. علل عمده تغییر، دگرگونی و بی‏ثباتی در قوانین بشری را می‏توان چنین برشمرد:
الف) جهالت: ناآگاهی و جهل انسان‏ها و مکاتب بشری به همه نیازهای مادی و معنوی انسان و زوایای حیات آدمی، باعث شده است که انسان‏ها توانایی ایجاد قوانین دقیق، بی‏عیب و جامع را نداشته باشند؛ زیرا مکتب‏های بشری از تبیین همه ابعاد انسان عاجزند و تنها برخی از زوایای وجود او را مورد توجه قرار داده‏اند. به همین دلیل، از فهرست کردن همه نیازهای مادی و معنوی ناتوانند. از این‏رو، به وظایف و تکالیف انسان نسبت به خود، هم‏نوعان و اجتماع، محیط و جهانی که در آن زندگی می‏کند و مهم‏تر از همه، وظایفی که نسبت به خالق خود بر عهده دارد، به صورت همه جانبه توجه نشده است و اگر در برخی از مکاتب، به بعضی از بخش‏های یاد شده توجه شده است، اما حتی از ایجاد ارتباط سنجیده و متناسب بین آن‏ها ناتوان است. به همین دلیل، با گذشت زمان، نقص قوانین انسانی آشکار خواهد شد که قوانین و سننی که از این طریق و توسط مکاتب بشری سرنوشت انسان را در عرصه تاریخ رقم می‏زنند، در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، خانوادگی و... پاسخگوی همه جنبه‏های مادی و معنوی، آخرتی و این جهانی نیستند و سرانجام، همواره دست به تغییر آن مقررات و قوانین می‏زنند. نمونه آشکار این قوانین را می‏توان در مکتب «اومانیسم» یا «انسان محوری» جست‏وجو کرد. در این مکتب، انسان از زوایای تنگ و تاریک محاسبات این جهانی و نظام حاکم بر روابط مادی و رفاه دنیوی بررسی شده و از ضروری‏ترین نیازهای روحی و معنوی آدمی غفلت شده است.
ب) در نظر گرفتن منافع شخصی یا گروهی: در بسیاری از موارد، هدف انسان از وضع مقررات و سنن، حفظ منافع فردی و یا گروهی است. آدمی برای رسیدن به منافع شخصی و گروهی خود با ایجاد مقررات ویژه‏ای، حتّی زمینه تجاوز به حقوق و منافع دیگران را فراهم می‏کند تا به هدف و مقصود این جهانی و مادی خود برسد، ولی در قوانینی که به‏وسیله خداوند وضع می‏شود، هدف، تأمین سعادت انسان و رساندن او به ارزش‏های برتر انسانی و الهی است. ازاین‏رو، چون خداوند بر مصالح و مفاسد امور و بندگان خویش آگاهی دارد و همه نیازهای واقعی و مادی و معنوی آفریدگانش را می‏داند و از سوی دیگر، بی‏نیاز مطلقی است که از اعمال بندگان خویش سودی به او نمی‏رسد، قوانین و سننی را وضع کرده است که در عین جامع بودن، قافله بشریت را به کمال واقعی و سعادت ابدی رهنمون می‏کند. علامه طباطبایی می‏فرماید:
فرق جوهری و اساسی بین سنّت‏های اسلامی و دیگر سنّت‏ها در غایت و غرض از آن سنّت‏هاست؛ زیرا هدف اسلام از ایجاد و تأسیس سنّت این است که جهان هستی و دنیا به صلاح و خیر خود نایل شود؛ در حالی که غرض و هدف سنّت‏های دیگر، برآورده کردن امیال و خواسته‏های خودشان است.10

رابطه سنّت‏های الهی با اعمال انسان
 

برخلاف تصور برخی از فیلسوفان مغرب زمین، مانند دیوید هیوم ما بر این باوریم که میان قوانین تکوینی و تشریعی و اعمال انسان ارتباط وجودی و رابطه علّی و معلولی برقرار است؛ زیرا نظام عالم، نظام کنش و واکنش یا عمل و عکس العمل است و جریان علّیت در همه شئون هستی برقرار است. ازاین‏رو، این حقیقت و قانون که «انسان در گرو اندیشه‏ها و اعمال خویش است»11، سنّت و قانون تخلف‏ناپذیر خداست. بر اساس این قانون، هر عمل فردی یا اجتماعی، نتایج خود را بر فرد و جامعه به جا خواهد گذاشت. شخص و یا جامعه‏ای که غرق در عیش و عشرت و دنیاطلبی و در پی فسق و فجور و گناه باشد، گرفتار سنّت «استدراج» خواهد بود؛ یعنی هر لحظه به گمراهی نزدیک‏تر می‏شود و در مقابل، افراد و جوامعی که در راستای استقرار آرمان‏های الهی و توحیدی در حرکتند، به سمت جلب توفیق الهی و پیروزی گام برمی‏دارند. خداوند متعال می‏فرماید:
كَتَبَ اللّهُ َلأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی. (مجادله: 21)
خداوند مقرّر کرده است که به یقین، من و فرستادگانم چیره می‏شویم.
بدین‏ترتیب، کوچک‏ترین اندیشه و عمل در نظام هستی، بی‏پاسخ نیست و تلاش‏های انسان هر چه باشد، زیر پوشش یکی از سنت‏های الهی قرار می‏گیرد. در حکمت متعالیه، به خوبی اثبات شده است که فصل اخیر انسان، حقیقت او را تشکیل می‏دهد و عقل او به دو قسم نظری و عملی تقسیم می‏شود. ایمان انسان ناظر به اعتقادات نظری و عقل نظری او و عملکردهای او ناظر به عقل عملی است. ازاین‏رو، آدمی نه تنها با اندیشه‏ها و افکار خود، بلکه با اعمال و حتی نيّات خویش نیز متحد است و حقیقت او را مجموعه‏های یاد شده تشکیل می‏دهند. به همین دلیل، هر اندیشه، عمل و نيّتی که دارد، بیرون از جان و هویت او نیست و انسان مانند بنّایی است که ساختمان و بنای وجودی خویش را با مصالح اندیشه و عمل می‏سازد و سنّت خداوند هم بر این است که اندیشه‏ها و اعمال زشت، آثار و پی‏آمدهای منفی و ناگواری برای فرد و اجتماع داشته باشد و اندیشه‏ها و عملکردهای شایسته نیز پی‏آمدهای مثبت و گوارایی را در جامعه و فرد پدید آورد. ازاین‏رو، امتحان انسان با ثروت و فقر، جوانی و پیری، بهره‏مندی از مقام دنیایی و یا بی بهره‏بودن از آن، سلامتی و بیماری و... سازنده هویت اوست و ارتباط وجودی با حقیقت و هویت او خواهد داشت؛ هویتی که در قیامت نیز با آن محشور می‏شود و اعمال خود را مجسم خواهد دید.

برخی از سنت‏ها و قوانین الهی
 

سنّت امداد
 

كُلاًّ نُمِدُّ هؤلاءِ وَ هَؤلاءِ (اسراء: 20)
هر یک از دو گروه (آخرت طلب و دنیا طلب) را یاری می‏کنیم.

سنّت استدراج
 

وَ الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ(اعراف: 182)
و آن‏ها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی‏دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.

سنّت هدایت
 

رَبُّنَا الَّذی أَعْطی كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)
پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آن‏چه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است.

سنّت پیروزی رهبران الهی
 

كَتَبَ اللّهُ َلأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی (مجادله: 21)
خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز شویم.

سنّت تغییر سرنوشت به خاطر تغییر روش
 

إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (رعد: 11)
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی‏دهد، مگر آن‏که آنان آن‏چه را در خودشان است تغییر دهند.

سنّت نابودی باطل
 

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ (انبیاء: 18)
بلکه ما حق را بر سر باطل می‏کوبیم تا آن را هلاک سازد و این گونه، باطل نابود می‏شود.

سنّت رحمت
 

كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ (انعام: 54)
پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده است.

سنّت نزول برکات بر جامعه در نتیجه تقوا
 

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ (اعراف: 96)
و اگر اهل شهرها و آبادی‏ها، ایمان آوردند و تقوا پیشه می‏کردند، برکاتی از آسمان و زمین را بر آن‏ها می‏گشودیم.

سنّت سختی در زندگی در صورت فراموشی خداوند
 

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكًا (طه: 124)
هر کس از یاد من روی‏گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت.

سنّت وراثت اهل حق بر زمین
 

وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ (انبیاء: 105)
در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته‏ام وارث (حکومت) زمین خواهند بود.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. على اکبر دهخدا؛ لغت نامه، ج 8، ص 12146.
2. المنجد، ماده سَنَّ.
3. محمد تقى مصباح یزدى، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1367، ص 435.
4. زخرف: 22.
5. راغب اصفهانى؛ مفردات، ماده وزر.
6. جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 425.
7. محمد بن یعقوب کلینى، اصول کافى، کتاب الحجة، نشر دارالکتب الاسلامیه، ص 370، ح 4.
8. همان، ص 426.
9. المیزان، ترجمه: موسوى همدانى، ج 4، ص 48.
10. المیزان، انتشارات الاعلمى، ج 4، ص 239.
11. مدثر: 38: «کل نفس بما کسبت رهنیة».
 

منبع:کتاب "سنت امتحان در زندگی انسان"
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا